Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

راه تازه ایی برای زندگی

راه جدیدی برای زندگی
نشریات مان به ما می گویند: " به همان نسبت سریع تر می توانیم تبدیل به اعضای قابل قبول, مسئول و سازندۀ اجتماع خود شویم" اما درعین حال به ما هشدار می دهند که " مورد قبول اجتماع واقع شدن با بهبودی یکی نیست". اینطور نیست که تحت هرشرایطی تنها یکی از این دو بتواند صحت داشته باشد و هردوی این اصطلاح ها صحیح می باشند. هریک از ما عضو سازندۀ اجتماع بودن را به روش خودمان اندازه می گیریم. همانطور که خودمان منحصربفردیم, نظرهای ما دربارۀ تعریف موفقیت نیز منحصر بفرد هستند. نقطۀ شروع هریک از ما متفاوت بوده و مقاصدمان نیز به همان اندازه متفاوت می باشند. بعضی کارها را بسیار خوب انجام می دهیم و درانجام بعضی کارها اصلأ مهارت نداریم. شاید با داشتن حرفه و درآمد وارد بهبودی شویم یا اینکه بدست آوردن یک محل اقام ت دائمی, برایمان مشکل عظیمی باشد. ما این خواسته را مشترک داریم : می خواهیم آزاد باشیم. می خواهیم بدون تظاهر به هیچ چیز به جز آنچه که هستیم, احساس کنیم پذیرفته شده ایم و مورد احترام دیگران هستیم. بدون توجه به دستاوردهایمان, اصولی که زندگی می کنیم یا ما را حفظ نموده و یا ما را نابود خواهند کرد. با بکارگیری آنچه که دربهبودی آموخته ایم در مابقی زندگی مان, دراین سفر پیشروی می کنیم. قدم دوازدهم این کار را "تمرین این اصول درکلیۀ مراحل زندگی مان" می نامد. آن آزادی که درجستجویش هستیم یک چیز غیرقابل لمس نیست. آن روش زندگی مان است. کتاب پایه چنین ادامه می دهد: "قدمها در اینجا به پایان نمی رسند. قدمها یک شروع تازه اند!". NA اصولی را به ما ارائه می دهد که موجب دگرگونی مان خواهند شد. درعین حال, قبل از اینکه این اصول را دردنیای بیرون بکار گیریم, زمین تمرینی را دراختیارمان می گذارد که بتوانیم اول درآنجا این اصول را به آزمایش بگذاریم. کاری که در قدمها انجام می دهیم کمک می کند تا ارزشهایمان را تعریف کنیم و به ما یادمی دهد به سوی اهدافمان حرکت کنیم. مهم نیست که چند بار قدمها را کارکرده باشیم, اگرآنها را درحدتوانمان کارکنیم, همیشه چیزها و پاداشهای جدیدی را دریافت خواهیم نمود. اما زمانی که قدمها را نصفه نیمه کارکرده و آنها را به اتمام نمی رسانیم, فقط نیمی از هدایای بهبودی را ازدست نمی دهیم, بلکه متوجه مطلب اصلی نیز نمی شویم. جالب اینجاست زمانی که با دردناک ترین نقص اخلاقی مان مواجه می شویم, از تسلیم شدن دست برمی داریم. تعهدمان برای کارکرد قدمها نتایج خود را دربردارد, چه آنها را به اتمام برسانیم و چه نرسانیم. وقتی که وسط کار ازادامۀ کارکرد قدمها خودداری می کنیم, خود را با آگاهی بسیار و امید اندک رها کرده ایم. زمانی که این فرایند را به پایان می رسانیم, متوجه می شویم انجام و به اتمام رساندن کار نسبت به اجتنا ب از آن, نیاز به انرژی بسیار کمتری دارد. ما تسلیم شده, خود را درلحظه پذیرفته و با متانت اجازه می دهیم زندگی مان شکوفا گردد. دست آخر, می توانیم از جستجوی آن قطعۀ پازل که قرار است همه چیز را درست کند, دست برداریم. یک زندگی اصولی را تمرین می کنیم و سفرمان به درون دنیا از آنجا شکل می گیرد. ترس از تغییر را رها نموده و متوجه می شویم که همه مان دائمأ درحال تغییریم. می توانیم آن تغییرات را درآغوش بگیریم و حقیقتأ باور داشته باشیم که می توانیم تحت هرشرایطی پاک بمانیم. این فرایند به مرور ساده تر شده و انجام کاردرست برایمان طبیعی ترخواهد شد. چیزهای تازه ای را آزمایش نموده و لایه های درون ی عمیق تر و سطوح بیرون ی فراتری را کندوکاو می کنیم. همچنانکه ارزش هایمان تغییر می کنند, زندگی مان را نیز تغییر خواهیم داد. این فرایند مانند یک پلکان مارپیچ است که طی بالارفتن از آن, دوباره و دوباره به همان دید می رسیم, با این تفاوت که هربار زاویۀ دیدمان تغییر می کند. نسبت به نقطه نظرات یکدیگر روشن بین بودن, کمک می کند افکارخودمان را شفاف تر نماییم. وقتی عشق, تلاش و تعهد را در اعمالمان به کارمی گیریم, زندگی هایمان بطور معجزه آسایی تغییر خواهند کرد.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan