Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

بهترین فراموشی

وقتی که اولین بار به جلسات خانواده های الکلی ها آمدن نسبتاً خشن با یکی از همکاران صحبت کردم، کاملاً خود را در آنچه که می‌گفتم، حق به جانب می‌دانستم. به زودی فهمیدم که من واقعاً احساسات او را جریحه‌دار کرده‌ام. متوجه شدم که کار خود را توجیه می‌کنم. اگر او اینکار را انجام نداده بود و … بعد من آنکار را انجام نداده بودن…. بعد از شانس خوب قدم دهم به فکرم رسید.

به طور ناگهانی فهمیدم که بهانه تراشی و به سادگی گفتم: متاسفم دانستن این مطلب و تمرین کردن آن مانع از این شد اوقات زیادی را سپری کنم تا کینه‌ها را روی هم انبار کنم و حوادثی را که بهتر بود فراموش شوند، رها کردم، اصلاً به این فکر نمی‌کنم که آن حادثه که مدتها قبل اتفاق افتاد، راجع به چه موضوعی بود. من فقط می‌دانم که من و او هنوز دوست هستیم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan