Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

پول

پول
اکثر ما با پول رابطه ای چالش انگیز داریم و فرقی نمی کند که زیاد پول داشته باشیم یا کم. در رابطه با پول, نمی توان تنها یک گروه از ارزش های خاص را تعیین کرد, اما ما اصولی دراختیار داریم که طی پیگیری بهبودی مان آنها تمرین می کنیم. سنت هفتم راجع به داشتن استقلال ازطریق اعانات اعضا سخن می گوید و با وجودیکه این سنت مستقیمأ به گروه ها اشاره می کند, بسیاری از ما متوجه می شویم که تمرین اصل روحانی استقلال در زندگی مان, برای تجربۀ آزادی ضروری می باشد. یادمی گیریم خودمان را حمایت مالی نموده و درمیابیم که راههای دیگری نیز برای خود کفایی وجود دارد. یادمی گیریم گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم, زباله های خودمان را جمع آوری نموده و دوربریزیم و در جاهایی که برایمان اهمیت دارند سهیم بوده و گوشه ای از کار را بگیریم. مشارکت دربارۀ پول می تواند برایمان بسیار دشوار باشد. مشارکت صادقانه با راهنمایمان دراین مورد, می تواند در را بروی التیام در جنبه های دیگری از زندگی مان بازکند. وقتی که وارد انجمن می شویم, شاید وضعیت مالی مان و اینکه آیا شاغل هستیم یا خیر, ربطی به یکدیگر نداشته باشند. در اعتیاد فعال, ما منابع مالی مورد نیازمان را به عناوین مختلف بدست آوردیم. ما دزدی کردیم, دقل بازی درآوردیم, سوءاستفاده کردیم و دیگران را متقاعد کردیم که دریافت وجوه از آنها حقمان بود. ما فقط دریافت می کردیم و منابعی را که دراختیارمان قرارمی گرفت, به سرعت ازدست می دادیم. خودمحوری مان باعث شده بود نسبت به خساراتی که به اطرافیانمان وارد می کردیم بی تفاوت بمانیم. این آگاهی که ممکن است هرگز نتوانیم بدهی هایمان را پرداخت کنیم, می تواند بخشی از آن نیرویی باشد که ما را به سمت یک راه جدید زندگی حرکت می دهد. ما بدهکاریم و هربار که خود را درخدمت جامعه قرار میدهیم, احساس می کنیم چیزی در درون مان متحول گشته است. ما سهمی برای انجام دادن داریم اما این به معنی خود را قربانی کردن نیست. چنین کاری حداقل همانقدر که به دیگران خدمت می کند به ما نیزخدمت می نماید. احساس حق به جانب بودن و اینکه مسئولیت مراقبت از ما با دیگران است, طی اعتیاد فعال زندگی مان را تحت تأثیرقرارداد اما همین احساس می تواند در پاکی نیز ما را دنبال کند. چنین احساسی اغلب به نوعی نامحسوس خود را نشان می دهد. مثلأ شاید دیگر کیف دیگران را ندزدیم اما به نظرمان کاملأ منطقی بیاید که حق داریم چیزهایی را ازمحل کارمان به خانه ببریم یا اینکه از مغازه ها چیزهای کوچکی را بدزدیم و یا به سوء استفاده از دیگران ادامه دهیم. شاید از اینکه چنین کارهایی نوعی ناصادقی بوده و درست نمی باشند کاملأ آگاه باشیم اما به خودمان بگوییم که حقوق و مزایایمان نسبت به ارزش کاری که انجام می دهیم کافی نمی باشد و یا اینکه چنین چیزی حق ماست و کسانی که ما درمحل کار, درخانه و یا در انجمن بدانها خدمت می کنیم به اندازۀ کافی سپاسگزار نیستند. برخی اوقات چنین چیزی در بی اعتمادی ما نسبت به دیگران خود را نشان می دهد. ما دائما تصورمی کنیم کسی می خواهد سرمان کلاه بگذارد. چنین رنجشی که به آرامی درحال جوشیدن است, می تواند بسیار تخریب کننده باشد. ما آنچه را که داریم نادیده گرفته و فقط کمبودهایمان را می بینیم. آسیب پذیری خود را احساس نموده و امنیت مان را احساس نمی کنیم. وقتی دنیا به نظرمان جای خصمانه ای بیاید, به سختی می توانیم در آن شاد باشیم. آموختن تمرین ایمان و سپاسگزاری به این معنا نیست که ما باید ذکاوت خیابانی خود را از دست بدهیم بلکه بدین معناست که توسعۀ نوع دیگری از ذکاوت را شروع می کنیم. می توانیم بدون آنکه احساس کنیم مشغول جنگیدن برای بقای خود هستیم, روی دوپای خود ایستاده و از حق خود دفاع کنیم. شروع می کنیم به اعتماد داشتن به اینکه نیازهایمان برآورده خواهند شد و بجای اینکه کمبودهای موجود در شرایطمان را مانعی برسر راه رشدمان ببینیم, آنها را فرصتی برای موفقیت تلقی می کنیم. حتی زمانی که در بهبودی, با عادات خرج کردن مان مواجه می شویم, وسوسه و اجبار ما را ترک نمی کند. ما بدون تفکر و یا از روی وسوسه و اجبار خرید می کنیم و نمی توانیم فک ر داشتن آخرین مدل و یا بهترین چیز را از سرمان بیرون کنیم. طی تلاش برای پر کردن خلأمان, نابخردانه پول خرج می کنیم. می خواهیم عشق و تأیید دیگران را بخریم و یا وانمود به موفق بودن کنیم. یکی از اعضا چنین گفت: " تصورمی کردم می توانم با پول از اعتیادم نجات پیدا کنم". پول راه دیگری می شود تا ازطریق آن سعی کنیم شرایط را کنترل کنیم و دراین رابطه آنقدر سختگیر می شویم که بجای حل مشکلات مان, بدانها اضافه می کنیم. یا ممکن است فرصت های مالی را به سادگی ازدست بدهیم و احساس کنیم که فقر احتمالأ بیشتر برایمان مناسب است. برخی از ما درمیابیم چیزی که توجه ما را جلب می کند خود اشیاء و یا پول نبوده و بلکه لذت تعقیب می باشد. چنین انگیزه ای یا می تواند موفقیت های عظیمی برایمان کسب کند یا می تواند وسوسه و اجباری باشد که یک نشانۀ دیگر از بیماری اعتیادمان را تغذیه می نماید. ما تنها کسانی هستیم که حقیقت را می دانیم. اگر داریم قمار می کنیم, از سیستم سوء استفاده می کنیم, شرکتهای جدید را باز می کنیم و سریعأ می بندیم, از موفقیت مالی به شکست مالی رسیده و دوباره موفق می شویم, شاید بخواهیم نگاهی به خود و اعمالمان بیاندازیم. اقرار باینکه ما رابطۀ مشکلی با پول داریم می تواند مشکل باشد اما مشارکت صادقانه با کسی که به او اعتماد داریم می تواند فرایند تغییر را شروع کند. آشفتگی مالی اغلب نشانۀ مشکلات بزرگتری است. همانند بسیاری دیگر از چیزهایی که با آنها کشمکش داریم, این نیز مشکلی عملی است که راه حلی روحانی دارد. یکی از اعضا اینطور مشارکت کرد: "چیزهای کوچکی مانند پرداخت به موقع قبوض درمن احساس خود ارزشی ایجاد نمود". یکی دیگر از اعضا مشارکت کرد که با نوشتن "از خدماتی که فراهم نمودید متشکرم" برروی چکهای پرداختی قبوض, شروع کرد به غلبه نمودن بر روی احساس رنجشی که همیشه نسبت به پرداخت قبوض در او وجود داشت. تعهدات خود را به سادگی انجام دادن می تواند یک پیروزی باشد. برای برخی از ما چنین چیزی به سرعت اتفاق می افتد. دیگران عمری را صرف آموختن طرز ادارۀ زندگی خود می کنند. بحران های مالی برای اعضای انجمن غیرعادی نیستند اما یک شرط عضویت هم نمی باشند. عکس العمل نشان دادن از روی بیماری مان عواقب مالی دربردارد اما بسیاری از راههایی که ما بهبودی خود را به نمایش می گذاریم نیز عواقب مالی دربردارند. این بدین معنا نیست که ما برنامه مان را برای پولدارشدن کارمی کنیم. بعضی از ما هرگز مقدارپولی را که در اعتیاد فعال بدست میاوردیم در بهبودی بدست نخواهیم آورد و مسئولیت پذیربودن می تواند برایمان گران تمام شود. اما بسیاری از ما دربهبودی موفقیت کسب کرده و به راحتی مالی دست میابیم. وقتی سلامت عقل را تمرین نموده و درحد توانمان خرج کنیم, می توانیم با خودمان و شرایطمان احساس راحتی کنیم و این مهم نیست که چه شرایطی داشته باشیم. ما همچنین یادمی گیریم از دیگران تقاضای کمک کنیم. بسیاری از ما زمانی که دربهبودی مریض شده و یا معلول می گردیم, بخاطر باورهایمان درمورد خود اتکایی, از درخواست کمکی که به شدت بدان نیازداریم, سرباز می زنیم. تواضعی که طی کارکرد قدمها میاموزیم, اجازه می دهد درصورت نیاز, تقاضای کمک کنیم و تصور نکنیم که نیازمند کمک بودن درشأن ما نیست و باورنداشته باشیم که ما استحقاق کمکی را که دردست است, نداریم. شاید متوجه شویم, آنچه که می خواهیم با آنچه که بدان نیازداریم, تفاوت زیادی دارد و آموختن اینکه چگونه خود را با شرایطمان وفق دهیم می تواند انعطافی را درما ایجاد کند که قبلأ تصورش را هم نکرده بودیم. میاموزیم کمک دیگران را بپذیریم و راههای دیگری را نیز برای کمک کردن پیدا کنیم. همانطور که داشتن همه چیز به معنی بی نیازی مادام العمر نیست, ازدست دادن همه چیز نیز یک حکم حبس ابد نمی باشد. دوراندیشی یکی از اصول روحانی است که بعضی از ما بیشتر از برخی دیگر آن را تمرین می کنیم. وقتی که در خدمت راجع به "مبلغ ذخیره" صحبت می کنیم, منظورمان دوراندیشی است. یکی از اعضا اینطور مشارکت کرد: "یادگرفتم نسبت به اموال انجمن مسئولانه رفتارکنم تا بتوانم همین کار را درمورد اموال دیگران انجام دهم. اصول روحانی صداقت و پاسخگویی را آموختم که این خود بخشی از داشتن عملکرد و بکارگیری اصول در زندگی روزمره ام می باشد". درخدمت یادمی گیریم تعهداتمان را با دقت انتخاب کنیم تا بتوانیم از به اتمام رساندن آنچه که قول داده بودیم انجام دهیم, اطمینان حاصل کنیم. برنامه ریزی و به انجام رساندن کارها در سایر موارد زندگی مان, باعث می شود احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم. ما درحد توانمان تلاش می کنیم تا حتی درصورت تغییر شرایطمان, مسئولیت پذیر باشیم. یکی از اعضا اینطور مشارکت کرد: " در کار خود شرایط بسیار دشواری را پشت سرگذاشته و مجبور شدم برای تأمین مخارج, به پولی که پس اندازکرده بودم روی بیاورم. شرم داشتم این را درجلسات مشارکت کنم اما آن را با یک دوست بهبودی درمیان گذاشتم. او بعدها به من گفت که این یک پیام امید برای او بود چونکه من از قبل برنامه ریزی کرده و توانستم از میان شرایط دشوارعبورکنم. آنچه که من یک شکست تلقی می کردم, او یک موفقیت می دید. یکباردیگر من توانستم از زاویۀ دیگری به زندگی ام نگاه کنم". ما همچنین در NA توجه می کنیم آنهایی که داشته هایشان را نمی بخشند موفق به حفظ آنها نخواهند شد. این ایده که بخشش قسمتی حیاتی از داشتن می باشد, چیزی است که بسیاری از ما از کشف آن متعجب می شویم. ما شاید مال و منال داشته باشیم و شاید نداشته باشیم, اما منابع عاطفی, روحانی و روانی مان قابل توجه می باشند. ما دنیایی از تجربه دراختیارداریم. زمانی که انرژی, وقت, استعداد و خلاقیت خود را می بخشیم, پاداشی چند برابر دریافت می کنیم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan