Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

مشارکت اعضای SA در قدم یک"1"

1- برای من بسیار ساده بود. من می بایست از روی اجبار اقرار به شکست می کردم. با منیتی که داشتم نمی توانستم و نمی خواستم اقرار به شکست کنم. ولی اگر اقرار نمی کردم در اشتباه بودم. با این حال من این اشتباه را مرتکب شدم و به خودم گفتم تسلیم نخواهم شد، یک راه پیدا می کنم، هرچه باشد. من قصد نداشتم شکست بخورم.
زندگی خارج از کنترل من شده بود. ولی من با این حال فکر می کردم که می توانم زندگی را به شکلی در بیاورم که به من جواب دهد. من فقط یک فرصت دیگر می خواستم.
من بارها و بارها این رفتارها را تکرار کردم، بارها و بارها قول دادم متوقفش کنم. مهم نیست چقدر سخت تلاش کردم. من نتوانستم متوقفش کنم. در نهایت زمانی که کاملا خارج از کنترل من شده بود تسلیم شدم.
شهوت مرا از پا در آورده بود. من با شخصی تماس گرفتم و اقرار کردم که به تنهایی نمی توانم متوقفش کنم. من نیاز به کمک داشتم من در خودم گم شده و تنها شده بودم. جایی نداشتم بروم، کاملا ناامید از هر جانب شکست خورده بودم. من همه چیز را رها کردم و به SA آمدم. تنها زمانی که تسلیم شدم حاضر شدم حرف دیگران را بشنوم که می گفتند "رها کن و اجازه بده خداوند آن را انجام دهد. فقط بعد از آن بود که من پذیرفتم این یک برنامه" ما" می باشد و من اصلا مجبور نیستم آن را به تنهایی انجام دهم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan