جنسیت راهنمای ما – سوال این است : آیا باید راهنمایی از جنس خود بگیریم یا نه ؟ این موضوع دیگری است که عقاید درباره آن منطقه به منطقه و معتاد به معتاد شدیدا با یکدیگر متفاوت است . خیلی از معتادان قویا باور داند که راهنمای هم جنس بهتر می تواند آن ها را در مسائل کمک کند و بهتر می تواند با آنان احساس هم سانی و هم دلی کند . اما عده ای دیگر جنسیت را عامل تعیین کننده ای در روبرو شدن با مسائل یا ایجاد هم دلی نمیدانند . در بعضی انجمن های کوچک NA تعداد راهنمای های موجود ممکن است محدود باشد ، که بر "حق انتخاب " اعضا در این رابطه اثر می گذارد . علی رغم هر تصمیمی که ما درباره جنسیت راهنمای خود می گیریم ، باید مراقب باشیم که کشش جنسی در مورد رابطه راهنما و رهجو مطرح نباشد .
"من یک راهنمای دوست داشتنی ، مهربان و هم جنس خودم دارم . چون من فقط می توانم خیلی چیز ها ی زندگی را که راجع به جنس مخالف است با کسی که همین نسبت ها را دارد به مشارکت بگذارم . به طور مثال : او دردسرهای ارتباط من با همسر سابق ام را می فهمد ، ما هر دو بچه هایی داریم که با همسران سابق مان زندگی می کنند و هر دو داریم سعی می کنیم که این رابطه به درستی کار کند ."
"به عنوان یک مرد هم جنس گرا ، من چند نوع متفاوت راهنما داشته ام . یک هم جنس گرا ی مرد ، یک هم جنس گرای زن ، یک مرد عادی و یک زن با تمایلات دو گانه ، همگی در زمان های مختلف راهنمای من بوده اند . من فکر می کنم که جنسیت راهنمای فقط به این شکل مهم است که : ما هیچوقت نباید راهنمایی داشته باشیم که بین ما به هر طریقی که ممکن است تمایلات جنسی یا احساسی وجود داشته باشد ." "من بخاطر مشکلاتی که توسط جاذبه و شیفتگی جنسی پیش می اید ، به یک راهنمای هم جنس نیاز دارم ، بیشتر به این خاطر که یاد بگیرم تا به یک هم جنس خود اعتماد کنم و او را دوست داشته باشم . این راه را برای من باز می کند تا به خود نیز اعتماد کنم و خود را دوست داشته باشم ."
"من همیشه راهنمایی از جنس مخالف داشته ام . زمانی که من پاک شدم انجمن به تازگی در کشور من شروع شده بود و زن دیگری در بهبودی وجود نداشت . من فکر می کنم که راهنما از جنس مخالف می تواند کار کند ، اگر هدف فقط بهبودی باشد . تجربه من به این شکل بود که به اولین کسی که به او پیشنهاد کردن تا راهنمای من شود ، کشش جنسی داشتم . خوشبختانه او در خواست مرا به این علت که نسبت به من کشش جنسی داشت رد کرد . او به من گفت دنبال کسی دیگری بگردم . از این که دست رد به سینه ام زده شده بود بسیار آزرده شده بودم ، تا به حال هیچ مردی این کار را با من نکرده بود اما این اولین درسی بود که در مورد وقار و احترام به خود در گروه های معتادان گمنام گرفتم ."
"زمانی که من تازه وارد بودم و به دنبال راهنما می گشتم ، یک نفر برای ام توضیح داد : بهبودی از طریق س..ک..س قابل انتقال نیست ، کسی را انتخاب نکن که ممکن است از نظر جنسی به او تمایل پیدا کنی."
"من همیشه از کودکی فکر میکردم که مردان همگی برای من رقیب هستند ، رقیبانی در جلب توجه دیگران ، در ورزش ، در مورد دخترها ، در موقعیت کاری ، حقوق و ... حال باید به آن ها به دید دیگری نگاه کنم . امروز باید آن ها با به جای رقیب به چشم دوست و محرم اسرار نگاه کنم ، این نیاز به زمان دارد . اما وقتی بر ترس از نزدیک شدن به یک مرد فائق آمدم ، بهبودی من اوج گرفت . من فکر می کنم این صمیمیت در رابطه ی راهنما و رهجو بسیار مهم است "زمانی که من 4 ماه پاکی داشتم ، از یک مرد می خواستم راهنمای ام شود . این راهی برای شورش کردن بود . من به خود می گفتم ، بهر حال زن و مرد با هم هیچ تفاوتی ندارند . من فکر می کردم پیشنهاد هم جنس بودن راهنما و رهجو فقط بخاطر س..ک..س است . اما در نهایت او از من پول قرض کرد و پس نداد . مساله این بود که او هرگز از رهجویان مردش پول قرض نکرده بود . بعدا به این نتیجه رسیدم که مردها و زنها می توانند از راه های بسیاری به غیر از س..ک..س از یک دیگر سوء استفاده کنند ."