Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

بیشتر از این مجبور نیستم اسرارم را نگه دارم

قدم پنجم،‌ تجربه فروتنی بود. اعتراف اشتباهاتم به خدا، به خودم و به دیگران به من اجازه داد تا از تمام رازهایم که باعث شده بودند از یک زندگی همراه با آرامش دور شوم، خلاصی یابم. اعتراف به خدا به این معنی بود که با یک قدرت برتر دردهایم را شریک شده‌ام. چیزی که من انجام دادم، و باعث شد به کسی دیگری ضرر برسد. اعتراف به خودم به این معنی بود که من بیشتر از این اشتباهاتم را انکار نمی‌کنم. اعتراف به یک انسان دیگر به این معنی بود که اسرار من بیرون ریخته شده بود و می‌توانستم دلایل مشکلاتم را به کمک کس دیگری بهتر بیابم.

چون گروه خانواده من جزء رهبری را قبلاً مطالعه کرده‌بود، متوجه شدم که نقش یک رهبر چقدر مهم است. بخصوص وقتی من روی این قدم کار می‌کردم،‌شنیده بودم که دیگران راجع به اینکه چطور آنها کسی را انتخاب کردند، صحبت می‌کنند. من به دنبال کسی بودم که قوی باشد.

بکارگیری قدم پنجم در زندگیم کار آسانی نبود. وقتی روی این قدم با راهنمایم کار می‌کردم، احساس می‌کردم که خدای من درست همانجا و با من بود به اعترافات من گوش می‌داد. آسان‌ترین راه برای پیمودن این قدم این بود که راهنمایی داشته باشم که مشتاق بود به حرفهای من گوش بدهد. بدون او قدم پنجم من کامل نمی‌شد. یکی از مزیتهای این قدم آگاهی تدریجی من از واقعیت بود که من تا چه حد پیشرفت کرده‌ام. به وسیله اعتراف اشتباهاتم و یادگیری از تجربیاتم، بیشتر از این مجبور نبودم اسرارم را به نیت قربانی کردن آرامش در دل نگهدارم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan