Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

ﻳﻚ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺟﻬﺎﻧﻲ

 یک برنامه جهانی : خود ، جامعه ، خدمت و خداوند
با پاک ماندن و زندگی به روال  برنامه ، اکثر ما در می یابیم که از نقائصی که در دوران اعتیاد فعال ما را به ستوه  آورده بود ، رها شده ایم . ما یاد می گیریم که مسئولانه زندگی کنیم ، رفتارهای  قدیمی خود را جبران کنیم و خواستار درک دیگران شویم  تا از آن طریق خودمان و آن ها را ببخشیم . دیگر  مجبور نیستیم که به تنهایی با بزرگ ترین ترس های خود روبرو شویم و نسبت به  رفتارهای خود ویران گر انه مان هشیار خواهیم بود . کم کم با کمک نیروی برتر ،  راهنما و اعضای دیگر برنامه ، بیداری معنوی پیدا می کنیم و التیام می یابیم.
"راهنمای ام به من نشان داد که چه گونه خود را از  بیرون نگاه کنم . این در تمام زمینه های زندگی به من کمک کرد . تشخیص دادم که دنیا  همیشه حول محور من نمی گردد . امروز توانایی تمرکز بر روی دیگران و چیز های خارج  از خود را دارم . راهنمای ام کمک کرده تا بر روی حقیقت بیاستم و حقیقت وجود خود را  بیان کنم بدون آن که بخواهم به کس دیگری حمله کنم . من آموختم که با تدبیر و  سنجیده باشم . راهنمای ام این چیز ها را با عشق و مهربانی و بدون سخت گیری به من  نشان داد . به خاطر چیز هایی که از راهنمای ام آموختم شناخت بهتر و سالم تری از  خود پیدا کردم که این تاثیر بر روی خانواده من نیز تاثیر گذاشت . توانستم این را  به دختر خود نیز بیاموزم که او نیز به نوبه خود اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد ."

 "راهنمای ام عامل مهمی در کمک به من در ایجاد رابطه  ای بر اساس درست کاری ، صمیمیت و عشق با شریک زندگی ام بود . تمایل راهنما ی ام در  مشارکت دانسته های اش ، کمک او به من در کارکرد قدم ها و صداقت اش در مورد بهبودی  من ، همگی کمک کرد تا این رابطه شکل بگیرد . او هرگز سعی نکرد تا یک مشاور ازدواج  باشد و همیشه بر روی بهبودی من تمرکز داشت ، نه روابط من . حالا می دانم که باید  به عمل و پشت کار خود ادامه دهم ، اگر می خواهم در بهبودی خود رشد کنم . محصول  جانبی این اعمال ، قوی تر شدن و رشد رابطه ام با شریک زندگی ام بود ."
ما اغلب از این که کسی میخواهد  واقعا به ما کمک کند ، شگفت زده می شویم . وقتی دست مان را برای کمک دراز می کنیم  ، تعهد خود را به معتادان گمنام نشان می دهیم و در عوض ، شروع به پیدا کردن احساس  عمیق و عشق بی قید و شرط نسبت به دیگران و پذیرفتن آن ها می کنیم ، که می خواهیم  این حس فروتنی را با افراد دیگر نیز به مشارکت بگذارین و از این طریق حلقه یا چرخه  راهنما و رهجویی ادامه پیدا م یکند زیرا ما می خواهیم چیزی را که به ما داده شده  به دیگران ببخشیم .
"یک راهنمای خوب بودن به من کمک کرد تا پدر بهتری نیز  باشم . من یاد گرفتم که چه گونه مهربان باشم و دیگران را درک کنم و مردم را با دید  متفاوتی نگاه کنم . یاد گرفتم که زندگی برای خوش حالی ، خوشی و ازادی است و نه  برای هلاکت و محرومیت . من اکنون به خود به چشم کسی نگاه می کنم که نقائصی دارد و  ضعف هایی دارد و در عین حال یک انسان است . راهنمای ام برای من یک الگو بوده که به  من کمک کرده تا بتوانم به مسائل اصلی زندگی ام نگاه کنم ."
"زمانی که یک نوجوان بودم پاک شدم و برای ام خیلی سخت  بود که در جلسه بنشینم و در مورد اتفاقی که در حال روی دادن است صادق باشم . برای  من مشکل بود که در خواست کمک کنم . راهنمای ام از من بزرگ تر است ، دارای روابطی  طولانی مدت می باشد ، محل کسب اش متعلق به خود اوست و نسبت به برنامه خیلی متعهد  است

  اوایل بهبودی وقتی در که در یک  رابطه شکست را تجربه کردم ، مجبور شدم تا با دقت نگاه کنم ، ببینم که راهنمای ام  چه گونه در رفتار خود با همسرش اصول برنامه را به کار می گیرد . او ثبات داشت و من  می دانستم که پاک می ماند و به بهبودی خود ادامه می دهد . لازم بود به کسی اتکا  کنم که خود به حرف هایی که به من می زند ، اعتقاد داشته باشد . می توانستم این را  فقط از طریق زندگی کردن او تشخیص دهم . امروز راهنمایی دارم که معتادان گمنام ،  دوازده قدم و من را باور دارد . رابطه ی ما واقعا یک نعمت است ."
بعضی مواقع از طریق بروز مشکل و  درگیری در رابطه راهنما و رهجویی ، ما درک بیشتری از فروتنی پیدا می کنم . ما در  می یابیم که تمام ابعاد این رابطه باعث رشد ما می شود ، چه از طریق مشارکت های  روحیه بخش و چه از طریق چالش ها و زمان های سختی که برای مان پیش می آید . یک قسمت  از درسی که که رابطه راهنما و رهجو به ما می آموزد این است که از داشتن توقعات غیر  واقعی از افرادی که در زندگی ما هستند دست برداریم . ما به این درک می رسیم که اگر  چه دیگر هرگز تنها نیستیم ولی امکان ندارد که یک نفر همیشه آماده و گوش بزنگ ما  باشد . ولیکن مهم نیست که کجا باشیم ، همیشه نیروی برتر و اصول برنامه با ما هستند  . با کمک NA ما آزادیم تا  انتخاب کنیم که چه چیزهایی بهتر نیازهای شخصی ما را برطرف می سازد .
"رابطه راهنما و رهجویی برای من یک  تجربه غنی بوده است . در روزهای اول که NA تازه داشت در  کشورم پا می گرفت ، من تشنه پیوستن اعضای جدید و بیتری بودم . غیر قابل انعطاف و  خشک بودم و توقعات زیادی داشتم . توسط راهنما گرفتن و راهنما شدن ، یاد گرفتم که  چگونه انعطاف پذیر باشم . چیز های زیادی در مورد نقائص خود آموختم و به خویشتن  پذیری رسیدم . کم کم یاد گرفتم که چگونه بی قید و شرط عاشق رهجویان خود باشم .  راهنما شدن به من کمک کرد تا با خود محوری ام مقابله کنم . رهجویانم مرا می شناسند  و با خیال راحت مرا به چالش می کشند . من عاشق قسمت "دو طرفه " بودن رابطه راهنما و رهجو و قسمت "ما " بودن این برنامه هستم ."

"زمانی که وارد جلسات NA شدم ، از  لحاظ روحانی مرده ، دیوانه و افسرده بودم و زندگی کاملا غیر قابل اداره ای داشتم .  ازدواج و زندگی مشترک ام شکننده بود و فرزندانم طرد شده بودند ولی به نوعی علی رغم  کارهای من دوام آورده بودند . امروز من یک معتاد در حال بهبودی ، یک مادر خوب ، ی  دوست خوب ، یک دانش جو ، یک راهنما هستم . یک زندگی مشترک شاد دارم ، در محیط کار  منظم و سخت کوش هستم و عضوی فعال در کلیسای خود می باشم . بارز ترین قسمت بهبودی  من آرامش و سلامت عقلی است که از دورن احساس می کنم و بلوغی که در گذران زندگی  پیدا کرده ام . اکثر این ها با کمک راهنما ، دوازده قدم ، و نیروی برترم ممکن  گردیده است  . این یعنی آن نیست که دیگران  به من کمک نکرده اند اما راهنمای ام همیشه در بهبودی من ابزاری قوی بوده و هست ."
"احساس می کنم که خدمت در معتادان گمنام بیش از هر کس  که من بخواهم از طریق آن خدمت به او کمک کنم به نفع خود من است . کتاب پایه می  گوید : "بهترین ابزار برنامه برای  بهبودی ، یک معتاد در حال بهبودی است" . این مساله مرا یاد راهنمای ام می اندازد . او در  مواقعی که من خودمحور و خود مشغول می شوم می گوید : زمانی که هیچ چیز جواب نمی دهد  باید با یک تازه وارد کار کنید . من دریافته ام که وقتی با فروتنی این برنامه  روحانی را به کار می گیرم و بی هیچ انگیزه ای جز کمک به یک معتاد دیگر از خود بخشش  می کنم ،خود را در معرض دریافت نعمت پر محتوایی کهNAبرای من دارد ، قرار می  دهم ."
ما از طریق رابطه راهنما و رهجویی  می آموزیم که روابط مان همیشه به آن شکلی که تصور می کردیم ، نیستند . این رابطه  به ما می آموزد که از سر گزراندن مشکلات واقعی برای مان هدایایی عمیقا غنی و ارضا  کننده به همراه دارد . ما به درک جدید و واقع بینانه از داشتن رابطه خود به دنیای  بیرون ، جایی که در آن کار ، لذت و عشق را تجربه می کنیم ، حمل خواهیم کرد . ما  ارام آرام انسان ها را به خاطر آن چه که هستند ارزیابی کرده و قدر می دانیم ، نه  بخاطر آن چیزی که ما می خواهیم باشند . ما خود را همان گونه که هستیم


گذشت 90 روز با خداوند به آن گونه  که او را درک می کنم رابطه خوبی داشتم و او برای ام خیلی واقعی شده بود . همه این  ها پایه و اسا آن چیزی شده بود که امروز دارم . اگر چه دیگر امروز راهنمای من نیست  اما راهنمای جدیدم نیز خدا محور است و به دادن راهکارهایی به من جهت تحکیم ایمان  ام ادامه می دهد . خداوند به آن گونه که من درک می کنم ، از راه های مختلفی در  زندگی من کار می کند و زبانی که صحبت می کند سکوت است . پس لازم است تا من ارام  باشم و به طبیعت ، دیگران ، و به خصوص راهنمای ام گوش فرا دهم . تجربه به من نشان  داده است که اگر درست اولویت بندی کنم "خدا ،NAو خانواده "همه چیز خوب خواهد بود ."

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan