Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

ﺁﻳﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﻴﺪﻩ ؟

روابط تغییر شکل می دهند و طبیعتا  دوره های مختلفی را می گذرانند و اگر می خواهیم روابطمان ادامه یابد و رشد کنند ،  باید آن ها را تقویت کنیم . از طریق فرایند کارکرد قدم ها ، توانایی پرداختن به  مشکلاتی را که بعضی مواقع در روابط صمیمانه پیش می آیند ، پیدا می کنیم . با پیش  آمدن چالش ها و سر خوردگی ها در روابط راهنما و رهجویی و حل آن ها به کمک یک دیگر  ، ما یاد می گیریم که چه گونه با دیگران رابطه ای سالم بر قرار کنیم .

"راهنمای من به من کمک کرد تا یاد بگیرم که از دوستان  ، افراد خانواده و در کل مردم ، توقع زیادی نداشته باشم . او به من پذیرش را آموخت  و این که اجازه دهم اطرافیان هم مثل همه انسانها باشند . البته من این ها را از  راه سخت اش یاد گرفتم . در اوائل بهبودی ، من راهنمای خود را علیرغم میل خودش ،  خیلی بزرگ کرده بودم . هر وقت می دیدم که مثل انسان های دیگر رفتار می کند ، به  شدت عصبانی و آزرده می شدم . به او به چشم یک معلم روحانی نگاه می کردم او به دلیل  مدت طولانی پاکی اش ، حتما با خدا ارتباط دارد . چشم بازکردن به این واقعیت که او  هم یک انسان معمولی است ، تکان دهنده بود . ولیکن نه تنها کمک کرد انسان بودن را  بپذیرم بلکه واقعیت انسان بودن خود را نیز ببینم ."
اگر چه ممکن است ما تمام سعی خود  را در حمایت و کمک به رابطه ای راهنما و رهجویی خود بکنیم ، ولی باز زمان هایی پیش  می آید که به نظر می رسد این رابطه اصلا کار آیی دندارد . این به معنی این نیست که  ما آدم های وامانده و شکست خورده ای هستیم ، بلکه فقط به این معنی است که این  رابطه کار نمی کند و لازم است ما به راه خود ادامه دهیم .
"در طی 16 سال بهبودی ، من مجبور شده ام که به دلایل  مختلف چند راهنما عوض کنم . یکی از راهنما های ام به شهر دیگری نفل مکان کرد ، یکی  دیگر برنامه ی کاری اش عوض شد که این ها تماس مداوم را غیر ممکن می ساخت . یک  راهنمای دیگرم که یک مشاور حرفه ای بود با من مثل مریض خود رفتار می کرد . اما بد  ترین شرایط ، مرگ یکی از آن ها بود که در ناحیه ما راهنمای خیلی از اعضا بود . اگر  چه هر یک از این شرایط ، به خصوص آخرین آن باعث شد تا احساسات بد زیادی را تجربه  کنم ، اما سپاسگذار این تجارب هستم . زیرا دیگر به خاطر تغییر در روابط ام با  راهنما یا رهجو ی خود زیادی احساساتی نمی شوم . NA به من و  راهنماها و رهجو های مختلف من زندگی جدیدی بخشیده است . و این عالی است که در  نتیجه ی این نعمت شرایط ما تغییر می کند و لازم می شود تا ما به راه خود ادامه دهیم  . تعویض راهنما نشانه ی شکست نیست ، بلکه می تواند نشانگر یک موفقیت چشم گیر باشد

"یکی از رهجو های ام نزد من آمد و گفت که او راهنمای  جدیدی پیدا کرده است . مثل این بود که مشتی به شکم من زده اند و فورا احساس عدم  امنیت کردم . در NA آموخته ام که لازم نیست تا احساسات ام لزوما اعمال ام را به من  دیکته کنند . قادر بودم بگویم : " عالیست ، خوش حال هستم که تصمیم مثبیتی برای خود گرفتی ." خیلی  سخت بود که این گونه ذفتار کنم و احساس واقعی خود را به زبان نیاورم ، اما این به  هر دوی ما کمک کرد تا به راه خود ادامه دهیم و در ضمن بتوانیم یک رابطه ی مثبت اما  متفاوت را حفظ کنیم ."
اگر ما از رابطه راهنما و رهجویی  خود مراقبت نکنیم ، ممکن است متلاشی و تبدیل به یک رابطه ی نا سالم شود . بی  علاقگی و فکر بسته موانع بر سر راه هستند که می توانند به راحتی رابطه ما را از  بین ببرند . اکثر ما دریافته ایم که هر چه قدر بیش تر بی علاقه شویم ، بیش تر نا  صادق می شویم و تمایل خود را از دست می دهیم . وقتی متوقف شویم و دیگر با هم  صادقانه مشارکت نکنیم ، چه به عنوان رهجو و چه به عنوان راهنما شروع به ساختن  دیواری کنیم که ممکن است آن قدر بلند شود که فائق آمدن به آن غیر ممکن باشد .
"من به تازگی از یکی از رهجو هایم خواستم که یک  راهنمای جدید بگیرد . این تصمیم سختی برای من بود که نمی خواستم انجامش دهم . من  15 سال با این شخص رابطه داشتم و او یکی از بهترین دوستان من است ، اما او قدم ها  را کار نمی کند . وجدان من دیگر قبول نمی کرد که اجازه دهم او فکر کند و یا بگوید  که من راهنمای او هستم . از نظر من ، ما دوستان یکدیگر هستیم اما در مسیر روحانی  که من چه به عنوان راهنما و چه رهجو تجربه کرده ام ، قرار نداریم ."
کاری که ما می توانیم در این برهه  انجام دهیم ، این است که نقش خود را بررسی کنیم و تشخیص دهیم که آیا واقعا لازم  است به راه خود ادامه دهیم یا این که می توانیم مسائل را با راهنا یا رهجوی خود حل  کنیم . ما با راهنما یا رهجوی خود عقد آسمانی نبسته ایم که مجبور باشیم تا ابد به  آن پای بند باشیم . اگر به عنوان رهجو احساس می کنیم که نیاز های ما برآورده نمی  شوند یا این که به عنوان راهنما قادر نیستیم نیازهای رهجوی  خود را برآورده سازیم ، شاید وقت آن رسیده که رابطه ی خود را ارزیابی کنیم .  راهنما و رهجویی یک را بطه داوطلبانه است و این که چه گونه با مشکلات آن روبرو  شویم ، کاملا به خود ما بستگی دارد .
"بعد از 5 سال ، دیگر واضح بود که  رابطه راهنما و رهجویی من راکد است و کارایی ندارد . من باید به سراغ کسی که زندگی  من را نجات داده بود و چیزهای زیادی در مورد برنامه به من آموخته بود بروم و به او  بگویم که زمان آن فرا رسیده تا راه خود را در بهبودی ادامه دهم . من از صمیم قلب  صحبت کردم و حمایت او را دریافت کردم . در طول زمان من دریافته بودم که ایرادی  ندارد تا ز راه تغییر به دنبال رشد باشم . من می دانم او مرا بی قید و شرط و به  اندازه کافی دوست دارد که مرا در این تغییر حمایت کند ."
"رجویی داشتم که عقیده ی متفاوتی از  من در مورد نوع کارکردن برنامه و کارهایی که من به عنوان راهنما قرار است انجام  دهم ، داشت . من سعی داشتم که تمرکز بر روی تجربه ام در کارکرد قدم ها باشد ، اما  او بیش تر خواستار راهکار و نصیحت در مورد چیز هایی بود که من تجربه نکرده بودم .  او از رفتن به جلسات اجتناب می کرد و من هم نا امید می شدم . با راهنمای خود صحبت  کردم ، به من یادآوری کرد تا بر روی خود تمرکز کنم و اگر قرار است قطع رابطه کنم  باید این کار را با عشق انجام دهم .
چند هفته دیگر با نا امیدی گذشت تا  با رهجوی خود در یک کافی شاپ قرار ملاقات گذاشم . بعد از چند دقیقه به او گفتم  بهبودی من در مسیری قرار دارد که با مسیری که او می خواهد طی کند فرق دارد و او  لازم دارد که یک راهنمای دیگر پیدا کند . به او گفتم که دوست اش دارم اما بهتر است  که او به دنبال کسی باشد تا مسائلی را که او دارد پشت سر گذاشته باشد . من حتی  اعضای دیگر را در ناحیه ی خود به او پیش نهاد کردم چون می دانستم که در NA هر وقت قادر  نیستید که خدمتی بکنید بهتر است کسی را پیش نهاد نمایید .
وقایع به شکلی افتاد که رهجوی  قدیم من توانست کسی را پیدا کند که با او رابطه بر قرار کند . زمان زیادی نگذشت که  دیدم او بیش تر به جلسات می رود و در انجمن فعال تر است .

سالهای زیادی می گذرد و او هنوز  پاک است و در برنامه است . از رابطه خود با او ، درس ارزشمندی گرفتم که راه های  زیادی برای کارکردن برنامه وجود دارد و راه من ممکن است برای همه جالب نباشد ."
بعضی از ما هدایای فراوانی به  خاطر حفظ روابط با راهنما یا رهجوهایمان هنگام سختی ها به دست آورده ایم . اکثر ما  این سابقه را داریم که کارها را نیمه کاره رها کنیم وکاری را به پایان نرسانیم ،  به خصوص روابط خود را . سعی در کارکردن بر روی مشکلات و برخوردهای مان با راهنما  یا رهجو یان سطح جدیدی از تعهد ، صداقت و صمیمیت را به ما می آموزد .
"هر از گاهی ،زیاد درگیر می شوم و  کم کم از راهنمای خود دور می شوم . زمانی که تشخیص می دهم که دارد چه اتفاقی می  افتد با او تماس می گیرم . خوش بختانه راهنمای من از دوره هایی که من دچار این  حالت می شوم آگاه است و به من می گوید که لازم است در این رابطه فعال باشم و گرنه  رابطه ای وجود نخواهد داشت . او حق را به من واگذار کرد . ایا تمایل دارم که بر  روی این رابطه کار کنم یا این که انتخاب می کنم که آن را ادامه ندهم ؟ او به من  کمک کرد تا تشخیص دهم که زندگی ام همیشه تعادل ندارد و بالا و پائین نیز دارد .  اگر چه او به من خواهد آموخت که بر روی آن کار کنم و از این الگو ها آگاه شوم تا  بتوانم تغییر کنم و از اتفاق افتادن مکرر آن ها جلوگیری کنم . در زندگی ، اکثر  اوقات من کارها را نیمه کاره رها کرده ام ، بنا بر این راحت ترین کار این بود که  پی کار خود بروم و حتی به عقب نگاه نکنم . اما شکر گزارم که انتخاب کردم تا در این  رابطه ی زیبا با راهنمای خود رشد کنم . واضح است که من امروز این انسانی که هستم ؛  نبودم اگر که نسبت به راهنمای خود متعهد نمی ماندم و سعی نمی کردم که پشت کار  بیشتری داشته باشم . کارکردن بر روی این مساله به من کمک کرد تا تبدیل به شخصی شوم  که ظرفیت داشتن رابطه ای صمیمی را داشته باشد ."

رابطه راهنما و رهجو به ما می  آموزد که چه گونه انتخاب های سالم برای خود داشته باشیم ، حتی در زمان هایی که این  کار سخت به نظر می رسد . این به ما مسائلی را نشان می دهد که لازماست بدانیم تا  بتوانیم در روابط خود حضور فعال داشته باشیم . در طول زمان یاد می گیریم که چگونه  دوستی ، معشوقی ، پدر یا مادر ، شریک ، همسر ، و یا همکار بهتری باشیم . رابطه  راهنما و رهجویی به ما کمک می کند تا کیفیت هایی را که خواهانش هستیم پرورش دهیم ،  و کم کم تبدیل به انسانی شویم که همیشه آرزویش را داشتیم .

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan