Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

کار کردن با دیگران

تجربه عملاً نشان داده است که هیچ چیز باندازهِ کمک و کار فشرده با معتادین ما را از بازگشت به اعتیاد در امان نگاه نمیدارد . حتّی در جاهائیکه اقدامات دیگر به نتیجه نمیرسند، این روش مؤثر واقع میشود . دوازدهمین پیشنهاد ما این است :

 این پیام را بدیگر معتادین برسان ! و بدان در جائیکه از دست هیچکس کاری ساخته نیست ، این توئی که قادر بکمک هستی و میتوانی اعتماد آنها را جلب کنی . فقط بخاطر داشته باش که آنها شدیداً بیمارند .

از نزدیک شاهد بهبودیِ مردم بودن بزندگی مفهوم تازه ای میدهد . وقتی که می بینیم آنها هم به نوبهِ خود بدیگران کمک میکنند ، وقتیکه می بینیم احساس تنهائی از میان رفته است ، وقتیکه می بینیم انجمن مودّتی در کنارمان پا گرفته است و دوستان زیادی دوروبر خود داریم ، درک این مفهوم آسانتر میشود . این تجربه ایست که نباید آنرا از دست بدهید . تماس دائمی با تازه واردان و دیگر دوستان ، نقطه قشنگ و روشنی در زندگی ِ ماست .

    در صورتیکه شما با معتادانی که تمایُل به بهبودی دارند آشنائی ندارید ، بآسانی میتوانید با کمک یک طبیب ، واعظ،کشیش و یا بیمارستان « مراکز خیریه غیر انتفاعی تولّد دوباره، » چند نفری را پیدا کنید ، آنها با خوشحالی این کمک را در اختیارتان میگذارند . امّا شما کار خود را مانند یک مُبلغ مذهبی و یا یک اصلاح طلب شروع نکنید . زیرا متأسفانه تعصّبات زیادی وجود دارد که اگر برانگیخته شود مانع کار و کمک شما خواهد شد . با آنکه اطبّا و واعظین اشخاص واجد صلاحیّتی هستند و اگر بخواهید میتوانید از آنها مطالب زیادی بیآموزید ، امّا شما بخاطر تجربه ایکه شخصاً از اعتیاد دارید قادرید بصورت بی مانندی برای معتادین دیگر مفید واقع شوید . فقط لازم است بخاطر داشته باشید که هرگز از هیچ کس انتقاد نکنید و فقط همکاری کنید . تنها هدف ما کمک است .

    وقتی یک کاندیدای احتمالی برای معتادین گمنام پیدا میکنید سعی کنید تا آنجا که ممکن است از اوضاع زندگی ِ او مطلع شوید . اگر تمایُلی به ترک اعتیاد ندارد وقت خود را در راضی کردن او تلف نکنید زیرا ممکن است شانس احتمالی ِ کمک به او را در آینده از دست بدهید . این توصیّه در مورد خانوادهِ او هم صدق میکند و آنها باید صبور باشند و بخاطر بیاورند که با یک بیمار سروکار دارند . اگر کوچکترین نشانه ای از تمایُل به ترک در او باشد در آن صورت ، با شخصی که از همه به او نزدیکتر است مانند همسر او صحبت کنید . در مورد رفتار ، گرفتاریها ، سوابق ، شدّت بیماری و تمایلات مذهبی ِ او اطلاعاتی جمع آوری کنید .

     این اطّلاعات بشما کمک میکند تا بتوانید خود را به جای او بگذارید و دریابید که اگر بجای او بودید ، انتظار داشتید با شما چطور رفتار شود . بعضی اوقات بهتر است منتظر شوید که او یکی از دوره های مصرف خود را شروع کند . ممکن است خانواده او در مورد این روش نظر مؤافقی نداشته باشد امّا اگر خطرات جسمی در کار نباشد ، ریسک عاقلانه ایست . اگر زیاد نشئه است با او حرفی نزنید مگر در حالات اضطراری که خانواده اش بکمک شما نیاز داشته باشد . منتظر باشید تا این دوره تمام شود یا اقلاً وقفه ای در بین آن بوجود آید . بعد بگذارید یک عضو خانواده یا یک دوست از او سئوال کند که آیا مائل است که اعتیادش را برای همیشه کنار بگذارد ؟  آیا حاضر است در این راه بهر اقدامی متوسل شود ؟ اگر جوابش مثبت باشد در آن صورت توجّه او را باید بطرف شما که یک بیمار بهبود یافته اید جلب کنند . باید باو گفته شود شما به جمعیّتی تعلق دارید که یک قسمت از برنامهِ بهبودیشان کمک به دیگران است و اگر مایل باشد شما از صحبت با او خوشحال خواهید شد .

    اگر مایل به ملاقات نیست هرگز خود را تحمیل نکنید . خانوادهِ او هم نباید با هیجان زدگی در این مورد به او فشار بیاورند . درباره شما هم نباید زیاد صحبت کنند . آنها باید منتظر پایان دورهِ بعدی مصرف او شوند . در وقفه بین مصرف کردن ها میتوان این کتاب را در جائی قرار داد که بسادگی در دسترس او باشد . در این مورد قاعدهِ بخصوصی وجود ندارد و این مطالب به خانواده مربوط است . امّا خاطر نشان کنید که زیاد اشتیاق و عجله بخرج ندهند زیرا ممکن است اوضاع را خرابتر کنند .

    معمولاً بهتر است خانواده از تعریف داستان شما برای او خودداری کند . تا آنجا که امکان دارد سعی کنید از طریق یک پزشک یا یک سازمان بمراتب بهتر است . اگر نیاز به بیمارستان دارد او را بستری کنید . امّا او را تحت فشار قرار ندهید مگر در مواردی که حالتش برای خود یا دیگران خطرناک باشد . بگذارید پزشک معالج اگر مایل است باو بگوید که برایش راه حلّی در نظر دارد . وقتی حال بیمار بهتر شد دکتر معالج میتواند ملاقات با شما را به او پیشنهاد کند . چنانچه شما با خانواده او صحبت کرده اید ، در ملاقات اوّل صحبتی از آنها بمیان نیاورید . باین ترتیب کاندیدای احتمالی احساس نگرانی از نق زدن خانواده ، با شما روبرو شود . سعی کنید موقعی بسراغش بروید که هنوز دوران نقاهتش به پایان نرسیده باشد . زیرا در حالت افسردگی ممکن است پذیرا تر باشد .

     در صورت امکان او را تنها ملاقات کنید . در ابتدا بمسائل روزمره و معمولی بپردازید ، سپس رشته کلام را به مصرف بکشید . بقدر کافی در مورد عادات ، علائم و تجربیات مصرف خود با او صحبت کنید تا بلکه برای حرف زدن درمورد خود تشویق شود . اگر مایل به صحبت کردن است بگذارید ادامه دهد ، زیرا ایده های بهتری برای ادامه کار بشما خواهد داد . اگر حوصله حرف زدن ندارد داستان مصرف های خود را تا موقع ترک ، برایش تعریف کنید . اگر حالت سبکبال و راحتی داشت از گریزهای مضحک و خنده آور خود تعریف کنید و او را بگفتن بعضی از داستانهایش تشویق نمائید .

     وقتی متوجّه شد که شما بتمام جزئیات و سر و ته داستان اعتیاد وارد هستید ، در بین کلام کم کم از خود بعنوان یک معتاد نام ببرید . بگویئد که تا چه حدّ سر در گم بودید و سرانجام چگونه از بیماریِ خود آگاه شدید . داستان یکی از کشمکش های خود را برای او تعریف کنید . آن انحراف فکری را که منجر به مصرف مجدد اولین بار بعد از ترک میشود باو نشان دهید . پیشنهاد میکنیم این کار را بصورتی که ما در فصل مربوط به اعتیاد مشخّص کردیم انجام دهید . اگر او معتاد باشد سریعاً شما را درک میکند و افکار ضدّ و نقیض شما را با افکار خویش یکسان می بیند .

    اگر اطمینان دارید که یک معتاد واقعی است در مورد لاعلاجی ِ این ناخوشی تأکید کنید. با مثالی از تجربهِ خود باو نشان دهید که چگونه آن حالت فکری ِ غریب که همزمان با اوّلین بار مصرف در ما بوجود میآید ، مانع کار طبیعی ِ نیروی اراده مان میشود . در این مرحله هنوز از استناد به این کتاب خودداری کنید مگر در صورتیکه قبلاً کتاب را دیده باشد و برای مطرح کردن آن از خود تمایل نشان دهد . مراقب باشید بر چسب معتاد باو نزنید و بگذارید خود به این نتیجه برسد . اگر هنوز فکر میکند که میتواند اعتیاد خود را کنترل کند ، بگوئید اگر زیاد مبتلا نشده باشد ممکن است ، امّا تأکید کنید در صورت ابتلای شدید احتمال بهبودی خود بخود ، بسیار کم است .

    در طول صحبت مرتباً از اعتیاد بعنوان یک بیماری و ناخوشی کشنده یاد کنید و حالات جسمی فکری مربوط به آن را تعریف نمائید . سعی کنید توجّه او بیشتر معطوف تجربیات شما شود . برایش توضیح دهید بسیاری از کسانیکه متوجّه این حالت ناگوار در خود نمی شوند محکومانی بیش نیستند . پزشکان معمولاً اگر دلیل موجهی در کار نباشد از گفتن تمام حقایق به بیماران اعتیاد خودداری میکنند ، امّا شما میتوانید از لاعلاجی ِ بیماری ِ اعتیاد با آنها صحبت کنید زیرا شما راه حلّی هم برای آن عرضه میکنید و بزودی دوست خود را وادار به اقرار در داشتن بعضی یا تمام صفات مشخّصهِ یک معتاد میکنید . اگر پزشک معالج حاضر باشد باو بگوید که او معتاد است بمراتب بهتر است . با آنکه ممکن است این شخص باز هم به تمام گرفتایهای خود اقرار نکند امّا شدیداً کنجکاو است که بداند شما چگونه بهبودی پیدا کرده اید . بهتر است بگذارید اگر مایل است دراین مورد خود از شما سئوال کند و بعد آنچه را که برایتان اتّفاق افتاده است دقیقاً برایش تعریف کنید . در صورتیکه در مورد خدا عقیده ای ندارد یا کافر است خاطر نشان کنید که حتماً نباید با تصوّرات شما راجع به خدا مؤافق باشد و میتواند هر تصوّر و درکی را که برایش مفهوم است انتخاب کند ، مسئله مهّم اینست که تمایل به قبول نیروئی بالاتر از نیروی خود را داشته باشد و طبق اصول روحانی زندگی کند .

    در موقع صحبت با یک چنین شخصی بهتر است برای تشریح اصول روحانی از لغات روز مره  استفاده کنید ، صلاح نیست تعصباتی که ممکن است در مورد بعضی اصول و اصطلاحات مذهبی داشته باشد برانگیخته شود و باعث سر در گمی بیشتر او شود . اعتقاد شما هر چه که باشد فرقی نمیکند و شما نباید اینگونه مسائل را مطرح کنید .

     شاید این شخص به یک گروه مذهبی تعلق دارد و معلومات تئوری و عملی او بمراتب بیش از شماست که در آن صورت فکر میکند چطور ممکن است شما چیزی به معلومات او اضافه کنید امّا از اینکه چرا عقیده و ایمان او کاری از پیش نبرده ولی ایمان شما مؤثر واقع شده است کنجکاو خواهد بود و شاید او شاهد زنده این حقیقت است که ایمان تنها کافی نیست . ایمان باید با از خودگذشتگی و اقدامات سازنده ایکه مایه ای از خودخواهی در آن نیست توأم شود تا کار ساز اُفتد . باو حالی کنید که شما برای نمایاندن راه مذهب بآنجا نرفته اید و اقرار کنید که او احتمالاً اطّلاعات عمیقی داشته باشد . ظاهراً نتوانسته است از آنها استفاده کند و اگر توانسته بود معتاد نمی شد . شاید داستان شما به او کمک کند تابلکه متوجّه شود ، در کجا بود که نتوانست احکام و دستوراتی را که آنقدر خوب میدانست بکار گیرد .

     ما نمایندهِ هیچ مذهب یا گروه مذهبی نیستیم و فقط با اصولی که در بیشتر مذاهب عمومیّت دارد سروکار داریم .

    طریقهِ عمل کرد برنامه بهبودی را برایش مشخّص کنید . چگونگی ِ ارزیابی خودتان و سروسامان دادن بگذشته تان را برایش شرح دهید . دلیل سعی خودتان را در کمک باو بیان کنید . لازم است متوجّه شود که رسانیدن این پیام باو نقش بسیار مهمّی در بهبودیِ شخص شما دارد . در واقع احتمالاً او خیلی بیشتر بشما کمک میکند تا شما به او . توضیح دهید که هیچگونه تعهدی نسبت به شما ندارد و شما فقط امیدوارید زمانیکه گرفتاریهایش حلّ شد سعی کند به دیگر معتادین کمک کند . خاطر نشان کنید که چقدر مقدّم شمردن رفاه دیگران به رفاه خود ، برایش اهمیّت حیاتی دارد . کاملاً روشن کنید که زیر هیچگونه فشاری نیست . اگر مایل نیست اجباری به دیدار مجدد شما ندارد و اگر میخواهد آزادش بگذارید اصلاً به شما بر نمی خورد . در واقع او بیشتر به شما کمک کرده است تا شما به او ، اگر صحبت های شما معقول و انسانی باشد ، احتمالاً دوست جدیدی برای خود پیدا کرده اید . ممکن است گفتار شما در مورد اعتیاد باعث ناراحتی ِ خیال او شده باشد که بسیار خوبست . هر چه بیشتر در این مورد احساس نا امیدی کند بهتر است و شانس قبول کردن پیشنهاد های شما بالا میرود .

     ممکن است این شخص دلائلی بیاورد و بگوید که نیازی به دنبال کردن تمام برنامه ندارد ، احتمال دارد فکر یک خانه تکانی جدّی و مطرح کردن آن با دیگران باعث طُغیان او شود . شما نباید سعی در رد کردن چنین عقائدی کنید . باو بگوئید که شما هم زمانی یک چنین احساسی داشته اید امّا شکّ دارید که اگر این قدم را برنداشته بودید مؤفق میشدید .

     در دیدار اوّل از انجمن دوستی ِ معتادان گمنام برایش صحبت کنید . اگر مایل بود کتاب خود را باو قرض بدهید ، فقط در صورتیکه تمایل به درد دل بیشتر دارد صحبت خود را ادامه دهید . حوصلهِ او را سر نبرید و باو مهلت فکر کردن بدهید . اگر ادامه داد بگذارید موضوع صحبت خود را معیّن کند . گاه یک تازه وارد مشتاق است که بدون مقدّمه کار را شروع کند . ممکن است شما هم یک چنین تمایلی داشته باشید امّا در بعضی موارد این کار اشتباه است زیرا اگر در آینده اشکالی برای دوست ما پیش آید ممکن است بگوئید که فشار شما باعث آن شده است . در رابطه با معتادین وقتی شما به بهترین نتیجه میرسید که شور و هیجانی در پرچمداری ِ مذهبی و اخلاقی از خود نشان ندهید . هرگز از بالا بلندی های اخلاقیّات و معنویات به لحن تحقیر با معتادین روبرو نشوید . شما فقط بسادگی کوله بار ابزار روحانی را برای معاینه و بررسی ِ معتاد پهن کنید و طریقه کاربرد آنرا در زندگی ِ خود باو نشان دهید . دوستی و مودّت را در طبق اخلاص بگذارید و بگوئید در صورتیکه تمایل به بهبودی داشته باشد از هیچ کمکی در حقّش فروگذاری نخواهید کرد . اگر او براه حلّ شما عقیده ای ندارد و میخواهد از شما بهره برداری ِ مالی کند ویا بعنوان للِه ای در خاتمه ِ هرزه گریهایش از شما سوءِ استفاده کند باید تا زمانیکه عقایدش تغئیر نکرده است ناچار او را کنار بگذارید ، زیرا روبرو شدن با درد و بدبختی ِ بیشتر ، ممکن است باعث تغئیر عقیده او شود .

    در صورتیکه واقعاً میل به دیدار مجدد شما دارد از او بخواهید که تا ملاقات بعدی این کتاب را بخواند و پس از آن خود تصمیم بگیرد که آیا مایل به ادامه است یا نه . نباید فشاری از جانب شما ، همسر، یا دوستانش بر او وارد شود و اگر قرار است خدا را پیدا کند باید میل آن از داخل وجود خودِ او سرچشمه بگیرد . 

    اگر فکر میکنید که میتواند این کار را بطریقهِ دیگری دنبال کند و یا طریقهِ روحانی ِ دیگری را ترجیح میدهد او را تشویق کنید که ندای درون خود را دنبال کند . ما هیچ گونه حقّ انحصاری در مورد خدا نداریم . آنچه که ما داریم فقط یک روشی است که در زندگی ِ ما کارساز بوده است . خاطر نشان کنید که ما معتادین وجه اشتراک زیادی با یکدیگر داریم و به هر صورت شما مایلید روابط دوستانه ای با او داشته باشید و بعد ملاقات را خاتمه دهید . اگر این شخص واکنش فوری از خود نشان نداد ناامید نشوید . معتاد دیگری پیدا کنید و با او مشغول شوید . مطمئناً شخصی را که بقدر کافی سرخورده و مأیوس باشد و پیشنهاد شما را با اشتیاق بپذیرد پیدا خواهید کرد .بنظر ما رفتن بدنبال کسی که نمیخواهد و یا نمیتواند همکاری کند اتلاف وقت است و بهتر است او را بحال خود بگدارید زیرا ممکن است بزودی متوجّه شود که نیروی خودش بتنهائی برای بهبودی کافی نیست . اتلاف وقت در این مورد ندادن شانس زندگی و خوشبختی بدیگر معتادین است . یکی از اعضإ ما که در مورد شش نفر اوّل کاندیداهای خود اصلاً مؤفقیِّتی نداشت همواره تأکید میکند که اگر در مورد کمک به آنها سماجت کرده بود شانس مؤفقیِّت را از آنها که بعداً بکمک او بهبود یافته اند میگرفت.  

     فرض کنید برای دوّمین بار بملاقات شخص مورد نظر خود میروید . او این کتاب را خوانده است و میگوید آمادگی ِ انجام قدم های دوازده گانه را دارد . از آنجا که شما خود یک چنین طریقی را پیموده اید بنابراین عملاً قادرید توصیّه های فراوانی باو بکنید . باو بگوئید اگر تصمیم خود را گرفته است و تمایل به بازگو کردن داستان خود دارد شما آمادهِ خدمت هستید امّا اگر شور و مشورت با شخص دیگری را ترجیح میدهد اصراری نکنید . ممکن است بی خانمان و آس و پاس باشد اگر چنین است میتوانید در یافتن کار باو یاری دهید و یا در کمک هزینه قدری او را دستگیری کنید امّا نباید پول طلبکاران و مخارج خانه و خانواده خود را صرف این کار کنید شاید بخواهید چند روزی او را در خانهِ خود میهمان کنید در آنصورت شرط احتیاط را بجای آورید و مطمئن شوید که از نظر خانوادهِ شما میهمان ناخوانده ای نباشد . مواظب باشید او بخاطر پول ، پارتی بازی و محلّ سکونت از شما سوءِ استفاده نکند ، اگر اجازهِ این کار را بدهید مستقیماً باو لطمه زده اید و به او اجازه داده اید بنادرستی ادامه دهد . این امر به نابودی ِ او کمک خواهد کرد نه به بهبودی ِ او . هرگز از این مسئولیّت ها شانه خالی نکنید و پس از قبول آن مراقب باشید که آنرا درست انجام دهید . کمک بدیگران زیر بنای بهبودی ِ شماست . گاه بگاه کار نیک کردن کافی نیست و شما باید همه روزه و در تمام اوقات حاضر به خدمت باشید ، ممکن است این کار باعث شود شب نخوابی های زیادی شود یا تفریحات شما را قطع کند و یا کسب و کار شما را دچار اشکال کند یا باعث شود که پول و خانهِ خود را در اختیار دیگران بگذارید ویا بمددکاری ِ بستگان و همسران وحشت زده مشغول شوید . رفت و آمد های بیشمار به ادارهِ پلیس ، دادگاه آسایشگاه روانی ، بیمارستان ، زندان یا تیمارستان هم جزئی از این کار است . تلفن در تمام ساعات شب و روز به صدا در میآید . ممکن است همسرتان از بی توجّهی ِ شما گله کند .ممکن است معتادی اثاث خانه را درهم بشکند یا تشک را آتش بزند و اگر احتمال ضرب و جرحی باشد ممکن است مجبور به گلاویز شدن با او شوید . ممکن است لازم شود به پزشکی تلفن بزنید و طبق دستور او داروی مسکّن و آرام بخشی به بیمار بخورانید و یا پلیس و آمبولانس را خبر کنید . این ها اتّفاقاتی است که گاه بگاه ممکن است با آنها روبرو شوید .

       ما بندرت اجازه میدهیم که یک معتاد برای مدّت درازی در خانهء ما جا خوش کند زیرا برای خود او نتیجهِ خوبی ندارد و گاه باعث بروز گرفتاریهای شدیدی در محیط خانوادهِ شما خواهد شد .

        اگر یک معتاد تمایل و واکنشی به پیام شما نداشت نباید باعث بی توجهیِ شما به خانوادهِ او شود ، شما باید روش دوستانهِ خود را با آنها ادامه دهید و طریقهِ روحانی خود را به آنها پیشنهاد کنید . پذیرفتن و بکار بردن طریقهِ روحانی ِ شما شانس بیشتری برای بهبودی ِ رئیس خانوادهِ آنها بارمغان خواهد آورد و حتّی اگر او به اعتیاد ادامه دهد برای خانواده اش زندگی قابل تحمّل تر خواهد شد .

        دستگیری از معتادینی که آمادگی و میل به بهبودی دارند بسیار پسندیده است . البته کسانی که قبل از توفیق بر مشکل اعتیاد ، برای پول و خانه ناله میکنند در مسیر اشتباهی هستند امّا برای تهیّهِ همین چیزها ، وقتی این کار با تعهد توأم باشد ما خود را بخاطر یکدیگر به هر آب و آتش میزنیم . این گفتار ممکن است در ظاهر متناقض باشد امّا بنظر ما اینطور نیست . در این جا نفس کمک و دستگیری مورد سئوال نیست ، بلکه زمان و چگونگی ِ آن از درجهِ اهمیّت برخوردار است و بیشتر اوقات مؤفقیّت و ناکامی بدان بستگی دارد .

        به مجرد آنکه ما کمک خود را بصورت خدمات عرضه کنیم ، بجای اتکإ به خدا ، معتاد متکی به کمک های ما میشود . معتاد برای این چیز و آن چیز ناله میکند و غلبه بر مشکل اعتیاد را به رفع احتیاجات مادّی ِ خود مربوط میکند که اصلاً واقعیِت ندارد . بعضی از ما برای درک این حقیقت بهای سنگینی پرداخته ایم . ما متوجّه شدیم چه کار باشد یا نباشد ، چه همسری باشد چه نباشد تا زمانیکه اتکإ خود را قبل از خدا بروی بقیِه انسانها بگذاریم ترک اعتیاد برایمان میسّر نخواهد شد . در ضمیر هر یک از معتادین این ایده باید حکّ شود که او میتواند بهبودی یابد و بهبودی ِ او به هیچ کس بستگی ندارد ، تنها شرط آن اعتماد به خدا و خانه تکانی است .

        امکان دارد برای کاندیدای شما طلاق یا جدائی پیش آمده باشد و یا فقط رابطهِ او خراب شده باشد . کاندیدای شما باید در حدود توان خود به جبران گذشته ها مشغول شود و اصولی را که سعی میکند با آنها زندگی کند برای خانوادهِ خود دقیقاً تشریح نماید و آنرا در خانهِ خود عملاً بکار گیرد . البته این در صورتی است که خوش شانس باشد و هنوز خانه و خانواده ای برایش باقی مانده باشد . با آنکه ممکن است خانوادهِ او در خیلی از موارد مقصّر باشد او نباید بدان توجّه کند و باید فقط بر روی رفتار روحانی ِ خود متمرکز شود و از مشاجره و پیگیری ِ تقصیرات باید مثل یک طاعون پرهیز کند . در خیلی از خانواده ها انجام این کار بسیار مشکل است امّا اگر میخواهیم به نتیجه برسیم باید آنرا انجام دهیم . اگر چند ماهی پافشاری و پشتکار نشان بدهیم مطمئناً تأثیر بزرگی در خانواده به جا خواهد گذارد و حتّی ناسازگار ترین آنها هم متوجّه خواهند شد که پایه ای برای رسیدن به یک نقطهِ مشترک وجود دارد . امکان دارد اعضإ خانواده بمرور متوجّه عیوب خود شوند و بدان اقرار کنند که در آن صورت این مسائل میتواند در محیط مساعد و صمیمانه ای مطرح شود .

        پس از دیدن شواهد عینی و قابل لمس و احتمالاً خانواده تمایل به همکاری و همراهی خواهد داشت . این وقایع بطور طبیعی و بوقت خود بمرور زمان اتّفاق خواهند افتاد امّا لازمهِ آن ادامه هشیاری و ملاحظه کاری و کمک بدیگران است . اعمال و حرف های دیگران نباید در کار ما تأثیر بگذارد . البته بدفعات برای همگی ِ ما پیش آمده است که از این استاندارد به پائین افتاده ایم امّا باید فوراً اشتباهات را جبران کنیم ، مبادا که بهایش یک سری گرایش به مصرف بیشتر باشد .

        در صورتیکه طلاق یا جدائی پیش آمده باشد نباید بی جهت عجله ای در برگشت کرد . اوّل باید معتاد از بهبودیِ خود مطمئن شود . همسر او هم راهِ جدید زندگی ِ او را باید کاملاً درک کند . پس از آن اگر هنوز مایلند روابط قدیم خود را تجدید کنند در آنصورت چون رابطهِ قدیم مؤفقیّت آمیز نبوده است ، رابطهِ جدید باید بر پایهِ محکم تری بنا شود که مفهوم آن طرز تلقّی و برخورد جدیدی در مورد تمام مسائل زندگی است . گاهی اوقات جدا ماندن طرفین عاقلانه ترین کار برای تمام افراد ذینفع میباشد . بدیهی است که تأئین هیچ قاعده ای در این خصوص میسّر نیست . بهتر است معتاد برنامه روز بروزِ بهبودی ِ خود را ادامه دهد و اگر قرار باشد طرفین به هم برسند در وقت مناسب مسئله برای هر دوی آنها روشن خواهد شد . اجازه ندهید که یک معتاد امکان بهبودی ِ خود را منوط به بازیافتن خانوادهِ خود بداند زیرا اصلاً حقیقت ندارد . گاه ممکن است که همسر او هرگز برنگردد . بکاندیدای خود گوشزد کنید که بهبودیش به مردم بستگی ندارد و فقط بستگی به روابط او با خداوند دارد . ما مردانی را دیده ایم که با آنکه خانواده هایشان هرگز بازنکشته اند امّا آنها بهبود یافته اند و در مقابل کسانی را دیده ایم که علی رغم بازگشت خانواده هایشان لغزش کرده اند . هم شما ، هم دوست تازه واردتان هر دو باید روزانه در مسیر رُشد روحانی به پیش روید . اگر پشتکار به خرج دهید اتّفاقات فوق العاده ای در انتظار شما خواهد بود . وقتی ما به گذشتهِ خود نگاه کنیم متوجّه میشویم آنچه که پس از سپردن خود بدست خدا نصیبمان شده است بمراتب بهتر از آن است که خود میتوانستیم برای خود دست و پا کنیم . شرائط و موقعیّت فعلی ِ شما هر چه که باشد فرقی نمیکند اگر ندای یک نیروی والاتر را دنبال کنیم ، زندگی ِ جدید و فوق العاده ای در انتظارتان خواهد بود .

        در موقع کمک به معتاد و خانواده اش مراقب باشید که در مشاجرات آنها مداخله نکنید زیرا ممکن است شانس خود را در کمک به آنها از دست بدهید امّا به خانواده گوش زد کنید که او شدیداً بیمار بوده است و باید هم با او رفتار شود . آنها را از تحریک خشم و حسادت بیمار بر حذر دارید . خاطر نشان کنید که کمبود های شخصیّت او یک شبه از بین نخواهد رفت . توضیح دهید که رُشد و نمُو او تازه شروع شده است و بگوئید در وقت تنگی صبر و حوصله ،این حقیقت را فراموش نکنند که هُشیاری ِ او خود یک موهبتی است .

        اگر شما در حلّ و فصل مشکلات خانوادگی ِ خود مؤفق بوده اید ، چگونگی ِ آنرا برای خانوادهِ تازه وارد تشریح کنید . بدین ترتیب میتوانید بدون آنکه از آنها خورده ای گرفته باشید آنها را در مسیر درستی قرار دهید .داستان چگونگی ِ حلّ وفصل مشکلات شما و همسرتان از ارزش فوق العاده ای برخوردار است .

        در صورت دارا بودن شایستگی ِ روحانی خیلی از کارهائی که معتادین نباید انجام دهند میتوانید انجام دهید . مثلاً مردم میگویند ما نباید بجائی که موّاد مصرف میشود برویم . نباید در خانهِ خود موّاد مصرفی نگه داریم . نباید با دوستانی که اعتیاد دارند رفت و آمد کنیم . نباید به تبلیغاتی که صحنه های مصرف دارد نگاه کنیم ، نباید پا به مکان های مصرف بگذاریم . وقتی به خانهِ دوستانمان میرویم آنها باید وسائل مصرف خود را از جلوی نظر ما مخفی کنند . به هیچ وجه نباید به موّاد مخدّر فکر کنیم و یا بخاطرمان آورده شود ، امّا تجربه به ما نشان میدهد رعایت مطالب فوق اصلاً لازم نیست و ما با این گونه مسائل بطور روز مره برخورد میکنیم . اگر یک معتاد قادر نباشد با آنها روبرو شود از آن خاطر است که طرز تفکّر معتاد هنوز سرجایش باقی مانده است و خلإ ئی در وضعیّت روحانی ِ او وجود دارد . برای او تنها جای امن شاید فقط قطب شمال باشد . حتّی آن جا هم ممکن است یک اسکیمو در حال مصرف جلویش سبز شود و همه چیز را خراب کند ! از هر زنی که همسرش را با تئوری ِ فرار از موّاد مخدّر به نقاط دوری فرستاده است در این مورد میتوانید سئوال کنید .

        به عقیدهِ ما هر طرح مبارزه با معتادین که روش آن حمایتِ بیمار از وسوسه باشد محکوم به شکست است . امکان دارد یک معتاد بتواند مدّتی خود را در پناه سپری مخفی کند امّا معمولاً انفجار شدید تری در پیش خواهد داشت . ما این متُد ها را آزمایش کرده ایم و کوشش های ما برای رسیدن به این هدف ها غیر ممکن و همیشه با شکست روبرو بوده است .   بنابراین قاعدهِ ما این نیست بجائی که در محیط هائی که موّاد هست پا نگذاریم و در صورتیکه دلیل مشروعی برای رفتن به مکانهائی مانند محلّه های آلوده و مصرف ، مجالس میهمانی و عروسی و عزا و حتّی مجالس پُز جنجال داشته باشیم ، رفتن به این اماکن اشکالی ندارد . ( امّا توصیّهِ اکید ما خودداری در وضعیّت و شرائط این چنین است . )کسی که تجربیاتی در مورد معتادین دارد ممکن است این نظریّه را عامل یک نوع وسوسه تلقّی کند امّا اینطور نیست . توجّه داشته باشید که دلیل مشروع ، شرط لازم این کار است بنابراین هر بار که لازم است به این گونه اماکن بروید اوّل از خود سئوال کنید آیا دلیل شخصی ، شغلی ، اجتماعی ِ خوبی برای رفتن به آنجا دارم ؟ یا انتظار دارم که در آنجا با حلوا حلوا کردن دهانم شیرین شود ! اگر جواب این سئوالات رضایت بخش است در آنصورت نگران نباشید و کاری را انجام دهید که بنظرتان بهتر است امّا بهر حال چه بروید و چه نروید قبل از شروع باید مطمئن باشید که زیر بنای روحانی ِ محکمی دارید و نیات شما کاملاً پاک است . اگر تصمیم برفتن گرفتید فکر نکنید از ‌آن موقعیّت چه چیزی عایدتان خواهد شد ، بلکه فکر کنید که چگونه میتوانید چیزی بدان بیافزائید امّا اگر زیاد از خودتان مطمئن نیستید بهتر است بجای این کار خود را مشغول به معتادِ دیگری کنید . تنها لازم است به هیچ وجه در زمان مصرف  در این گونه مکان ها حضور نداشته باشید .

        اکنون وظیفهِ شما بودن در جائیست که امکان حداکثر کمک بدیگران را برایتان فراهم کند ، بنابراین اگر کمکی از شما برمیآید هرگز در رفتن به جائی تردید نکنید . نباید در اینگونه مأموریّت ها حتّی اگر در بد آب و هوا ترین و پست ترین مناطق است مکث و تآمل کنید . با این نیّات روی خطّ اوّل جبههء زندگی باقی بمانید و بدانید که خداوند حافظ شماست . بسیاری از ما در خانه های خود مصرف کننده داریم . به نظر ما هر خانواده ای بنا بر مقتضیّات و شرائط خود باید در این مورد برای خود تصمیم بگیرد . ما مراقبیم که بعنوان یک مکتب هرگز نفرت یا تعصّبی نسبت به اعتیاد از خود نشان ندهیم . تجربه نشان داده است که اینگونه برخوردها و طرز تلقّی ها سودی بحال هیچ کسی نداشته است . تمام تازه واردان بدنبال یک همچنین حالتی در ما هستند و وقتی می بینند که در ما یک چنین حالتی نیست خیالشان آسوده میشود . تعصب ممکن است باعث رمیدن کسی شود که بدون چنین حماقتی میتوانست نجات پیدا کند ! یک چنین طرز برخوردی به پیروان ایدهِ اعتدال در مصرف هم کمک نخواهد کرد زیرا حتّی یک نفر از معتادین هم دوست ندارد از کسی که از موّاد متنفر است هیچ حرفی در مورد آن بشنود . آرزو داریم معتادان گمنام روزی بتوانند مردم را کمک کنند تا همگی بهتر به عمق مسئلهِ موّاد مخدّر پی ببرد . جبهه گیری و برخورد خصومت آمیز هیچ نتیجه ای ندارد و معتادین آنرا تحمّل نمی کنند و از این حرف ها گذشته گرفتاری های ما زائدهِ دست خود ما بوده است و وسائل مصرف سمبلی بیش نبوده است . مضافاً ما دیگر از جنگیدن با هر کس و هر چیز دست برداشته ایم ، ما مجبوریم .

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan