Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

30فروردین

تلاش سخت

«بسیاری از اوقات معتادان پاداش فعالیت را بدون انجام کار سخت جستجو کردهاند.»

کتاب پایه

v

وقتی برای اولین بار به NA آمدیم، برخی از ما همه چیز میخواستیم و آن هم فوراً؛ آرامش، اتومبیل، روابط خوشایند، دوست، صمیمیت با راهنما، یعنی همه چیزهایی که سایر افراد پس از ماهها و سالها کارکرد قدمها و زندگی کردن طبق شرایط زندگی آن طور که هست، به دست آورده بودند.

از طریق تجربه درس دشواری را فرا گرفتیم که آرامش تنها از طریق کارکرد قدمها حاصل میشود. اتومبیل جدید از طریق حضور روزانه در محل کار و تلاش برای "اجرای این اصول در همه امور خود" از قبیل شغل به دست میآید. روابط سالم در نتیجه تلاش زیاد و تمایل دوباره برای برقراری ارتباط حاصل میشود. دوستی با راهنما در نتیجه برقراری ارتباط در مواقع تفریح و نیز در مواقع سختی و گرفتاری به دست میآید.  

در معتادان گمنام راه بهتری برای زندگی پیدا کردهایم. اما برای رسیدن به مقصد خود باید سخت تلاش کنیم.

v

فقط برای امروز:  زندگی بهتری میخواهم. از خواستههای خود ترازنامهای تهیه میکنم و راه رسیدن به این خواستهها را پیدا میکنم، درباره آن با راهنمای خود صحبت میکنم و تلاش لازم را انجام میدهم.  


مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 

باعشق رها کن...

نارانان به من یاد دادکه معتاد را دوست داشته باشم اما از بیماری متنفر باشم.یادگرفته ام که نمی توانم معتاد را تغییر بدهم.تنها کاری که می توانم بکنم مراقبت از خودم و فرزندانم است.
بعد از شش ماه حضور در جلسات نارانان و کار کرد برنامه قوی تر شدم و تصمیم گرفتم از معتاد بخواهم بیرون برود.هم چنین از او خواستم تلفن نزند.با وجود این رفتار او خارج از کنترل من بود.و هر یه هفته یک بار به من زنگ می زد.سپس یک پیام از او در یافت کردم با یک عنوان ساده:«امتحان».
تا سه روز بعد از آن منفی بافی می کردم و افکار وسواس گونه دو باره بر من غلبه می کرد.خوشحال بودم که کیلومتر ها دور بود.در غیر این صورت نمی دانم آیا می توانستم از او دور بمانم؟
با او قطع ارتباط کردم چون اعتیاد فعال او برایم خیلی زیان آور بود.هم چنین لازم بود که از فرزندانم محافظت کنم.سر انجام قبول کردم که زندگی با اعتیاد فعال چقدر برایم زهر آگین بوده است.
هنوز از اینکه اعتیاد به مواد او را از من دور کرده بود خیلی خشمگین بودم.سپس خوابی را که دیده بودم به خاطر آوردم.مربوط به زمانی که با هم بودیم و او پاک بود.خواب دیدم که یک آدم متعصب به عزیزم شلیک کرد  و او مرد.من او را کتک زدم جمجمه اش را شکستم و فریاد زنان از خواب پریدم :دو هفته بعد او لغزش کرد.
اکنون درک می کنم که اعتیاد به مواد او را از من گرفته  درست مانند فرد بیماری که در خواب دیده بودم فهمیدم اعتیاد کشنده است.این تفکر به من اجازه داد نسبت به معتاد احساس غمخواری داشته باشم و مرا از احساس گناهی که داشتم رها کرد.

تفکری برای امروز:
 به خودم اجازه می دهم تا بدون احساس گناه هر کاری که برایم درست است انجام دهم.از خودم م اقبت خودم خواهم کرد و دیگران را با عشق رها میکنم تا آنها هم همان کار را انجام خواهند داد


شهامت عوض شدن

 

از زندگی با الکلیسم یاد گرفتم که برنامه ها هر لحظه عوض میشوند و قوائد هم بر اساس آنها عوض میشوند . نسبت به همه کس و همه چیز بی اعتمادی کامل پیدا کرده بودم . چون نمی توانستم روی هیچ چیز حساب کنم . در نتیجه اغلب بدون فکر به هر فرصتی متوسل میشوم . پشت کار هایم یک احساس نا امیدی بود "بهتر است حالا این فرصت را از دست ندهم و یا ممکن است این تنها شانس من یاشد " الانان روش دیگری را بمن نشان میدهد . (فقط برای امروز) میتوانم تصمیماتم را بر اساس آنچه که فکر کیکنم برای امروز و زمان حال مناسب است ،اتخاذ کنم نه بر اساس ترس از آنچه که ممکن است در آینده از دست بدهم . میتوانم فکر کنم ، قبل از آنکه به ترسهایم عکس العمل نشان بدهم و بخاطر می آوردم که به آسانی اینکار را انجام بدهم . اگر احساس میکنم امروز قادر نیستم کاری انجام بدهم ، ایمان دارم که اگر قرار است کاری انجام بدهم آنرا در یک فرصت دیگر انجام خواهم داد . نباید این طرز فکر را داشته باشم که این کار حتما باید حالا انجام شود یا هیچ وقت ،تماما انجام شود . یااصلا انجام نشود

یاد آوری امروز

امروز مجبور نیستم با ترسهای کهنه ام محدود شوم ، در عوض آنچه که به نظر درست میرسد انجام میدهم . مجبور نیستم هر پیشنهادی که بمن میشود دنبال کنم میتوانم امکانات را در نظر بگیرم دعا کنم و از خداون راهنمایی بخواهم که بهترین راه را انتخاب کنم "راهنما برای تک تک ما وجود دارد . به ارامی گوش کردن بما کمک میکند تا کلمه درست را بشنویم . خود را در میان جریانی از قدرت و آگاهی که به زندگی شما سرازیر میشود . رها کنید سپس بدون سعی و کوشش و در رضایت کامل به سوی حقیقت رانده می شوید


روز به روز

 

امروز می‌دانم که آرامش و خوشحالی هدیه آزادی است. امروز آزادیم را جشن می‌گیرم. آیا می‌دانم که رها شدن از دست دیو عادت و اعتیادها و وابستگی‌ها تنها توسط خداوند میسر می‌شود؟ یا باور دارم که تغییر و رشد و آرامش از درون من سرچشمه می‌گیرد؟ امروز شاد بودن و احساس آزادی از بند اسارت را با آرامش درونی می‌شود تجربه کرد. هر روز می‌خواهم نکات مثبت و فضیلت‌هایم را شناسایی کنم. می‌خواهم خودم را دوست داشته باشم. می‌خواهم خودم را ببخشم. می‌خواهم به خودم احترام بگذارم. می‌خواهم به‌خاطر رهایی از وابستگی‌ها، رهایی از سم نیکوتین و رهایی از افکار و رفتارهای ناسالم به خدا و خودم تبریک بگویم. آیا من فرصت کافی را جهت اداره کردن زندگی به دیگران خواهم داد؟ که آنها در کمال آزادی و سرفرصت و آنطور که خودشان دوست دارند برای خود و زندگی خودشان طرح و برنامه بریزند و از آزادی خود برای امروز و پی‌ریزی آینده‌ی و انتخاب خود بهره ببرند! آیا درک کرده‌ام که وسوسه‌ی سرپرستی و اداره کردن امور دیگران و دخالت در کارهایی که مربوط به خودشان است، می‌تواند به راحتی مرا از مسیر و چرخه‌ی بهبودی منحرف کند.
آزاد شدم، دیگران هم حق آزادی دارند!


مراقبه روزانه

 

 

شجاعت یعنی تغییر دادن چیزهایی که در توان داریم.

نیکوتین نزدیکترین دوست دوران مصرفم بود. وقتی چیزی برای مصرف نداشتم احساس می کردم بهترین دوست خود را از دست داده ام. این دروغی بود که با فرو رفتن به کام اعتیاد وجودم را تسخیر کرده بود.
مصرف نیکوتین فقط نشانه ای از بیماری اعتیاد و نداشتن سلامت عقل بود. ابزار قدرتمندی بود تا به واسطه آن از رو به رویی با مشکلات بگریزم.
سلامت عقل می گوید نیکوتین دوست باوفایی نیست! وقتی به تنگی نفس می افتم متوجه می شوم نیکوتین یک دشمن بی رحم است نه یک دوست.
در گذشته بارها مصرف نیکوتین را متوقف کرده بودم تا دوباره با این دروغ قدیمی که مصرف یک بار اشکالی ندارد به کام آن گرفتار شوم.
کی و کجا هدف را گم کرده بودم؟ برداشتن نقاب از چهره دروغهایی که طی سالیان به خود گفته بودم بس دشوار بود. لازم بود حقیقت اعتیاد را به همان گونه که بود بپذیرم تا بر وسوسه مصرف پیروز شوم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan