Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

قدم سوم نارانان

ما تصمیم می گیریم که اراده و زندگیمان را به مراقبت پروردگاری که خود درک کرده ایم بسپاریم.

در قدم یک ما به ناتوانی و غیر قابل اداره بودن زندگیمان اقرار کردیم. در قدم دو ما به یک نیروی برتر از خودمان که می تواند سلامت عقل را به ما بازگرداند، ایمان ٓاوردیم. در قدم سوم، ما تصمیم گرفتیم کنتـرل اراده و زنـدگی مـان را بسپاریم، همانگونه که درک کردیم به راهنمایی نیاز داریم. سپردن تمامی امور زندگی مان به یک نیروی برتر حتی اگر ٓان را بشناسیم و اعتماد داشته باشیم، ممکن است مشکل به نظر ٓاید. اگـر رفتارهـای وسواسـی داشـته باشـیم، ممکـن اسـت
مسئولیت اعمال و سهم خود را در مشکلات نادیده بگیریم. در شروع قدم سوم بسیاری از ما ممکن است تنها بخشی هایی از زنـدگی مـان را کـه خیلـی بـرای مـان مـشکل هستند، به نیروی برتر بسپاریم. ما بخش هایی از زندگی مان، که فکر می کنیم می توانیم ٓان ها را اداره کنیم و برای نجات ما لازم هستند، را رها نمی کنیم.
در قدم سوم ممکن است احساس کنیم در حال از دست دادن هویت مان هستیم. ما مثل بچـه هـا ممکـن اسـت ترس از دست دادن را بروز دهیم. ممکن است با وعده های عملی نشده و ٓارزوهای از دست رفتـه، رهـا شـده باشـیم. اگـر دعاهای ما بی جواب مانده باشد ما نیروی برتر را پیش از ٓان که دوست داشتنی باشد، ظالم تـصور مـی کنـیم. قـدم سـوم
ظرفیت رشد یافتن برای دریافت عشق و توانایی بخشیدن ٓان را به ما یاد می دهد.
ما مجبور نیستیم درک کنیم که نیروی برترمان چه کسی است یا نیروی برتر ما چگونه برای "رها کـردن" عمـل می کند. اما احتیاج داریم که این مراحل را باور کنیم برای بازگرداندن ما به سوی تکامل، قدرتی قابل دسترس وجود دارد. همانطور که ما روزانه و به طور مداوم این قدم را تمرین می کنیم، ٓارام تر می شویم و احساس می کنـیم بـار سـنگینی ازدوشمان برداشته شده است. نیاز ما به کنترل مردم، وقایع و پیامدها ما را منزوی نگه داشت است، اما ما یاد می گیریم اعتماد کنیم و حمایـت از طرف یک نیروی برتر را بپذیریم. با اعتماد به حضور و توجه یک نیروی برتر، همـانطور کـه ارزش هـای انـسانی مـان را تشخیص می دهیم، عزت نفس مان بهبود می یابد. هرچه کمتر سعی کنیم زندگی خودمان و دیگران را اداره کنیم، موثرتر می شویم. اگر ما دیگران و چیزهای اطراف مان را بپذیریم، می توانیم به سادگی، خودمان باشیم.

ایده های اصلی قدم سوم خودخواهی و سپردن ٓان به نیروی برتر است. خودخواهی میلی در درون ماست که باعث می شود زندگی شخصی مان را کنترل کنیم به ما قدرت انتخاب کردن داده شده است. اگر انتخاب مان منجر به درد، اعمال متعاد گونه، سختی و رفتارهای بیهوده شود، لازم است قدرت برترمان زندگی مان را بدست گیرد.
قدرت برترمان برای ما فقط خوبی می خواهد و به ما امید، ٓارامش و بهبـودی مـی دهـد. ٓازادی در تـسلیم شـدن است.
با حمایت و راهنمایی یک نیروی برتر ما مسئولیت زندگی مان را در دست گرفته و سهم خود را در یادگیری برای مراقبت از خودمان انجام می دهیم.

درک ما از نیروی برتر
قدم سوم به ما می گوید که یکی نیروی برتر بخش مهمی از بهبودی و زندگی مان است. ما در جستجوی ارتباطی شخصی با یک نیروی برتر هستیم، همانگونه که ٓان نیرو را درک کرده و شناختیم. یک نیروی برتر، احساسات مـان را مـی شناسد و نیازهای مان را درک می کند.

دعای آرامش
پروردگارا، ٓارامشی عطا فرما تا بپذیرم ٓان چه را که نمی توانم تغییر دهم، شهامتی که تغییر دهم ٓان چه را که می توانم و بینشی که تفاوت این دو را بدانم.
دعای ٓارامش درباره رها کردن و اجازه دادن به نیروی برتر است. ما از نیروی برترمان بـرای فهمیـدن کمـک مـی خواهیم. این دعا برای پذیرفتن است. ما از نیروی برترمان رها کردن چیزهای خارج از کنترل مان )مردم، اماکن و چیزها( و تمرکز روی چیزهای قابل کنترل )حاالت و رفتارمان( را می خواهیم.

پروردگارا ٓارامشی عطا فرما – از نیروی برتر برای پیدا کردن ٓارامش کمک می خواهیم،
پذیرفتن ٓان چه که نمـی توانم تغییر دهم – برای پیدا کردن چیزهای خارج از کنترلمان کمک می خواهیم.
شهامتی که ٓان چه را که می توانم تغییر دهم – برای رشد و تمرکز بر روی چیزهایی که در کنترل مـان هـستند )حالات/ عکس العمل ها/ رفتارها( کمک می خواهیم.
بینشی که تفاوت این دو را بدانم – توانایی دانستن ٓانچه به من مربوط هست یا نیست. دعای ٓارامش ابزاری اسـت برای هر زمانی که به کمک احتیاج داریم، می توان از ٓان استفاده کرد.
هنگامی که با شـرایط و موقعیـت هـایی کـه نمـی خواهیم در ٓان باشیم کاملا احاطه شدیم، این دعا به ما کمک می کند تا صبر کنیم و یاری می کنـد تـا چیزهـایی کـه درکنترل ما هستند را بشناسیم و از چیزهایی که واقعاً در کنترل ما نیستند دوری کنیم.
تعاریف: ارامش پاکی، خونسردی، باحوصله و ٓاسوده، ٓارامٓ شهامت تحمل و بردباری، قدرت تحمل درد بینش توانایی انتخاب سالم و گرفتن تصمیمات بر پایه عقل و دانش ٓانچه که درست، حقیقتی و ماندگار است پروردگار هنگامی که این کلمه را ادا می کنم بوجود نیروی برتی که از من قدرتمندتر است اقرار می کنم.

وقتی دومین کلمه را تکرار می کنم، اقرار می کنم که نیروی برتری هست که می تواند ببخشد و عطـا کند. من خواستار بعضی چیزها برای خودم هستم، این اشتباه نیست که خواستار بهبودی برای خودم باشم. اصلاح کردن شخصیتم اطرافیانم را خوشحال تر خواهد کرد. من در زندگی ام خواستار ٓارامش، خویشتن داری و صلح هستم. چیزهایی که مرا به درست فکر کردن و رفتار شایسته قادر می سازد. من شرایط را همان گونه که هستند، با ٓاغوش باز می پذیرم. ان چه را که نمی توانم تغییر دهم: من سرنوشت خود در زندگی را به همـان شـکلی کـه هـست مـیٓ پذیرم. من باید سرنوشتم را بپذیرم. تا زمانی که شهامت برای تغییر قسمت هایی از زندگی ام که به ٓان عالقه ندارم را پیدا کنم، البته نه از روی ناچاری.
من خواستار شجاعتی هستم که بدون شانه خالی کردن با شرایط روبرو شوم. من خواستار شرایط متفاوتی هستم. من خواستار کمک برای گرفتن تصمیمات درست هستم. همه چیز در زندگی ام کامل نیست. من بایدپذیرش ان چه را کـهٓ نمــی تــوانم تغییر دهم شهامت تغییر کردن چیزهایی کـه با واقعیت باآنهاروبرو شوم و پیوسته به سمت رشد و پیشرفت حرکت کنم. من می خواهم توانای پیدا کنم که در همه مسائل قضاوت صحیح داشته باشم. من می خواهم در درک واضح حقیقت وقایع توانا باشم. من می خواهم مسائل را در زندگی ام بگونه دیگری ببینم، بنابراین می تواند تفاوت هایی وجود داشته باشد.
می توانم بینش دانستن تفاوت


پذیرش و سپاسگزاری
پذیرش: پذیرش یعنی اقرار کردن و وضعیت یا موقعیت خود را قبول کردن. پذیرش یک مفهوم بهبودی است که در زندگی مان بطور شگفت انگیزی عمل می کند. به منظور کسب پذیرش ماباید روی احساسات متفاوت از قبیل خشم، شرم، غم، ناامیدی و دلسوزی برای خودمان کار کنیم. پـذیرش حـق انتخـاب و ازادی در گذراندن زندگی شخصی مان را به ما می دهد.ٓ
پذیرش وضعیت موجود خود
اگر ما نیازمند یا خواهان تغییر هستیم باید ابتدا خودمان و دیگران را بطور دقیق ٓان گونه که هـستیم و هـستند، بپذیریم. این به معنای ٓان نیست که ما ٓان زندگی را تأئید کنیم یا از ادامه ٓان خوشحال باشیم یا دست از ٓارزوها، امیدها و خواست های مان برداریم.
پذیرش یعنی ما به شرایط موجود خودمان ٓاگاه باشیم، به این منظور که در صورت نیاز بتوانیم به انجـام کارهـایی برای مراقبت از خودمان بپردازیم کار لازم را انجام دهیم – سرکوب کردن و مقاومت یا بی اعتنایی به احساسات مان باعث اضطراب و رنج کشیدن می شود.

پذیرش تغییر:
دعای ٓارامش به ما می ٓاموزد چیزهایی که نمی توانیم تغییر دهیم را بپذیریم. مـا ممکـن اسـت خواسـتار زمـانی باشیم که هنوز عزیزمان گرفتار اعتیاد نشده بود. اعتیاد موجب تغییر عکس العمل های ما نسبت به ٓان ها شد که باعث شد احساس بی پناهی و ناامنی کنیم. شرایط کنونی ممکن است منجر به احساس سردرگمی، ناامیدی، ٓازردگی یا بـی ارزشـی در ما شود. اگر ما بپذیریم این ها احساسات ما هستند و با ٓان ها مواجه شویم، ممکن است به ایـن نتیجـه برسـیم کـه درایمان و مراقبت شخصی خودمان قوی هستیم.
ممکن است احساس تنهایی یا ناامیدی کنیم، یا نیاز پیدا کنیم که در برابر این مشکلات از خودمان مراقبت کنیم. ما یاد می گیریم عشق، حمایت، توجه و ٓاسایش را از دیگران و یک نیروی برتر بپذیریم. ما برای تغییر دادن ٓان چه که می توانیم و دانش و بینشی گرفتن تصمیمات صحیح و تغییرات از یک نیروی برتر در خواست کمک می کنیم.

پذیرش نقص:
ما خودمان را با فکر کردن به این که نالایقیم یا شکست خورده ایم، تنبیه می کنیم. ما برای کامل بـودن و متمـایز شدن از دیگران کوشش می کنیم. ما می توانیم از اشتباهات مان درس بگیریم و بپذیریم ٓان کسی که هـستیم بـه انـدازه کافی خوب است و ما خودمان و یکدیگر را تأئید و تشویق می کنیم، ما سعی می کنیم فقط بهترین کـار را انجـام دهـیم،
حتی اگر کمتر از ٓان چه که امید داریم بشود. ما انتقاد از خودمان و دیگران را متوقف و رها می کنیم.

پذیرش خودمان:
اگر خودمان را به حدی در نیازهای دیگران غوطه ور کرده باشیم که از خود بی خبر شویم، عزت نفـس و حقـوق فردی مان را از دست داده ایم. این حق ماست که نظرات، باورها، محدودیت ها و توانایی های شخصی خودمـان را داشـت
باشیم. ما احساسات گذشته و حال و تجربیات معنوی مان را می پذیریم. با پذیرفتن و دوست داشتن خود قادر خواهیم بود که رشد کرده و تغییر کنیم.
در قدم سوم ما اراده و زندگی مان را به مراقبت نیروی برتر می سـپاریم. کـسی کـه در عـوض عـشق و پـذیرش، بخشش کامل به ما باز می گرداند و ما رها می شویم که خودمان باشیم.

پذیرش اعتیاد به عنوان یک بیماری:
پذیرفتن اعتیاد به عنوان یک بیماری سخت است، زیرا دلیل واحدی ندارد. اعتیاد یک چرخه نـابودی از خرابـی و تخریب می شود. پذیرفتن اعتیاد به عنوان یک بیماری به ما کمک می کند تا درک کنیم که نمی توانیم فعالیـت و انـرژی مان را در حال جنگیدن در این مبارزه هدر بدهیم، اما در عوض بسوی منابع دیگری از کمک و امید رو می ٓاوریم. مـا مـی توانیم با ٓارزو کردن این که چیزها متفاوت شوند وقت مان را سچری کنیم، اما باید واقعیت را قبـول کنـیم کـه قـدرت یـا
توانایی تغییر انسان و نتایج را نداریم. ما برای مراقبت از خودمان نیاز داریم که دست از تلاش برای چیزهایی که در کنترل ما نیستند بـرداریم. ایـن در
دست ما نیست، راه های بسیاری را امتحان می کنیم: خودمان را تحقیر می کنیم، خودمان را سرزنش و ملامت می کنیم، سعی می کنیم شدت درد را احساس نکنیم. ما به طور قطع تحت تأثیر بیماری قرار گرفته ایم زیرا روابط و کیفیت زندگیمان تغییر کرده است. مهم نیست که واقعیت چقدر خشن است، ما می توانیم یاد بگیریم شرایط سخت را بپذیریم و در هر وقت و هر زمان اعتماد بنفس داشته باشیم.
پذیرفتن به معنای این نیست که ما تسلیم موقعیت های پست شده و تسلیم شویم، وقتی ما چیزی کـه هـست را می پذیریم، می توانیم حق انتخاب های در دسترس مان را واضح تر ببنیم. پذیرش معجزه ای است که ٓارامش و خشنودی می ٓاورد زیرا به ما کمک می کند ٓان چه را برای مراقبت از خودمان نیاز داریم، پیدا کنیم.

سپاسگزاری
هنگامی که ما در شرایط گیر افتاده ایم، خسته و سردرگم هستیم و هیچ چیز درست نیست، ما می توانیم تمـرین شکرگذاری کنیم. سپاس گزاری می تواند ما را از شرایط استرس زای زندگی مان دور کند. اگر ما بر روی چیزهایی که می توانیم برای ٓان ها شکرگزاری کنیم، تمرکز داشته باشیم حال بهتری پیدا می کنیم. شکرگزاری توانایی بـالا بـردن روحیـه مان را به ما می دهد و ما را نیرومند می سازد. حتی اگر ما احساس کنیم که ناشکر هستیم، سپاسگزاری، در جهت جستجوی راه حل به ما کمـک مـی کنـد تـادیدگاه ما در زندگی تغییر کرده و شرایط مان بهبود یابد.
گاهی اوقات در زندگی مان برای چیزهای کوچک شکرگزاری می کنیم. حتی یک بحـران میتوانـد رشـد فـردی و نیروی دوباره ای به همراه ٓاورد. ما نجات یافته ایم. اگر نگاهی از سپاس و شکرگزاری به موقعیت های مانداشته باشیم کمتر تاریک و ناامید بنظر می رسند وقتی ما بتوانیم برای چیزهایی که داریم به عوض چیزهایی که نداریم، شکر کنیم نسبت به خودمان و زندگی مان احساس بهتری داریم. هدف شکرگزاری، درک کردن لذت توانایی برای مشارکت در زندگی با خوش بینی و ٓاگاهی داشتن از همـه چیزهـای خوبی است که در اطراف مان می باشد.
معتادان با استرس و درد زندگی می کنند و ما درد و اسـترس را بخـاطر نجـات دادن شـان طولانی تر می کنیم. ما همچنین احتمال مردن معتاد را بخاطر اعتیادش افزایش می دهیم.
ما همگی خودمان انتخاب کردیم که زندگی مان را با مشکلات و درد بگذرانیم. شش سال پیش من انتخاب کردم که بپذیرم معتادم در دستان نیروی برتر است و من نمی توانم او را نجات دهم. من قبول کردم که ممکن است معتـادم را برای همیشه از دست بدهم. اما ٓان انتخاب برای معتادم سازنده بود. من بطور کامل پذیرفتم هر ٓان چه که در طول 7 سال برای نگه داشتن معتادم از مصیبت عواقب رفتار معتادگونه انجام داده بودم تنها باعث فعال نگه داشتن بیماری اعتیاد شـد.
این واقعیت که تمامی کمک های من منجر به رنج بیشتری شده است، باعث شد که شروع کنم به نجات زندگی خودم. امروز من مسئولیت سهم خودم را در هر چیزی که در زندگی ام اتفاق می افتد می پذیرم. من می پذیرم که تنهـا
می توانم افکار و اعمال خودم را کنترل کنم و کنترل زندگی دیگران کاری بیهوده و به طور حتم ٓاسیب زننده است. پذیرش اصول بهبودی رهایی از ناامیدی را به من عطا کرد.


نمونه ای از لیست حق و حقوق یکی از اعضاء
من انتخابهای متعددی در زندگی ام دارم چیزی فراتر از زنده بودن من حق دارم که بابت بدست نیاوردن ٓان چه که نیاز داشتم و یا بدست ٓاوردن ٓان چه که نمـی خواسـتم و نیـازی نداشتم، تأسف بخورم. من حق دارم که از استانداردها و ارزش های شخصی خودم پیروی کنم. من حق دارم زمانی که احساس ٓامادگی نمی کنم، یا کسی، چیزی، ارزش های مرا زیرپا گذاشته یا تهدیدی بـرای ان است، نه بگویم.ٓ من حق اعتبار و احترام دارم. من حق تصمیم گیری دارم. من حق دارم که اولویت هایم را تعیین کرده و به ٓان ها احترام بگذارم. من حق دارم که نیازها و خواسته هایم توسط دیگران محترم شمرده شود. من حق دارم گفتگویم را با کسانی که تحقیرم می کنند خاتمه دهم. من حق دارم مسئول رفتار، عملکرد، احساسات یا مشکالت دیگران نباشم. من حق دارم اشتباه کنم. من حق دارم از دیگران توقع صداقت داشته باشم. من حق داشتن احساساتم را دارم.
من حق دارم از دست کسی که دوستش دارم عصبانی شوم. من حق دارم منحصر بفرد باشم. من حق دارم بترسم و بگویم "من ترسیدم" من حق دارم ترس، شرم و گناه را رها کنم. من حق دارم که در هر زمانی ذهنم را تغییر دهم. من حق دارم خوشحال باشم. من می توانم سالمتر از کسانی باشم که در اطرافم هستند. من حق دارم که روابط سالم، "عمیق" و ثابتی از انتخاب هایم داشته باشم. من حق دارم فضای شخصی و ساعاتی برای خود داشته باشم. وقتی که در حال گریه کردن هستم، نیازی به لبخند زدن ندارم. من می توانم، ٓارام، بازیگوش و راحت باشم. من حق دارم در یک محیط صلح ٓامیز باشم.
نمونه دیگری از لیست حق و حقوق یک عضو دیگر
من حق دارم ٓارام و بی دغدغه باشم. من حق دارم که از خلوت و زمانی برای خود داشته باشم. من حق داشتن عقاید، ایده ها و نظرات خود را دارم. من حق دارم احساس عصبانی بودن کنم و ٓان را به روشهایی مسئولانه بیان کنم. من حق دارم بدون داشتن احساس گناه "نه" بگویم. من حق دارم خواست ها و سلیقه هایم را بیان کنم و ٓانچه در زندگی خواهان هستم را داشته باشم. من حق دارم قوی و با کفایت باشم و ٓان را نشان دهم. من حق دارم با دیگران مخالفت کنم و دیگران نیز حق دارند با من مخالفت کنند. من مجبور نیستم کامل باشم. من حق دارم اشتباه کنم و مسئول ٓان اشتباهات باشم. من مجبور نیستم تحقیر شدن با اظهارات فخر فروشانه یا ترحم ٓامیز را بپذیرم. اشکالی ندارد که دیگران از من تعریف کنند. من می توانم ستایش و تمجید را بدون شکسته نفسی بپذیرم. من حق دارم زمانی که در حال بیان کردن خودم هستم، به من توجه شود.
من مجبور نیستم ایرادهای دیگران از خودم را بپذیرم. من هنوز می توانم خودم را همانگونه که هستم بپذیرم، حتی زمانیکه دیگران از من ایراد می گیرند. من حق دارم تمامی احساساتم را تجربه کنم و ٓانها را به روشهای مسئولانه بیان کنم. من حق دارم بگویم که نمی دانم و نمی فهمم. من حق دارم سؤاالتی بپرسم و در جستجوی یافتن اطلاعات باشم زمانیکه نمی دانم و یا نمی فهمم. من حق دارم احساس خوبی داشته باشم. من حق دارم که بطور منطقی درباره موقعیت هایی دشوارم با راهنما یا نیروی برترم بحث کنم. من حق دارم در مورد مسائل مربوط به کار با دیگران بحث کنم و راه هایی را پیشنهاد کنم که امکان حل مـشکل وجود داشته باشد. من حق دارم که به دیگران انتقادهای سازنده ای پیشنهاد کنم. من مجبور نیستم توسط همه و برای هر کاری که انجام می دهم مورد تحسین، احترام و تأئید قرار بگیرم.
راهکارهای اساسی برای ایجاد عزت نفس
مسئولیت ٓاگاهانه زندگیم را از هر چه فکر می کنم، می گویم و انجام می دهم بـر عهـده گیـرم. ایـن کـه بتـوانم واکنش خودم را نسبت به هر اتفاقی انتخاب کنم بسیار با اهمیت است.
مسئولیت شخصی خود برای گرفتن تصمیم نهایی در قبال اعمالم را تشخیص داده و مـی پـذیرم. زیـرا ایـن مـن هستم که از نتایج هر یک از انتخاب هایم بهره مند شده و یا صدمه می بینم. با خودم مهربان و با مالحظه باشم و نیازهای اساسی خودم را در اولویت قرار دهم. با درک این نکتـه کـه سـلامت روح و جسمم مسئولیت اصلی من است. به خاطر داشته باشم که اگر بتوانم بهتـر مراقـب نیازهـای خـودم باشـم، بیشتر می توانم و مایلم که نسبت به رفع نیازهای دیگران مؤثر باشم. بخاطر داشته باشم که من، اعمال نیستم، بلکه ٓاگاهی من منجر به انتخاب اعمالی شده که نیازهایم را برٓاورده می سازد. یک زندگی هدفمند، واقع بینانه و با جدیت کارکردن در جهت رسیدن به احساس رضایت داشته باشم. وابسته نبودن به افراد، عقاید یا اعمال برای داشتن احساسی از ارزش و اهمیت شخصی امروز و فردا نکن، انگیزه لازم را از طریق یک ارزیابی سنجیده از نقاط ضعف و قوت ایجاد کرده یا فعالیـت برنامـه ریزی شده را از ذهنم پاک می کنم. به خاطر داشته باشم که من همیشه بهترین توانایی و ٓاگاهی معمول خود را بکار می برم و این که همیـشه ٓان را حفظ بکنم. خودم را از هرگونه محکوم کردن، شرم، سرزنش، گناه یا پشیمانی نجات می دهم.
به خودم اجازه اشتباه کردن را می دهم، این که بدون سرزنش شکست بخورم، احساس بازندگی یا بدتر از ٓان کنم. اشتباهات را جایی برای رشد بیشتر می دانم. از انتقاد، محکوم کردن و رنجش رها می شوم. درک این که هر کس بهترین کاری را که می تواند انجام دهد. هر مسأله و مشکلی را به عنوان چالشی برای ٓاگاهی ام می پذیرم اما خواستار کامل بودن نیستم. به تأئید، اجازه یا توافق دیگران وابسته نمی شوم. به ارزش اصلی و درونی خودم باز می گردم. سعی نمی کنم از طریق دستاوردهایم ارزش خود را ثابت کنم. بیاد دارم که چیزی برای اثبات ندارم. مهلت های خود سرانه تعیین و برقرار نمی کنم. اولویت ها را هر یک در زمان خود انجام می دهـم، و فقـط بـرای امروز زندگی می کنم. تمامی اعمالم را ٓاگاهانه انجام می دهم. اگر در تصمیم گیری تردید داشته باشم، بهتر است که اصلا تصمیم گیری نکنم. اگر زندگی من ٓانچنان که مایلم پیش نمی رود، سر نخ را در درون خود جستجو می کنم، از این نکته ٓاگـاه باشـم که انتخاب کردن یک انتخاب است. انتخاب نکردن نیز یک انتخاب است. ما مـی تـوانیم رنـج یـا شـادی را بـرای خودمان انتخاب کنیم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan