Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

واقعیت را قبول کردم

قبول کرده بودم که کنترل زندگیم را از دست داده‌ام، ولی مدتهای مدیدی نمی‌توانستم باور کنم که در مقابل الکل عاجزم. مطمئن بودم که با گفتن “اگر مرا دوست داری، هرگز دوباره مصرف نمی‌کنی” می‌توانم الکلی را وادار به ترک کنم. چند جمله دیگر شبیه به این در آن زمان به نظرم معقول می‌آمد. من خیلی متوقع بودم. متوجه نبودم که توقعات من بیش از حد توان الکلی‌ام بودند. نمی‌دانستم که الکلیسم یک بیماری است.

به من می‌گفت تو نمی‌فهمی. می‌گفت که ترک‌ آن به آسانی که تو فکر می‌کنی، نیست.

سؤالات سختی مدام مرا دنبال کرده و آرامشم را به هم ریخته بودند. اگر عجز خودم را قبول و این وضعیت را رها می‌کردم، چه می‌شد؟ اگر دیگر سعی نکنم تا مصرف او را کنترل کنم، آیا او بیشتر نمی‌خورد؟ اگر دیگر درباره مصرفش از او سؤال نکنم،‌آیا فکر نمی‌کند که دیگر او را دوست ندارم؟ آیا فکر نمی‌کند که دیگر به او علاقه ندارم و از شخص دیگری خوشم می‌آید؟ آیا پول بیشتری صرف الکل نخواهد کرد؟

آنچه بالاخره موجب شد تا قدم اول را بردارم، این بود که اصلاً فرقی نمی‌کرد که من کاری بکنم یا نکنم. برای مثال اگر گریه یا التماس می‌کرد، عصبانی می‌شدم یا هرچند دیگر، هم می‌خورد.

 به تدریج او بدتر شد. مدت زیادی طول کشید تا بفهمم که در مقابل این بیماری عاجزم. روزهایم در جلسات خانواده های الکلی ها به هفته‌ها و ماه‌ها تبدیل شدند. هرچند بیشتر در جلسات گوش دادم بیشتر فهمیدم که “رها کنم و به خدا بسپارم”. باید “زندگی می کردم و می‌گذاشتم زندگی کنند”. بالاخره این وضعیت را رها کردم و عجزم را قبول کردم.

فهمیدم که اگر اوضاع بهتر نشود، دیگر نمی‌توانستیم با هم باشیم. او به شدت از این بیماری مریض شده بود، هم از نظر جسمی و هم روحی. از التماس و کنترل برداشتم و این وضعیت را رها کردم. این واقعیت را که قدرت ترک مرف او نداشتم، قبول کردم. به لطف خداوند و جلسات خانواده های الکلی ها بالاخره همه چیز را درست فهمیدم. الکلی زندگی من به یک برنامه 28 روزه و مشاوره رفت و حالا عضو الکلی‌های گمنام است. 10 ماه است که پاک شده. این 10 ماه از جهات بسیاری عالی بوده‌اند. هرچند با وجود پاکی او همه چیز همیشه خوب نیست،‌ ولی به لطف جلسات خانواده های الکلی ها من قادر به کنار آمدن با تغییرات هستم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan