ما به این باور رسیدیم که یک نیروی برتر از ما، می تواند سلامت عقل را به ما باز گرداند.
در قسمت اول این قدم به این باور می رسیم که نیروی بالاتر از نیروی ما وجود دارد. بسیاری از ما هم اکنون به نیروی بالاتری که آن را خدا می نامیم، اعتقاد داریم. اگر به نیرویی بالاتر از خودمان عقیده ای نداریم، مهم است که حداقل ذهن خود را باز بگذاریم. ممکن است زمانی کمکی از خداوند خواسته ایم و او به ما کمک کرده باشد، ممکن است زمانی خیره در حال نگریستن به غروب خورشید، دریا و یا اقیانوس بوده ایم و ناگهان احساس کرده باشیم که یک نیروی برتری وجود دارد. یا زمانی که صاحب فرزندی شده ایم و از خداوند تشکر کرده ایم. اگر اکنون برایمان مشکل است که نیروی برترمان را باور کنیم، ممکن است یاد آوری این موارد به ما کمک کند. باور کردن این که خداوند واقعاً می تواند کاری برای ما انجام دهد، قسمت دوم این قدم است. اگر بتوانیم باور کنیم که او به ما جان داده است، پس مطمئناً می توانیم باور کنیم که او به ما کمک خواهد کرد تا مانند انسانهای سالم زندگی کنیم.
"اگر حتی فقط عقیده بسیار اندکی داشته باشیم که او می تواند و به ما کمک خواهد کرد، او در را باز خواهد کرد"
قسمت سوم این قدم "او می تواند سلامت عقل را به ما باز گرداند" او چگونه می تواند ما را به تعادل و سلامت عقلی برساند؟
ما آگاهانه یک ماده آلکالوئیدی سمی بنام نیکوتین را وارد ریه های خود می کنیم. تأثیرات خطرناک این ماده بر روی جسم به دفعات به اثبات رسیده است، با این وجود ما کماکان به مصرف خود ادامه می دهیم این عدم سلامت عقل و تعادل است.