Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

زمینه ی روحانی اعتیاد

جنبه های جسمانی و روانی اعتیاد به صورت روز افزونی بیشتر آشکار میشود و اعتیاد جنسی نیز دارای بخشهای مشترکی با دیگر اعتیادها میباشد. تجربیات یا خیال پردازیهای جنسی ما، معمولاً به عنوان <<پاسخی>> برای تمام نیازهایمان ظهور میکند و به خوبی به کار می آید. به واسطه ی آن به آرامش و لذتی رسیدیم که به جز آن از هیچ راه دیگری نمیتوانستیم به این احساسات دست پیدا کنیم. اکثر ما در مقطعی به این باور رسیدیم که خود را به عنوان یک معتاد معرفی کنیم و برخی از ما شاید از همان اول یک معتاد بودیم.
با نگاهی به گذشته، بسیاری از ما متوجه شدیم، بدون توجه به اینکه چرا، چگونه و چه زمانی این روند شروع شد، سرانجام زمان آن رسید که ما نه تنها از قدرت این موضوع روی خودمان آگاه شدیم، بلکه دریافتیم که ما برخلاف میلمان، شهوت میکنیم.
تنها، زمانی که سعی در متوقف شدن کردیم، به لطف نیرویی برتر از خودمان دیدیم که ما اسیر چیزی هستیم که از ما نیرومندتر است. ما توانستیم دلیل شکست بعضی از متخصصان که سعی در معالجه الکلیها و بعضی از ما داشتند را به خوبی درک کنیم.
در مسیر بهبودی، ما متوجه ی جنبه هایی از اعتیاد جنسی در زیر لایه ی جسمانی و روانی خود شدیم که همراستا و شبیه با جنبه های کشف شده توسط الکلیها بود. این جنبه ها که جزئی از شخصیت ماست و به خواسته ها و نوع نگرش ما ارتباط دارند، ویژگیهای شخصیتی وجودمان را شکل میدهند.
ما این لایه را بُعد روحانی مینامیم. در این لایه است که قدرتمندترین نیروهایی که ما را به سوی اعتیاد سوق میدهند، کشف میکنیم.
بنابراین، ما از کلمه ی روحانی استفاده خواهیم کرد که به جنبه ای از وجودمان که تعیین کننده است و مبنای رفتارها، انتخابها، افکار و اعمال ما میباشد، اشاره دارد و قسمت اصلیِ شخصیت و اصل و ذات هر شخصی است. اگر بتوانیم درک کنیم که اعتیاد چگونه این جنبه ی اساسی وجودِ ما را درگیر خودش کرده است، آنگاه خواهیم فهمید، بهبودی به هر شکلی که باشد، باید روندی روحانی باشد.

ما به دلایلی از اصطلاح <<روحانی>> در مفهوم گسترده و غیرمذهبی آن استفاده میکنیم. بعضی از ما با وجود انجام کارهای اشتباهِ گذشته، اظهار میکنیم که ما یک زندگی روحانی داشته ایم. اما امروز میبینیم که قلمرو روحانیت هم شر هم خیر را شامل میشود و بدون توجه به تجربیات روحانی، با وجود اینکه ممکن است آنها خیلی حقیقی به نظر برسند، آنچه ما انجام میدادیم، نه کار خیر بود و نه کاری صحیح.

بخشی ازکتاب سفید Sa

بعضی مواقع، برنامه برای کسانی که با ایمان هستند در مقایسه با آنانی که هیچ ایمانی ندارند یا افرادی که ایمان خود را از کف داده اند، به مراتب سخت تر است. این مسئله اغلب در مورد کسانی که قبل از آمدن به SA در جلسات دوازده قدمی دیگری عضو بوده اند نیز صدق میکند.ممکن است برای فردی این دیدگاه به وجود آید که توفیقی که به عنوان یک تارک دنیا یا انسان مذهبی در ترک انواع دیگر اعتیاد داشته است، میتواند به او در پاکی و ترک اعتیاد جنسی یاری دهد؛ اما لزوماً اینگونه نیست. اغلبِ این اعضاء درک خواهند کرد که باید از <<ابتدا>> شروع کنند؛ گویی که هرگز ایمان نداشته اند یا هرگز اسمی از برنامه ی دوازده گام نیز به گوششان نخورده است. <<قدرتِ یک زنجیر به اندازه ی حلقه ی ضعیف آن است.>> این یک گفتار مشهور است. تسلیم نکردن هر یک از نقصهای آشکار وجودمان، مانع رسیدن موهبت الهی به ما شده و ساختن زنجیر بادوام روحانی و استحکام هیجانات را برای ما غیر ممکن میسازد. توفیق در ترک اعتیادهای دیگر، اکثراً ما را به این سمت میکشاند که واقعاً برنامه را کار کرده ایم و همه چیز را یکجا داریم و اینگونه ما فریب میخوریم. از طرفی دیگر، غیر قابل اداره بودن زندگی ما، این را به اثبات میرساند که بیشترِ ما صرفاً نوع اعتیادها را تغییر میدهیم.
دانش و غرور، از موانع اصلی و عمده ی ما در این مرحله محسوب میشود. دانستنِ حقیقت یا شناخت برنامه، اغلب جزو توانایی های ظاهری محسوب میشود و حتی راهنما شدن برای دیگران نیز گاهی ما را از تغییر دادن نگرشهایمان و تصحیح اشتباهاتمان باز میدارد. دانش، هرگز ما را قدرتمند نمیسازد. ما شهوت، سکس و روابط جنسی را بدون تسلیم، افشاگری و سپری کردنِ دوره ی بهبودی، کنار گذاشته بودیم و در واقع این باعث شد که به طور کامل بهبود نیابیم. جای هیچ شگفتی نبود که هنوز ناآرام بودیم!
<< پیشگیریهای نصفه و نیمه به هیچ وجه برای ما سودمند واقع نشد.>> چنین به نظر میرسد که پذیرشِ بودن در فضای انکار و تکذیب اعتیاد جنسی، برای کسانی که سالهاست از اعتیادهای دیگر پاک هستند، در مقایسه با افرادی که تازه وارد هستند و تا به حال چیزی درباره ی قدمها نشنیده اید، مشکلتر است. این واقعاً یکی از حقایقی است که تجربه کرده ایم.
ما فهمیدیم، این راه دشواری است که مجبوریم دانش، غرور و تکبر خود را پشت در گذاشته و سپس وارد شویم. وقتی که ما خود را بر اساس اعتیاد، ناتوانی، پریشانی و اندوه شایعی که داریم شناختیم، تنها میتوانستیم به اعضای گروه بپیوندیم و در آنجا عضو شویم. ما یکدیگر را بنابر ضعفهایی که داریم میشناسیم. اشتباهات و خطاهای ماست که ما را دور هم و نزد خداوند جمع کرده است.
اکثر ما پیش از این گرفتار الکل، ماده مخدر، قرصهای اعتیاد آور و درجات مختلف پرخوری بوده ایم. ما از عملکردهای بی اختیار خویش نسبت به تقریباً تمام چیزها در زندگیمان آگاه شدیم. ما هیچ راهی به جز مواجه شدن با حقیقت برای متوقف ساختن خود از وابستگی به اعتیاد و گونه های مختلف شهوترانی نداریم. توسط همین است که میتوانیم به حقیقت نایل شویم و به خداوندمان تسلیم شویم.

ابزارهای بهبودی معتادان جنسی

زمانی که شما شروع به خواندن این کتاب می کنید و به تلاش خود در مسیرتان ادامه می دهید، ما به برخی از این ابزارهای اساسی بهبودی در قدم اشاره می کنیم. چنانچه متوجه منظور این ابزارها نشدیدف جهت توضیح بیشتر به این بخش رجوع کنید.

 

1- انجمن و جلسات

ما غالبا در اولین جلسه مان خشمگین هستیم که باید اینجا بیاییم و احساس شرم و تردید می کنیم.
با این حال هر زمان که در جلسه شرکت می کنیم چیز جدیدی می شنویم که به ما کمک می کند و یا فرصتی می یابیم تا باری که بر دوش داریم را با دیگران مشارکت کنیم. به این دلیل است که شرکت روزانه در جلسات یا هفته ای سه الی چهار جلسه برایمان سودمند است. بسیاری از اعضای انجمن معتادان جنسی یک عادت شخصی دارند و آن این است که زمانی که نمی خواهند به جلسات بروند دقیقا همان زمانی است که بیشترین نیاز را به جلسه دارند. به نظر می رسد که تمایل به نرفتن به یک جلسه همان اعتیاد ماست که در حال فعالیت است.
پیشنهاد می شود که تازه واردان و آنان که در حال تقلا برای پاک ماندن هستند نود جلسه را در نود روز به شکل کامل حضور یابند. این عمل ابزار قدرتمندی جهت حفظ و گسترش تمرکزمان روی پاکی و کارکرد قدم می باشد. اگر در محدوده شما جلسه انجمن معتادان جنسی وجود ندارد ممکن است جلسات باز بهبودی برای حضور شما فراهم باشد. ما بجز با شخص معتاد نیازی نیست خود را با تمام آن انجمن یکی بدانیم و اگر احساس راحتی نمی کنیم حتی نیازی نیست خود را با آنان یکسان بدانیم. ما فقط می توانیم بنشینیم و گوش دهیم.
ما در جلسات انجمن معتادان جنسی شرکت می کنیم تا تجربه شخصی، قدرت و امیدمان را به مشارکت بگذاریم. ما همچنین از تاثیر قدمها و سنتها بر پذیرش مشکلات زندگی مشارکت می کنیم. جلسات مکانی برای تخلیه مشکلاتمان نمی باشند و مطمئنا نمی توانند جایگزینی برای کارکرد قدم با راهنما باشند. در جلسات مشارکتمان را محدود می کنیم تا همگان از این وقت برای مشارکت استفاده کنند. در جلسات همچنین به موضوع جلسه می پردازیم و فقط یک بار مشارکت می کنیم تا هر شخص فرصت مشارکت را بیابد. ما متوجه این نکته هستیم که ما واقعا به آن اندازه که فکر می کنیم برای دیگران مهم هستیم، مهم نیستیم.

 

یک عضو انجمن معتادان جنسی درباره حضور در جلسات این چنین نوشته است:
1- ما را از انزوا و ذهنمان خارج می کند.
2- اصول برنامه انجمن معتادان جنسی را به ما آموزش می دهد.
3- ما را در ارتباط با اعضای با تجربه قرار می دهد و ما را در معرض افکار و ایده های جدید قرار می دهد، بدین ترتیب ما می توانیم شروع به تغییر افکار و رفتارمان کنیم.
4- ما را در ارتباط با تازه واردان قرار می دهد که در این وضعیت خاطرات زندگی قبل از پاکی مان را زنده نگاه می داریم.
5- به ما این امکان را می دهد که هر آنچه را در اینجا گرفتیم به دیگران انتقال دهیم که این عمل هدف اصلی برنامه انجمن معتادان جنسی و کلید پاکی توام با آرامش و شادکامی است.
6- فضای محسوس بهبودی و نیروی برتر حاضر در جلسات باعث بهبودی مان می شود و فشارهای درونی ناشی از نواقص شخصیتی مان را تسکین می دهد.
7- این پیام را به ما یادآوری می کند که ما بهبودی را برگزیده ایم.
8- این امکان را به ما می دهد که در انجمن حضور یابیم.
9- امکان مشارکت و گوش دادن را فراهم می کند تا به ما کمک شود با دیگران ارتباط برقرار کنیم و متوجه شویم که غیر از دیدگاه ما نظرات و دیدگاههای دیگری هم وجود دارند.
سنت دوازدهم رفتار ما را در انجمن هدایت می کند. ما اصل روحانی گمنامی را به خواسته های شخصی مان از قبیل صحبت کردن درباره جلسات انجمن معتادان جنسی و گفتگوهای دیگر ترجیح می دهیم.
ما در بیرون از جلسات نام اعضایی که در جلسه بودند را نمی گوییم و به مشارکت شخص خاصی نیز رجوع نمی کنیم. اینگونه است که ما به گمنامی همدیگر احترام می گذاریم. تمرین گمنامی بدین شکل برای ما هم به شکل فردی و هم به شکل گروهی سودمند خواهد بود. در چنین وضعیتی هر عضو این امکان را می یابد تا آزادانه درباره هر چه پیش آمده مشارکت کند. در ضمن این کار از گروه در برابر شایعه پراکنی، باند بازی، تفرقه افکنی، قهرمان پرستی و رفتارهای منفی دیگر محافظت می کند. از طریق این اصل روحانی ما بر روی خودمان تمرکز می کنیم و فقط درباره چگونگی استفاده ما از ایده های برنامه انجمن معتادان جنسی در زندگی شخصی مان صحبت می کنیم.
ما بر روی پیام تمرکز می کنیم، نه بر روی پیام رسان. ما اصول را به شخصیت ها ترجیح می دهیم. ما همچنین گمنامی را در جسات با اشاره نکردن به شغل، گرایش مذهبی، عضویت در جمعیت های خاص، درآمد، عضویت در انجمن های دوازده قدمی دیگر و یا عضویت های خارج از جلسه تمرین می کنیم. همچنین اگر شخصی را در جلسه ببینیم که در شرایط دیگری او را می شناختیم، گمنامی اش را بدین شکل حفظ می کنیم که با او درباره موضوعات خارج از جلسه صحبت نمی کنیم. بدین ترتیب برچسبها، توقعات و وظایفی که در دنیای بیرون با آنها تشخیص داده می شویم مانع ما نمی شوند و ما می توانیم از ته دل مشارکت کنیم. به جای آنکه اشخاصی باشیم که بوسیله طبقه اجتماعی یا مهارتمان از همدیگر جدا شویم، در عوض همگی ما در جلسه با هم برابر هستیم که یک مشکل مشترک جنسی داریم.
ما گمنامی را در بیرون از جلسات بدین شکل حفظ می کنیم که اگر دوستی از  انجمن معتادان جنسی را در مکانهای عمومی ببینیم از سلام کردن به او در صورتی که نیاز به توضیح به یک شخص ثالث باشد که چگونه این شخص را می شناسیم، از این کار اجتناب می کنیم. این عمل به معنی حفظ گمنامی می باشد.
ما مواقعی که گمنامی باید حفظ شود ولی نمی شود را "شکستن گمنامی" می نامیم. ما در گفتگوهای دو نفره مان با راهنما یا یک شخص قابل اعتماد در انجمن  معتادان جنسی اگر نیاز به طرح موضوعی داشته باشیم که شخص ثالثی را در بر می گیرد سعی در تمرین گمنامی می کنیم. با نگفتن نام کسی که درباره اش صحبت می کنیم روی خودمان متمرکز می شویم.
با این وجود ماییم که به مشکل برخورده ایم.
ما خواستار حمایت روحانی برای شخصی می شویم که از او عصبانی ایم. ما از شایعه پراکنی و انتقاد اجتناب می کنیم. سپس گفتگویمان را به این متمرکز می کنیم که "ما" چه تغییری می توانیم بکنیم. این مسئله می تواند شامل تغییر نگرشمان باشد. ما مصمم هستیم که در راه حل زندگی کنیم نه در مشکل. سپری کردن هفت روز بدون جلسه باعث ضعف و سستی مان می شود.


2- رجوع به گفته دیگران

در فرمت جلسات انجمن معتادان جنسی این درخواست آمده که لطفا به گفته دیگران رجوع نکنید. رجوع نکردن به حرفهای دیگران (cross talk) یعنی چه؟ معنی اصلی cross talk اشاره به تداخل در مدار الکتریکی دارد که یک انرژی ناخواسته از قسمتی به قسمت دیگر منتقل می شود. با بکار بردن این عبارت در جلسات انجمن معتادان جنسی، رجوع به گفته دیگران به معنی واکنش نامناسب به مشارکت دیگران است. این واکنش می تواند شامل قطع کردن صحبت، نصیحت کردن، انتقاد کردن، اشاره صریح به مشارکت دیگری، آزرده کردن شخص، رجوع به اسم شخص یا اشاره به قسمتی از مشارکت شخص دیگری و یا مستقیما با شخص دیگری وارد صحبت شدن، باشد. گفتگوهای حاشیه ای نیز می توانند گونه ای از رجوع به گفته دیگران باشند. مشارکت صحیح به این معنی است که روی خودمان تمرکز کنیم. در گفته هایمان "ما" و "شما" از من استفاده می کنیم و از تجربه های خودمان و درباره مسائل خودمان صحبت می کنیم. حفظ تمرکز بر روی خودمان به ما کمک می کند که بهبود یابیم و باعث خلق جلسه ای می شود که همه می توانند آزادانه و بدون ترس اینکه درباره آنها قضاوت شود صحبت کنند.
اگر بخواهیم گفته خود را با افکاری که توسط دیگران ابراز شده مرتبط کنیم، می توانیم مثلا بگوییم که من با آنچه قبلا درباره حفظ پاکی گفته شد احساس یکسانی دارم، زمانی که هفته پیش توسط شهوت وسوسه شدم متوجه شدم که تماس تلفنی واقعا به من کمک می کند تا قدرت شهوت را بشکنم و بتوانم روزم را ادامه دهم.


3- راهنما

راهنما گرفتن رفتاری متواضعانه است. اعتماد کردن به تجربیات و بینش یک معتاد جنسی دیگر در حالی که در جلسات حاضر می شویم و وارد قدمها می شویم مستلزم تغییر بزرگی در نگرش ماست. ما می بایست این طرز فکر را که "من می توانم به تنهایی این کار را انجام دهم" را تغییر دهیم. با این حال شکل زندگی ما و هر آنچه فکر می کردیم درباره بهبودی می دانیم برایمان کارساز نبود و همه اینها باعث اصلی ورود ما به انجمن معتادان جنسی بود. عملکرد بدون راهنما مانند هدایت کشتی بدون سکان است. در چنین وضعیتی ملوان تحت فرمان جریان آب است تا ببیند آب او را به کجا می برد. ما به کمک فراوان نیاز خواهیم داشت.
حتی آنانکه در برنامه های دوازده قدمی دیگر بهبودی کسب کرده اند و راهنما دارند هم معمولا در انجمن معتادان جنسی یک راهنما می گیرند. در زمان انتخاب راهنما قاعده بر این است که از کسی درخواست کنیم که در کارکد قدمها از ما جلوتر باشد، پاکی مستمر و موفقیت آمیزی داشته باشد و آن بهبودی ای که ما بدنبالش هستیم در او متجلی باشد. راهنما، خود نیز باید یک راهنما داشته باشد و به صورت مرتب در جلسات شرکت کند. راهنما می تواند هدایتگر ما در کارکرد قدم باشد و در مسیر زندگی برایمان سرمشق باش، به ما گوش دهد و جوابگویمان باشد.
راهنما و رهجو در جلسات انجمن معتادان جنسی عموما جنسیت یکسان دارند. خوب است که رهجو از راهنما درخواست کمک کند که این امر نشانگر تمایل رهجو به عمل کردن به برنامه انجمن معتادان جنسی است. ما با راهنمایمان در ارتباط خواهیم بود. آنها را در جلسات می بینیم، با آنها مرتب تماس می گیریم و خصوصا در ابتدا با آنها روزانه تماس می گیریم.
برخی از ما قدمها را با یک راهنما که دور از ما زندگی می کند با موفقیت کار کردیم. ما می توانیم از طریق تلفن، اینترنت و پست با او در ارتباط باشمی و حتی ممکن است به ندرت یا هیچگاه همدیگر را نبینیم. اعضایی که در زندان هستند می توانند اینگونه بهبود یابند. اگر در ما تمایل وجود داشته باشد فاصله مکانی نبایست حائلی برای مشکل روحانی مان باشد. راهنما عمل بهبودی را برایمان انجام نمی دهد و مشکلاتمان را از طریق راه حل های جادویی حل نمی کند. راهنما پدر، مادر، درمانگر یا یک روحانی نیست، بلکه شخصی است که تجربهف قدرت و امیدش را با ما مشارکت می کند. او همچنین ابزارهای روحانی ای که برنامه انجمن معتادان جنسی ارائه می دهد را برای ما یادآوری می کند.

در راستای حفظ سنت پنجم، کار کردن با دیگران به عنوان راهنما به ما این امکان را می دهد که پیام را به دیگران منتقل کنیم، این کار تجربه خاصی است که نباید به فراموشی سپرده شود. اعضا راهنما می شوند زیرا به آنها کمک می شود تا پاک بمانند. در ضمن برای آنها این امکان بوجود می آید که پیام را برای خود زنده نگاه دارند. داشتن رهجو به راهنما این فرصت را می دهد که خدمت کند و بیطرفی را تجربه کند. راهنما شدن به عضو این امکان را می دهد تا از طریق تواضع، عشق و خدمت رشد کند. وقتی ما راهنمای دیگران می شویم اصل قدم دوازدهم را که می گوید "ما باید هر آنچه به ما منتقل شده را به دیگران منتقل کنیم" را تمرین می کنیم.


4- مشارکت تلفنی با دیگر اعضا

وقتی ما به انجمن معتادان جنسی می آییم معمولا می شنویم که کسی به ما می گوید "شما دیگر مجبور نیستید تنها بمانید". با توجه به رازها و انزوایمان که از مشخصه های اعتیادمان می باشند، این وعده خوبی بود.
یکی از راه های موثر برای درهم شکستن انزوایمان تلفن است. در اوایل هر زمان که ما دچار اشتغال فکری می شدیم و یا با افکار مربوط به پاکی کلنجار می رفتیم با راهنما یا دیگر معتادان جنسی تماس می گرفتیم. بجای اینکه به تنهایی تلاش کنیم خشم، استرس، تحریک کننده های شهوت و یا یکی دیگر از معضلات روزانه یک معتاد جنسی را کنترل کنیم، می توانیم با یک معتاد جنسی دیگر تماس بگیریم. ما با دیگران تماس می گیریم تا ابزارهای پاکی و بهبودی را به ما یادآوری کنند. ما با دیگران تماس می گیریم زیرا تماس با دیگران کمک می کند تا این احساس در ما زنده بماند که عضو مجموعه ای هستیم که یک مشکل مشترک دارند و همچنین راه حل مشترکی دارند که کار می دهد.
ما چه احتیاج داشته باشیم، چه احتیاج نداشته باشیم تماس می گیریم تا اینکه یک عادت مثبت را در خود شکل دهیم و این کانال ارتباط را همیشه باز نگه می داریم. زمانی که پاکی مان در معرض خطر قرار می گیرد تلفن را بر می داریم و تماس می گیریم.
ما هنگامی که برای یک عضو دیگر پیغام تلفنی می گذاریم، محتاطانه عمل می کنیم. ممکن است شخص دیگری این پیغام را بشنود و بی ملاحظگی ما منجر به مخاطره افتادن گمنامی آن عضو شود. ما بدون کسب اجازه به نام برنامه و اطلاعات دیگر اشاره نمی کنیم. زیرا این کار ممکن است باعث پرسیدن سوالاتی و یا برانگیختن حس کنجکاوی اعضای خانواده یا همکاران آن شخص شود. روال معمول گفتن اسم کوچک و شماره تلفن است.

 

5- استفاده از نشریات انجمن

ما بهبودی مان را به شکل روزانه تمرین می کنیم. بهبودی هفته پیش به اندازه استحمام هفته پیش برایمان سودمند است. قسمتی از تمرین روزانه ما خواندن نشریات انجمن معتادان جنسی است. با خواندن نشریات ما قادر خواهیم بود از تجربیات دیگران بهره ببریم و از دانش گروهی بدست آمده توسط کسانی که این مسیر بهبودی را طی کرده اند استفاده کنیم. زمانی که ما درباره موفقیت ها، کشمکش ها و آگاهی های دیگران می خوانیم ترغیب می شویم و الهام می گیریم.
بسیار سودمند است که روزانه زمانی را برای خواندن اختصاص دهیم. خواندن نشریات هر روز صبح ما را با نگرشی جدید آشنا می کند و ایده های جدیدی به ما می دهد که در طول روز آنها را بیاد می آوریم. خواندن قبل از خواب به ما کمک می کند که با آرامش بیشتری استراحت کنیم. بسیار مفید است که در طول روز بعضی از نشریات را در دسترس داشته باشیم تا در مواقعی که دچار استرس می شویم اصول پاکی و بهبودی به ما یادآوری شوند. نشریات انجمن مانند جلسات و تماس تلفنی می باشند، اما به شکل کتاب گردآوری شده اند. در این کتاب مواردی برای خواندن در حین کارکرد قدم پیشنهاد شده است. مسئول کمیته نشریات انجمن معتادان جنسی اطلاعاتی را درباره کتابها و جزوه ها ارائه کرده که ممکن است باعث کمک به پیشرفت در پاکی و بهبودی شود. بدلیل آنکه انجمن انجمن معتادان جنسی براساس اصول برنامه دوازده گامی انجمن الکلی های گمنام بنا شده است، لذا استفاده از تمام نشریات تایید شده خدمات عمومی انجمن الکلی های گمنام در جلسات انجمن معتادان جنسی مقبول می باشد. نشریاتی که در اینجا لیست شده اند بدلیل آنکه شکل دهنده بنیان برنامه انجمن معتادان جنسی می باشند و مکررا دراین کتاب از آنها نام برده شده و همچنین برای کارکرد قدم های انجمن معتادان جنسی توسط اعضا استفاده می شوند، استحقاق توضیح بیشتری دارند.

الکلی های گمنام
این کتاب ابتدا در سال 1939 چاپ شد. کتاب الکلی های گمنام از روی آشنایی و احترام، کتاب بزرگ نامیده می شود. زیرا اولین چاپ این کتاب برای صرفه جویی در هزینه ها بر روی کاغذ ارزان قیمت و ضخیم چاپ شد، بنابراین کتاب بسیار قطوری از آب درآمد. این کتاب که متن اصلی الکلی های گمنام می باشد در بردارنده بینشی درباره بیماری الکلیسم است و سعی در آشنایی و توضیح دوازده قدم به عنوان مسیری برای بهبودی می باشد. این توضیحات در 164 صفحه اول کتاب آمده است. بخش آخر کتاب اشاره به تعدادی داستان دارد که درباره الکلی هایی است که پاکی و شیوه زندگی را در انجمن الکلی های گمنام آموخته اند.
ما معتادان جنسی از متون انجمن الکلی های گمنام به شکل وسیعی در جلسات و کارکرد برنامه انجمن معتادان جنسی استفاده می کنیم. خصوصیت ها و نگرش هایی که درون الکلی ها می باشند برای ما ملموس می باشند و ما معمولا با این داستان ها احساس همسانی می کنیم. توضیحات کتاب بزرگ در ارتباط با قدم ها، چارچوب برنامه ما و راه حل مشکلمان می باشند.

مجله تلاش
مجله تلاش نشریه انجمن است، که در سال 1981 به عنوان نامه ای از بینان گذار معتادان جنسی گمنان در مکانهای مختلف توزیع می شد. این نشریه در اواسط دهه 1980 تبدیل به کتابچه ای شد که به صورت فصلنامه منتشر می شد. دراین نشریه مسئولیت ها و کارهای انجمن، تقویم رویدادها، پیش نویس نشریات پیشنهادی، خبرهایی از گروههای سرتاسر جهان، داستانهای شخصی و مقالات مرتبط با بهبودی که توسط اعضاء نوشته می شد، یافت می شوند.
نشریاتی همچون تلاش و گریپ واین را می شود در کیف و جیب حمل کرد و در زمان مناسب مطالعه کرد.
در سال 2004 مجموعه مقالات یک دهه (2003-1994) نشریه تلاش گردآوری شد و بنام ابزارهای عملی بهبودی چاپ شد. این کتاب را غالبا بدلیل رنگ جلدش کتاب زرد می نامند.
این کتاب که توسط اعضای انجمن نوشته شد، تجربه گروهی ماست و دربردارنده موضوعاتی است که بسیار جالب می باشند.

معتادان جنسی گمنام
کتاب معتادان جنسی گمنام را همچنین کتاب مبانی یا کتاب سفید می نامند. این کتاب به جهت گمنامی جلدی ساده و سفید دارد. این کتاب در ابتدا مجموعه ای از مقالات و دیگر نوشته هایی بود که توسط "روی ک" نوشته شد و در دهه 1980 چاپ شد. سپس مورد بحث و مطالعه قرار گرفت و به عنوان اولین نشریه انجمن معتادان جنسی تایید شد. این جمله به صورت ضرب المثلی در جلسات باب شده که جلسه ای که در آن کتاب سفید خوانده می شود حداقل یک عضو پاک دارد.

دوازده قدم و دوازده سنت انجمن الکلی های گمنام
کتاب دوازده قدم و دوازده سنت که همچنین دوازده، دوازده نامیده می شود توسط یکی از بینان گذاران انجمن الکلی های گمنام، بیل دبلیو نوشته شد. این کتاب بار اول در سال 1952 چاپ شد. توضیحات دوازده قدم در این کتاب طولانی ترند و جزئیات بیشتری نسبت به کتاب بزرگ دارند. توضیحات دوازده سنت نیز مملو از مثالها و تجارب اعضای اولیه ای است که در انجمن الکلی های گمنام پاک شدند. این اعضا بسیار تلاش کردند که اصولی را بیابند که انجمن رشد کند و باقی بماند.

 

6- دعا

دعا قسمت ضروری امور روزانه وابزاری برای حفظ پاکی مان می باشد. دلایل و شیوه های متفاوتی برای دعا کردن وجود دارد. قرار دادن دعای صبحگاهی و شبانگاهی در امور روزمره مان به ما کمک می کند روزانه پاک بمانیم. ما در دعاهایمان کمک می طلبیم تا کسی شویم که می خواهیم باشیم. بسیاری از ما برای خانواده، دوستان و افراد در حال بهبودی دعا می کنیم. ما زمانی که توسط شهوت تحریک می شویم و یا احساسات ناخوشایندی را تجربه می کنیم، دعا می کنیم.
ما دعاهای نوشتاری، حفظ شده و دعاهای خود جوش را بکار می بریم. دعا می تواند یک کلمه، یک آه و یا تاملاتی طولانی مدت باشد. دعا توجهمان را به سوی خدایی که درک می کنیم معطوف می کند. برایمان سودمند است که از خدا بخواهیم با ما باشد. دعاهای ما ممکن است چیزی شبیه مراقبه، جان فشانی و قدم زدن در جنگل باشند. دعای شکرگذاری مانع از بروز خشم و تاسف به حال خود می شود. زمانی که ما دعا می کنیم به لایتناهی دسترسی پیدا می کنیم، قدرتی که بسیار عظیم تر از ماست.
ما در برنامه انجمن معتادان جنسی دعاهایی می یابیم. در صورتی که فقط قدم یازده مستقیما به دعا اشاره می کند، دعاهای دیگری نیز مورد استفاده قرار می گیرند که مربوط به قدم سه، چهار، هفت و یازده می باشند. در انجمن معتادان جنسی ما غالبا از دعای آرامش استفاده می کنیم.
در کتاب الکلی های گمنام دعاهای رسمی و دستورالعمل های فراوانی جهت "درخواست از خداوند" در موقعیت های مختلف وجود دارد. در انجمنی جهانی همچون انجمن معتادان جنسی دعاها برگرفته از فرهنگها، زبانها و رسوم اعتقادی متفاوت می باشند.
معتادان جنسی غالبا دعاهای حفظی را مفید می یابند. وقتی با یک دعا به خوبی آشنا باشیم، می توانیم تصاویر ذهنی شهوانی، افکار منفی همیشگی و اشتغالات ذهنی را با یک پیام مثبت روحانی جایگزین کنیم. در کتاب دوازده قدم و دوازده سنت انجمن الکلی های گمنام آمده که "تنها کسانی در قدرت دعا تردید دارند که به اندازه کافی دعا نمی کنند". تجربه ما هم این گفته را تایید می کند.

 

7- کارکرد قدم

کارکرد قدم کلید یک زندگی آزاد، شاد و مسرت بخشی است که انجمن معتادان جنسی وعده می دهد. کارکرد قدم اشاره به رهنمودهای بهبودی دارد که در دوازده قدم طرح ریزی شده اند. کارکرد قدم مستلزم صرف زمان و تلاش بر روی هر کدام از مراحل دوازده گانه سفر بهبودی مان می باشد. ما دوازده قدم را با راهنمایی یک عضو با تجربه انجمن که معمولا راهنمایمان می باشد، کار می کنیم. ما زمانی که اقرار می کنیم شهوت خارج از کنترل مان شده، کارکرد قدم را آغاز می کنیم. کارکرد قدم قسمت اصلی برنامه انجمن معتادان جنسی می باشد.
کارکرد قدمها برخلاف آنچه می پنداریم به معنی خواندن قدمها، باور کردن قدمها و حفظ کردن قدمها نیست، بلکه به معنی عمل کردن است. رفتن به جلسات، تماس با راهنما و حضور در انجمن به معنی کارکرد قدم نمی باشند. همه این کارها نیروبخش بهبودی مان می باشند ولی چنانچه ما قدمها را فعالانه کار نکنیم، برنامه انجمن معتادان جنسی را کار نکرده ایم. کارکرد قدم برنامه بهبودی انجمن معتادان جنسی می باشد.
رفتارهای مخرب و طرز فکرمان سالها با ما بوده اند. احتمالا اکثر ما بعد از کمی نوشتن قدم احساس بسیار خوبی را تجربه کنیم. ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا اشتغالات ذهنی مان متوقف شود و شروع به نوشتن کنیم. یکی از شیوه ها برای نوشتن قدم آماده کردن تمام اشیایی است که نیاز داریم (خودکار، کاغذ، راهنمای کارکرد قدم، کتاب بزرگ،کتاب سفید)، مواد مربوط را بخوانیم و از خدا بخواهیم نتیجه را هدایت کند. زمان سنجی را به مدت ده دقیقه تنظیم کنید. پشت یک میز بنشینید و زمان سنج را روشن کنید. تا زمانی که زمان سنج به صدا در می آید به نوشتن ادامه دهید. بعد از اتمام زمان می توانید تصمیم بگیرید که به نوشتن ادامه دهید یا نوشتن را متوقف کنید. بسیار سودمند و مهم است که روزانه کاری برای بهبودی مان انجام دهیم. نوشتن به معنی پیشرفت در قدم می باشد. زمانی که تمام کردید دعای شکرگذاری بجا بیاورید.

 

8- شعارها

در مواقعی که مشکل داریم، دچار استرس هستیم، افکارمان منحرف شده و پریشان هستیم بهتر است تکیه کلامی را تکرار می کنیم. این کار به ما کمک می کند روی راه حل تمرکز کنیم. اینگونه عبارات می توانند مشکل یا مسئله ما را در طرز فکری قرار دهند که غیرقابل اداره بودن آن را کاهش دهد. اگر چه شعارها جملات ساده ای هستند ولی شیوه موثری برای متصل کردن ما به برنامه می باشند. شعارهای برنامه امتحان شده اند و مورد آزمایش قرار گرفته اند و به دلیل اینکه کار می دهند هنوز باقی مانده اند. بسیاری از این شعارها از انجمن الکلی های گمنام و انجمن های دوازده قدمی دیگر برگرفته شده اند.
- ساده است، انجامش بده
- اول مهمترین کار
- گرسنگی، عصبانیت، تنهایی، خستگی
- چقدر مهماست؟
- روشن بین باش
- اگر برنامه را کار کنی برایت کار می کند
- سخت نگیر
- رها کن و بگذار خدا انجامش دهد
- بگذار از من شروع شود
- گوش بده و بیاموز
- زندگی کن و بگذار زندگی کنند
- فقط برای امروز
- ما در جستجوی پیشرفتیم، نه کمال
- این هم خواهد گذشت

زمانی که در جلسات شرکت می کنید و این کتاب را می خوانید، این شعارها معنای عمیقتر و شخصی تری پیدا می کنند. باز هم در جلسات شرکت کنید

9- ترازنامه بهبودی روزانه


برخی از اعضای انجمن معتادان جنسی به منظور تجدید پاکی (تجدید بهبودی) و یا چک کردن رفتارهای خود، با یک عضو پاک دیگر تماس می گیرند. آنها معمولا در یک زمان مشخص، هر روز با هم تماس می گیرند و یک فرمت مشخص را با هم کار می کنند. فرمت های اینچنینی را می توان در مبحث قدم سه یافت. سه فرمت دیگر نیز در کتاب ابزارهای عملی بهبودی وجود دارند. فرمتهای دیگری نیز در جلسات و بین گروهها موجود می باشند. همچنین تعدادی کنفرانس تلفنی برگزار می شود که اعضای انجمن معتادان جنسی می توانند با دیگران تجدید پاکی کار کنند. با دفتر خدمات جهانی (SAICO) و جلسه بین گروهی تان در تماس باشید و یا جهت اطلاعات بیشتر به مجله تلاش رجوع کنید.
فرمت تجدید پاکی روزانه را معمولا می توان با تمرین در زمان پنج دقیقه یا کمتر انجام داد. این فرمت باعث می شود وظایف محوله مان را انجام دهیم، روی پاکی مان تمرکز کنیم، و کارکرد قدمها را با جدیت و سخت کوشی پیش ببریم. اعضا می گویند که ارتباط با یک عضو دیگر می تواند بسیار مفید باشد، این کار همچنین می تواند ابزاری جهت نجات ما باشد.

 

10- نوشتن

برای بسیاری از معتادان جنسی نوشتن ابزاری قدرتمند تلقی می شود. هر زمان که ما احساسات منفی و رفتارهای مخرب را تجربه می کنیم، می توانیم به نوشتن رو بیاوریم و همه چیز را به تفصیل بنویسیم. به یاد داشته باشید که ما افکار و احساساتمان را به وفور همانگونه که به سراغمان می آیند، می نویسیم. تلاش برای نوشتن یک متن زیبا می تواند ما را درگیر الفاظی خودآگاهانه کند.
ساده و بی پرده بنویسید. اغلب ما وقتی به نوشته هایمان نگاه می اندازیم نقطه نظر جدیدی را می یابیم که ما چگونه فکر می کردیم و چه احساساتی داشتیم. ممکن است متوجه شویم که چه چیزی باعث بوجود آمدن این احساسات و رفتارها شده و چگونه این الگوهای فکری در زندگی مان جریان دارند. نوشتن به ما این امکان را می دهد که اشتغالات فکریمان را روی یک کاغذ رها کنیم. نوشته هایمان را می توانیم با راهنما یا یک دوست بهبودی در میان بگذاریم. بدین ترتیب به ما کمک می شود اسرار خود را فاش کنیم و واکنش یک شخص دیگر را درباره گفتگوهای درونی مان بشنویم.


11- خدمت
خدمت شامل شرکت در فعالیت های متعددی می باشد که به ساختار وادامه حیات انجمن انجمن معتادان جنسی کمک می کنند. ما با خدمت کردن به تازه واردان کمک می کنیم که بهبودی را بیابند. ما آزادانه هرآنچه را که گرفته ایم منتقل می کنیم و اینگونه پاکی خود را تقویت می کنیم.
دکتر باب یکی از بنیان گذاران الکلی های گمنام دلایل خود را برای خدمت کردن به شکلی ساده ولی تاثیرگذار اینگونه بیان می کند.
1- احساس وظیفه
2- خدمت نوعی تفریح است
3- بدین شکل من بدهی خود را به کسانی که زمان صرف کردند تا آن را به من منتقل کنند خواهم پرداخت
4- زیرا هر زمان این کار را انجام می دهیم اطمینان بیشتری در قبال لغزشهای احتمالی ام کسب می کنم (الکلی های گمنام صفحه 181)
در طول فرآیند خدمت کردن ما با دیگر اعضا در ارتباط خواهیم بود و از پیشنهادات راهنمایمان پیروی می کنیم. ما متوجه می شویم که اگر چه خدمت کردن در ابتدا به شکل طبیعی ظاهر نمی شود، اما به ما کمک می کند که بر انزوای خود غلبه کنیم. زمانی که ما تاثیر مثبت اعمالمان را می بینیم، احساس مفید و موفق بودن می کنیم و الهاماتی به ما خواهد شد. ما از زمان ثمربخشی که با دیگر افراد در حال بهبودی سپری می کنیم، لذت می بریم. این کار می تواند در جهت انتقال پیام به یک معتاد جنسی در حال عذاب باشد. بسیاری از ما فکر می کنند که اگر این انجمن وجود نداشت، ما با بیماریمان می مردیم و تنها از طریق خدمت به دیگران است که معجزه رخ می دهد.
- شخصی جواب تلفن ما را داد و به ما اطلاعات داد.
- شخصی صندلی ها را مرتب کرد.
- شخصی جلسه را گردانندگی کرد.
- شخصی قبل از اینکه ما به جلسه بیاییم، هفته ها و ماه ها و سالها به جلسه آمد.
- شخصی جلسه تازه واردان را گردانندگی کرد.
- شخصی بعد از جلسه با ما صحبت کرد.
- شخصی نشریات را آورد.
- شخصی از خزانه نگهداری کرد.
- شخصی ساختار خدماتی بین گروهی، منطقه ای و کشوری را اداره کرد.
- شخصی کتابها را نوشت و به ما آموخت چگونه بهبود یابیم.
- شخصی کارگاه قدم، جلسه های طولانی مدت و همایش های بین المللی را ساماندهی کرد.
- شخصی راهنمای راهنمای راهنمای ما بود.
- شخصی ....

خدمت انواع فراوانی دارد. از جواب دادن به تماس تلفنی گرفته تا حضور در جلسات به شکل انفرادی و خدمت کردن به دیگران در حیطه گروهی، ناحیه ای، منطقه ای، ملی و بین المللی. ما معمولا به شکل انفرادی خدمت را شروع می کنیم و در طول زمان در میابیم که آرامش ذهنمان بیشتر می شود و زمانی که حیطه خدمتی خود را افزایش می دهیم، پاکی مان وسعت و قدرت بیشتری پیدا می کند. در زمینه خدمت انفرادی، ما در جلسات شرکت می کنیم، با دیگر اعضا تماس می گیریم، اعضای دیگر با ما تماس می گیرند، راهنمای دیگران می شویم و همچنین توسط راهنمایمان هدایت می شویم. در زمینه خدمت گروهی ممکن است صندلی ها را مرتب کنیم، قهوه درست کنیم، به عنوان خوش آمدگو خدمت کنیم و یا ممکن است خدماتی از قبیل منشی، مسئول نشریات، خزانه دار و گردانندگی جلسه را به عهده بگیریم. ما در جلسات اداری گروهمان که معمولا هر ماه یکبار برگزار می شود، شرکت می کنیم. ما ممکن است در این جلسات از موارد یاد شده یادداشت برداریم و یا داوطلب شویم که در یکی از فعالیتهای آتی انجمن کمک کنیم.
ما ممکن است نماینده گروهمان در جلسات بین گروهی ناحیه شویم که این جلسه از نمایندگان گروههای آن ناحیه تشکیل می شود. در جلسات بین گروهی معمولا یک صندوق نامه وجود دارد. در این جلسات همچنین خط تلفنی وجود دارد، که این خط مخصوص اعضای انجمن معتادان جنسی می باشد و افراد دوردست را به جلسات نزدیکشان راهنمایی می کند. جلسات بین گروهی به عنوان رابطی بین گروهها و کمیته های منطقه ای و کشوری عمل می کنند. ما همچنین می توانیم در گردهمایی های منطقه ای، مجمع عمومی نمایندگان، کمیته معتمدان و انواع کمیته های درون کشوری دیگر خدمت کنیم.
یکی از اعضای انجمن معتادان جنسی در این باره اینگونه مشارکت می کند: من در نتیجه خدمت نسبت به اصول بنیادین انجمن معتادان جنسی از قبیل صداقت، حس مسئولیت، امیدواری، اعتماد به حمایت خداوند، پذیرش، جبران خسارت، و کمک رسانی به اعضای در حال عذاب آگاهتر شدم.
من متوجه شدم که تا چه حد کار گروهی به دیگران کمک می کند که جلسات را بیابند. کارگاهها، همایشها، مراکز سم زدایی و جلساتی که سخنران دارند به بهبودی گروه کمک می کنند.
کارکرد دوازده قدم انجمن معتادان جنسی به مشاوران و روحانیان کمک کرد تا کسانی که تحت مراقبت شان هستند را به جلسات انجمن معتادان جنسی هدایت کنند.

 

12- کارکرد سنت
زمانی که انجمن الکلی های گمنام در 15 سال اول رشد کرد، دچار چالشهایی در اصول عملی و بنیادین برنامه شد. بروز این مشکلات در سالهایی بود که سنتهای دوازده گانه "به شکل کامل" بوجود آمدند و به چاپ دوازده قدم و دوازده سنت منتهی شد.
انجمن معتادان جنسی گمنام دوازده سنت الکلی های گمنام را با اندکی تغییر اقتباس کرد. سنتها در سطح ابتدایی به انجمن معتادان جنسی کمک می کنند تا وحدت خود را حفظ کند. سنتها نقش رهبران را به عنوان خدمت گذاران مورد اعتماد مشخص می کنند. سنتها لازمه عضویت در انجمن معتادان جنسی را توصیف کرده و هدف اصلی ما را مشخص می کنند. سنتها به اساس ساختار خدماتی مان حکمت می بخشد. از سنتها می توان جهت حمایت از خود و روابطمان با عموم استفاده کرد.
برای بسیاری از معتادان جنسی با پاکی های دراز مدت دوازده سنت معنایی فراتر از اصول گروه دوازده قدمی دارند. ما اصول دوازده سنت را مطالعه کرده و برای تحقق وحدت در گروه اجرا می کنیم. ما دوازده سنت را در زندگی شخصی مان عملی می کنیم. ما می آموزیم که خط مشی کلی گروه را به خواسته های شخصی مان ترجیح می دهیم. ما هرچه را خداوند در روز برایمان فراهم کند، می پذیریم و در مسیر خداوند قبل از هدف خودمان خدمت می کنیم.
ما در روابطمان با دیگر معتادان جنسی و کسان دیگری که در زندگی مان حضور دارند ملاحظه می کنیم. ما نسبت به زمانمان، استعدادهایمان و قابلیت هایمان بخشنده تر و سخاوتمندتر می شویم. ما اولویت خود را پاکی قرار می دهیم تا مبادا دوباره همه چیز را از دست بدهیم. ما در برابر این طرز فکر که همیشه سعی داریم توقعات دیگران را برآورده کنیم کمی محتاطانه عمل می کنیم. ما از خودمان حمایت می کنیم و می آموزیم که مسئولیت دارائیهایمان را به عهده بگیریم.
ما زندگی مان را مسئولانه و مفید برنامه ریزی می کنیم. ما می آموزیم که نظرات شدید و تاکید بر پیشرفت شخصی باعث خالی شدن انرژی مان می شود، این امر می تواند مهلک باشد. در پایان به خاطر می آوریم که همانگونه که در قدم دوازده بیان شده، بهبودی ما از طریق تجارب روحانی ای شکل می گیرد که با معتادان جنسی دیگر به مشارکت می گذاریم. دوازده سنت ساختاری جهت بهبودی گروه و زندگی شخصی مان است. دوازده سنت همچنین وجود معتادان جنسی را برای تازه واردانی که در دهه های بعدی به ما خواهند پیوست، تضمین می کند.

سنتها به معتادان جنسی پاک این امکان را می دهد تا نقش خود را به عنوان عضوی مسئول و مفید در جامعه احیا کنند، نه اینکه در مقابل خلقت وسیع خدایی که درک می کردیم یک استثنا باشند. دوازده قدم و دوازده سنت شکل دهنده برنامه انجمن معتادان جنسی می باشند.

دوازده قدم و دوازده سنت معتادان جنسی

دوازده قدم

1) ما اقرار کردیم که در مقابل شهوت عاجز بودیم ـ و اینکه اختیار زندگیمان از دستمان خارج شده بود.

2) به مرور ایمان آوردیم که نیروی مافوق می تواند سلامت عقل را به ما باز گرداند.

3) تصمیم گرفتیم که اراده و زندگیمان را به پروردگاری که خود درک می کردیم بسپاریم.

4) یک ترازنامه ی اخلاقی بی باکانه و موشکافانه از خود تهیه کردیم.

5) چگونگی خطاهای خود را به خداوند ، خود و یک انسان دیگر اقرار کردیم.

6) آمادگی کامل پیدا کردیم که پروردگار کلیه ی نواقص اخلاقی ما را مرتفع کند.

(7با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاقی ما را برطرف کند.

8) فهرستی از تمام کسانی که به آنها زیان رسانده بودیم تهیه کردیم و در صدد جبران بر آمدیم.

9) بطور مستقیم در هر جا که امکان داشت از افراد فوق جبران خسارت کردیم، مگر در مواردیکه انجام آن زیان مجددی بر ایشان و یا دیگران وارد کند.

10) به تهیه ترازنامه ی شخصی خود ادامه دادیم و در صورت قصور بلافاصله بدان اقرار کردیم.

11)از راه دعاو نیایش کوشیدیم به پروردگاری که خود درک میکردیم نزدیکتر شویم و تنها طالب آگاهی از خواستش برای خودو قدرت اجرایش شدیم.

12) با بیداری روحانی حاصل از برداشتن این قدمها، سعی کردیم این پیام را به معتادان جنسی برسانیم و این اصول را در تمام موارد زندگی خود بهاجرا در آوریم.

دوازده سنت

1) منافع مشترک ما باید در راس قرار گیرد ، بهبودی هر یک از ما به یگانگی SA بستگی دارد.
2) در ارتباط با هدف گروهی ما تنها یک مرجع نهایی وجود دارد ، خداوند مهربان که به گونه ی ممکن خود را وجدان گروه بیان می کند. رهبران ماخدمتگزاران مورد اعتماد مامی باشند و بر ما حکومت

3) تنها شرط عضویت تمایل به ترک شهوت و از لحاظ جنسی هوشیار بودن است.

4) هر گروه باید مستقل باشد و به هیچ گروه دیگری وابسته نباشد ، مگر در مواردی که بر دیگر گروهها و یا "معتادان جنسی گمنام" تاثیر بگذارد.

5) هر گروه یک هدف اصلی دارد و آن رساندن پیام به معتاد جنسی است ، که هنوز در عذاب است.

6) گروه SA نباید به حالت رســــــــــمی در آید و به دنبال مسائل مالی باشد و هرگز نباید اجازه ی استفاده ی نام SA را به دیگر گروهها و یا مؤسسات

بدهد. زیرا ممکن است مسائل مالی ، ملکی و شهرت ما را از هدف اصلی خود دور کند.

7) هر گروه SA باید خود کفا باشد و کمکی از خارج دریافت نکند.

8) "معتادان جنسی گمنام" باید به صورت غیر حرفه ای باقی بماند اما مراکز خدماتی ما می توانند کارمندان خاصی استخدام کنند.

9) انجمن SA هرگز نباید سازماندهی شود اما می توانیم هیئتهای خدماتی و یا کمیته هایی تشکیل دهیم که مستقیما در برابر گروه مربوط مسئولباشند.

10) "معتادان جنسی گمنام" هیچ عقیده ای در مورد مسایل خارجی ندارد و نام SA هرگز نباید وارد به مسائل اجتماعی شود.

11) خط مشی روابط عمومی ما بنا بر اصل جاذبه است نه تبلیغ ، ما باید همیشه گمنامی خود را در سطح مطبوعات ، رادیو ، فیلم و تلویزیون حفظ کنیم.
12) گمنامی اساس روحانی تمام سنتهای ما می باشد و همیشه یاد آور این است که اصول اخلاقی را به غرایز شخصی ترجیح دهیم

از خود امتحان بگیریذ

برای اینکه بدونید معتاد جنسی هستید و این برنامه می تونه به شما کمک کنه یانه به سؤالات زیر با بله یا خیر جواب بدهید:

   1. آیا تا به حال فکر کرده اید که برای افکار و رفتارهای جنسیتان به کمک احتیاج دارید؟
   2. آیا تا بحال فکر کرده اید اگر به تسلیم بودن به شهوت ادامه نمی دادید وضعیت بهتری داشتید؟
   3. آیا تحریکها و روابط جنسی افسار شما را به دست گرفته اند؟
   4. آیا تا به حال سعی کرده اید چیزی را که احساس می کنید در روابط جنسیتان اشتباه است را متوقف یا محدود کنید؟
   5. آیا برای فراز (از خود یا واقعیت ) ،تسکین اضطراب و یا شانه خالی کردن از مسئولیت به روابط جنسی متوسل می شدید؟
   6. آیا در نتیجه این عمل احساس گناه ، پشیمانی و افسردگی می کنید؟
   7. آیا پیگیری روابط جنسی برایتان بی اختیار شده است ؟
   8. آیا این موضوع روابط شما باهمسرتان را مختل می کند؟
   9. آیا در طول رابطه جنسی از تصاویر ذهنی یا از عکس ها استفاده می کردید؟
  10. آیا زمانی که به یک مهمانی دعوت می شوید که در آن روابط جنسی ارائه می گردد ، در شما وسوسه غیرقابل کنترلی شکل می گیرد؟
  11. آیا شما دائم از یک رابطه با معشوق به سراغ معشوق دیگری می رفتید؟
  12. آیا احساس می کنید که داشتن رابطه صحیح کمک می کند که شهوترانی ،خودارضایی و بی بندو باری را متوقف کنید؟
  13. آیا در خود یک احتیاج مخرب می بینید ؟ یک نیاز جنسی یا عاطفی شدید به یک شخص ؟
  14. آیا پیگیری رابطه جنسی شما را نسبت به خودتان و آسایش خودتان و دیگران بی توجه می کند ؟
  15. آیا با غیراختیاری شدن روابط جنسی شما حضور مؤثر و تمرکز شما کاهش یافته است ؟
  16. آیا با کار کردن برای روابط جنسی دچار اتلاف وقت می شوید ؟
  17. آیا برای دنبال کردن مسائل جنسی به محیط های پست می روید؟
  18. آیا بعد از عمل جنسی می خواهید هر چه سریعتر از شریک جنسیتان دور شوید؟
  19. با وجود سازگاری جنسی همسرتان با شما آیا هنوز به خودارضایی یا داشتن رابطه جنسی با دیگران ادامه می دهید؟
  20. آیا تا به حال به جرم برقراری روابط نامشروع دستگیر شده اید؟

در صورتیکه به ۳ سؤال از این سؤالات جواب بله داده اید شما یک معتاد جنسی هستید و برنامه SA می تونه به حل مشکل جنسی شما کمک کنه .

نشریه ( مشکل ! )معتادان جنسی

در بسیاری از ما احساس بی لیاقتی، بی ارزشی، تنهایی و ترس وجود داشت. درون ماهیچگاه با چیزهایی

که در دیگران می دیدیم جور در نمی آمد. به زودی این احساس در ما بوجود آمد که از پدر و مادر، دوست و

رفیق و ازخودمان جدا هستیم. به وسیله ی خیالپردازی و استمناء در دنیای دیگری به سر می بردیم. ما

خودمان را در عکسها و تصاویر غرق، و خیالاتمانرا دنبال می کردیم. ما شهوترانی میکردیم و می خواستیم

مورد شهوترانی قرار بگیریم.

ما یک معتاد واقعی شدیم: خود ارضایی، بی بند و باری جنسی، روابط جنسینامشروع ، ارتباطهای همراه با

خیالپردازی مداوم. ما اینها را به وضوح دیده ایم ؛ خریدیمش، فروختیمش، با آن تجارت کرده ایم و دربرابرش

تسلیم شدیم. ما به فریب دادن و نقشه کشیدن، آزار دادن و به نهی شده ها اعتیاد پیدا کرده بودیم. تنها

راهی که برای نجات از شهوت می دانستیمانجام دادن این کار بود. خواهش می کنم با من ارتباط داشته

باش و مرا تکمیل کن .

ما گریه کنان با آغوش باز از آن استقبال می کردیم. ما برای یک لذت بالاترشهوترانی می کردیم. ما اختیار و

قدرتمان را تسلیم به دیگران می کردیم. این باعث بوجود آمدن احساس گناه، تنفر نسبت به خود، پشیمانی،

احساس پوچیو درد می شد و ما همیشه به درون خودمان می رفتیم دور از واقعیت، دور از عشق، در درون

خود مفقود شده بودیم. عادت ما داشتن یکصمیمیت حقیقی را غیر ممکن کرده بود. ما هیچ اتحاد و

یکپارچگی واقعی را با دیگران نمی شناختیم چون به غیر واقعیتها عادت کردهبودیم.

به دنبال یک کیمیا بودیم، یک ارتباط جادویی. ارتباطی که صمیمیت و اتحاد با دیگران را از بین می برد. خیالات

واقـعیت را فاسد کرده بود، شهوت عشق را کشته بود. شهوت ابتدا معتاد و سپس عشق را فلج می کند. ما

می خواستیم کمبودهای درون خودمان را با برداشتن از وجود دیگران جبران کنیم. بارها و بارها خودمان را فریب

دادیم که دفعه بعد آخرین باری است که این کار را انجام می دهیم. ما در حقیقت داشتیم زندگیمان را می

باختیم

نشریه ( راه حل ؟! )معتادان جنسی

ما دیدیم که مشکل ما دارای سه جنبه بود: جسمانی، عاطفی و روحانی. بهبودییافتن ما مستلزم بهبـودی

یافت هر سه آنهاست. تغییر قطعی در رفتار ما زمانی آغاز می شود که ما پذیرفته باشیم که عاجز و ناتوانیم و

اینکه عادت ما، ما را به زمین کوبانده. ما به جلسه آمدیم و از عادت خود کناره گیری کردیم. برای بعضی ها این

به معنای نداشتن رابطه جنسی با خودو یا با دیگران و وارد نشدن به روابط عاشقانه است. و برای برخی این

به معنای نداشتن رابطه جنسی با همسر خود برای مدتی، برای رهایی از شهوت میباشد. ما فهمیدیم که

می توانیم متوقف شویم، اینکه به گرسنه غذا ندهیم ما را نمی کشد و اینکه در واقع رابطه ی جنسی

اختیاریست! امیدی برای آزاد بودن وجود داشت و ما شروع به احساس زنده بودن کردیم. به ادامه دادن

تشــویق شدیم. هر چه بیشتر و بیشتر از فکر کردن دائمبه رابطه جنسی و خودمان دور شدیم و در عوض به

خدا و دیگران فکر کردیم.

تمام زندگیمان وحشتناک بود. در راه پاک بودن نمی توانستیم جلو خود را ببینیم. پیشرفت در صورتی امکان پذیر

بود که به کسانـی تکیه کنیم که قبلا این راه را طی کرده اند.

در هر لحظه که خود را بیشتر تسلیم راه پاکی می کردیم، این احساس در ما بوجود میآمد که به دره های

فراموشی کشیده خواهیم شد. ولی باز هم ادامه دادیم. و اتفاقا برعکس، به جای اینکه تسلیم شدن ما را

بکُشد، وسوسه را کُشت. حال دیگر درروشنایی به سوی راه جدید زندگی گام برداشتیم. جلسه باعثشد

که بتوانیم از خود مراقبت کنیم و از ما را در مقابل نابود شدنمحافظت کرد و پناهگاهی امن به ما داد که در آن

توانـــستیم با خودمان روبرو شویم. به جای اینکه احساسات ما به وسیله ی ارتباطات جنسی اجباری پوشیده

شود زیر بنای گرسنگی وخلاء روحی خود را پیش همه فاش کردیم و بهبودی آغاز شد.

زمانی که با عیبهای خود روبرو شدیم، خواهان تغییر شدیم، با تسلیم کردنعیبهایمان، تسلطی را که آنها بر

روی ما داشتند، شـــکسته شد. ما برای اولین بار شروع کردیم که با خودمان و دیگران راحت باشیم. بدون

اینکه از مُسَکن قبلی استفاده کنیم. همهی کسانی را که به ما خسارت زده بودند بخشیدیم و بدون اینکه به

کسی آسیبی برسانیم شروع به درست کردن اشتباهاتمان کردیم و با هر بار اصلاح کردن خود، بارترسناک

گناه از روی دوشهایمان پایین آمد. تا اینکه توانستیم سر خود را بلند کنیم و با چشمان خود به دنیا نگاه کنیم و

آزاد بایستیم. ما شروع به یک تمرین مثبتهوشیارانه کردیم، با عشق ارتباطمان را با دیگران بهتر کردیم. ما یاد

گرفتیم چیزهایی را که به

دیگران کمک می کند به آنها بدهیم و هر اندازه که بدهیم پس می گیریم. ما چیزییافته ایم که برای آن هیچ

جانشینی وجود نداشته است. ما یک ارتباط واقعی ساختیم.


ما به خانه برگشتیم

تجدید پاکی روزانه معتادان جنسی گمنام

    آیا حاضر هستی بپذیری که هیچ قدرتی در برابر شهوت نداری ؟


 آیا خواستار پاکی و آزادی از اعمال و افکار همیشگی شهوت برای 24 ساعت آینده هستی ؟


 آیا حاضر هستی هر کاری که لازم و ضروری برای حفظ کردن پاکی خود در 24 ساعت آینده انجام بدهی ؟ که

میتواند شامل این کارها باشد :        


  صداقت شدید      


  دعا به درگاه خداوند    


  تماس با بقیه      


  بخشیدن همه رنجشها و خشمها


  رد کردن تمامی ضربتهای شهوت  مواردی که باعث تحریک تو میشوند . مانند  :‌ تصاویر بیرونی و درونی که در قوه ی مخیله هستند


  مطالعه ی کتابها ومطبوعات  :         

                  الف  الکلی های گمنام                               

                   ب دوازده گام و دوازده سنت                                       

                   ج   معتادان جنسی و بقیه نشریات                                  


شرکت کردن در جلسه ها
تعیین کردن مرز مانند : نگاه نکردن فیلمهایی که صحنه دارند ، نگاه شهوت آمیز نکردن ، با   بعضی از

قسمتهای بدن خود تماس نگرفتن و ..


قدر دانستن ، سپاسگزار بودن  میتوانی کارهایی را که به پاکی و بهبودی تو کمک میکند در این لیست روزانه

وارد کنی


 آیا میدانی و درک میکنی که خداوند تو را پاک نگه میدارد نه این تجدید پاکی روزانه ، اما کمک میکند که از

خودمان با خبرو جوابگوی بقیه باشیم ؟


آیا میدانی و درک میکنی که این تجدید فقط برای 24 ساعت میباشد و فردا تو آزاد هستی که راه دیگری را

انتخاب کنی ؟


آیا حاضری که هم اکنون با من ، خواست و زندگی خود را به مواظبت و نگهداری خداوند برگردانی ، خداوندی

که دیروز تو را پاک نگه داشته و از نتیجه ی کامل شهوت تو در گذشته مواظبت کرده است ؟


آیا در 24 ساعت گذشته کارهایی انجام داده ای که باعث شرمندگی تو شده باشد ؟ کجاها ناصادق ،

خودخواه ، بی ملاحظه ، ترسان و .. بودی ؟


آیا در 24 ساعت گذشته کارهایی انجام داده ای که باعث میشود از خداوند خود سپاسگزار باشی ؟ ( با یاری

خداوند ؛کجاها متواضع ، نا خودخواه ، با ملاحظه  ، صادق با اینکه سخت بوده ، با جرات و .. بودی ؟ )


آیا برنامه ریزی کرده ای و یا قصد داری کاری در 24 ساعت آینده انجام بدهی که ممکن است باعث شود

شرمنده شوی ؟


حداقل یک چیز را نام ببر که هم اکنون به خاطرش از خداوند سپاسگزار هستی ؟ 

هوشیاری _ میانه روی معتادان جنسی گمنام

در جلسه معتادان جنسی گمنام، هوشیاری یعنی خودداری از برقراری هر نوع ارتباط جنسی ، چه با خود و چه

با کسی که با او ازدواج نکرده ایم. تنها شرط عضویت در این جلسه تمایل به ترک شهوترانی و از لحاظ جنسی

هوشیار بودن است .


اما زندگی ما شامل قسمتهای دیگری نیز می باشد که لازم است آنها را هم کنار بگذاریم: نقاشی یا عکس یا

نوشته های شهوت انگیز ، تصویرهای تلویزیونی. در نتیجه زندگی کردن و کار کردن با برنامه بهبودی SA به طور

روزمره ، آثار شهوت و اعمال جنسی از بین خواهد رفت .


سر انجام ، به دلیل داشتن پیروزی مستمر در برابر شهوت و از طریق ارتباط روحانیمان با خدا و دیگران، ما

هوشیار خواهیم بود

نگاهی دیگر به شهوت

شهوت می تواند فاعل و یا مفعول عمل کند؛ یعنی دراختیار می­گیرد یا در اختیار گرفته می­شود. در هر دو حالت،

شهوت از خلأ روحی و نوعی نیاز درونی سرچشمه می­گیرد که باید با خداوند پر می­شد.

آنچه ما شهوت می­نامیم وآنچه ما به صورت وابستگی و یا اعتیاد به ارتباط تجربه می­کنیم، در واقع دو روی یک

سکّه اند.

درمان شهوتِ فاعل یا مفعول در من، این است که بپذیرم که در برابرش بی­قدرتم و آن را به خدا بسپارم؛ تا اول

احساس کمبود درونی کنم و بعد این خلأ را با خدا و بخشش به دیگران پر نمایم. و این کارکردن عملی قدم­

هاست. در بسیاری از موارد مشابه، من در مقابل اولین جرعۀ شهوت، بدون دفاع بوده­ و حتّی نمی­فهمیدم که

چه بر سرم می­گذرد. در اینگونه موارد تنها چیزی که مرا نجات داده است، «بیمه»ای به نام «تسلیم» و

«سپردن» روزانه خودم به خدا و تلاش برای اجرای این روش در کلیه اجزای زندگی ام بوده ­است.

خود ارضایی و هوشیاری جنسی

چرا به این نتیجه رسیده ایم که رهایی از هر گونه رابطۀ جنسی با خود جزئی ضروری از هوشیاری جنسی است؟

برای من خود ارضایی به معنای فرار از واقعیت است و مثل یک داروی مخدر روان گردان و روحیه گردان عمل می­کند.

در من این فرار به دو شکل بود: در ابتدا خود ارضایی جنبۀ ذهنی نداشت. این احساس فیزکی منجر

به خالی شدن ذهن من و پناه بردن به خلوتگاهی شد که در آن از فکر و اندیشه دور  بودم. من همة

ارتباطم را با دنیا، دیگران و خودم از دست می دادم. با این کار از  اضطراب های درونی و محیطی فرار

می­کردم و راه نفوذ غم  را بر خود می­بستم. ولی خیلی طول نکشید که بالاخره خود ارضایی به صورت

دوم در آمد و من بطور دائمی بوسیله تصورات کنترل می شدم واز تصاویر شهوت انگیز استفاده می­

کردم و در ذهنم با یک شریک جنسی مجازی رابطه برقرار می کردم. این نوع دوم خلأ عاطفی مرا پُر

می­کرد و جایگزین روابط من می­شد. نمی­دانستم که برقرار کردن رابطۀ جنسی با شخصی در درون

خودم، باعث می­شود که از خودم جدا شوم. هردو نوع خود ارضایی، چه با عکسها و چه بدون آنها

راهی برای فرار از خودم بود. هر بار که این عمل را انجام می­دادم بیشتر خودم را از همه جدا می­دیدم و

از تنهایی خود وحشت می­کردم. این یکی از نشانه های اعتیاد جنسی ما است. من داشتم به آرامی

خودم را از دست میدادم.


به عنوان یک بزرگسال (در این زمان ازدواج کرده بودم و روابط نامشروع، روابط یک شبه و فاحشه­گری

را نیز تجربه کرده بودم)، هنوز داشتم تمایلات و اعمال شهوت آلود را در ذهن و قلب خود تقویت می­

کردم. بنابر این، همۀ مشخصه­های یک رفتار بیمارگونۀ جنسی در خود ارضایی­های من وجود داشت:


تغییر روحیه، دور شدن و از دست دادن خود. خود ارضایی برای من مثل خوابیدن با دیگران است، و

حضور یک شریک جنسی، صرفا شکلی دیگری از خود ارضایی است.


با هر بار خود ارضایی یک بار دیگر جریانی آغاز می شود که نمی توانم آن را کنترل و متوقف کنم.

درست مثل الکلی­هایی که با نوشیدن اولین لیوان، مست شده و دیگرنمی­توانند خوردن را متوقف کنند.


یک عضو دیگر می­گوید:من حتی قبل از شروع خود ارضایی خودم را مانند مشروب خواران می­یابم. یعنی

اولین فکر شهوت آلود مشابه اولین لیوان مشروب عمل می­کند. شهوت مثل یک مادۀ مخدر در خون

من عمل می­کند و مرا وادار به خود ارضایی می کند. من قبلا این جمله را درAA شنیده بودم که خوردن

مشروب آخرین کاری است که من در یک لغزش انجام می دهم.  خود ارضایی یک نتیجه است و

شهوت مسئله اصلی و پنهان است.


 خدا را شکر که علاجی برای هردوی اینها وجود دارد.

دشمنی، نقصی که ادامه دار است معتادان جنسی

روزی هنگامی که  بر سر کار بودم، به این نکته توجه نمودم که در حضور افراد پر کینه، احساسات کینه آمیز من

هم بر انگیخته می شود. چرا فقط به خاطر آنچه آنها انجام دادند، من چنین احساسات بدی پیدا می­کردم؟


در یک جلسه ظهرانه AA من در باره این موضوع حرف زدم. مرد دیگری در این موضوع با حرارت مشارکت نمود،

او حتّی قبلاً کسی را به خاطر کینه کشته بود. مشاهده تأثیر دشمنی در زندگی او آسان بود. او اعتراف کرد

که بیشتر اوقات در مقابل احساسات خشم آلود ناتوان است. مشاهده عیب­های دیگران بسیار آسان است،

اینطور نیست؟


دیگران هم در بارۀ این موضوع مشارکت نمودند و من جلسه را برای برگشت بر سر کار ترک نمودم، در حالیکه

احساس راحتی زیادی می­نمودم. بالاخره جوابم را یافتم:  احساس دشمنی در هنگام مواجهه با دشمنی

دیگران، بدلیل کینه توزی خودم است.  مهم نبود که چگونه، چرا یا کِی خشمگین می­شدم، هر وقت که محیط

ایجاب می­نمود، کینۀ پنهان من به شکل دشمنی بروز می­کرد.


من می­توانستم این مطلب را ببینم و قبول کنم، همانطور که سالها قبل قبول کرده بودم که من یک معتاد

جنسی هستم.


من دشمنی را به عنوان یک داروی مخدر استفاده می­کنم و چیزی برای من دارد. من واقعا با آن همراه می­شوم،

و اثر روحیه گردان بروی من دارد. وارد جریان خون من می­شود و مرا تغییر می­دهد.


          اعتراف به اینکه من در مقابل دشمنی فاقد قدرت هستم، کلید پیروزی فزاینده­ام  بر دشمنی شد.

همه کاری که من باید انجام دهم این است که دشمنی را رها  کنم و آزاد شوم.


البته گفتن آن از انجام دادنش آسانتر است و معمولا احساسات پایداری می­کنند و یا بازمی­گردند، و من باید

دوباره آن را رها کنم. حالا من هر صبح و هرغروب شهوتم را به همراه آن دشمنی به خدا می­سپارم که مرا از

آنها حفظ کند.


من هر روز برای همان روز، نگرش­های منفی­ام را نسبت به دیگران و شهوتم را به او می­سپارم چون من نه می­توانم

با رنجی که آنها برای من ایجاد می­کنند زندگی کنم و نه می­توانم برای آنها علاجی پیدا کنم.


البته وسوسه های نیروهای منفی مثل قبل همچنان وجود دارند، مثلا وقتی در جلوی ماشین من راننده ای

زیادی آهسته می­رود یا کسی بر سرکار بصورت منفی و مهاجم برخورد می­کند و یا یک منشی، رفتاری تحقیر آمیز

نشان می­دهد.


من فکر می­کنم که ممکن است حتی دچار پسرفت­هایی به سمت دشمنی شوم، درست مشابه نشانه­های

پسرفت به سوی شهوت: شامل افزایش توجه آشکار یا پنهان به آن، کمی عصبی شدن و غیره. اگر چه این

تجربه شده است ولی من ترجیح می­دهم بجای اینکه در جای اولم باقی بمانم، در این فرایند جاری باشم.


حالا من یک حق انتخاب دارم، من می­توانم بلا فاصله احساسات بد را رها کنم و به «او» بسپارم و بگذارم تا او

آنها را بجای من تحمل کند، و آزاد شوم، و این چه آزادی زیبایی است. نیازی نیست که من بیشتر از این همراه

این احساسات منفی باشم، من حق انتخاب دارم.


خیلی از ماها در محیطی بزرگ شده­ایم که در آن دشمنی بصورت آشکار یا پنهان ابراز می­شد. ما هیچ قدرتی

بر روی این فضای آلوده نداشتیم. اما الآن می­بینم که یک حق انتخاب در نگرشم به آن محیط داشتم ولی خودم

راه منفی را انتخاب کردم و آن احساسات را چنان در عمق دفن کردم که برای خودم و دیگران آشکار نبودند و

گاهی مثل رعد ظاهر شده قصد جان کسی را می­کردند. نیروهای منفی را در کنار مواد مخدر، رابطۀ جنسی و

شهوت آرام نگه داشته بودم ولی در بلند مدت، کاملاً در مقابل رنجش ها، رابطۀ جنسی و شهوتم بی­اختیار

بودم.


برای من کلید پیروزی و بهبودی آن است که هربار عملکرد منفی تلاش می­کند تا به درون من بلغزد و مرا به

دیوانگی بکشاند، با بیرون رفتن از انکار، دیدن و اعلام آن، از وسوسه رها می­شوم. تسلیم و رها نمودن اکنون

برای من یکی از زیباترین کلمات دنیاست، تسلیم هر بار یک کلید است و یک مرگ، ولی در سوی دیگر یک تولد

جدید.


حالا هر بار که من دچار آن احساس منفی می­شوم، بجای انکار دشمنی، به آن اجازه می­دهم که وسیله دیگری

برای روابط واقعی شود. و به تدریج و در طول زمان وسوسه برای «نوشیدن یک جام» از دشمنی کمتر و کمتر

می­شود. این به معنای افزایش آسودگی درونی و آزادی بیشتر برای زندگی آسوده تر با دیگران است

جلسه وجدان گروهی چیست؟معتادان جنسی

جلسات وجدان گروه به گروه­هایی اطلاق می شود که ابزار برنامه­شان را افراد تشکیل می­دهند . کارکرد سالم

و درست و رشد گروه به سلامتی کار و رشد فردی اعضای گروه بستگی دارد و نقش بسیار حیاتی خواهد

داشت . ما به این نتیجه می رسیم که بدون شرکت در انجمن بهبود یابی ، حتی برای مدت طولانی هم نمی

توانیم زنده  بمانیم . بنابراین ما بدون توجه به مراحل رشد درون گروه ، جرأت و جسارت این را نخواهیم داشت

که وجود کسی را مسلم فرض کنیم .سعادت و رفاه ما در وهلۀ  اول قرار دارد و سلامت و بهبودی شخصی

بستگی به اتحاد میان گروه  دارد  سنـّت اول

جلسه وجدان گروهی زمانی اتفاق می افتد که اعضای گروه گرد هم جمع شوند و بر روی عواملی که گروه را

تحت تأثیر قرار می دهد بحث کرده و بر روی آن کار کنند . آنها با این تصمیم گیری به خود می آیند که دو مرتبه

یا بیشتر باید دور هم جمع شده و به مشورت بپردازند . چون" طبق هدف گروه ما تنها یک مرجع نهانی وجود

دارد، خدایی مهربان که خود را در  وجدان گروه بیان می­کند" ، ما صرفا دور هم جمع می شویم و توسط

گروههایی درون گروهی بر روی موضوعات موجود تصمیم می گیریم . رهبران ما درون گروه هستند ولی به

خدمتکاران اعتماد دارند در نتیجه خودشان حکمرانی نمی­کنند    سنـّت دوم

روند کار در جلسات انجمن معتادان جنسی

1.در این جلسات افرادی به صورت داوطلبانه خدمت میکنند. به این صورت که پس از تشکیل یک جلسه به

عنوان جلسه اداری افراد برای خدمت در زمینه های مختلف داوطلب میشوند و پس از رایگیری توسط تمام اعضا

شروع به فعالیت میکنند. خدمتها بصورت داوطلبانه و رایگان میباشد. جلسات اداری نیز پس از تشکیل جلسه

روزانه انجمن معتادان جنسی برگزار میگردد. به عنوان مثال وظیفه گرداننده جلسه برگزاری جلسه به مدت 1.5

ساعت در یک روز از هفته میباشد با هماهنگی منشی, وظیفه منشی جلسه آماده کردن مکان برگزاری

جلسه و در صورت نبودن گرداننده برگزاری جلسه میباشد مدت خدمت منشی نیز 3 ماه میباشد, خزانه دار,

رابط بین گروه, کتابدار, خوش آمدگو, رابط بین استان و ... از جمله این خدمتها میباشند.


     2. معمولا جلسات درون نمازخانه های پارکهای درون شهر با هماهنگی شهرداری و نگهبان پارک به مدت

یک ساعت و نیم برگزار میگردد. مبلغ ناچیزی به عنوان کرایه محل برگزاری پرداخت میگردد.


     3. تمامی مخارج جلسات توسط کمکهای داوطلبانه اعضا شرکت کننده تامین میشود.

     4. گمنامی افراد درون جلسه حفظ میشود.

     5. شروع جلسه با خواندن چند سری از قوانین و نکات اصلی انجمن معتادان جنسی شروع میشود. 3 نوع

جلسه در طول 2 دو هفته برگزار میگردد جلسات مشارکت, جلسات پرسش و پاسخ و جلسات کتابخواتی. در

جلسات مشارکت بعد از خواندن پمپلیتها گرداننده شروع به صحبت در مورد موضوع جلسه که از قبل تایین

شده میکند سپس به مدت 45 دقیقه اعضا فرصت مشارکت پیدا میکنند و در آخر نیز با اعلام وضعیت گروه

توسط گرداننده, منشی, خزانه دار, کتابدار و رابط بین گروه جلسه با خواندن دعای آرامش به پایان میپذیرد. در

جلسات پرسش و پاسخ اعضا در 45 دقیقه فرصت دارند سوالات خود را بدون اعلام نام خود روی کاغذ

مخصوص نوشته و به خوش آمد گوی جلسه میدهند تا در اختیار گرداننده قرار دهد و پس از خواندن هر سوال

اعضا از تجربیات خود در مورد آن سوال صحبت میکنند. در جلسه کتابخوانی نیز با خواندن مطالب درون کتاب

بهبودی ادامه دارد اعضا در مورد موضوع خوانده شده صحبت میکنند.


     6. دلیل موفقیت این جلسات مشارکت اعضا به این صورت که با خیال راحت در مورد مشکلات خود صحبت

میکنند و صحبتهای دیگران را در مورد مشکلاتشان میشنوند میباشد. باور این موضوع برای بسیاری از افراد

غیرممکن است. اما بیشتر شرکت کنندگان در این جلسات از معجزاتی که هر روز خداوند برای آنها رقم میزند

صحبت میکنند.


     7. فعالیت دیگر انجمن معتادان جنسی تشکیل گروه اختصاصی با حضور افرادی که راحتتر میتوانند با هم

ارتباط برقرار کنند میباشد. این گروه یک روز در هفته درون خانه یکی از اعضا تشکیل میگردد. گرداننده این گروه

فردی میباشد که 12 قدم انجمن معتادان جنسی را کار کرده و تجربه لازم از انجمن معتادان جنسی را کسب کرده است. این فرد

را خود شما انتخاب میکنید. به این صورت که پس از حضور یک ماه در جلسات با فردی که از نظر خودتان میتواند

به شما در بهبودی بیماریتان کمک کند صحبت میکنید و پس از تشکیل یک گروه شروع به کار کردن قدمهای 12گانه میکنید.


     8. در قدمهای 12 گانه با برگشتن به گذشته و ایجاد حد ومرزهای جدید درون زندگیتان جوانی از دست

رفته خودتان را بازیابی میکنید و با پیدا کردن ریشه مشکل جنسی خود سعی در حل آن میکنید.


     9. شما در طول شبانه روز به محض برخورد با مشکلات متفاوت از جمله مشکلات شهوت با گرفتن یک

تماس با رهبر و یا دوستان انجمن معتادان جنسی خود به راه اصلی زندگیتان بازمیگردید

ما...جنسی های گمنام

ما امروز به واسطه برنامه درک می کنیم که تنها نیستیم و هرگز هم تنها نبوده ایم .
امروز به واسطه برنامه و برقراری یک رابطه آگاهانه با نیروی برتری که خود درک می کنیم از احساس جدایی ، تنهایی و انزوا رها گشته ایم .
ما شاید هرگز متوجه نشویم که خواست خداوند چیست ولی همین حالا می دانیم که خواست خداوند چه چیزی نیست !
خداوند در این لحظه از ما می خواهد که شهوت نکنیم ، صداقت داشته باشیم و اصول روحانی برنامه را عمل کنیم و نقش عمده و واقعی مان که همان عمل کردن به دستورات خداوندمان است را بازی کنیم .

شاید بتوان با مثال زیر مسئله را روشن تر کرد : تصور می کنیم که این دنیا و زندگی ما مثل یک فیلم است که خداوند کارگردانی آن را بعهده دارد . او فیلم نامه را بر اساس دانش و تدبیر خود نوشته و به هر شخص به اندازه ی استعداد و تواناییش نقشی محول کرده . او دیالوگ و نقشی را به من داده و من باید آن را درصحنه اجرا کنم و هیچ شخص دیگری نمی تواند نقش مرا بازی کند ؛ چون این نقش بر اساس خصوصیات و استعدادهای من به من محول گردیده پس من هم سعی می کنم نقش خودم را خوب بازی کنم . با اجرای دقیق خواست کارگردان و بازی کردن نقشم هر چند به نظر ناچیز بیاید ، باید بدانم که در نقش خودم اول هستم تا او هم از من راضی باشد .

شنیدن صدای خداوند و درک اراده ی او نیاز به صبر و امید و یک دل پاک دارد .

ما با بیرون راندن خیلی از ناخالاصی ها ، خواسته ها و آرزوهای پوچ ، ترس ها ، انتظارات و توقعات بی جا و هزاران هزار بیگانه که در درونمان حضور دارند به مرور الهام و هدایتی را از درون احساس می کنیم و خود را به جریان این هدایت الهی درونی می سپاریم و این فرآیند از لحظه ی اول حضورمان در برنامه آغاز می شود و با کارکردن قدم 11 به اوج خود می رسد .
قدم 11 به ما پیشنهاد می کند که از راه دعا و مراقبه به خداوندی که خود درک می کنیم نزدیکتر شویم و تنها طالب آگاهی از خواست او و قدرت اجرایش شویم .

در برنامه بهبودی 12 گامی یکی از راه های مهم در راه درک اراده خداوند پا فشاری و مصر بودن در دعاست ، ما باید هر روز دور نمای میل و اراده خداوند را در تمامی اعمال روزانه خود بگنجانیم و بوسیله دعا و مراقبه از خداوند قدرت انجام اراده اش را طلب کنیم .

اگر یک عضو تازه وارد هستیم و هنوز شروع به کار کردن قدم ها نکرده اید می توانید بوسیله مشورت کردن با راهنما از خواست خداوند آگاه شوید .

عمق بیماری ما جنسی های گمنام

مشخصه های یک رفتار بیمارگونۀ جنسی :

خود ارضایی برای من مثل خوابیدن با دیگران است، و حضور یک شریک جنسی، صرفا شکلی دیگری از خود ارضایی است.

با هر بار خود ارضایی یک بار دیگر جریانی آغاز می شود که نمی توانم آن را کنترل و متوقف کنم. درست مثل الکلی هایی که با نوشیدن اولین لیوان، مست شده و دیگرنمی توانند خوردن را متوقف کنند.

من حتی قبل از شروع خود ارضایی خودم را مانند مشروب خواران می یابم. یعنی اولین فکر شهوت آلود مشابه اولین لیوان مشروب عمل می کند.

شهوت مثل یک مادۀ مخدر در خون من عمل می کند و مرا وادار به خود ارضایی می کند.

من قبلا این جمله را درAA شنیده بودم که خوردن مشروب آخرین کاری است که من در یک لغزش انجام می دهم. خود ارضایی یک نتیجه است و شهوت مسئله اصلی و پنهان است.

عمق وضعیت من اینست که می خواهم با کس دیگری به عنوان یک منبع زندگی مرتبط شوم و از او به آن حدی که اصلاً امکانش نیست استفاده نمایم. آن شخص و یا آن موضوع شهوت انگیز، تبدیل به جانشین خدا و یک بت می شود و به این ترتیب من غریزۀ طبیعی ام را منحرف می نمایم.

آیا به خاطر داریم که با آشنایی با فردی، احساس می کردیم که «نوری به زندگی ما تابیده است»؟ چقدر برایمان سرمست کننده بود که جامی از شراب او را بچشیم. برایش تصنیف های عاشقانه می خواندیم که «تو روشنایی زندگی من هستی». «از ساغر چشمانت مرا مست کن».

اگر شهوت من غالب می گردید، آن دستی که به سویم دراز شده بود را می گرفتم و شهوت این انرژی را در وجودم بیشتر می کرد که حتــّی فراتر روم. ولی آخرش چه اتفاقی می افتاد؟ آن جرقه که می توانست زندگی و روشنایی را به من ببخشد در درونم خاموش می شد، روحم را از قبل هم ضعیف تر می کرد، و باید با حالی خراب دوباره شروع می کردم.

ما تازه داریم آنچه در پشت رفتارهایمان قرارگرفته است را می بینیم. قبل شروع پاکی، با تمام وجود پذیرای تصاویر جنسی و برقراری رابطۀ نادرست با اشخاص بودیم، تفاوتی نداشت که روح و بدن زن باشد یا مرد و یا بچّه. او را به درون خود می کشیدیم، تصاحب می کردیم، یا خود را در اختیار او قرار می دادیم. این روش تغذیه و معاش ما و مهم ترین چیز زندگی ما بود. این نوعی پرستش بود. ما دیگران را وادار می کردیم تا در خدمت خواسته های غیر طبیعی ما باشند.

مفهوم بهبودی جنسی های گمنام

امروز من از شهوت آزاد هستم. دیگر از اعمال . که قبلا داشته ام احساس ترس و گناه نمی کنم و برای به خواب رفتن نیازی به ارضاء شدن نیست. بیشتر از خودم مراقبت می کنم.

امروز مراقبت از خودم بخشی از آزادی و شادی است که آن را مدیون بهبودی ام می دانم. بهبودی تنها به معنای پاکی نیست بلکه به معنای راه جدید زندگی می باشد.

گذشته ها گذشته است و آنچنان اهمیتی ندارد. دیگر از گذشته نمی هراسم و از آن عبور کرده ام. هرچه اصلاحات بیشتری در زندگی ام صورت می گیرد، کمتر نسبت به گذشته احساس گناه می کنم. وقتیکه دیگر در وجودتان برای انجام اشتباهات گذشته خمار نباشید، آن زمان است که گذشته شما با بن بست مواجه می شود و دیگر تأثیری بر شما نخواهد داشت .

دیگر احساس بی فایده بودن را ندارم، ترحم قدرت بسیار کمتری در زندگیم دارد.

به واسطه انجمن SA تمایلات من به تدریج به این سمت و سو سوق داده شد: "پروردگارم، هرکجا که تو برای من برگزینی من همانجا خواهم بود. یاری ام ده تا فقط آنچه را تو خواهانی به انجام رسانم."

نگرش تازه ی من به زندگی این است که من هدفی دارم و می دانم که همه چیز رو به بهبودی است.

من دیگر زیر فشارهای روانی آنچنان وحشت زده نمی شوم. دیگر مشکلاتِ دو چندان مرا درهم نمی شکند و میدانم افرادی هستند تا به کمک من بیایند.

همه چیز قبل از اینکه به انجامشان برسانم اتفاق افتاده است. تلاش می کردم تا پاک بمانم، رابطه ی دوستی برقرار کنم، عشق را پدید بیاورم، با قدرت خود خیلی چیز ها را انجام دهم. SA به من آموخت که تنها خداوند است که می تواند تمامی این ها را به انجام برساند.

وقتی به جلسات می پردازم و قدم ها را کار می کنم، زمانیکه راهنمایم با من کار می کند، و من راهنمای کسان دیگری هستم، روز به روز پیشرفت را در زندگی ام به وضوح مشاهده می کنم. من می دانم که بهبودی حاصل می شود، واینکه شما نیز بهبود پیدا خواهید کرد. همه ی ما می توانیم آنچه را که خداوند از ما انتظار دارد را در آغوش بگیریم.

اینک از خداوند سپاسگذارم که می توانم شهوت را بدرستی تشخیص دهم. اما من فکر نمی کنم که تمایلات . بد باشد؛

خداوند ما را موجوداتی آفریده که دسته ای با دسته ی دیگر از لحاظ . متفاوت هستیم. این بیماری من است که تمایلات .، من را به شهوت سوق می دهد و باعث می شود که تمایلات به شکلی که وجود ندارند در من ظاهر شوند.

اینک من باور دارم که اگر تفکرات و احساسات . دارم یا اگر احساس کردم که مجذوب کسی شده ام، این بدین معنی نیست که من انسان بدی هستم و نباید این احساسات را داشته باشم. این مسیری هست که خداوند من را در آن قرار داده است.

اگر با خود بگویم "اوه خدای من، این فقط یک احساس . است و آن را رها کنم و کاری در راستای آن انجام ندهم و بدان عمل نکنم، آن احساس خودبخود از من دور خواهد ماند. این برداشتی است که موجب شده تا من بتوانم بر شهوت خود غالب آیم."

زمانی که به خود اجازه می دهم تا احساس را تجربه کنم آن وقت است که احساس صمیمیت بیشتری با خداوند می کنم. اما من این طرز فکر را برای افراد تازه وارد به هیچ وجه پیشنهاد نمی کنم زیرا دور شدن و غلبه بر شهوت که برای مدتی کسب می کنند کلید رهایی آنها است. اما من معتقد هستم که خداوند در آینده ی من تمایلات . سالمی را مدنظر دارد.

من تنها منتظر می مانم و قدم های بزرگ بر نخواهم داشت. اینکه می دانم خداوند در آینده چه چیزهایی برایم تدارک دیده است به من امیدواری می دهد. این اتفاق حالا روی نخواهد داد.

ارزشهای اخلاقی و خصلت های شخصیتی مان که سابقا ما را در زندگی راهنمایی می کردند جای خود را به جستجوی خودمحورانه لذت دادند.
در درون خود گیر افتاده بودیم و بارها و بارها حد و مرزهای خانوادگی ،اجتماعی ، شخصی و قانونی را زیر پا گذاشتیم.
د رمعتاد جنسی، شهوت روابط جنسی را از یک غریزه طبیعی به یک اجبارغیرطبیعی تغییر داده بود.
در نتیجه ما به معضل برخوردیم.
اعمال و احساساتی که ما باور داشتیم برای زندگی کردن بدانها شدیدا نیاز داریم در حال کشتنمان وتخریب تمامی عشقمان بودند.
در نقطه ای درطول این مسیر ما متوجه شدیم که شهوت بزرگتر از مشکلاتی شده که بوسیله شهوترانی سعی در اجتناب ازآنها بودیم.

زمانی که ما شروع به شهوترانی می کردیم دیگر نمی توانستیم متوقفش کنیم.
ما کنترلی نداشتیم و رفتارهایی را که زمانی فقط تخیلشان می کردیم اکنون رفتارهایی بودند که بروزشان می دادیم.
روابطی را که زمانی برایشان ارزش قائل بودیم به نسبت تخیللات جنسی و شهوت در درجه دوم قرار گرفتند.
ما گیر افتاده بودیم.

مشکل ما با شهوت شبیه مشکل الکلی ها با الکل است.
همانطور که یک الکلی نسبت به نوشیدن الکل حساسیت دارد، ما هم نسبت به کوچکترین جرعه شهوت حساسیت داریم.
به این دلیل است که همیشه شهوت به شهوت بیشتر منجر می شود و سرانجام ما را به خود معتاد می کند. ز
مانی که اعتیاد جنسی ام فعال بود، مقاومت درمقابل میل به شهوت برایم غیر ممکن بود و حتی بدتر از این هم اتفاق افتاد.
شهوت ما را درون رفتارهایی که به خود قول داده بودیم انجام ندهیم، غرق کرد.

آنچه را به رایگان به دست می آوری ، با سخاوتمندی واگذار کن . . .

برنامه معتادان جنسی گمنام می گوید : ما با بیداری روحانی حاصل از کارکردن 12 گام در زندگی روزانه مان ، این پیام را به معتادان جنسی که هنوز در عذاب هستند می رسانیم .
 
 ما باید به بیداری روحانی حتی به طور نسبی رسیده باشیم ، تا بتوانیم این پیام را به طور صحیح منتقل کنیم ، زیرا اگر پیام رسانی درست نباشد  ممکن است فرصت پاک ماندن و تولد دوباره را از یک نفر بگیریم و این امر باعث ضربه دیدن بهبودی خودمان هم بشود .
 
ما پیام را آزادانه و بدون چشم داشت می رسانیم و هیچ وقت آن را به زور به کسی تحمیل نمی کنیم .
 
ما با عملکرد خودمان به اصول روحانی و انجام این اصول در تمام موارد زندگی می توانیم به بهترین نحو این پیام را به دیگر معتادان جنسی برسانیم .
 
لازم است به خاطر داشته باشید در موقع پیام رسانی از کسی انتقاد نکنید و به عقاید دیگران احترام بگذارید و نقاط ضعف آن ها را تحمل کنید و بدانید که هدف ما کمک کردن است .
 
اگر کاندیدای انتخابی شما تمایلی برای ترک شهوت ندارد وقت خود را در راضی کردن او تلف نکنید ، زیرا ممکن است شانس احتمالی کمک به او در آینده را از دست بدهید .
 
 اگر می خواهید به شخصی پیام دهید به این فکر کنید که روز اول به خود شما به چه نحوی این پیام داده شد !
 
سعی کنید قبل از معرفی برنامه به شخص پیام گیرنده اطلاعاتی در مورد شدت بیماری و تمایلات مذهبی او جمع آوری کنید تا بتوانید خود را به جای او بگذارید و دریابید که اگر به جای او بودید انتظار داشتید با شما چطوررفتار شود .
 
از او سئوال کنید آیا مایل است شهوت را برای همیشه کنار بگذارد و در این راه به هر اقدامی متوسل شود ؟

 
مراقب باشید برچسب معتاد جنسی را به او نزنید ، بگذارید خود او به این نتیجه برسد .
 

برگرفته از نشریه پرسش و پاسخ


 

تعریف سلامت عقل

در تعریف سلامت عقل و عدم سلامت عقل هر شخص نسبت به عمق بیماری اش تعریف خاص خود را دارد ، ولی در کل سلامت عقل می تواند به معنی داشتن یک خط مشی فردی که شخص را از تکرار ، رفتار ، گفتار و افکار بی عقلانه باز دارد و شخص را به سوی بهبود بخشیدن به اوضاع راهنمایی کند و همچنین باعث شود که زندگی شخص دیگر تحت تاثیر بیماری اش کنترل نشود ، و شخص به نقطه ای برسد که بتواند با روشن بینی و داشتن حس تناسب و تعادل در تصمیم گیری ها عمل کند و برای نوع رفتار و اعمال خود دارای حق انتخاب باشد .

 
برگشت سلامت عقل یک فرآیند می باشد و کیفیت آن نسبت به زمان متغیر می باشد ، شاید در ابتدا برگشت سلامت عقل برای ما به این معنی باشد که دیگر نیاز نیست شهوت کنیم و درک ما از این معنی، با مرور و همراه با رشد و بهبودی مان تغییر خواهد کرد و وسعت بیشتری را به خود می گیرد .
 
در تعریف عدم سلامت عقل باید گفت به همان گونه که داشتن هدف ، حق انتخاب در تصمیم گیری ها  و تامل و تفکر در راستای هدفمان قبل از هر عمل ، نشان دهنده سلامت عقل می باشد به همان تناسب نیز بی هدفی ، نداشتن حق انتخاب و گرفتن تصمیمات عجولانه و ... در تعریف عدم سلامت عقل ما را یاری می کند .

برگرفته از نشریه پرسش و پاسخ

 

سختی هایی که در راه رهایی از شهوت متحمل می شویم

سختی هایی که در راه رهایی از شهوت متحمل می شویم بهایی است که ما باید برای روابط عاطفی سالم پرداخت کنیم .

ما در گذشته به ندرت یک رابطه عاطفی سالم و عادی را داشته ایم ، و اکنون هم زمانی که تمایل به داشتن یک رابطه عاطفی با یک جنس مخالف را داریم تمام توقعات ما از الگوهای گذشته بر می خیزد .
 
آنچه ما از داشتن یک رابطه عاطفی با یک جنس مخالف می خواهیم ، تقاضایی نابجا از شهوت برای ارضا بیماری مان است .
 
بهبودی ما زمانی کامل است که علاوه بر هشیاری جنسی در برگیرنده رهایی ازروابط بیمار گونه عاطفی هم باشد .
 
با ورود مان به برنامه متوجه شدیم که شهوت نیروی عشق و محبت را در ما کشته بود ، شهوت ابتدا ما را معتاد و سپس عشق را فلج کرده بود و ما را مسموم کرده بود و همین امر باعث مسمویت دیگران هم شده بود و باعث شده بود ما از داشتن یک ارتباط صمیمی و واقعی با دیگران محروم باشیم ؛ بستر ازدواج هم از این امر مستثنا نیست.
 
چگونه ممکن است که ما به شهوت آلوده باشیم و این آلودگی بر روی روابط مان با همسرمان اثر نگذارد ؟
 
صبر داشته باشید ! بازده حرکت به سوی بهبودی و رهایی از شهوت در زندگی ، یکی از با ارزشترین چیزهایی است که نیروی برتر به ما هدیه می دهد .
 
تجربه ما نشان می دهد که نیازی نیست حتما با یک جنس مخالف ارتباط عاطفی داشت ، هر کدام از ما که احساس ناراحتی میکند و از خلا عاطفی رنج میبرد می تواند از طریق صداقت و دنبال کردن 12 گام و 12 سنت و برقراری یک رابطه عاطفی سالم و بدون وابستگی با راهنما و دیگر اعضا احساس بهتری داشته باشد .
 
ما با رهایی از شهوت  و سپردن آن به نیروی برترمان به خود فرصت خالی بودن را داده و این خلا را با برقراری یک رابطه عاطفی با خداوند پر می نمائیم .
 
 ما تا زمانی که با خدا ارتباط عاطفی برقرار نکنیم به بهبودی نخواهیم رسید و وقتی ایمان روز افزون مان را بوسیله تسلیم به نیروی برترمان کشف کردیم ، آن گاه ، آن چیزی را که تا کنون نیاز داشتیم را به دست خواهیم آورد و فقط روابطی را برقرار می کنیم که روح مشتاق را ارضا می کند .
 
زندگی همراه با رهایی برای همه ما در دسترس می باشد .


 برگرفته از نشریه پرسش و پاسخ

دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan