Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

پرخوران گمنام چیست؟

پرخوران گمنام انجمنی تشکیل یافته از زنان و مردانی است که به طور مرتب گرد هم می آیند تا تجربه ،امید و قدرتشان را در اختیار یکدیگر بگذارند تا از این طریق بتوانند مشکل مشترکشان را حل کرده و بر بیماری پرخوریشان غلبه کنند و این پیام را به سایر پرخــورهای بی اختیار برسانند و این اصول را در زندگی به کار بندند.

تنها لازمه عضویت درOAتمایل به قطع پرخوری اجباری است.این انجمن هیچ حق عضویت یا پولی جهت ملحق شدن دریافت نمی دارد آنها از طریق کمک های داوطلبانه اعضا متکی به خود هستند.

ایا من یک پرخور بی اختیار هستم؟

این سلسله از سوالهایی که ممکن است به شما کمک کند تا تصمیم بگیرید اگر شما یک پرخور بی اختیار هستید

یکم _ آیا شما وقتی که گرسنه نیستید هم غذا می خورید ؟

دوم _ آیا شما بدون هیچ دلیلی تا خرخره تان غذا می خورید ؟

سوم _ آیا شما پس از پرخوری احساس گناه و پشیمانی می کنید ؟

چهارم _آیا شما در طول روز مدت زیادی به غذا خوردن فکر می کنید ؟

پنجم _آیاشمابالذت چشم انتظار زمانی هستید که با فراغ بال وبه تنهائی مشغول غذاخوردن شوید ؟

ششم _آیا شما از قبل برای تا خرخره خوردن برنامه ریزی می کنید ؟

هفتم _ آیا شما در حضور دیگران به طور معقول غذا می خورید ولی بعدا درتنهایی جبران مافات می کنید ؟

هشتم _ آیا وزن شما تأثیری در روش زندگیتان دارد ؟

نهم _ آیا شما سعی کرده اید که برای یک هفته یا بیشتر رژیم بگیرید و موفق نشده اید ؟

دهم _ آیا شما از کسانی که به شما می گویند از ( اراده ات ) استفاده کن رنجش دارید ؟

یازدهم _ برخلاف تمام شواهد آیا شما به این باور غلط که هروقت بخواهم ( خودم به تنهائی می توانم ) رژیم بگیرم و ادامه داده اید ؟

دوازدهم _ آیا شما ویار یا تمایل شدید به خوردن در زمان معینی به غیر از زمان های سه گانه دارید ؟ ( صبحانه ، نهار ، شما ) ؟

سیزدهم _ آیا شما جهت فرار از نگرانیها و مشکلات مشغول به خوردن می شوید ؟

چهاردهم _ آیا شما تا به حال جهت درمان چاقی یا مشکلات غذائی بستری شده اید ؟

پانزدهم _آیا طریق غذاخوردنتان شما یا دیگران را ناراحت می کند ؟

 

آیا شما به سه سوال یا بیشتر جواب مثبت داده اید ؟

. اگر جوابتان مثبت بوده احتمالا شما مشکلی با پرخوری اجباری دارید یا بسوی آن پیش می روید

. راه حلی که ما جهت این بیماری پیشرونده پیدا کرده ایم کارکرد دوازده قدم بهبودی پرخوران گمنام می باشد

اشنایی با انجمن پرخوران گمنام (OA)

ما اعضای پرخوران گمنام در همان اولین جلسه متوجه شدیم که در چنگ نوعی بیماری اسیر هستیم و آموختیم که خیرخواهی و خوش طینتی و اعــــتماد به نفس که وجود بعضی هایمان روزگاری لبریز از آن‌ها بود، محافظ ما در برابر این بیماری نیست . ما در یافتیم که دلایل به وجود آمدن بیماری مهم نیست بلکه باید یاد بگیریم که چگونه در راستای بهبودی قرار گیریم

آیا می توانیم در مورد بهبودی تضمینی به شما بدهیم ؟ جوابش ساده است. اگر صادقانه با حقیقت وجودتان و این بیماری روبرو شوید، مسلما به شما جواب می دهد.

OA باشگاه لاغری نیست .OA یک انجمن گفتار درمانی است و هیچ کس متخصص لاغری نیست ما با جلسه آمدن ، راهنما گرفتن ، کارکرد دوازده قدم و دوازده سنت و خواندن نشریات و دعا کردن و خدمت کردن می تــــــــوانیم در جاده‌ی بهبودی قرار گیریم. و اولین اصل تمایل، تسلیم و صداقت می باشد

فقط برای امروز

سعی می کنم فقط برای امروز زندگی کنم و مشکلات تمامی طول عمر را به یکباره بر دوش نکشم . من می توانم یک مشکل را برای 12 ساعت تحمل کنم . اما اگر فکر کنم که باید تا آخر عمر با آن بسازم برایم درد آور و غیر قابل تحمل خواهد بود

فقط برای امروز خوشحال خواهم بود .

فقط برای امروز میخواهم خودم را با آنچه هست وفق بدهم و سعی نمی کنم خودم را با خواسته هایم سازگار کنم . پس وقتی خوشبختی به سمتم می آید با آغوش باز به آن خوش آمد گفته و آن را با زندگیم تطبیق می دهم

فقط برای امروز روح و روان خود را تقویت می کنم . مطالعه میکنم و چیزهای مفید یاد میگیرم . من دیگر می خواهم کرد که نگذارم بیماریم بر من تسلط داشته باشد. من هرچیزی که نیاز به تلاش و اندیشه و تمرکز دارد را برای خود می خواهم

تنها امروز روح و روان خود را از سه طریق به تمرین وا میدارم :

یکم _ یک نیک برای کسی انجام میدهم نمی گذارم که او یا هیچ کس دیگری بفهمد که من آنرا انجام داده ام و اگر کسی فهمید آن را به حساب نمی آورم

دوم _ تنها امروز میخواهم بشاش باشم و به همان خوبی دیده شوم که بنظر میرسد

سوم _ لباس مناسب بپوشم ، آرام صحبت کنم ، رفتار مؤدبانه داشته باشم ، انتقاد پذیر باشم ، عیب جویی نکنم و سعی میکنم فقط خودم را تغییر دهم نه دیگران را

فقط برای امروز برنامه ای خواهم داشت شاید نتوانم دقیقا از آن پیروی کنم اما به هر حال آنرا خواهم داشت . امروز از خدا میخواهم تا مرا از دوبلا نجات دهد : دودلی و عجله .
فقط برای امروز نیم ساعت با خود خلوت میکنم و سعی میکنم چشم انداز بهتری از زندگی داشته باشم .

فقط برای امروز ترسی نخواهم داشت . مخصوصا از لذت بردن بخاطر آنچه که زیباست واهمه نخواهم داشت و باور دارم که گوئی من به جهان تقدیم شده ام


فقط برای امروز

فقط برای امروز ، سعی می کنم که فقط برای امروز زندگی کنم ، نه اینکه بخواهم تمام مشکلاتم را به یکباره حل کنم . من این توانایی را دارم که برای این لحظه کاری انجام دهم ، اما اگر بخواهم تصمیم بگیرم که این کار را برای همۀ مدت زندگیم ادامه دهم ممکن است مایوس و دلسرد شوم .
-فقط برای امروز ، سعی می کنم که شاد باشم . باور دارم که شادی ارتباطی به رفتارها و سخنان دیگران و یا اتفاقاتی که دور و بر من می افتد ندارد . شادی نتیجه این است که من با درون خودم در صلح و آشتی باشم .

فقط برای امروز ، می کوشم تا خودم را با اتفاقات آنگونه که هستند سازگار سازم ، نه اینکه برای تغییر آنها مطابق خواست خودم زور بزنم . من خانواده ام ، دوستانم ، کارم و شرایط زندگیم را همانگونه که هستند می پذیرم .

فقط برای امروز ، هم از سلامتی جسمم مراقبت می کنم ، هم فکر و ذهنم را به کار می اندازم ، و هم متونی روحانی را مطالعه می نمایم .

فقط برای امروز ، کار نیکی برای کسی انجام میدهم ، اما نمی گذارم که او مرا بشناسد و اگر این را فهمید ، آن کار را به حساب نمی آورم . امروز حداقل یک کار را که تمایلی برای انجام آن ندارم انجام خواهم داد . همینطور چند کار محبت آمیز کوچک برای همسایگانم خواهم کرد .

فقط برای امروز ، برخوردم را عوض می کنم و با دیگران مهربان خواهم بود . در ارتباط با دیگران با ملاحظه و با توجه خواهم بود ، آرام صحبت خواهم کرد ، و تا آنجا که در توان دارم خوب ظاهر خواهم شد . از انتقادهای غیر ضروری و عیبجویی پرهیز خواهم کرد ، همچنین هیچ اقدامی برای تغییر و اصلاح دیگران نخواهم کرد و تنها به خودم خواهم پرداخت .
-فقط برای امروز ، برنامه ای خواهم داشت . شاید این برنامه را دقیقا اجرا نکنم اما به هر حال برنامه ای خواهم داشت . امروز تلاش می کنم تا خود را از دو بلای « عجله » و « تردید » رها سازم .

فقط برای امروز ، گفتنِ اینکه « اگر وقت کافی داشتم » را متوقف خواهم کرد . من هیچگاه وقت برای انجام کارها پیدا نمی کنم . اگر برای انجام کاری نیاز به زمان دارم باید خودم آن زمان را برای خودم فراهم سازم .

فقط برای امروز ، زمان آرامی را به مراقبه اختصاص خواهم داد تا در آن به نیروی برترم ، به خودم ، و به همسایگانم بیندیشم . در آرامش کامل ، حقیقت را جستجو خواهم کرد .

فقط برای امروز ، ترس هایم را رها می کنم . مخصوصا ترس از شاد بودن ، و ترس از لذت بردن از چیزهایی که خوب و زیبا و دوست داشتنی هستند .

فقط برای امروز ، خودم را با دیگران مقایسه نخواهم کرد . خودم را می پذیرم و تا سر حد توانم زندگی خواهم کرد .

فقط برای امروز ، این باور را انتخاب می کنم که میتوانم همین امروز را لبریز و لبالب زندگی نمایم .

نوید های انجمن پرخوران گمنام

ما برای شما م‍ژده ای داریم
ایا شما انواع باشگاه های لاغری.داروها.قرص ها.متخصصان تغذیه و........را امتحان کرده اید؟
ایا توانسته اید برای مدت کوتاهی موفق شوید ولی پس از آن باز هم با شکست مواجه شده اید؟
آیا پس ازکاهش وزن دوباره چاق شده اید؟
آیابا احساس سرخوردگی ونا امیدی ناشی از چاقی آشنا هستید؟
آیا در حال حاضرتاغر هستید ولی می دانید که اضافه وزن مجدد را پیش رو دارید؟
آیا غذا خوردن شما غیر قابل کنترل است؟

دوستان تازه وارد خوش امدید

ما به شما نیاز داریم.ما دریافتیم تا زمانی که ان چه را در انجمن پرخوران گمنام کسب کرده ایم با دیگران تقسیم نکنیم نمی توانیم ان را حفظ کنیم.
به جلسات بیایید و از یکی از ما بخواهید که حامی و راهنمای شما باشد نشریات را بخوانید و در جاده ی بهبودی به ما بپیوندید.
نترسید! در میان ما کسی وجود ندارد که جایی که امروز هستید نه ایستاده باشد.
پرخوران گمنام انجمنی متشکل از زنان ومردانی است که تجربه نیرو و امیدشان را با یکدیگر تقسیم می کنند
.شما ازاین لحظه به بعدتنها نخواهید بود.
برای عضویت در OA نیاز به پرداخت هیچ گونه پول و حق عضویتی نیست.ما از طریق کمکهای داوطلبانه ی اعضا متکی به خود هستیم.تنها لازمه برای عضویت درOAتمایل به قطع خوردن غیر ارادی است.
"پرخوران گمنام"یک برنامه ی بهبودی دوازده قدمی است که برای جنبه های جسمی و روحی بیماری غیر ارادی پیشنهاداتی دارد.
مهم نیست که هنگام ورود به OAچه قدر اضافه وزن دارید.اگر می خواهید از وسوسه ی فکری نسبت به غذا رها شوید این برنامه برای شما مفید خواهد بود همان گونه که تا به حال برای ما مفید بوده است.
اگر می خواهید یک زندگی بدون پرخوری را تجربه کنیدOAمی تواند به شماکمک کند.
دعوت

ما به همدیگر کمک می کنیم.ما به همراه شما شاد خواهیم بود وبه شمامی گوییم فقط به خاطر که در گذشته گاهی اوقات شکست را تجربه کرده بودیم این بار بازنده نخواهیم بود.ما دستان خود را با عشق ومحبت می گشاییم وهم چنان که به جلو پیش می روید در کنار شما خواهیم بود.بیایید برای بهبودی مان ودلگرمی از وجود جایی که مدت هاست به ان نیاز داشتیم شادمان باشیم.
به"پرخوران گمنام"خوش امدید.به خانه خود خوش امدید!

قبل از خوردن اولین لقمه اضافی به یاد داشته باشید که ...

مهم ترین مساله ی همه ی ما در زندگی، بدون استثنا پرهیز از پرخوری بی اختیار و پایبندی به آن است. شاید باورتان این باشد که چیزهای دیگری اولویت دارند، ولی اگر از خوردن بی اختیار پرهیز نکرده و متعادل خوردن را تمرین نکنید، ممکن است فرصت های خود را در به دست آوردن سلامتی، شادی، خودشناسی و آرامش از دست بدهید.

اگر متقاعد شده اید که همه چیز در زندگی به تمرین شما در پرهیز بستگی دارد، به طور حتم به این اهداف می رسید. اگر با وسوسه شدید خوردن روبرو شدید، موارد زیر را قبل از برداشتن اولین لقمه ی اضافی به یاد داشته باشید...

این واقعیت را دز ذهن تان پرورش دهید که همیشه انتخاب شما بین این دو مورد است: با یک لقمه ی کوچک اضافی را نمی خورید، یا بعد ازخوردن یک لقمه ی اضافی با ناراحتی تا خرخره تان می خورید.

این نکته را در ذهن تان پرورش دهید، شما به اندازه ی کافی خوش شانس هستید، زیرا قبل از اینکه دیر شود، فهمیدید چه مشکلی دارید و برای این موضوع با فروتنی سپاسگزار باشید.

بپذیرید که ممکن است به طور طبیعی بارها موارد زیر را تجربه کنید: (حتی گاهی ممکن است زمان آن طولانی شود.)

1.سرزنش آگاهانه و ویار برای خوردن چیزی بین وعده های غذائی.

2.هوس شدید و ناگهانی برای خوردن یک لقمه.

3.ویار برای خوردن، نه به خاطر غذا بلکه برای لذت، آرامش و راحتی که فکر می کنید یکی دو لقمه ی بیشتر به شما می دهد.
با وجد این که این احساس ها آزار دهنده هستند، اما اجباری برای عملکرد بر اساس این احساس وجود ندارد.

4.به یاد داشته باشید هر بار که موقعیتی روبه رو می شوید و از خوردن غیر ارادی خودداری می کنید، موجب می شود که بار دیگر راحت تر این کار راانجام دهید.

5.یک برنامه ی روزانه برای افکار و رفتارهای خود داشته باشید و آن را آن قدر برا ی خود بخوانید و بشنوید تا برایتان جا بیفتد، بدون توجه به سختی آنچه که در طول روز ممکن است شما را ناراحت کند و یا این که آن میل همیشگی برای خوردن یک لقمهء کوچک شما را چقدر تحت فشار قرار دهد، با کمک این برنامه، روز خود را بدون خوردن حتی یک لقمه ی اضافی سپری کنید.
6.برای این که نیمه ی دوم چیزی را که نصف کرده اید بخورید خودتان را اینگونه توجیه نکنید که " این تکه کوچکی است، یا این بی انصافی است که من لقمه ی کوچک را مانند مردم عادی نمی توانم بخورم."

7.درباره ی لذتی که یک بار از غذای خاصی برده اید، چه واقعی و چه خیالی ، فکر و صحبت نکنید.

8.فکر نکنید خوردن یکی دو لقمه ی بیشتر یک وضعیت بد را بهتری کند و یا حداقل تحمل آن را آسان تر می کند. به جای آن، این فکر را جایگزین کنید: (یک لقمه، آن وضعیت بد را بدتر می کند. یک لقمه می تواند باعث شود تا خرخره غذا بخورید.)

9.فکر نکنید که وضعیتتان خیلی سخت است. به خاطر داشته باشید کسانی که مشکل های بزرگ را در زندگی شان پذیرفته اند یا بر آنها غلبه کرده اند، افراد شجاعی هستند، فکر کنید شما چقدر خوش شانس هستید که بیماریتان می تواند یک روز یک روز و به سادگی با نخوردن اولین لقمه ی اضافی مهار شود.

10.لذت پرهیز از پرخوری بی اختیار را در ذهن تان پرورش دهید:

الف:چقدر خوب است رها شدن از احساس گناه، افسوس و سرزنش خود.

ب:چقدر خوب است رها شدن از ترس ها و پیامد اولین لقمه ی اضافی و یا لقمه هائی که در راه است، چیزی که شما در گذشته ، هرگز قادر به انجام آن نبودید.

ج:چقدر خوب است رها شدن از این ترس که مردم درباره ی ما چه می گویند و چه فکری می کنند و رها شدن از تحقیر انها.

11.لذت های مثبت پرهیز از پرخوری بی اختیار را بارها به صورت زیر لیست کنید:

الف: توانائی خوردن و خوابیدن راحت و طبیعی و بیدار شدن با شادمانی از این که زنده هستید. شادمانی برای این که دیروز پرهیز داشتید از این که این امتیاز را دارید که امروز هم پرهیز داشته باشید.

ب:توانائی مقابله با هر آن چه که در زندگی برایتان روی می دهد، همراه با آرامش ذهن، احترام به خود و امکان استفاده از همه ی توانائی های تان.

12.یک سری افکار مفید و مرتبط را در ذهن تان پرورش دهید:

الف:اولین لقمه ی اضافی برابر است باهمه ی بدبختی ها، احساس شرم ها و پشیمانی های که از گذشته آن ها را می شناسید.

ب:اولین لقمه ی اضافی برابر است با از بین بردن آن شادمانی، احترام به خود و آرامش ذهنی که تازه به دست آورده ایم.

13.سپاسگزاری را در ذهن تان پرورش دهید:

الف: سپاسگزار باشید، با بهای کمی، چیز های زیادی می توانید به دست آورید.

ب:سپاسگزار باشید، در این معامله، تنها با نخوردن یک لقمه ی اضافی ، همه ی لذت های پرهیز از پرخوری بی اختیار را می توانید به دست آورید.

ج:سپاس گزار باشید، OA وجود دارد و شما آن را به موقع یافته اید.

د:سپاس گزار باشید، شما فقط قربانی یک بیماری به نام پرخوری بی اختیار بودید، نه یک شخص شکمو با اراده ی ضعیف و یا یک فرد توجیه گر و دودل.

ه:سپاس گزار باشید، همان طور که دیگران قبل از شما این راه را پیدا کردند، شما نیز به موقع از غذای اضافی دست برداشتید.

14.راه هائی برای کمک به پرخوران دیگر جست و جو کنید و به یاد داشته باشید که اولین راه برای کمک به دیگران، این است که خودتان از پرخوری بی اختیار پرهیز کنید.

15.فراموش نکنید وقتی چیزی در قلب تان سنگینی میکند، استقامت تان کم و ذهن تان آشفته و سردرگم است، دوستی در کنار شماست که صداقت دارد، می تواند درک تان کند و تسلی تان دهد.شما این دوست را در پرخوران گمنام دارید.

نکته جهت شکوفایی بهبودی

1. امروز مسئولیت شخصی را میپذیرم و سهم خود را میپردازم.
2. به پیوند بهبودی ملحق میشوم. تجربه، قدرت و امید مورد نیاز خود را در انجمن پرخوران گمنام بدست میآورم.
3. ریسک اعتماد به راهنمای خود را میپذیرم و به پاداش صحبت کردن با او دست مییابم.
4.قضاوتهای منفی خود را درباره دیگران کنار میگذارم و در عوض بر سپاسگذاری از صفات مطلوب همه تمرکز میکنم.
5.از حمایت دوستان خود در دوران بهبودی استفاده میکنم تا به من در رویارویی در عواطفم کمک کنند.
6.سعی میکنم بر اساس رشدی که در بهبودی تجربه کرده ام، رفتار کنم.
7. با یک تازه وارد کار میکنم. به یاد دارم که خود نیز تازه وارد بودم.
8.سعی میکنم با همان احساس تعلقی که خود در OA یافته ام، دیگران را جذب کنم.
9.دیگر از گذشته خود پشیمان نیستم، زیرا از طریق آن میتوانم با سایر پرخوران درد دل کنم و شاید درد پرخور دیگری را تسکین دهم یا حتی از مرگ او جلوگیری کنم.
10.خوشبختی خود را از طریق خدمت به دیگران بدست می آورم.
11.کاری را انجام میدهم که موجب حفظ بهبودیم شود.
12.از ته دل میدانم شرکت در جلسات به طرق مختلفی به من سود میرساند.
13.برنامه خود را انجام میدهم تا عضو مسئولیت پذیر و مفیدی برای جامعه خود باشم.
14.سپاسگذارم از اینکه میتوانم با دیگران احساس همدلی کنم. امروز،وقتی آنها تجربیات خود را به مشارکت میگذارند، به صحبتهایشان گوش میدهم و تجربیات خود را با آنها در میان میگذارم.
15.صبر را تمرین میکنم و سعی میکنم افرادی را که با آنها روبرو میشوم دوست داشته باشم.
16.با ایمان به نیروی برتر خود چشم انتظار آینده هستم.
17.از موقعیتی که برای خدمت دارم، سپاسگزارم.
18.سپاسگذاری خود را با دیگران به مشارکت میگذارم، حال کلماتی برای ابراز آن پیدا کنم یا خیر.
19.از دوستی صمیمانه ای که در جلسه همیشگی خود پیدا کرده ام، سپاسگذارم. دست خود را به طرف پرخوری که هنوز در عذاب است دراز میکنم و همین دوستی را به دیگران عرضه میکنم.
20.با آرامش زندگی میکنم، صحبت میکنم و عمل میکنم و بدین طریق، آرامش را در دنیا افزایش میدهم.
21.می پذیرم که همه راه حل ها را در اختیار ندارم. به تجربه دیگران برای یافتن راه حلهای مورد نیاز خود نگاه میکنم و به صحبتهای آنها گوش میدهم.
22.میخواهم دوست وظیفه شناسی باشم.
23.در جلسه OA حضور می یابم تا به خود یادآوری می کنم چه کسی هستم، از کجا آمده ام و در بهبودی خود به کجا میتوانم بروم.
24.آشکارانه و صادقانه با معتاد در حال بهبودی دیگری درد دل میکنم.
25.چشم و ذهن خود را بر نشانه های نیرویی که در گروه OA من وجود دارد، باز میکنم.
26.سعی می کنم به آنچه که گفته میشود با روشن بینی گوش دهم.
27.میدانم که این برنامه میتواند قدم به قدم به تغییر من کمک کند.
28.احساس منفی نسبت به خود را با ابراز علاقه ای مثبت نسبت به دیگران جایگزین میکنم. به جای ویرانی، سازندگی را در پیش میگیرم.
29.با خداوند، خود و دیگران صادق خواهم بود.
30.فردی را پیدا میکنم که مرا باور داشته باشد. آنها را باور خواهم داشت.

31.میخواهم کارها را به دلایل درست انجام دهم، نه فقط بخاطر نفع شخصی خود.
32.به خاطر میسپارم که من برای همه کسانی که راه مرا دنبال میکنند، یک راهنما و چشم انداز امید هستم.
33.حصارهای شخصی خود را کوتاه میکنم و با دیگران ارتباط برقرار میکنم. به قلب خود آزادی لازم برای ابراز و دریافت عشق را میدهم.
34.از طریق برقراری ارتباط با معتادی که ممکن است به کمک نیاز داشته باشد، به طور غیر مستقیم جبران خسارت میکنم.
35.برای آگاهی از اراده خدواند برای من گوش دادن را تمرین میکنم، حتی اگر هنوز نمیدانم برای چه چیزی گوش میدهم.
36.تلاش میکنم دیگران را همانطور که هستند، بپذیرم.
37.سعی میکنم درباره دیگران قضاوت نکنم. بر اصول عشق و پذیرش تمرکز میکنم.
38.در شکل گیری وجدان گروهی شرکت میکنم. به خاطر میسپارم صرفاً به این خاطر که روش خود را تحمیل نمیکنم، دنیا به پایان نمیرسد.
39.در همه فعالیتهای خدماتی خود درباره هدف اصلی امان فکر میکنم. به کمک یک تازه وارد میروم.
40.از مصاحبت با افرادی که درست مثل من از اعتیاد رنج برده اند و نحوه بکارگیری اصول بهبودی را یاد میگیرند، سپاسگزارم.
41.مسئولیت خود و بهبودی خود را میپذیرم.
42.وقتی پیام بهبودی را به سایر معتادان میرسانم، سعی میکنم به نیرویی که در پس این پیام وجود دارد، توجه کنم.
43.معجزه بهبودی خود را اذعان میکنم و از اینکه آنرا یافته ام سپاسگزارم.
44.میخواهم از منفی بافی آزاد باشم. امروز،به طرز مثبت صحبت میکنم و عمل مینمایم.
45.افرادی را که به پشتیبانی من نیاز دارند، تشویق میکنم.
46.اگر به کمک نیاز دارم، آنرا درخواست میکنم. فروتنی را در زندگی خود به کار میگیرم.
47.به جلسه ای میروم، به سراغ تازه واردی میروم، با راهنمای خود تماس میگیرم، خطاب به نیروی برتر خود دعا میکنم، کاری انجام میدهم که بیان کند من تسلیم شده ام.
48.اگر با همه چیزهای اطراف دچار اختلاف شوم، از اراده شخصی خود دست میکشم.
49.برای به مشارکت گذاشتن ضمیر درونی خود فرصتهایی دارم. از این فرصتها بهره میگیرم. به کسانی که دوست دارم نزدیکتر میشوم.
50.با صبر و بخششی که برای خود جستجو میکنم، با دیگران رفتار میکنم.
51.به من هدیه ای روحانی داده شده که برتر از ثروت مادی است.
52.صداقت را تمرین میکنم، حتی اگر انجام آن ناراحت کننده باشد.
53.به اعضای انجمن خود اعتماد میکنم. اگر چه آنها بی شک کامل نیستند، اما بهترین امید من هستند.
54.رازهای من تنها تا زمانی که بعنوان راز باقی میمانند، باعث شدت بیماری من میشوند. امروز، با راهنمایم درباره رازهایم صحبت میکنم.
55.شادی خود را در خدمت، دوستی و نیروی برتر خود جستجو میکنم.
56.فهرستی از چیزهای مادی و روحانی که باید شکرگزارشان باشم، تهیه میکنم.
57.سعی میکنم شنونده ای فعال باشم. وقتی دیگران صحبت میکنند و وقتی با دیگران صحبت میکنم، گوش دادن فعال را تمرین میکنم.
58.ای نیروی برتر به من کمک کن به دیگران خدمت کنم، نه اینکه از آنها بخواهم به من خدمت کنند.
59.وقتی را برای پرسیدن این سؤال اختصاص میدهم: آیا حقیقت را میگویم؟
60.از طریق برداشتن قدمی که درست پیش رویم است، مسیر بهبودی خود را طی میکنم.
63.به افرادی که امروز در زندگی من هستند بیشترین عشق خود را ابراز میکنم.
62.به خاطر دوستانی که دارم، سپاسگزارم. نقش فعالی را در روابط دوستی خود بعهده میگیرم.
63.کمک من مؤثر است. امروز به دیگران دست یاری میدهم.
64.با انتخاب بهبودی زندگی را انتخاب میکنم.
65.از طریق مشارکت اسرار زندگی خود با یک انسان دیگر، میتوانم آن اسرار را خلع سلاح کنم.
66.حضور منظم در جلسات را بعنوان بخشی از الگوی جدید زندگی خود لحاظ میکنم.
67.اگر مورد آزار قرار گرفته ام، بخشش را تمرین میکنم و میدانم خود من هم به بخشش نیاز دارم.
68.حضور، در آغوش گیری و گوش شنوای خود را به فردی که دوست دارم، عرضه میکنم.
69.از طریق به شمارکت گذاشتن رایگان آنچه که به رایگان با من در میان گذاشته شده، ارتباط آگاهانه خود را با خداوندی که درک میکنم گرامی میدارم.
70.از تفاوتهایی که هر یک از ما را منحصر به فرد ساخته است، استقبال میکنم.
71.شادیها و مشکلات خود را با سایر معتادان در حال بهبودی در میان میگذارم. من هم در شادیها و مشکلات آنها شریک میشوم.
72.به خاطر پیوندهای دوستی محکمی که میان اعضای انجمن معتادان گمنام وجود دارد، سپاسگزارم.
73.از تغییر استقبال میکنم. با کمک نیروی برتر خود، شهامت لازم برای تغییر چیزهایی را که میتوانم، بدست میآورم.
74.با مشاهده نواقص شخصیتی دیگران، نواقص خود را شناسایی میکنم.
75.تجربه من در بهبودی بزرگترین هدیه ای است که میتوانم به معتاد دیگری ببخشم. تجربه خود را صادقانه با دیگران در میان میگذارم.
76.به دنبال رهایی از نفس و مشکلات ناشی از اراده شخصی هستم.
77.بخاطر آمرزشی که دارم، سپاسگزارم و نسبت به دیگران با بخشندگی رفتار میکنم.
78.ابراز عشق برای من هزینه ای در بر ندارد، اما برای مخاطب من بسیار گرانبهاست.
79.بخاطر روابط دوستانه ای که نیروی برتر در OA در اختیار من گذاشته، سپاسگزارم. به همین خاطر، دیگر احساس تنهایی نمیکنم.
80.وقتی به دیگران کمک میکنم، خدواند به من کمک میکند.
81.مشکلاتی که قادر به حل آنها نیستم از طریق صحبت با یک دوست قابل تحمل میشوند.
82.با تازه واردهایی که با آنها صحبت میکنم، صداقت خواهم داشت و به اطلاع آنها میرسانم که صرف نظر از آنچه زندگی به همراه میآورد، به هیچ وجه مجبور به مصرف مجدد مواد نیستیم.
83.زندگی مرز جدید برای من است و وسیله ای که برای جستجوی آن استفاده میکنم، عشق است. عشقی را که دریافت کرده ام به رایگان ابراز میکنم.
84.به خاطر میسپارم ماجرای صادقانه من چیزی است که به بهترین نحو مشارکت میکنم. امروز، همین کافیست.
85.از اینکه زنده هستم، سپاسگزارم. امروز کاری را برای سپاسگزاری انجام میدهم.
86.دوستی سایر اعضای انجمن، هدیه ای جاودان و مادام العمر است. با دوستی عرضه شده در OA ارتباط برقرار میکنم و آنرا میپذیرم.
87.با قلب خود گوش میدهم. هر روزی که سپری میشود در زبان همدردی روان تر میشوم.
88.فقط برای آگاهی از ارداه خدواند و قدرت اجرای آن در دنیای واقعی دعا میکنم.
89.بهبودی خود را با هر معتادی، هر کجا، هر زمان و تحت هر شرایطی در میان میگذارم. نتایج را به نیروی برتر خود میسپارم.
90.افکار خود را آرام میکنم و به سخنانی که فرد دیگری بیان میکند، گوش میدهم.
91.انگیزه های خود را برای روحیه واقعی خدمت بررسی میکنم.
92.بهبودی خود را در یک جلسه OA به مشارکت میگذارم.
93.اصول بهبودی را اجرا میکنم، حتی وقتی تنها فردی هستم که از آن مطلع میشوم.
94.دنیا را با دیگران قسمت میکنم و میدانم که آنها نیز به اندازه من مهم هستند. از طریق بخشش، روح خود را تقویت میکنم.
95.سعی میکنم به دیگران خدمت کنم و خود را دوست بدارم.
96.در گروه خود با معتاد دیگری ارتباط برقرار میکنم و بهبودی خود را در میان میگذارم.
97.با راهنما یا فرد دیگری که من را درک میکند، درباره احساسات خود با صراحت صحبت میکنم.
98.سعی میکنم خود را همانطور که واقعاً هستم ببینم. به آنچه دیگران درباره من میگویند، گوش میدهم و خود را از دید آنها مشاهده میکنم.
99.در هر کاری که انجام میدهم به دنبال موقعیتهایی برای خدمت میگردم.
100.بهبودی ام را با خود به خانه میبرم.
101.میدانم کجا باید پاسخ پرسشهای مهم را پیدا کنم. امروز از معتاد دیگری میپرسم، عملکرد این برنامه چگونه است؟
102.میزان بلوغ من حدی است که من برا ی حفظ شرایط روحانی خود مسئولیت به عهده میگیرم. امروز، این مسئله برای من بیشترین اولویت را دارد.
103.وقتی نمیتوانستم از خود محافظت کنم، راهنما از من محافظت کرده است. امروز کار خوبی را برای راهنما انجام میدهم.
104.در جمع دوستان خود در OA هستم. در انجمن با دیگران در ارتباط هستم، هم میبخشم و هم دریافت میکنم.
105.سعی میکنم تا نقشی در اتحاد داشته باشم. میدانم که وحدت با یکنواختی یکسان نیست.
106.با مشکلات زندگی روبرو میشوم، درباره آنچه آموخته ام اعتماد به نفس دارم و مایلم آنرا با دیگران به مشارکت بگذارم.
107.از مشاهده بهبودی دیگران شادمان میشوم.
108.هر روز معتاد هستم، اما امروز تصمیم میگیرم معتاد در حال بهبودی باشم. این تصمیم را با عمل به برنامه خود میگیرم.
109.وقتی هدیه بهبودی را در میان میگذارم، این هدیه گسترش مییابد. کسی را پیدا میکنم تا این هدیه را با او در میان بگذارم.
110. سختی ها من را از بهبودی جدا نمیکند بلکه مرابه سوی آن جذب میکند.
111.در هر جایی که حضور دارم و در هر کاری که انجام میدهم، به دنبال خدمت به دیگران هستم، نه فقط خدمت به خود.
112.استقبالی که در اولین حضورم در OA از من شد را به یاد میآورم. امروز با در آغوش گرفتن یک تازه وارد سپاسگزاری خود را براز میدارم.
113.چیزهای زیادی در بهبودی به من بخشیده شده و بخاطر آن از صمیم قلب سپاسگزارم. از اینکه میتوانم آنرا همانطور که به رایگان با من در میان گذاشته شد، با دیگران مشارکت کنم، لذت میبرم.
114.حمایت سایر معتادان در حال بهبودی؛ هماهنگی با دیگران در جامعه خود؛ و مراقبت نیروی برتر خود را جستجو میکنم. من نمیتوانم، ولی ما میتوانیم.
115.از وقت، عشق و تجربه ای که راهنمایم با من در میان گذاشته، سپاسگزاری میکنم.
116.در OA پذیرفته شده ام؛ با شرایط جدید سازگاری پیدا میکنم. امروز پذیرفتن دیگران در زندگی ام بی خطر است.
117. سعی میکنم که در خدمت انجمن خود باشم.
118.میپذیرم که نه تنها در برابر اعتیاد خود بلکه در برابر اعتیاد دیگران نیز عاجز هستم. پیام را حمل میکنم، نه معتاد را.
119.تمام دستاویزهایی که ممکن است بهبودی من را در خطر بیاندازد، بررسی میکنم و آنها را با معتاد دیگری در میان میگذارم.
120.اصل گمنامی را در جلسه OA تمرین میکنم. به جای شخصیت پیام رسان بر پیام بهبودی تمرکز میکنم.
120.اصل گمنامی را در جلسه OA تمرین میکنم. به جای شخصیت پیام رسان بر پیام بهبودی تمرکز میکنم.
121.پیروزی های خود را با روحیه قدرشناسی با دیگران در میان میگذارم.
122. از حضور این فرد استثنایی یعنی راهنما در زندگی خود سپاسگزارم.
123. از انزوا رهایی پیدا میکنم. سعی میکنم نسبت به انجمن OA احساس تعلق کنم.
124.به خاطر دارم که تجربه من در عبور از سختی ها ممکن است برای عضوی دیگر مفید باشد.
125.چیز با ارزشی را برای مشارکت کردن با دیگران در اختیار دارم. امروز در جلسه ای شرکت میکنم و تجربه بهبودی خود از اعتیاد را در میان میگذارم.
126.میدانم هر چه تجربه گروه من تنوع بیشتری داشته باشد، گروه من بهتر میتواند مرا در شرایط مختلفی که با آن روبرو میشوم، پشتیبانی کند. امروز پیوستن معتادان با هر سابقه ای را به جمع جلسه همیشگی خود خوش آمد میگویم.

12 قدم پرخوران گمنام

یکی از کلید های موفقیت ما در برنامه بهبودی پرخوران گمنام کارکرد قدم های دوازده گانه می باشد . قدم های دوازدگانه به ما کمک خواهد کرد تا بهتر خود را بشناسیم

1.ما اقرار کردیم که در برابر پرخوری بی اختیار عاجزیم و زندگیمان غیر قابل اداره شده بود.

2.به این باور رسیده ایم که نیرویی برتر از ما می تواند سلامت عقل را به ما بازگرداند.

3.تصمیم گرفتیم که اراده و زندگیمان را به مراقبت خداوند بدان گونه که او را درک می کردیم، بسپاریم.

4. یک ترازنامه ای اخلاقی جستجو گرانه و بی باکانه از خود تهیه کردیم.

5.چگونگی دقیق خطاهایمان را درمقابل خداوند ، خود و یک انسان دیگر اقرار کردیم.

6. کاملا آماده شدیم تا خداوند کلیه نواقص شخصیتی ما را برطرف کند.

7. با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاقی مارا برطرف کند.

8. فهرستی از تمام کسانی که انان صدمه زده بودیم تهیه کردیم و خواستار جبران خسارت از تمامی آنها شدیم.

9.به طور مستقیم در هر جا که امکان داشت از این افراد جبران خسارت کردیم مگر در مواردی که اجرای این امر به ایشان و یا دیگران لطمه بزند.

10.به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و هرگاه در اشتباه بودیم فورا به ان اقرار کردیم.

11. از راه دعا و مراقبه، خواهان ارتقا ،رابطه آگاهانه خود با خداوند بدان گونه که او را درک می کردیم شده و فقط جویای اگاهی از اراده او برای خود و قدرت اجرایش شدیم .

12. با بیداری روحانی حاصل از برداشتن این قدمها سعی کردیم این پیام را به پرخوران برسانیم و این اصول را در تمام امور زندگی به اجرا در آوریم.

12 سنت پرخوران گمنام

یکی دیگر از کلیدهای موفقیت ما در انجمن رعایت اصول و پایبند بودن به آنهاست که می تواند با کارکرد اصول برنامه را در زندگی روزمره خود و همچنین در انجمن جهت بهبود انجمن به کار برد:

1_منافع مشترک ما در راس قرار دارد بهبودی شخصی بستگی به وحدت پرخوران گمنام (OA) دارد.

2_در رابطه با هدف گروه ما فقط یک مرجع نهایی وجود دارد خداوندی مهربان که بگونه ای ممکن خود را در وجدان گروه ما بیان می نماید . رهبران ما خدمتگزارن مورد اعتماد ما می باشند آنها حکومت نمی کنند.

3_تنها لازمه عضویت در انجمن پرخوران گمنام (OA) اقدام به قطع خوردن اجباری می باشد.

4_هرگروه باید مستقل باشد به استثناء مواردی که بر دیگر گروهها و یا پرخوران گمنام درکل اثر بگذارد.

5_هر گروه فقط یک هدف اصلی دارد رساندن پیام پرخوری که هنوز در عذاب است.

6_یک گروه پرخوران گمنام هرگز نباید هیچ موسسه مرتبط یا سازمان انتفاعی خارجی را مورد تائید قرار بدهد . درآنها سرمایه گذاری مالی کند ویا نام پرخوران گمنام را به آنها به عاریت بدهد زیرا ممکن است . مسائل پولی مالکیت و یا شهرت ما را از هدف اصلی خود منصرف سازد.

7_هر گروه پرخوران گمنام باید متکی به خود باشد و کمک مالی از خارج دریافت نکنند.

8_پرخوران گمنام باید برای همیشه غیرحرفه ای باقی بماند اما مراکز خدماتی ما می تواند کارمندان مخصوص استخدام کنند.

9_پرخوران گمنام تحت این نام هرگز نباید سازماندهی شود اما می توانیم هیئت های خدماتی و کمیته هایی ایجاد کنیم که مستقیما در برابر کسانی کـــه به آنها خدمت می کنند مسئول باشند.

10_پرخوران گمنام هیچ عقیده ای در مورد موضوعات خارجی ندارد بنابراین نام پرخوران گمنام هرگز نباید به بحث اجتماعی کشیده شود.

11_خط مشی روابط عمومی ما براصول جاذبه است تا تبلیغ . ما همیشه نیاز داریم گمنامی شخصی را در مطبوعات ، رادیو و فیلم حفظ کنیم.

12_گمنامی اساس روحانی تمام سنتهای ما می باشد و همیشه یادآور این است که اصول را به شخصیت ها ترجیح دهیم

12 مفهوم خدماتی پرخوران گمنام

1_ مسئولیت و اختیار نهایی در خدمات جهانی OA، با همه گروه های OA می باشد .

2 _ گروههای OA به حفظ و تداوم خدمت رسانی را به کنفرانش اداری خدمات جهانی واگذار می کنند. بنابراین کنفرانس اداری خدمات جهانی؛ رای ، اختیار و وجدان موثر در کل OA است.

3 _ داشتن حق تصمیم گیری ،بر منبای اعتماد، امکان گردانندگی موثر را در OA ممکن میسازد.

4 _ همه اعضای شرکت کننده در روند تصمیم گیری ها ، فرصت برابری دارند.

5 _ هر فرد میتواند در هنگام لزوم ، شکایت کرده و در خواست رسیدگی کند و اطمینان داشته باشد به نظرها و شکایت های شخصی اش رسیدگی میشود

6 _ کنفرانس اداری خدمات جهانی مسوولیت اصلی اداره پرخوران گمنام را به هیات امنا واگذار کرده است.

7 _ مسوولیت و حقوق قانونی هیات امنا طبق بند A اساسنامه و مسوولیت ها و حقوق قانونی کنفرانس اداری خدمات جهانی طبق سنت ها و بند B اساسنامه OA مشخص شده است.

8 _ هیات امنا مسوولیت اداره دفتر خدمات جهانی را به کمیته اجرایی خدمات جهانی واگذار کرده است.

9 _ برای عملکرد موثر در همه سطوح خدماتی داشتن شیوه های درست و مناسب در انتخاب خدمت گزاران مورد اعتماد و توانا ضروری است.

10 _ برای برقراری تعادل در مسوولیت های خدماتی باید حدود اختیارات به طور دقیق مشخص شود این گونه از تداخل خدمت ها و دوباره کاری ها جلوگیری میشود.

11 _ کمیته های اجرایی کمیته های خدماتی کارمندان و مشاورین باید همیشه به مسوولین اداری مورد اعتماد در دفتر خدمان جهانی کمک کنند.

12 _ اساس روحانی OA این اطمینان را به وجود میاورد که:

الف: هیچ کدام از کمیته ها سطوح و ساخار خدماتی OA نباید به موقعیت خطرناکی برای کسب ثروت و مسند قدرت تبدیل شوند.

ب: برای کارهای OA باید همیشه بودجه کافی همراه با یک ذخیره محتاطانه در نظر گرفته شود که این کار قسمتی از اصول مالی OA است.

پ: هیچ کدام از اعضای OA نباید در موقعیتی قرار بگیرند که دارای اختیارات بیش از حد باشند.

ت: برای همه تصمیم های مهم باید گفتگو و تبادل نظر کرد تا حد امکان به فهم مشترک رسید و در نهایت رای گیری کرد.

ث: هیچ خدمتی نباید کمرشکن و طاقت فرسا باشد یا باعث بحث های عمومی شود.

ج: هیچ کدام از هیات ها و کمیته ها خدماتی نباید عملکرد حکومتی داشته باشند بلکه همیشه باید در فکر و عمل و خواهان برابری افراد باشند.

خطاب به خانواده های پرخوران گمنام

اگر یکی از نزدیکان شما به انجمن پرخوران گمنام پیوسته و تصمیم گرفته پرخوری اش را متوقف کند. در ابتدا ممکن است این تصمیم بزرگی به نظر نرسد اما نتیجه و فایده های مهمی در بر خواهد داشت.ما بسیاری از افراد سیگاری را می شناسیم که سیگارشان زا ترک کرده اند و یاافراد الکلی که نوشیدن الکل را متوقف کرده اند.هم چنین افراد دیگری که تجربه ی ترک کردن را در زمینه های مختلف داشته اند.تفاوت بین پرخوران و همه ی مجدد به بازی قمار، نوشیدن الکل، کشیدن سیگار، و یا مصرف مواد مخدر بکنند. در حالی که چنین مساله ای برای افراد پرخور صدق نمی کند، افراد پرخور نمی توانند برای همیشه خوردن را ترک کنند.به سبب جاذبه و کششی که این برنامه درافراد پرخور ایجاد می کند. هم چنین تلاش آن ها برای توقف پرخوری و پای بندی به وجود آمده درافراد پرخور، پرسش مهمی در ذهن خانواده های ا یشان پیش می آید که " ما به عنوان اعضای خانواده پرخوران چه نقشی را در این امر می توانیم داشته باشیم؟"

چه کسی نیاز به تغییر دارد؟

 

پاسخ به این پرسش، شخصی است. سهیم شدن خانواده یک تصمیم فردی است. بعضی از خانواده ها در برنامه های جدید غذائی به شخص پرخور می پیوندد. بعضی از خانواده ها نشریه ها را مطالعه کرده و درمورد آن تبادل نظر می کنند و بعضی دیگر این کارها را انجام نمی دهند.این یک مساله ی شخصی است و باید هر شخص خودش تمایل داشته باشد که به OA بپیوندد. در ابتدا بعضی از اعضا تمایل ندارند که برنامه ی بهبودی خود را همراه با کسانی که پرخور نیستند، حتی اگر عاشقش باشند ادامه دهند. اما ممکن است که درآینده جزء کسانی شوند که مشتاقانه اعضای خانواده شان را به زندگانی به روال برنامه ی تشویق کنند. کسی تغییر می کند که تمایل به توقف پرخوری دارد. برای تغییر، نگرش و دیدگاه های جدیدی لازم است. تنها چیزی که در طول این مدت از خانواده ی پرخوران تقاضا می شود داشتن پذیرش، صبر و بردباری است.


این تغییرها نشان دهنده ی رشد است

شخص در حال پرهیز، رفتار خود را در راستای بهبودی و بازیابی سلامتی و به وجود آمدن احساس رضایت از خود، تغییر می دهد. اگر کسی در مورد خود و آن چه که انجام می دهد، احساس رضایت داشته باشد، می تواند با خانواده، دوستان و سایر افراد، روابط رضایت بخشی برقرار کند.
OA به اعضا کممک می کندت ا احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند یکی از بهترین راه ها، پای بندی به پرهیز است یعنی خودداری از پرخوری بی اختیار، با پرهیز از همان بدو شروع، گوئی شخص دیگری متولد می شود. شخصی که جهت داشتن نشاط، خوش بختی و عزت نفس از ابزارهای برنامه استفاده می کند.
بسیاری از پرخوران، زمان زیادی را در ناامیدی سپری کرده اند که درآن زمان بااعتماد به نفس و نشاط و خوشبختی بیگانه شده بود.
از این رو به منظور احیای این عوامل ضروری و مهم د رحفظ متانت، پرخوران بی اختیار باید با شیوه های جدیدی برای مقابله با مسائلی که ممکن است د رخانواده شان به وجود آید آشنا شوند. شاید شنیدن برخی کلمه ها و جمله ها به نظر عجیب بیاید.مانند"باید کاری را که درست است انجام دهم."یا"این مشکل من نیست."اما اعضای خانواده بعضی وقت ها می توانند نسبت به هر عملی، واکنشی نشان دهند به خصوص در زمانی که تشخیص می دهند. این واکنش ها می تواند به اعتماد به نفس شخص پرخور کمک کند.
رفتار غیر قابل تصور

درست در همین زمان تغییر های عجیب و معما گونه رخ م یدهد. تماس های تلفنی پی در پی، وعده های غذائی مرتب، خانواده و سایر فعالیت ها را مختل میکند.گاهی وقت ها جلسه ها قسمت زیادی از وقت پرخور د رحال بهبودی را به خود اختصاص می دهد.غیبت های مکرر، مشغله های ذهنی شخص پرخور ممکن است مبهوت کننده یا آزار دهنده باشد. رفتار و یا گرایش های غیر قابل تصور شخص پرخور م یتواند سبب خشم و رنجش اعضای خانواده نسبت به OA می شود آن ها رامقصر ومسبب این تغییرها می دانند. اما شخص در OAتغییر می کند، ولی تغییر او فقط به خاطر برنامه نیست. بلکه به این دلیل است که دیگر برای خاموش کردن احساس های سرکوب شده اش که اکنون ظاهر شده غذا نمی خورد.
بعضی وقت ها هم بر عکس آن رخمی دهد، شخصی که وارد انجمن پرخوران گمنام شده، حالتی راتحت بیداری روحانی تجربه میکند. این حالت باعث می شود که آن شخص پرهیزش از تسلیم شده راتجربه نماید و بهبودی چشمگیری را در همه ی زمینه ها به خصوص درمورد ارتباط بااعضای خانواده اش به دست آورد بااین وجود باید بهخاطر داشت که بسیاری از اعضای پرخوران گمنام این تجربه را نداشته و می بایست برای تغییر خود از همان آغاز راه برای مواجه شدن با مشکل هل وروبه روشدن بااحساس هایش رکوب شده شان شروع به اقدام کنند

مراقبت.......

ایا تا به حال از خود پرسیده ایم چه چیزهایی ابزارهای بهبودی ما را از ما گرفته یا حتی انها را به ابزارهایی در خلاف جهت ان تبدیل می کنند؟!

"منافع مشترک ما باید در راس قرار گیرد،بهبودی شخصی به وحدت OAبستگی دارد."

شاید وقتی برای اولین بار این جمله را شنیدیم،از خودمان پرسیده باشیم ارتباطی میان بهبودی ما و وحدتOA وجود دارد؟
در مسیر زندگی جدیدمان،متوجه این نکته مهم شدیم که ما جزیی از یک گروه در حال بهبودی هستیم؛ما دریافتیم بقای ما وبهبودی شخصی ما مستقیما به بقای گروه وانجمن بستگی دارد وبه این ترتیب حفظ جلسات برای ما جنبه حیاتی پیدا کرد.
ما امروز به خوبی می دانیم،ازهم پاشیده شدن جلسات،نابودی انجمن ونابودی تک تک اعضا را به دنبال خواهد داشت.همان گونه که منافع مشترک ما در پی یک نیاز مشترک شکل گرفت،وجود یک بیماری مشترک هم،گاهی گروه های ما را با چالش ها ومشکلات مشترکی مواجه ساخته،که البته با پای بندی به اصول وسنت ها،جایی برای ترس از انها باقی نخواهد ماند.

ابزارهای بهبودی ومراقبت از انها

بعد از سالها ناکامی واحساس گناه،درپس شکست های مکرری که در کنترل خوردن غیر ارادی مانداشتیم؛اکنون راه حلی داریم که برای مان کار می کند.
راه حل ما یک برنامه یبهبودی است.یک برنامه ی دوازده قدمی ساده ما دریافتیم که بدون استفاده از 8ابزار بهبودی OAنمی توان با دوازده قدم کار وزندگی کرد.
مراقبت واستفاده درست از این ابزارها سپاسگزاری ما از این هدیه ارزشمند خداوندی خواهد بود.حال ما با پاسخ به پرسش های زیر،چگونگی عملکردمان را در رابطه به هریک از ابزارهای بهبودی ارزیابی می کنیم:
برنامه غذایی
-ایا به پیشنهادOA برای مشورت بایک مشاور یا پزشک تغذیه توجه کرده ایم؟
-ایا با مطرح کردن برنامه غذایی مان در جلسات،تفرقه وکشمکش ایجاد کرده ایم؟یا با تجویز خودسرانه برنامه های غذایی،به خود ودیگران از نظر جسمی روحی وروانی اسیب زده ایم؟
-ایا با عدم استفاده از برنامه غذایی وادامه دادن به خوردن غیر ارادی،موجب طرد شدن یا دلزدی گی تازه واردین شده ایم؟
-ایا توجه داریم که از جانبOAبرنامه غذایی خاصی را تایید یا رد نکنیم وبا این کار انجمن را درگیر مشکلات وپی گردهای قانونی نکنیم؟

راهنما
-ایا به خود یاداور می شویم که حق دخالت در اعتقادات شخصی،باورهای مذهبی ومسائل خصوصی رهجوهایمان را نداریم؟یا با اعمال نظرهای خود موجب اشفتگی انها وبدنامی انجمن خود می شویم؟
-ایا از برقراری رابطه راهنما ورهجو با جنس مخالف پرهیز می کنیم تا گرفتار مشکلات زیر نشویم؟
.از بین رفتن اعتماد ارامش وامنیت خانواده هایمان
.درگیر شدن احساسات وعواطف مان با رهجو
.ایجاد وابستگی غیر قابل اجتناب میان طرفین
.احتمال بروز سواستفاده ومسائل غیر اخلاقی
.سخت بودن برقراری ارتباط سالم وحفظ سالم وحفظ ومراقبت از ان
-ایا با مطرح کردن وبزرگ جلوه دادن راهنمای خود به بهبودی او؛خودمان وسایرین اسیب زده ایم؟
-ایا به واسطه تعداد رهجوهایمان دست به فخر فروشی زده واحساسات تفاوت را میان اعضا به وجود می اوریم؟

جلسات
-ایا به خود یاد اوری می کنیم که عملکرد ونگرش ما روی شکل گیری نظر تازه واردین وباورهای جامعه در موردOAاثر گذار است؟
-ایا با پرداختن به مسائل خارجی یا بیان برداشت های شخصی نظیر برداشت ما از نیروی برتر،موجب بروز اختلافات اعتقادی مذهبی،سیاسی و.....شده ایم؟
-ایادر هنگام برقراری ارتباط با دیگر اعضا مخصوصا دوستان غیر هم جنس،از حریم شخصی خود مراقبت می کنیم؟یا با رفتارها وروابط غیر اخلاقی موجب کشیده شدن درگیری ها به جلسات می شویم؟
-ایا ما به حریم دیگر اعضا به عنوان عضوی از خانواده بزرگ خود احترام می گذاریم وبرای حفظ امنیت جلسات به سنت ها یمان پای بندیم وبدون ترس مانع زیر پاگذاشتن سنت ها می شویم حتی اگر به قیمت تنها ماندن ما تمام شود؟
-ایا جلسات از رفتارهای اسیب زننده،نظیر رفتار های زیر پرهیز می کنیم؟
.عیب جویی کردن از اعضا
.تیر اندازی در مشارکت ها
.لودگی وبی ملاحظگی
.بی نظمی واختلال در جلسات
.تجمعات بی جا
.بروز رفتار وحرکات خلاف قانون

تلفن
-ایا فقط برای کمک کردن به خود از تلفن استفده می کنیم یا با ان به غیبت شکایت وشایعه پراکنی پرداخته ایم؟
-ایا در هنگام ردوبدل کردن تلفن با دیگر اعضامتوجه هستیم که چرا وبا چه کسانی ارتباط تلفنی براقرار می کنیم؟
-ایا در حفظ شماره های تماس دوستانمان مسئولانه رفتار می کنیم؟
نوشتن
-ایا هنگام انتخاب موضوع از نوشتن موضوعاتی که منجر به بروز اتلاف در گروه هایمان می شود خودداری می کنیم؟
-ایا هنگام خواندن سوالات نوشته شده در جلسات پرسش وپاسخ به متناسب بودن سوالها با فضای بهبودی توجه داریم؟
-ایا از ترازنامه ها ونوشته های خود در رابط با افکار واحساس هایمان به اندازه کافی مراقبت می کنیم تا عواقب بر ملا شدن انها دامنگیر خودمان وجلسات مان نشود؟
نشریات
-ایا برای یاد گیری اصولOAبه نشریات مورد تاییدOAمراجعه می کنیم؟
-ایا در کارگاههای قدم وسنت پرخوران گمنام کتاب ونشریاتOAرا مبنای کار خود قرا می دهیم؟
-ایا در تهیه نشریات مورد تایید OA به کمیته نشریات خودمان رجوع می کنیم؟یا با تهیه نشریات از دست فروش ها یا هر جای دیگر به خود اتکایی واجرای سنت هفتم انجمن اسیب وارد می سازیم؟
-ایا بخشی از زمان جلساتمان را نشریه خوانی اختصاص می دهیم تا با این کار اگاهی اعضا از برنامه بهبودی افزایش یافته وموجب رشد گروه شود؟
گمنامی
-ایا از بردن نام اشخاص ومکانهای خاص ورجوع به گفته ها یا نوشته دیگران در جلسات پرهیز می کنیم؟
-ایا انچه را که در جلسات می بینیم ومی شنویم در همان مکان باقی می گزاریم یا بردن مسائل درون گروهی به خارج از جلسات امنیت اعضا را به خطر می اندازیم؟
-ایا شخصیت پردازی نموده وگروه را به جای اصول به شخصیت ها وابسته می نماییم؟
-ایا به شایعات بها داده وبا این کار باعث دلسردی گروه شده ایم؟
-ایا گمنامی عضویت خود رادر انجمن های دیگر حفظ می کنیم؟یا با بیان اشنایی خود با برنامه های 12 قدمی،دیگر سعی در فخر فروشی وناچیز شمردن انجمنOAداریم؟
-ایا تازه وارد بودن خود را درOAمی پذیریم؟یا برای جبران ان دست به شهرت طلبی می زنیم وپای انجمن دیگری را به جلسات خود باز می کنیم؟
خدمت
-ایا با در نظر گرفتن هدف اصلیOA یعنی رساندن پیام به پرخوری که در عذاب است موجب ارتقا بهبودی خود وگروه مان می شویم؟
-ایا نسبت به گرفتن خدمت وانجام ان متعهدومسئول بوده ایم یا با سهل انگاری وبی دقتی به گروه خسارت زده ایم؟
-ایا خدمت در گروه ما بر اساس اصل چرخش است تا فرصت خدمت فروتنانه ودر گمنامی به اعضا داده شود؟
-ایا در انتخاب خدمت گزار مورد اعتماد تمام سعی خود را به کار می بریم؟ایا بر عملکردخدمتگزاران خود نظارت داریم واز انها می خواهیم کهپاسخگو باشند؟
-ایا خدمت گزاران خود را سرزنش کرده وتمایل به خدمت را در انهاسرکوب می کنیم؟
خلاصه اینکه
ایا به این بلوغ رسیده ایم که مسئولیت سالم نگه داشتنOAوبهبودی مان را به عهده بگیریم؛یا انتظار داریم دیگران این کاررا بکنند؟

من نمیتوانم ما میتوانیم

همه ما به انجمن پرخوران گمنام نمیآییم که به طور خودکار پاک بمانیم. اما اگر به شرکت در جلسات ادامه دهیم، پشتیبانی لازم برای بهبودی خود را در پرخوران گمنام پیدا میکنیم. وقتی فردی باشد که ما را باور داشته باشد، حتی اگر خود را نیز باور نداشته باشیم، پاک ماندن آسانتر است.

حتی فردی از اعضای OA که به طور معمول لغزش (یعنی اون مواد غذایی که توسط راهنما منع شده است رامصرف کند) میکند، یک حامی وفادار دارد که همیشه برای کمک کردن به او حاضر است. حتماً باید فرد یا گروهی از افراد را پیدا کنیم که ما را باور داشته باشند. وقتی از آنها میپرسیم که آیا اصلاً پاک میشویم، همیشه پاسخ میدهند: «بله، شما میتوانید و پاک خواهید ماند. فقط شرکت در جلسات را ادامه دهید!" .......

همه ما به خصوص وقتی نمیتوانیم خود را باور کنیم، به فردی نیاز داریم که ما را باور داشته باشد. وقتی دچار لغزش میشویم، گاهی اوقات اعتماد به نفس از هم پاشیده خود را آنقدر تضعیف میکنیم که کم کم دچار احساس نومیدی کامل میشویم. در چنین مواقعی به پشتیبانی دوستان وفادار خود در OA احتیاج داریم. آنها به ما میگویند این لغزش میتواند آخرین لغزش ما باشد. طبق تجربه میدانند اگر به شرکت در جلسات ادامه دهیم، سرانجام پاک میشویم و پاک میمانیم.

خودباوری برای بسیاری از ما دشوار است. اما وقتی کسی ما را بیشائبه دوست دارد و صرف نظر از تعداد لغزشهای ما از ما پشتیبانی میکند، بهبودی در OA برای ما قدری واقعیتر میشود.

در جلسات پرخوران چه میگذرد؟

شما در بدو ورود با اصطلاحات و سنت‌های گروه آشنا می‌شوید. مثلا اینکه همه، آنجا شما را با نام کوچکتان می‌شناسند. برای اینکه زودتر خوب شوید، باید «مشارکت» کنید؛ یعنی اینکه از احساسات و آرزوها و مشکلات‌تان در گروه حرف بزنید؛ دیگر اینکه به نخوردن ممنوعات انجمن مثل شکر و آرد هم می‌گویند «پاکی».

شما در جلسات انجمن، حرف‌هایی از این قبیل را می‌شنوید: «من - مهدی - 2 روز پاکی دارم»، «من - علی - 3 ماه پاکی دارم» و الی آخر. معمولا یک نفر در هر جلسه به عنوان گرداننده جلسه یا رهبر معرفی می‌شود که در واقع فقط مجری جلسه است.

شما باید از میان کسانی که از شما «پاک»تر هستند، یکی را به عنوان «یاور» انتخاب کنید تا راهنمایتان باشد و به شما کمک کند تا قدم‌های دوازده‌گانه را بردارید و با سنت‌های دوازده‌گانه آشنا شوید. کلا 2 نوع جلسه داریم؛ جلسات بسته که مخصوص اعضای گروه است و جلسات باز که دیگران هم می‌توانند در آن شرکت کنند.

موسسان پرخوران گمنام معتقدند که پرخوری مشکلی است که خانواده اعضا را هم درگیر می‌کند؛ به همین خاطر جلساتی هم دارند که در آن خانواده‌های افراد پرخور شرکت می‌کنند. سنت‌ها و قدم‌های دوازده‌گانه را که بخوانید، بیشتر با حال و هوا و منش این انجمن آشنا می‌‌شوید.

هدف از گرفتن راهنما و کارکرد قدم ها

منظور از کارکرد قدم ها، مشغول فعالیتی مشخص در چهار چوب برنامه جهت تغییر شخصیت است. چرا که ما اگر بخواهیم قابلیت زندگی بدون پرخوری افراطی را پیدا کنیم نیازمند آن هستیم که یک تغییر اساسی در افکار، گفتار و احساسات در درون خود بوجود آوریم تا دیدگاه مان نسبت به جهان پیرامون مان تغییر کند. تا دیگر تصور نکنیم که در دنیایی پر از خشم و خشونت زندگی می کنیم.این تغییرات امکان پذیر نیست مگر با کارکرد قدم های دوازده گانه.

اصول روحانی پرخوران گمنام (OA) در قلب بهبودی از بیماری پرخوری نهفته است. قدم ها اصولی هستند که بهبودی ما را امکان پذیر میسازند. ولی ما برنامة OA را در تنهایی کار نمی کنیم. ارتباط با راهنما کلید کار کردن قدم ها و درک اصول روحانی و تمرین آنها در کلیه امور است.

اصول روحانی قدم ها، راه را جهت رسیدن به بهبودی و یک زندگی شاد و با نشاط هموار میسازند. قبل از پیوستن به انجمن، همة ما در مرز بین انسان بودن و نبودن زندگی میکردیم و هر روز عمیق تر و عمیق تر در ترس، انزوا و نا امیدی فرو می رفتیم. ما می خواستیم راه دیگری برای زندگی پیدا کنیم، ولی به نظر می آمد راه حل همیشه از ما فرار میکرد.

زمانی که حاصر شدیم در جلسات OA شرکت کنیم و برنامة پرخوران گمنام را یاد بگیریم، زندگی ما شروع به تغییر کرد و ما به اهمیت درخواست کمک از دیگران پی بردیم.


اکثر ما در گذشته قبل از آشنایی با برنامه موفق به رژیم گرفتن و ورزش کردن و ملین ها می شدیم، اما موفق به ادامه دادن نبودیم. چرا که آشفتگی های ذهنی و زندگی سر جای خود باقی می ماند و وسوسة پرخوری و مواد عذایی مجدد در ما از بین نمی رفت و آشفتگی های ذهنی و زندگی و خلاء ناشی از پرخوری ما را وادار می ساخت که بدنبال مُسکنی برای تسکین آشفتگی های خود باشیم و آنرا در همان راه آشنای قدیمی خود، یعنی غذا خوردن جستجو میکردیم. هدف کلی از کارکرد قدم ها رشد روحانی است. چرا که ما از ناخوشی رنج میبریم که درمان نسبی از آن، ماهیتی کاملاً روحانی دارد.
رشته هایی که راهنما و رهجو را به هم متصل می کند قدم هاست و اینکه جویای بهبودی باشند و ما قرار است تجربه، امید و نیروی خود را در مورد کارکرد قدم ها با یکدیگر در میان بگذاریم.

تاریخچه پرخوران گمنام در ایران

در تاریخ 20/6/1382 فردی در ایران توسط فردی دیگر در یــــک انجمن دوازده قدمی دیگر با برنامه پرخوران گمنام آشنا شد . بعد از گذشت مدتی و بدســــت آوردن تجربه های مختلف در زمینه پرخوری اجباری

توانست به چندین نفر کمک کند اما این افراد بعد از بــــــــــدست آوردن وزن دلخواه برنامه بهبودی را رها کردن . بالاخره فرد دیگری که از پرخوری بی اختیار در عذاب بود در تاریخ 8/1/1383 اقدام به قطع خورد

اجباری نمود . به مرور زمان افراد دیگری نیز به جمع این دواضـــــــــافه شدن و در تاریخ 10/7/1383 اولین جلسه پرخوران گمنام در یک پارک جنگلی شروع به کار کرد و روز های زیادی در زیر باران و برف جلسه

را برگزار کردند و امروز در اکثــــر شهرهای ایران این جلسه مـوجود می باشد و هزار نفر عضوء دائمی آن هستند و به طور مرتب در روزهای معین شده گـــرد هم مــی آیند تا در تجربه ، امـــــید ، نیرو یکدیـــگر

شریک شوند تا بتوانند مشکل مشترکشان را حل کرده و به آنهـایی که هنوز از پرخوری بی اختیار در عذابند کمک کنند . در این انجمن هیچ گـــــونـــــه محدودیت سنی ، . ، مذهبی ، نژادی وجود ندارد

. هیچ گونه حق عضویت یا پولی بابت ملحق شدن از کسی مطالبه نمی کنند و هر گروه از طــــــــریـــق . کمکهای داوطلبانه متکی به خود می باشد و کمکی از خارج دریافت نمی کن

انجمن پرخوران گمنام در سراسر ایران و جهان یک باشگاه لاغری نبوده و نخواهد بود و در انجمن افراد متخصص لاغری نبوده اند و راهنمایان یا اسپانسرها کسانی هستند که در تجربه , امید و نیروی خود از

دو میراث انجمن یعنی دوازده قدم و دوازده سنت و سومین میراث اصلی انجمن یعنی مفاهیم دوازده گانه با دیگران شریک می شوند و به تعداد اعضاء پرخوران گمنام در سراسر جهان راه برای در پرخـــــوران

گمنام بود وجود دارد . پرخوران گمنام یک انجمن گفتار درمانی است و هیچ کس متخصص لاغری نیست

هشت ابزار بهبودی در پر خوران گمنام

۱- خدمت کردن:

این ابزار باعث میشود که ما در جلسات شرکت کنیم زود تر بیام و از همه دیرتر بریم چون خدمت قبول کردیم نمیتونیم غیبت کنیم و باعث این میشود درمیسر بهبودی باشیم ما مسئولیت پذیر میشویم و اون سرویس هایی که اخر جلسه به تازه واردان میدیم شاکله ذهنمون میشود و باعث مشود انها را از یاد نبریم

۲- استفاده از نشریات پرخوران گمنام:

در پاک موندن من خیلی حایز اهمیت است من با مطالعه میتوانم بیماری خودم رو بشناسم و با ساختار انجمن اشنا شوم وبهتر دز مسیر بهبودی باشم و در مواقعی که دسترسی به راهنما - جلسه - دوستان بهبودی و یا اینترنت ندارم که در جمع شما باشم میتوانم با مطالعه نشریات از بیماری برای پرخوری استفاده نکنم و جلوی وسوسه رو بگیرم کلا نشریات تجربه همدردانی است که از این بیماری رنج میبرند

۳- مشارکت کردن صادقانه:

یکی از راهای جلوگیری از وسوسه اقرار صادقانه هست در اینجا بیشتر توضیح دادم

۴- جلسه امدن و حاشیه نشینی نکردن:

یعنی اینکه من اول جلسه بیام و با هم دردانم مشارکت کنم یک گوشه نرم و کار به کسی نداشته باشم

همیشه در جلسات فعال باشم

۵- گمنامی:

حفظ تمام چیزهایی که میشنوم میبینم اصول انجمن را به بیرون از انجمن یعنی اجتماع و مردم عادی بازگو نکنم

۶- کار کرد ۱۲ قدم پرخوران گمنام:

اشنایی با قدم ها

۷- راهنما گرفتن :

کسی باشد که بتواند به او اعتماد کند وتمام مشکلات را با او در میان بگذارد تا از طریق او و نیروی برتر در این مسیر حرکت کند

۸- رهجو گرفتن:

وقتی به درک و فهم و داشتن تجربه و عملکرد نسبی در پرخوران رسیدیم لازم است برای بیمه شدن بهبودیم انهارا به تازه وارین انتقال دهم تا بتوانم یک پرخور دیگر را کمک کنم تا بیماری را در یک نقطه کم رنگ کنم

نشریه اعضا در لغرش

همه ما نیاز داریم مورد عشق و پذیرش قرار بگیریم

نه بخاطر اینکه در پرهیز هستیم یا به وزن ایده الامان رسیدیم
بله فقط به خاطر انچه که هستیم
به ویژه ان دسته از اعضای پرخوران گمنام که هنوز در عذابند به این پذیرش و عشق نیاز دارند.

ممکن است انها روز ها، ماه ها و یا حتی سال ها در برنامه باشند اما هنوز به پرهیز پایبند نبوده یا در لغرش باشند هنگامی که از انها میپرسیم چه چیزی به شما بیشترین کمک را کرده همه اونایی که در این برنامه تجربه های دردناکی بدست اورده اند اینگونه پاسخ میدهند پذیرش و عشق

حتی وقتی که بی اختیار می خورند و از لحاظ احساسی هم شرایط خوبی نداشتتد یا وقتی که نا امید بودند و احساس میکردند کسی انها را دوست ندارد، عشق پذیرشی که در برنامه وجود دارد کلیدی بود که به انها کمک کرد تا انها نیز خود را بپذیرند و دوست داشته باشند و سرانجام بتوانند به پرهیز دست یایند.
تجربه هایی که اعضا پرخوران گمنام را که چنین تجربه هایی داشته اند با هم میخوانیم:

یکی از عواملی که حتی در زمان لغزش باعث میشد احساس کنم OA با جاهای دیگر متفاوت است این بود که هر گاه وارد جلسه میشدم باز هم مورد عشق و پذیرش فرار میگرفتم.

وقتی 45 کیلو وزنی که کم کرده بودم دوباره بازگشت شما از من مراقبت کردید و مرا رها نکردید شما عشق و دوستی تان را بمن نشان دادید و اغوشتان را به روی من باز کردید این بزرگترین چیزی بود که من دریافت کردم اگر این حمایت را از من نکرده بودید فکر نمیکنم که الان در OA حضور داشتم.

من احساس شکست میکردم شما مردم با عشق و محبت خود، دوباره مرا به زندگی بازگرداندید.

از نظر من زیر بنای OA عشق است؛ عشق و محبت کسی به دیگری در واقع به خودش باز میگردد . البته مساله مهم اعتماد به یک نیروی برتر مهربان است .
وقتی احساس میکنم که خداوند و شما مرا دوست دارید، کم کم در این مسیر بهبودی تمرین میکنم تا خودمم خودم را دوست داشته باشم.

وقتی در انزوا فرو میروم، نمیخواهم به کسی تلفن کنم وقتی هم کسی به من زنگ نمیزند، فکر میکنم هیچ کس مرا دوست ندارد
یکی از دوستان OAام تا مدتها رابطه تلفنی اش را با من حفط کرده بود و مرا به جلسه دعوت میکرد هر بهانه ای که میتوانستم می اوردم که به حلسه نروم اما یک روز مرا برای شام به رستوران دعوت کرد ان شب سالگرد تولدم بود و من فکر میکردم هیچ کس این مساله را نمی داند بنابراین دعوت او را قبول کردم وقتی وارد رستوران شدم 15 نفر از اعضای برنامه انجا حضور داشتند و بمن تبریک گفتند دیگه نمیتوانستم بهانه بیاورم و بگویم کسی مرا دوست ندارد.
تمام انچه که از راهنمایم دریافت کرده بودم عشق بدون قید شرط بود، به همین خاطر من میتوانستم هر چیزی را با او مشارکت کنم.
چون میدانستم مورد فضاوت قرار نمیگیرم
مهمترین چیزی که برای من پذیرش کامل بود من باید مردم را دوست داشته باشم و انها را رها نکنم

من میخواستم بدانم چه کسی هستم و ارزو داشتم کسی بشوم که لایق دوست داشته شدن باشد. من میخواستم خودم را دوست بدارم همانطور که شما مرا دوست داشتید من جریان عشق را در زندگیم حفظ خواهم کرد چرا که زیر بنای زندگی عشق است.
مهم نیست چاق هستم یا لاغر، زشت هستم یا زیبا، فقط میخواهم شما مرا در اغوش بگیرید و بمن بگویید تو خوب هستی خداوند و همه ما تو را دوست داریم اگر من کامل باشم به عشق شما و به عشق خداوند نیازی ندارم ولی من نقص های زیادی دارم و هیچگاه کامل نخواهم بود به همین خاطر به خداوند و به شما نیازمندم لطفا مرا دوست بدارید قضاوتم نکنید و سعی کنید که مرا نجات دهید فقط کمکم کنید و عشق و محبت شما و درک کنم.
کارهای زیادی هست که ما میتوانیم برای کمک به اعضای OA که هنوز در عذابند انجام هیم. با دلسوزی گوش کنید، تلفن کنید، دوست داشتن خود را ابراز کنید، با ملایمت و با عشق به انها یاداوری کنید که قدم ها را کار کنند، ابزاره ها را به کار گیرند و از نو شرووع کنند.

اینجا گفته های بعضی از اعضا که دوباره با OA ارتباط بر قرار کرده اند امده است:

"وقتی در لغزش بودم بعضی ها بمن تلفن زدند و من تازه متوجه میشدم با خودم چکار میکردم امروز به خاطر ان تلفن ها سپاسگزارم هیچ کدام از انها درباره OA بمن چیزی نمیگفتند انها فقط میخواستند من بفهمم که به فکرم هستند و هنوز مورد عشق و توجه شان هستم."

"من جلسه رفتن را ترک کرده بودم اما اعضا بمن زنگ میزدند و میگفتند ما تو را دوست داریم و دلتنگ تو هستیم در ان موقع باور این مطالب که افراد مرا دوست دارند و میخواهند که من دوباره به برنامه برگردم خیلی برایم سخت بود اما ان ارتباط های تلفنی بمن کمک کرد."
در بعضی گروه ها برای کسانی که به جلسه نمی ایند کارت پستال ارسال میشود.

" من انجمن پرخوران گمنام را رها کرده بودم، اما هرچند وقت یک بار کارتهایی برایم پست میشد که در ان نوشته شده بود:" ما تو را دوست داریم و دل مان برایت تنگ شده استو
تو برای ما خیلی مهم هستی" ان کارت پستال ها به من یاداوری میکرد که درهای OA همیشه بروی من باز است ؛ سرانجام من به برنامه برگشتم"
بیشتر اعضای OA فکر میکنند پیام برنامه را فقط باید به تازه واردین برسانند در صورتی که هر هفته جلسه پر است اعضای قدیمی که هنوز در عذاب هستند.

" من همیشه به امدن به برنامه ادامه میدادم، اما این به ان معنی نبود که به حمایت دیگران نیازی ندارم. من هنوز نیاز دارم مورد عشق و توجه دیگران باشم و بدانم میتوانم مفید واقع شوم."
به یاد داشته باشید که پرهیز فقط این نیست که یک برنامه ساده غذایی داشته باشی و "مشکل داشتن" همیشه به معنی داشته مشکل با غذا نیست. بعضی از اعضای پرخوران گمنام هستند که به برنامه غذایشان پای بندند اما هنوز در عذابند:

"من غذایم را سفت و سخت کنترل میکردم، اما در جلسه ها در گوشه ای ساکت می نشستم و احساس میکردم تا مرگ فاصله ای ندارم. در واقع لاغر بودن به این معنی نیست که همه چیز خوب و مرتب است"
در جلسه بهتر است درباره موضوع هایی که با بهبودی سر و کار دارند تبادل نظر کنید، تا در مورد غذا و وزن.

این بسیار مهم است چرا که اغلب اعضا هنگامی که به وزنی برسند که دیگر مورد قضاوت دیگران نباشند احساس میکنند مشکل های شان برطرف شده است اما در واقع اینگونه نیست و ممکن است انها هنوز در بهبودی نباشند:

1. وقتی که مردم فقط درباره کم کردن وزن یا اینکه چقدر این مساله برایشان هیجان انگیز است، صحبت میکنند من میترسم؛ چرا که من هرگاه پرهیز نداشتم، لاغر هم نشدم

اگر اولین باری که به جلسه پرخوران گمنام امدم اینگونه بود و من عشق و محبت را احساس نمیکردم، میرفتم و جلسه را برای همیشه ترک میکردم چون من چیزهایی مختلفی را برای کاهش وزنم امتحان کرده بودم و دنبال یک چیزی متفاوت می گشتم.
2. شما به سادگی میتوانید با حصور در جلسه و حفظ پرهیز به خودتان کمک کنید.

" من 9 سال در OA بودم. هر روز زندگی بر وفق مراد من نبود و تخت خوابی از گل های رز برایم اماده نشده بود. اما یه دکمه هست که اگر ان را فشار دهی، میگوید:"نخور".

مهم نیست چه اتفاقی افتاده اما این را بدان غذا چیزی نیست که بخواهد پاسخ تو را بدهد. اگر من به پرخوری ادامه دهم ، ان وقت به کس دیگری هم نمیتوانم کمک کنم."

" از این که سال ها مردم به جلسه ها امده اند و در این برنامه باقی مانده اند، سپاسگزارم و از حضور انها خوشحالم. چون به انها نیاز دارم"
3.بعضی وقت ها بعد از جلسه هنگام نوشیدن چای و قهوه، زمان خوبیست تا اعضا خودشان را در درسترس افرادی که به کمک نیاز دارند قرار دهند.

در این لحظه های خوش که خارج از شکل رسمی جلسه است زمان خوبی است تا افرادی که در لغزش هستند مشارکت کنند.

 

" من خیلی احساس تنهایی و افسردگی میکردم تا جایی که حتی در جلسه ها نمیخواستم صحبت کنم. اما پس از جلسه وقتی مرا برای نوشیدن چای و قهوه دعوت میکردند می رفتم و از ان چه بر من میگذشت مشارکت میکردم"
4. با خدمت کردن، افراد متوجه میشنود، به انها نیاز هست. از افراد خجالتی کمک بخواهید و از انها بپرسید: " ایا شما دوست دارید کمک کنید؟" خیلی از صمیمت ها در کمک کردن هنگام اماده کردن قهوه یا چیدن میز نشریات به وجود می اید:


"اولین باری که خدمت کردم، زمانی بود که از من خواسته شد تا ان خدمت را انجام دهم. من احساس میکردم برای ان خدمت به اندازه کافی خوب نیستم، اما دیگران به طور مرتب به من میگفتند که دوباره برگردم و این باور در ذهنم جای گرفت این گونه من احساس کردم که انها مرا دوست دارند"

"مدت ها بود که پرهیزم را رها کرده بودم و به جلسه نمیرفتم یکی از دوستان بهبودیم به من زنگ زد و مرا برای مسابقه ذوی استقامت دعوت کرد من دوباره شروع به فعالیت کردم و از ان به بعد خدمت هم گرفتم."
وقتی با افرادی که دچار لغزش شده اند سرو کار داریم؛ باید گمنامی را بخاطر داشته باشیم.
یکی از بزرگترین هدیه های OA این است که هر یک از ما افراد حاضر در جلسه مشکل های مان را به مشارکت میگذاریم و گمنامی انچه که میگوییم حفظ خواهدشد.

 

" OA برای من تنها جای دنیا است که من میتوانم به انجا بروم و درباره دیوانگی هایم در مورد غذا و هر چیز دیگری که دز زندگیم جریان دارد صحبت کنم چون اصل گمنامی بمن این اطمینان را میدهد که هرچه در انجا میگویم همان جا باقی خواهد ماند."
این که همه ما پرخور بی اختیار هستیم، دلیل نمیشود که نیازهای مان هم یکسان باشد خیلی از افراد وجود دارند که به عشق به سختی پاسخ میدهند
و مردمی هم هستند که خجالتی اند و از ان فرار میکنند. هیچ امر یا دستور خاصی وجود ندارد ما همگی منجصر به فرد هستیم و باید در راه های منحصر به خودمان قدم دوازده را کار کنیم. فقط با کمک راهنمای مان و کار کردن قدم ها میتوانیم این کار را انجام دهیم اول جستجو کنید و ببینید نیاز افراد در چه زمنیه ای است ؛ سپس ببینید از چه راهی میتوانید به انان عشق دهید و نیازهایشان را برطرف کنید.

 


"همه افرادی که من احساس میکنم بیمار هستند، با یک روش و یک سری حرفای خاص به مسیر بهبودی نمی ایند. اما همیشه یک چیز مشترک است، من با عشق و محبت شروع میکنم و سپس دعا میکنم. من دیگر زمان براورد را کنترل نمی کنم و انتخاب حرفا را بخداوند میسپارم."

دعوت

ما اعضای پرخوران گمنام در همان اولین جلسه متوجه شدیم که در چنگ نوعی بیماری اسیر هستیم و آموختیم که خیرخواهی و خوش طینتی و اعــــتماد به نفس که در وجود بعضی هایمان روزگاری لبریز از آنها بود محافظ ما در برابر این بیماری نیستند . ما در یافتیم که دلایل به وجود آمدن این بیماری مهم نیست بلکه باید یاد بگیریم چگونه در راستای بهبودی قرار گیریم.

آیا می توانیم در مورد بهبودی تضمینی به شما بدهیم ؟
جوابش ساده است . اگر صادقانه با حقیقت وجودتان و این بیماری روبرو شوید اگر مرتب برای حرف زدن و شنیدن حرفهای سایر پرخورهای گمنام به جلسه بیایید، اگر نشریات ما را بدون پیش داوری بخوانید و از همه مهمتر اگر مشتاق توسل به نیرویی مافوق نیروی خویش برای هدایت هستید به عقیده ما می توانید به حلقه بهبود یافتگان بپیوندید.

دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan