Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

ﺟﻨﺴﻴﺖ

اگر چه همگی ما سعی می کنیم به یک هدف مشترک برسیم ، اما بسیاری از اعضا باور دارند فرایند درونی دست یابی به این هدف برای مردها و زنان متفاوت است . آن ها احساس می کنند که ممکن است درک و هم دلی متقابل بین اعضای با جنسیت متضاد ، وجود نداشته باشد . بنا بر این خیلی از اعضا شدیدا باور دارند که راهنما و رهجو باید از یک جنس باشند .
"زمانی که تازه شروع به رفتن به جلسات کردم از یکی از مردان مسن در خواست کردم که راهنمای من شود او به نظر شبیه پدر حمایت گر بود و من علاقه داشتم که کسی از من مواظبت کند . یکی از زنان برای من توضیح داد که قویا پیشنهاد شده که زنان به دنبال راهنمای زن بگردند . این توصیه ی مهمی بود . من هرگز قادر نبودم داستان روابط و رابطه های جنسی ام را با یک مرد در میان بگذارم . این مسائل برای من با دنیایی از شرم پیوند خورده است و من نیاز دارم که این مسائل را با کسی که واقعاً می فهمد چگونه یک زن – به عنوان یک معتاد – برای ادامه بقا به چه اشکالی بر سر وجود خود مصالحه و سازش میکند ، به مشارکت بگذارم ."
"من یک زنی هستم و مرد جوانی را برای مدتی طولانی به عنوان رهجو پذیرفتم و ما تا قدم 3 با یکدیگر کار کردیم . به هر صورت زمانی که به قدم 4 رسید تصمیم گرفت که تا با یک راهنمای مرد کار کند . من باور نداشتم که به سادگی بشود با یک راهنما یا رهجو از جنس متضاد ، کاملا هم دل شد . اگر چه زن و مرد با هم برابرند ، اما مطمئنا مثل هم نیستند

"امروز من فقط رهجوی زن می پذیرم اما در اوایل بهبودی ام مردی از من خواست که راهنمای او شوم . او گفت که من نوعی بهبودی دارم که او خواهان اش است و این که او با هچ یک از مردان در انجمن محلی و کوچک NA ما در ارتباط نیست . فکر می کنم که من تحت تاثیر قرار گرفتم و چون هیچ کشش جنسی بین ما در میان نبود فکر کردم که می تواند قابل قبول باشد . ولی این رابطه تمام خشم های پنهان من در مورد مردها را زنده کرد . من می خواستم تکلیف بیش تری را انجام دهد ، خیلی بیش تر از چیزی که از زنان می خوستم .من او را بیش تر از سایر رهجو های ام به چالش می کشیدم و رشد او حرص مرا در می آورد . وقتی متوجه رفتار و اعمال خود شدم . خیلی ناراحت شدم . بنا بر این به او گفتم فکر می کنم لازم است تا با یک مرد کار کند . من برای او ارزش زیادی قائل بودم اما احساس می کردم قادر نیستم عشق بی قید و شرطی را که در رابطه راهنما و رهجو لازم است ، به او بدهم ."
"به عنوان یک مرد همجنس گرا همیشه با کسانی که می خواهند رهجوی ام باشند ، در مورد این که من همجنس گرا هستم صحبت می کنم ، که اگر آن ها به دنبال حل مشکلات خود در مسائل جنسی هستند لازم است تا فکر دیگری کنند و به کسی دیگری مراجعه نمایند . رابطه راهنما و رهجو بر پایه ی اصول NA شکل می گیرد . بعضی از زنان هم وقتی فهمیدند من یک مرد همجنس گرا هستم از من خواستند تا راهنما ی شان باشم . هیچ کشش جنسی وجود نداشت اما هنوز هم به اندازه کافی تفاوت بین من و یک زن وجود دارد . بنا بر این تصمیم گرفتم در خواست های آن ها را رد کنم

"من فکر می کنم مهم است که حتما یک راهنمای هم جنس خود داشته باشم . من یک مرد هستم و برای مدتی یک زن هم جنس گرا را به عنوان رهجو پذیرفته بودم . من باید کاملا صادق باشم و بگویم که میل جنسی من نسبت به این زن درست به اندازه ای بود که به یک زن عادی داشتم . برای مدت یک هفته راهنمای او شدم و بسیار سپاسگذارم که عملی انجام ندادم که هر دو ی ما آزار ببینیم . این یک تجربه ی یاد گیری واقعی برای من بود

بعضی از اعضا بوده اند که در ایجاد رابطه صحیح به عنوان راهنما یا رهجو با جنس مخالف موفق بوده اند . اما در این گونه موارد هر دو طرف بر روی بهبودی خود تمرکز داشته اند و رابطه آن ها به خوبی و بدون پیچیدگی کار کرده است . در بعضی انجمن های محلی NA ممکن است تعداد زنان و مردان جهت انتخاب راهنمای هم جنس توازن نداشته باشد و این جاست که اعضای NA باید خلاقیت خود را برای انجام دادن بهترین کار نشان دهند تا اطمینان حاصل کنند که آن ها فقط حامل پیام NA هستند .

 "من یک زن ام و از اولین اعضای هستم که در یکی انجمن های محلی NA پاک شدم . من به درخواست مردانی که از من می خواستند راهنمای آن ها شوم جواب مثبت می دادم زیرا در آن زمان کسی دیگر نبود که راهنمای آن ها شود . تجربه من این است که این مردان با احترام با من رفتار می کردند ، اما فکر می کنم برای هیچ یک از ما این رابطه سالمی نبود . از طرف دیگر من باور دارم که این یک برنامه روحانی است و اگر ما رابطه مان را بر بهبودی متمرکز کنیم همه چیز روبه راه خواهد بود ."
"به عنوان یک مرد که راهنمای زنان می شود و رهجوی زن دارد برای مسئول باقی ماندن در برابر این تعهد من باید یک سری مسائل را رعایت کنم. اولین زنی که از من خواست راهنمای اش باشم قبل از من 3 راهنمای زن داشت که در ناحیه ما از او پاکی بیشتری داشتند ( این در نیمه دهه 80 بود و ما ناحیه جوانی بودیم .) من از راهنمای ام کمک خواستم و او بعضی از قواعد را در رابطه با راهنما و رهجو را به من گفت که تا به امروز آن ها رعایت کرده ام . اول از همه رابطه راهنما و رهجو بر پایه 12 قدم بهبودی NA است و نه راهی برای دوست یابی ، یک حزب سیاسی و یا یک مرکز روان شناسی . دوم ، رابطه راهنما و رهجو یک رابطه افلاطونی و مقدس است و لازمه بقای آن بدین شکل است که راهنما به طور فعال برنامه را کار کند که شامل تهیه ترازنامه ی منظم و مستمر از انگیزه های اش نیز می شود . در نهایت ضروری است که اجازه دهیم رهجو درک خود را به شکلی که برایش بهتر کار میکند پیدا کند . من از راهنما ی ام به خاطر توصیه اش متشکرم زیرا هنوز راهنمای این زن هستم و رابطه ما کار می کند ".                                  "مدت 8 سال است که من راهنمای یک مرد هم جنس گرا هستم ( خودم یک زن هستم ) . وقتی او از من خواست راهنمای اش شوم اول از همه می خواستم جواب رد بدهم ، زیرا در نشریات ما پیش نهاد شده است که ما باید راهنمای همجنس خود داشته باشیم . اما خیلی خوشحالم که حس درونی ام را ( که می تواند همان نیروی برترم باشد ) دنبال کردم ، زیرا این رابطه خاص یکی از بهترین هدایایی بود که من در رابطه راهنما و رهجو دریافت کردم . برای من سوال این است که اگر ما تک جنسه ها (مردان یا زنان عادی ) را تشویق می کنیم که از بین هم جنسان خود راهنما انتخاب کنند ، چطور می توانیم افراد هم جنس کرا را که نیز لذت جنسی خود را از هم جنس شان کسب می کنند ، به همین امر تشویق کنیم ؟"
اگر یک جنس مخالف از ما درخواست کند که راهنمای او شویم ، لازم است که انگیزه های خود و همین طور انگیزه های آن شخص را بررسی کنیم . احساس رمانتیک یا جذابیت جنسی ممکن است به راحتی قابل تشخیص نباشد . در این گونه موارد ، ضروری است تا ما بین جاذبه ی جنسی و رمانتیک رهجو ، با تمایل صادقانه ی او برای کسب دانش برنامه NA  از ما ، تفاوت بگذاریم و آن را تشخیص دهیم . اگر به نظر رسید که او انگیزه های دیگر دارد ، دیگر مسئولیت به عهده شماست تا از خطرات جاذبه جنسی آگاه و بر حذر باشید . این خطر در رابطه راهنما و رهجو می تواند هر دو طرف را تهدید کند . ما باید مطمئن باشیم که داریم پیام NA را می رسانیم ، نه این که بر روی تمایلات پنهان خود نسبت به رهجوی خود سرپوش می گذاریم . نتیجه ی این گونه احساسات اصولا برای هر دو طرف خطرناک است .
"من یک عضو دو جنسی هستم ، و زمانی که در نقش مردانه خود بودم توانستم با موفقیت راهنمای یک زن باشم . هنگامی که در حین تغییر جنسیت بودم ، یک مرد راهنمای من بود. اگر چه وقتی که کاملا تغییر جنسیت دادم و تبدیل به یک زن شدم ، مجبور بودم که راهنمای خود را عوض کنم و یک زن را به عنوان راهنما انتخاب کنم . در حال حاظر نیز تنها مردی که من راهنمای اش هستم یک همجنس گرا است ."
"من مردی هستم که در شرایط فعلی بهبودی ام حاظر نیستم رهجوی زن بپذیرم . زیرا فکر می کنم حالت عادی و بی طرفی خود را از دست بدهم . اما احساس می کنم که می توان بدون هیچ مشکلی راهنمای یک مرد هم جنس گرا باشم

"به عنوان یک زن دوجنسی ، برای من امکان داشتن رابطه رمانتیک با یک مرد و یا زن وجود دارد . من دعا می کنم که اگر کوچکترین تمایل جنسی در من هست ، آشکار شود . از این طریق می توانم بیشترین کمک را به خود و به رهجوی ام بکنم . آن گاه می توانم به کسانی که به آن ها به چشم یک برادر یا خواهر بهبودی نگاه کنم جواب مثبت ، و به کسانی که احساسی غیر از این به آن ها دارم جواب منفی بدهم . در حال حاضر بیشتر رهجو های من یا زنان عادی هستند و یا مردان هم جنس گرا . من به اندازه کافی خود و معتادان دیگر را دوست دارم که بتوانم به انگیزه ی رابطه راهنما و رهجو احترام بگذارم ."

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan