Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

روحانیت، قابل اجرا است

روحانیت عملی است
با همگام شدن مداوم رفتارها و باورهایمان, به درک جدیدی از خودمان می رسیم وعلی رغم داشتن یک بیماری که ما را مجبور می کند دائمأ از افکارمان مراقبت کنیم, می توانیم هم خوبی و هم بدی را درخود ببینیم. وقتی ازخود تراز گرفته و تمرین می کنیم تا رفتارها و انگیزه هایمان را مورد توجه قرار دهیم, برخی اوقات احساس می کنیم چیزی بیش از نقائص شخصیتی خود نیستیم. به نظر می رسد ناراحت کننده ترین جوانب مان آن چیزهایی باشند که به واقعیت نزدیکترند. اما حتی اگر چیزهای دردآوری را در خودمان ببینیم, می دانیم که کل موجودیت مان به این واقعیت محدود نمی گردد. یادمی گیریم روح مان از مابقی مان جدا نبوده و جزئی از ماست و از ماهیت دقیق جوانب مثبت مان آگاهی پیدا می کنیم. شخصیت های درهم شکسته مان مجددأ به چیزی یکپارچه و کامل تبدیل می گردند. تمامیت یعنی اینکه ما کاملأ یکپارچه باشیم و اعمال مان, افکارمان, احساسات مان, ایده هایمان و ارزش هایمان همه با هم هماهنگ باشند. برای بسیاری از ما رسیدن به چنین شرایطی زمان زیادی می برد. حتی زمانی هم که به این شرایط نائل می شویم , دستیابی به این احساس که آنها واقعی بوده و خیالی نیستند به زمان بیشتری نیاز خواهد داشت. بیشتر و بیشتر قادرخواهیم بود رفتارهایمان را با ارزشها و باورهایمان مطابقت دهیم و از روی احساساتمان عکس العمل نشان ندهیم. وقتی اجازه می دهیم برداشتمان از روحانیت ساده باشد, در واقع به آن اجازه می دهیم که جهانی و دربرگیرنده باشد. هریک از ما, بدون توجه به ماهیت نیروی برترمان و یا نداشتن اعتقاد به چنین نیرویی, دارای یک روح هستیم - نوری که از درون مان نشأت گرفته و به ما زندگی می بخشد. نوری که ما را بدانچه که هستیم تبدیل می کند. " اعتیاد جسمم را مانند یک حیوان خانگی بی تمایل به دنبال خود می کشید و تحت آن شرایط فکر می کردم که دیگر
روحی دربدنم وجود نداشت. درحالی که نیازی به نگرانی نبود و من و روحم فقط با یکدیگردر تماس نبودیم". بعضی وقتها تازه واردین به برنامه می پرسند کی به بیداری روحانی خواهیم رسید. اما مطرح نمودن چنین سؤالی نشانگر آن است که فرایند بیداری روحانی مان از قبل آغاز گشته است. ممکن است نتوانیم آن لحظۀ بخصوص را که درآن به بیداری روحانی رسیده ایم دقیقأ شناسایی کنیم اما می دانیم که اکنون بیداریم. همانطور که درهم ریختگی هایی را که ما را از حقیقت دور نگاه می دارند, از میان برمی داریم, درمیابیم که نور درونی ما روشن تر و روشن تر می تابد. دیدن این واقعیت در چشمان کسی که واقعأ به این بیداری نائل گشته است حقیقتأ زیباست. چنین شخصی می تواند یا یک عضو تازه وارد و سوار بر ابرهای صورتی و یا یک عضو قدیمی باشد, عضوی که به نظر می آید انرژی مثبتش جلسه را در دربرگرفته است. ما چنین احساسی را در جلسات مان نیزتجربه می کنیم. بسیاری از ما وارد ساختمانی شده ایم که چندین رویداد بطور همزمان درآنجا برگزار می شد و متوجه شدیم که ورود به اطاقی که جلسۀ NA در آنجا برگزار می شد مانند ورود به خانۀ خودمان بود. به همین طریق ما یادمی گیریم که دستیابی به ارادۀ خداوند اغلب در "حضور داشتن" اتفاق می افتد. زمانی که با تمایل و روشن بینی درزندگی حضور پیدا می کنیم, کاردرست بعدی خودش را نمایان می کند و نیازی نیست که خیلی سخت به دنبال آن بگردیم. راهنمایی به رهجوی خود چنین پیشنهاد کرد: " وقتی صبح از خواب بیدار میشوی از تخت پایین بیا و پاهایت را به زمین معرفی کن. برای شستشو درداخل سرویس حضور پیدا کن. سرقرارهایت حاضر شو و به تعهدات خود احترام بگذار. اگر سرت به دیوار خورد بپیچ به سمت چپ تا اینکه شکافی دردیوار پیدا کنی." یاد
می گیریم به وجدان خود توجه کنیم و آن صدای کوچکی را که درصورت درست بودن مسیرمان احساس می کنیم بشنویم. شکاف در دیوار اغلب درجایی قراردارد که اصلأ فکرش را هم نمی کردیم و ما را به سوی یک مسیر, یک فرصت و یا یک معجزه ای که اصلأ به دنبالش نبودیم هدایت می کند. اقدام به عمل ابتکارآمیز تنها به کناررفتن از سر راه ختم نمی شود. وقتی که شروع به زندگی می کنیم گزینه های بی شماری از روال زندگی مان, دراختیارمان قرارمی گیرند. این فرایند با حضور یافتن در زندگی آغاز می شود اما بدانجا ختم نمی شود. یکی دیگر از اعضا چنین مشارکت کرد: " من نیروی برترم را به تمام لحظاتم دعوت می کنم. درخواست کمک کردن در رابطه با کارهای روزمره, کمک می کند تا آن کارها را بیشتر دوست بدارم. برای من, ارادۀ خداوند بدین معناست که زندگی ام توأم با سپاسگزاری باشد حتی دررابطه با چیزهایی که ممکن است کوچک و پیش پا افتاده به نظر بیایند". یکی از ملزومات بیداری روحانی توانایی در پذیرش زندگی برطبق شرایط زندگی است. یا باید این را بپذیریم یا ناراحت باقی بمانیم. زندگی کردن با روحانیت یعنی آگاهی از این امر که همیشه جای رشد بیشتری وجود دارد. یکی از اعضا چنین مشارکت کرد: "بیداری روحانی یک لحظۀ "یافتم" نیست. آن درک توأم با آرامشی است که می گوید: من دیگر کارهای منفی سابق را انجام نمی دهم و خود را با دنیای اطرافم هماهنگ احساس می کنم". به تدریج آگاهی و همدردی را نسبت به دیگران تجربه می کنیم. اعتماد بنفس و نیروی مان به جای اول خود باز می گردند. خود را جزئی از چیزی بزرگتر می بینیم و تلاش می کنیم زندگی مان را با آن هماهنگ کنیم. مطالب فوق بدین معنا نیستند که ما هرچه را که آرزو کنیم اتوماتیک وار بدست خواهیم آورد. رابطۀ ما با نیروی برترمان, آنطور که او را درک می کنیم, مهمتر از آن است که فکر کنیم این رابطه فقط می تواند در شرایط مطلوب
رشد کند. زندگی با یک دست اهدا می کند و با دست دیگر بازمی ستاند و این مسئله یک چیز شخصی نیست. آگاهی
از روح درحال بیداری مان شامل کنار آمدن با پیچ و خم های زندگی نیز می باشد. با وجود این بسیاری از ما لحظاتی
را تجربه می کنیم که طی آنها نمی توانیم با اتفاقاتی که در اطرافمان می افتند کنار بیاییم. درد می کشیم, مملو از ترس بوده و اغلب عصبانی می شویم. برخی اوقات گیج شده و فکر می کنیم زندگی روحانی یعنی اینکه ما خوشحال بوده و
به هرچه که می خواهیم برسیم. بنابراین اگر خوشحال نباشیم و به خواسته های خود نرسیم اشکالی در کارمان وجود
دارد و چیزی خارج از تعادل است. البته خیلی خوب بود اگر چنین چیزی واقعیت داشت اما بهبودی یک داستان خیالی
نیست. زمانی که ما عزیزی را ازدست می دهیم و یا ناامید می شویم, وقتی با خبر ناخوشایندی مواجه می شویم که
نمی خواهیم آن را بشنویم یا با شرایطی مواجه می شویم که حاضریم بهای هنگفتی را برای تجربه نکردن آنها بپردازیم, این بدین معنی نیست که روحانیت دیگر کارنمی کند. درواقع تحت چنین شرایطی است که ما می توانیم روحانیت را به وضوح ببینیم. عکس العمل ما نسبت به وقایع و همچنین درک مان از نقشی که در آنها ایفا کرده ایم, متعادل تر و متناسب تر می گردد. می توانیم بدون اینکه نسبت به وقایع واکنشی افراطی و یا کمتر از حد نشان دهیم, به آنها پاسخ دهیم. می توانیم در حال حاضر زندگی کنیم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan