Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

1خرداد

 علائم بیداری روحانی                     

«قدمها به یک بیداری روحانی منجر میشود که دارای ماهیتی روحانی است. این بیداری با تغییراتی در زندگی ما آشکار میشود.»

کتاب پایه

v

نحوه تشخیص بیماری اعتیاد را میدانیم. علائم آن مسلم است. افرادی که از این بیماری رنج میبرند، علاوه بر وسوسه کنترلنشدنی به مصرف مواد مخدر، رفتار خودجویانه ناشی از خودمحوری را نشان میدهند. وقتی اعتیاد ما در اوج پیشروی خود بود، مسلماً از درد بسیار زیادی رنج میبردیم. بیوقفه درباره خود و دیگران قضاوت میکردیم و بیشتر وقت خود را صرف نگرانی از نتایج یا تلاش برای کنترل آنها میکردیم.

درست همان طور که بیماری اعتیاد با علائم معینی آشکار میشود، بیداری روحانی نیز با نشانههای روشن و معینی در یک معتاد در حال بهبودی نمایان میشود. ممکن است متوجه تمایل خود به فکر کردن و عمل کردن به طور خودانگیخته، عدم علاقه به قضاوت کردن درباره اعمال دیگران یا تفسیر اعمال آنها، توانایی بیچون و چرا برای لذت بردن از هر لحظه و بروز لبخند به طور مکرر شویم. 

اگر در فردی علائم بیداری روحانی را مشاهده کنیم، باید آگاه باشیم این بیداریها سرایتپذیر هستند. بهترین اقدام ما نزدیک شدن به این افراد است. وقتی به تدریج صحنههای تأثیرگذار و مکرر سپاسگزاری، تمایل به دریافت ابراز عشق از سوی اعضای انجمن و میل شدید به جبران این عشق را تجربه میکنیم، متوجه میشویم که ما نیز بیداری روحانی پیدا کردهایم.   

v

فقط برای امروز:  شدیدترین تمایل من، بیداری روحانی است. به علائم آن توجه میکنم و از تشخیص آنها شادمان میشوم. 


مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 


فایده های رابطه راهنما ورهجو
وقتی به نارانان آمدم تنها، ناامید وسردرگم بودم.اعضای گروه از من استقبال کردند. از اینکه فهمیدم آنها به من اهمیت میدهندومرا درک میکنند خوشحال بودم.بعد از انکه در چند جلسه شرکت کردم درباره راهنما ورهجو چیزهایی فهمیدم گروه خانواده نارانان در ناحیه من، جلسات راهنما و رهجو وجود دارد. تصمیم گرفتم بین جلساتی که به طور منظم شرکت می کردم به یکی از این جلسات بروم چون فکر میکردم که مشارکت با یکی از اعضای انجمن در آن جلسه به من کمک می کند.  این کار کمکی به من کرد که حتی تصورش را هم نمی کردم.
در جلسه راهنما ورهجو، اعضا تشویق می شوند که از اعضای قدیمی تر یک راهنما انتخاب کنند تا بتوانند افکار واحساسات خود را با او درمیان بگذارند.  وقتی راهنمای خودرا انتخاب می کردم به دنبال فردی بودم که با او نقطه مشترکی برای مشارکت داشته باشم.
راهنمای من نه تنها مرا حمایت میکرد و پیشنهاداتی میداد بلکه راه جدیدی برای دیدن مشکلات قدیمی ام به من نشان داد. داشتن کسی که در مواقع بحرانی بتوانم به او تلفن بزنم، کسی که به طور کامل نقص های شخصیتی مرا می شناسند، بسیار مفید وتسلی بخش است. راهنمای من شنونده خیلی خوبی است واین به من فرصت میدهد.تا درمورد خشم ورنجشهایم با او صحبت کنم. اوهم در مشارکتهای خودش میگوید که چطور با مشکلات مشابه کنار آمده است. چیزی که من نمی دانستم این که راهنما هم به اندازه رهجو از این رابطه ومشارکت خصوصی بهره میبرد.رابطه راهنما ورهجو یک فرآیند دوطرفه است.
تفکری برای امروز :  از نارانان سپاسگزارم، فرد خواصی را دارم که به مشکلات قدیمی من گوش می دهدو راه های تازه ای برای پاسخ دادن به آنها به من پیشنهاد می کند. راهنمایم تجربه اش رابا من در میان می گذارد. رابطه راهنما و رهجو هدیه ای است به هردو.


شهامت عوض شدن

 


تهیه یک ترازنامه اخلاقی از خودم (قدم چهارم) یک پیام روشن به من بخشید . اغلب رفتارهای من فوق العاده نسنجیده و غیر معقول بودند پس رفتار سنجیده و معقول چه رفتاری است ؟ مسلما جواب هر کدام از ما متفاوت است . اما بررسی این سوال میتواند به من کمک کند تا هدفهایم را تشخیص دهم و برنامه الانان را بکار بندم . همانگونه که در جستجوی تغییر رفتارهایم هستم معنی پختگی و بلوغ برای من شامل :
_ شناخت خودم
_ درخواست کمک وقتیکه به آن احتیاج دارم و عمل کردن به آنچه که مایلم وقتی که نمیتوانم .
_ اعتراف به اشتباهاتم و اصلاح کردن آنها .
_ پذیرش عشق دیگران . حتی وقتی حالم بد است خودم را دوست بدارم خودم را دوست بدارم .
_ تشخیص اینکه من همیشه راه انتخاب دارم و پذیرفتن مسئولیت کارهایی که انجام میدهم .
_ درک اینکه زندگی یک موهبت است .
_ داشتن یک عقیده بدون پافشاری بر اینکه دیگران با آن شریک شوند .
_ بخشش خودم و دیگران .
_ تشخیص نواقص اخلاقی و توانایی هایم .
_ شهامت زندگی کردن در امروز .
_ درک اینکه نیاز های من مسئولیتهای من هستند .
_ دوست داشتن مردم بدون مراقبت از آنها .
_ پذیرش اینکه من هرگز پایان پذیر نیستم . و همیشه در راه پیشرفت حرکت خواهم کرد .


روز به روز

 

برای اوّلین بار با افرادی آشنا شده‌ام که وقتی از ترس‌ها و خلأهایم حرف می‌زنم، کاملاً منظور مرا درک می‌کنند و به‌آنها نمی‌خندند. این افراد تحت هیچ شرایطی مرا نصیحت یا مسخره نمی‌کنند. چون خودشان شرایطی مشابه‌ی شرایط من داشته‌اند. امروز آرامشم را پس از باز کردن سفره دل و مشارکت کردن درباره‌ی ترس‌ها و آینده‌ی مبهم صحبت کرده‌ام. امروز با شناخت اصول خودیاری متوجه شده‌ام اکثر این ترس‌ها واقعیت ندارند و تنها در ذهن بیمار من بزرگتر از اندازه‌ی طبیعی خودشان رُشد کرده و جلوه می‌کنند. وقتی از این ترس‌ها صحبت کردم انگار از طریق دهانم خارج شده و ناپدید شدند. گاهی این ترس‌ها در روابط عاطفی و اجتماعی و اقتصادی‌ و ابراز احساساتم مشکلاتی بزرگتر از حد را نشان داده و استرس آن را بروز می‌دهند. بیماری وابستگی ارتباط مستقیم با ترس‌های دوران کودکیم دارند و متوجه شده‌ام که نه اینکه ترس‌هایم از بین نرفته بودند، بلکه با بزرگتر شدنم آنها هم بزرگتر شده‌اند و تأثیرشان آنقدر روی من عمیق و بزرگ بود که دوست نداشتم، به خاطر دیدن خواب‌های ترسناک بخوابم و یا با کسی و چیزی در ارتباط باشم، که واقعیت‌ها را به یادم بیاورند.
جایی که ترس هست، خدا فراموش می‌شود!


مراقبه روزانه

 

 

ابتدایی ترین و نیرومندترین ابزار تعالی، تغییر درون است.

آن "بعد از" های وحشتناک! بعد از مکالمه تلفنی، بعد از غذا خوردن، بعد از رابطه جنسی چه کار کنم؟ این "بعد از" ها مراقبه هر دقیقه، هر ساعت و هر روزم بود. اما امروز اینگونه مراقبه می کنم: چه مصرف کنم چه نکنم وسوسه می گذرد! وسوسه دوستی است که به من هشدار می دهد وقت آن رسیده تا با خدا رابطه ای آگاهانه برقرار کنم.

برای امروز، از خداوند طلب کمک می کنم تا با وسوسه مصرف روبرو شوم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan