Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

13اردیبهشت

 مشارکت سپاسگزاری خود

«سپاسگزاری من وقتی ابراز میشود که من برای دیگران اهمیت قائل شوم و راه NA  را با آنها در میان بگذارم.»

دعای سپاسگزاری

v

هر چه بیشتر پاک بمانیم، احساس سپاسگزاری نسبت به بهبودی خود را بیشتر تجربه میکنیم. احساسات مزبور به هدایای خاصی مانند دوستان جدید یا قابلیت استخدام شدن محدود نمیشود. در اکثر مواقع این احساسات از احساس کلی شادمانی ما نسبت به زندگی جدید برانگیخته میشود. این احساسات با اطمینان ما از مسیر زندگی خود در صورتیکه معجزه بهبودی در معتادان گمنام را تجربه نکرده بودیم، تشدید میشود.      

احساسات مزبور چنان فراگیر، شگفتانگیز و گاهی چنان تأثیرگذار هستند که اغلب نمیتوانیم کلماتی را برای توصیف آنها پیدا کنیم. گاهی اوقات در حالی که در جلسات صحبت میکنیم از خوشحالی اشک میریزیم و با این حال به دنبال کلماتی برای ابراز احساسات خود میگردیم. شدیداً میخواهیم احساس سپاسگزاری خود را به اعضای جدید ابراز کنیم، اما ظاهراً زبان ما برای توصیف این حالت از صفات تفضیلی کافی برخوردار نیست.   

وقتی با چشمهای گریان صحبت میکنیم، وقتی بغض گلوی ما را میگیرد و اصلاً نمیتوانیم حرف بزنیم، در این مواقع سپاسگزاری ما به واضحترین شکل ممکن ابراز میشود. سپاسگزاری خود را مستقیماً از اعماق قلب خود ابراز میکنیم؛ دیگران نیز از صمیم قلب گوش میدهند و درک میکنند. سپاسگزاری ما به طور گویا ابراز میشود، گرچه سخنان ما از ابراز آن قاصرند.

v

فقط برای امروز:  سپاسگزاری من لحن خاصی دارد؛ وقتی ابراز میشود، از طریق قلب درک میشود. امروز، سپاسگزاری خود را با دیگران به مشارکت میگذارم، حال کلماتی برای ابراز آن پیدا کنم یا خیر.


مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 

فروتنی.....

قبل از پیدا کردن نارانان تقریبا مطمئن بودم که تمام جواب ها را دارم و می دانم چگونه می شود از مصرف مواد معتاد جلوگیری کرد.البته تمام راهها را امتحان کردم از خشم و تهدید  ٫از روبه راه کردن تا قبول کردن و......همه به این امید که معتاد تغییر کند .قبلا هر گز فکر نمی کردم که برای رسیدن به هدف نیاز به همکاری داشته باشم.من به طور طبیعی از طریق سماجت و سخت کوشی بهداهدافم دست می یافتم حالا برای نجات معتاد زندگی ام تنها مانده ام.
بعد از اینکه تمام تلاش هایم شکست خورد پی بردم که نیاز به کمک دارم .این برای من آغاز فروتنی بود تا بفهمم هم یه کمک بیرونی  ٫هم از اعضای نارانان هم از نیروی بر ترم احتیاج دارم.
من روز به روز از خود محوری  ام دست برداشتم ودر هر قدم ٫در هر شعار و حتی در هر سنت نارانان فروتنی را کشف کردم .هم چنین پی بردم که بزگترین مانع پیشرفت من ضعف های شخصیتی مثل غرور٫عجله ٫تعصب ٫توقع٫خشم ونیاز به کنترل دیگران است.وقتی برنامه را کار می کنم در می یابم که دیگر لازم نیست جواب همه سوال ها را داشته باشم.

تفکری برای امروز:
فروتنی یعنی تسلیم خواست خدا شدن نه تسلیم روش های ویرانگر و شرم آور رندگی.


شهامت عوض شدن

 


هر دانه برفی متفاوت است . هر اثر انگشتی متفاوت است . علیرغم مشکلات مشترکی که مارا الانان گرد هم می آورد هر فرد با دیگری متفاوت است .مقایسه خود با دیگران یکی از نقائص شخصیتی بود که من در تمام زندگیم با ان مواجه بودم و در سالهای اولیه ورودم به الانان نیز همراه من بود . همیشه به دنبال این بودم که چگونه دیگران برنامه را سریعتر از من درک کرده اند ، چطور نظریات بهتری برای مطرح کردن دارند و چطور به نظر محبوبتر میرسند من خودم را دوست نداشتم چرا که به نظر خودم با آنچه برای دیگران درست میدانستم زندگی نمی کردم . امروز فهمیده ام که درست مانند دانه های برف و اثرات انگشت خصوصیات ویژه ای دارم . میدانم که رشدمن در الانان قابل مقایسه با افراد دیگر نیست . متوجه شده ام که درون خود را نباید با ظاهر دیگران قضاوت کنم . همه ما نهایت تلاش خودرا میکنیم . همانند اعضای دیگر ، من نیز سهم عظیمی در الانان داشته ام آن هم به دلیل شرکت کردن در جلسات و خود بودن .

یاد آوری امروز

یک همراه یا یک دوست قابل اعتماد الانان با تشیص اینکه من ارزش خودم بودن را دارم میتواند به من کمک کند . "بالاترین نقطه شادمانی این است که یک انسان، آرزومند رسیدن به آنچه هست باشد .


روز به روز

 


وابستگی تنها بیماریی است که فرد بیمار آنرا با غرور کاذب انکار می‌کند. در بین گروه وابسته‌ها، مدیریت شبکه‌ای انکار را یکی از بزرگترین شاخه‌های اصلی این بیماری می‌دانند. که قبل از آشنایی با برنامه‌ی خودیاری راه و روش‌های کمک گرفتن را به رویشان بسته بود. مانند این است که هیچ معتاد به نیکوتینی قبول ندارد که بیماری اعتیاد دارد، یا هیچ نیکوتینی باور ندارد که تنباکو مواد مخدر است. مدیریت شبکه‌ای انکار ابزاری است که به فرد کمک می‌کند از واقعیات فرار کند. احساس می‌کنم امروز زندگیم تحت اختیار بیمارم قرار گرفته و بیماریم مثل اسب رم کرده و مرا به هر سو خواهد کوبید. چون غرور و انکار به من می‌گوید با سایرین فرق داری. به طور یقین می‌خواهد به من بگوید که تو وابسته و بیمار نیستی، تو اصلاً مشکلی نداری. آیا حقیقتاً اقرار کرده‌ام که در مقابل بیماریم عاجز و ناتوان شده‌ام؟ آیا اصول برنامه‌ی خودیاری می‌تواند مرا در پذیرش اینکه بیماریم زندگیم را کنترل می‌کند؛ یاری نماید؟ آیا اقرار به عجز و کمک دوستان و اصول برنامه‌ی خودیاری توانایی دارند، بر ابزار غرور و انکار که شاخه‌ی اصلی بیماری وابستگی است پیروز شوند؟
اقرار و پذیرش عجز، مقابله با انکار است!


مراقبه روزانه

 

 

هیچ جا آرام و امن تر از روح آدم نیست.

قبل از آشنایی با نیکوتینی های گمنام هرگز تصور نمی کردم روزی از خداوند برای رهایی از وسوسه مصرف نیکوتین طلب کمک کنم. مصرف نیکوتین برایم کاری عادی بود زیرا اکثر کسانی که با آنان در ارتباط بودم مصرف کننده بودند. وقتی عده ای از این افراد قطع مصرف کردند دیگر مصرف نیکوتین برایم کاری عادی به نظر نمی رسید. بر اثر مصرف نیکوتین به شدت مریض شده بودم. دیگر نمی توانستم در انکار باقی بمانم. به نقطه ای رسیدم که می بایست قطع مصرف می کردم. با انجمن نیکوتینی های گمنام آشنا و با برداشتن قدم های دوازده گانه و فراگیری دعا و مراقبه به نیروی برتر نزدیک تر و در مسیر بهبودی قرار گرفتم.

برای امروز از خداوند بابت زندگی رها از مصرف نیکوتین سپاسگزارم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan