« گروههای معتادان گمنام اختیارات لازم را به ساختار خدماتی جهت انجام مسئولیتهایشان واگذار می کنند. »
گروههای معتادان گمنام حافظ مسئولیت و اختیار نهائی ، ساختار خدماتی هستند که خود آن را به وجود آورده اند . اما با این حال اگر بخواهند خود را مستقیم درگیر تصمیم گیری برای تمام هیئتها و کمیته های خدماتی بکنند ، وقت و انرژی کمی برای جلسات بهبودی خواهند داشت. به همین دلیل . گروهها اختیار را به ساختار خدماتی واگذار می کنند تا برای انجام وظایف محوله تصمیم بگیرند.
واگذاری اختیار می تواند هم به گروهها و هم به ساختار خدماتی آزادی عمل بیشتری بدهد. تصمیم های خدماتی که بر روی گروهها تاثیر مستقیم ندارد می تواند سریعا گرفته شود : مثل خطوط تلفن ، پانل بیمارستان و زندان ، کوشش در اطلاع رسانی عمومی و برنامه های توسعه نشریات که می توانند به سرعت پیشرفت کنند تا در خدمت اصلی معتادان گمنام باشند. و گروههای ما هم که نیاز به تصویب تمام تصمیماتی را که از طرف آنها در امور خدماتی گرفته می شود ندارند ، آزاد خواهند بود تا تمام توجه خود را معطوف به رساندن پیام معتادان گمنام در جلسات خود نمایند .
ما اغلب طرحها و دستورالعملهایی را مورد استفاده قرار می دهیم که به ما کمک کنند مفهوم سوم را بکار ببندیم. ما به دقت موضوع کاری را که می خواهیم انجام شود و همین طور حدود اختیارات را به کسانی که قرار است آن وظیفه را انجام دهند توضیح می دهیم. اگر چه حتی ، کاملترین و جامع ترین دستورالعمل ها هم تمی توانند همه احتمالات را به حساب آورد. خدمتگذاران مورد اعتماد ، ما وقتی می توانند به بهترین وجه به ما خدمت کنند که ما بدانها در بکارگیری بهترین قضاوتشان برای انجام مسئولیتهایشان آزادی عمل بدهیم. ساختار خدماتی باید همیشه مستقیم در برابر کسانی که بدانها خدمت می کند جوابگو باشد ، اما در همان حال باید به آن در حدی معقول ، اختیار اعتمادی آرزویش را دارد. این ویژگیها را هنگام انتخاب رهبران معتادان گمنام هر چه بیشتر مورد نظر قرار دهیم ، به همان نسبت خدمات ما بهتر خواهد بود.
سوابق شخصی و مدارج تحیلی و حرفه ای ،اگر چه موثر و یاری دهنده است ، اما لزوما دلیل رهبری موثر نمی باشند. وقتی خدمتگذار مورد اعتماد انتخاب می کنیم ، بهر حال به خود فرد اعتماد می کنیم و نه فقط به مهارتهای او . یکی از نخستین نکاتی که هنگام انتخاب خدمتگذار مورد اعتماد به دنبالش هستیم ، فروتنی است. درخواست برای قبول رهبری ، خدمت و قبول مسئولیت برای معتاد در حال بهبودی ، تجربه ای فروتنانه است . از طریق تداوم در کارکرد دوازده قدم ، خدمتگزاران مورد اعتماد ما ، نه تنها با توانائی های خود ، بلکه با نواقص و محدودیتهای خود نیز آشنا شده اند . و می دانند که پذیرفته اند تا با کمک خدا ، به بهترین نحوی که می توانند به انجمن مت خدمت کنند. رهبران خوب در معتادان گمنام هیچ وقت فکر نمی کنند که باید هر کاری را فقط خودشان انجام دهند ، آنها دائم درخواست کمک ، نصیحت و راهنمایی می کنند. رهبران انجمن ما نمی باسیست که دیکتاتور و یا دستور دهنده باشند، آنها خدمتگزاران ما هستند . رهبری توانا با روحیه خدمت ، هرگز از طریق حکم متکبرانه و مکلف کردن دیگران به پیروی امکان پذیر نیست ، بلکه فقط از راه الگوسازی و کسب احترام ، امکان دارد. و هیچ چیز ما را دعوت به احترام گذاشتن به خدمتگزاران مورد اعتماد خود نمی کند مگر اینکه فروتنی آنها به وضوح مشهود باشد.
رهبر لایق ، در معتادان گمنام یک رشته از خواص شخصیتی که در رابطه به بیداری روحانی باشد را به نمایش می گذارد . ما به کسانی که به ما خدمت می کنند اعتماد داریم که گزارش واقعی و کامل فعالیتهای خود را به ما بدهند. رهبران ما باید راستی و درستی لازم جهت شنیدن حرفهای دیگران داشته باشند . و در همان حال قادر باشند بر اصول منطقی ، پایداری کنند ، مصالحه کند ، مخالفت کند بدون اینکه ناسازگار باشد ، شهامت قبول تقصیر خود را داشته باشد و تسلیم شوند. ما خواهان خدمتگزاران مورد اعتمادی هستیم که تمایل به صرف وقت و انرژی در راه خدمت فعال به دیگران را داشته باشند. نشریات ومنابع در دسترس را بخوانند و بیاموزند ، با معتادان گمنامکسانی که تجربه بیشتری در مورد مسئولیت انها دارند مشورت کنند و وظیفه ای را که ما بر عهده آنان گذارده ایم به دقت و تا حد امکان کامل انجام دهند. صداقت ، روشن بینی و تمایل برای بهبودی ضروری می باشد و همین طور لازمه رهبری نیز هستند.
هر عضو معتادان گمنام می توتند یک رهبر باشد و همه اعضای معتادان گمنام حق خدمت به انجمن را دارند. رهبری موثر در معتادان گمنام ، نه تنها می داند که چگونه خدمت کند ، بلکه می داند بعضی مواقع بهترین خدمت ، کنار کشیدن و اجازه خدمت به دیگران دادن است . تشریفات اداری بیش از حد کاغذ بازی رشد انجمن ما را متوقف می کند. در حالی که جریان متناوب رهبری جدید ، که توسط تداوم متعادل گردد ، باعث رشد معتادان گمنام می گردد. یک رهبر موثر می داند که برای حفاظت از مفهوم اصل روحانی تفاوت قائل شدن بین اصول و شخصیتها در هنگام خدمت ، رعایت اصل چرخشی بودن بسیار اهمیت دارد.
در بعضی پستها ، خدمتگزاران مورد اعتماد به مهارت خاصی نیاز دارند تا بتوانندرهبران موثری باشند . توانایی در ایجاد رابطه می تواند به خدمتگزاران مورد اعتماد کمک کند تا اطلاعات و ایده های خود را با کمیته ای که در آن کار می کنند و همچنین با کسانی که به آنها خدمت می کنند در میان بگذارند. مهارتهای سازمانی به خدمتگزاران مورد اعتماد کمک می کند تا مسئولیتهای کوچک سازمانی را ساده تر و انجام وظایف دشوار را نیز راحت و سرراست کنند . توانائی رهبران در تشخیص اینکه اعمال امروز ما به کجا منجر می شود و همین طور راهنمایی ما در مورد نیازمان برای آماده شدن برای تقاصاهای فردا ، به خوبی در خدمت معتادان گمنام قرار گیرد . تجربه های مشخص تحصیلی ، تجاری ، شخصی و خدماتی ممکن است موجب شود که معتادی رو به بهبودی برای به انجام رساندن وظایفش را داد. یک گروه ، هیئت خدماتی و یا کمیته باید با وجدان گروه جمعی خود مشورت کند تا به بهترین درک خود در مورد بهترین راه بکارگیری این مفهوم خدماتی دست یابد.
بعضی مواقع ما می ترسیم از اینکه واگذاری اختیار به معنای از دست دادن کنترل بر روی خدمات باشد. مفاهیم اول . دوم و سوم طراحی شده اند تا بی آن که دستان خدمتگزاران مورد اعتماد خود را ببندیم ، کمک کنند مسئولیت خود را بر ساختار خدماتی حفظ کنیم . مفهوم سوم . گروههای ما را تشویق می کند که بر روی مسئولیت خود تمرکز کنند در حالی از دادن اختیار لازم به ساختار خدماتی جهت ارائه خدمات مورد نیاز معتادان گمنام اطمینان حاصل می نمایند . مفاهیم دوازده گانه ما از گروهها نمی خواهد که از اختیارات خود استعفا کنند یا آنرا بدانگونه تفویض کنند ، که به ساختار خدماتی اجازه داده شود تا هر کاری که دوست دارد انجام دهد . گروهها بهر حال . ساختار خدماتی را سازمان داده اند که از طرف آنها و با راهنمائی آنها عمل کند و هر زمانی هم که گروهها احتیاج دارند اختیار نهایی خود را در مورد مسائل خدماتی اعمال کند،آنها را تشویق می کند که این کار را بکنند . اگر چه در مسائل روز مره . گروهها به هیئتها و کمیته های خدماتی ما . اختیار اجرایی لازم را داده اند تا کار محوله را انجام دهند .
دادن اختیار می تواند یک مسئله ریسکی باشد . مگر که این کار مسئولانه انجام شود . برای موثر واقع شدن مفهوم سوم ، مفاهیم دیگر نیز باید به طور ثابت و استوار به اجرا درآیند . مهمتر از همه این است که ما باید در انتخاب خدمتگزاران مورد اعتماد و امین دقتی خاص بکنیم . ما نمی توانیم مسئولانه این اختیار را به کسانی واگذار کنیم که اساسا و ذاتا ظرفیت مدیریت این ساختار ندارند . و یا تمایلی به پاسخگوئی کامل در مورد اعمال خود را ندارند . اما ، اگر رهبران خود را به دقت انخاب کنیم ، و کسانی را برگزنیم که می شود اطمینان کرد که اختیار واگذار شده به خود را بطور مسئولانه جهت انجام وظایف محوله بکار می گیرند ، آن وقت می توانیم در مورد مفهوم واگذاری و تفویض ( دادن نمایندگی و وکالت ) احساس اطمینان و آسایش بنمائیم .
وقتی انجام کاری را از خدمتگزاران مورد اعتماد خود می خواهیم ، باید به طور کامل و کافی موضوع آن را برایشان توضیح دهیم و باید حمایت مورد نیازشان را فراهم آوریم . پس از راهنمائی و حمایت ، باید اختیار لازم را نیز جهت تصمیم گیری در مورد انجام وظیفه ای که به عهده شان گذارده ایم به آنها بدهیم . وقتی گروهها اختیار کافی به ساختار سازمانی بدهند ، دیگر نیازی نیست در مورد هر تقاضای خدماتی در سطوح مختلف تصمیم گیری نمایند . و هدف اصلی انجمن ما به بهترین وجه می تواند مورد توجه قرار گیرد . با قرار گرفتن مفهوم سوم در جای درست خود ، گروههای ما ازاد خواهند بود که جلسات بهبودی را برگزار کنند و پیام معتادان گمنام را مستقیم به معتادانی که هنوز در عذابند برسانند و در همان حال مطمئن باشند که ساختار خدماتی که بوجود آورده اند ، دارای اختیار لازم جهت گرفتن تصمیمات مربوط به انجام مسئولیتهایشان می باشد.
1: به طور کلی گروه شما در مورد مفهوم واگذاری اختیار چه فکر میکند؟
2: اگر گروهها شما در مورد هر تصمیمی که هیئت، کمیته یا کمیته فرعی در سطح ناحیه، منطقه و دنیا مورد مشورت قرار میگرفت، آیا وقت وانرژی کافی برای رسیدن به مسائل خود را داشت؟ آیا گروه شما اطلاعات کافی برای ارائه نصایح هوشمندانه در مورد تمام این مطالب را داشت؟
3: اگر هر هیئت یا کمیته خدماتی که به گروه شما خدمت میکند، میتوانست فقط بعد از مشورت با گروه شما اقدام کند، آیا قادر بود که به نرمی و راحتی وظایفی را که گروه شما به عهدهاش گذاشته است را انجام دهد؟
4: در کتاب پایه ما در قسمت مربوط به سنت دوم (صفحه 60) میگوید: «ما مدیران خوبی نیستیم، و حتی یک نفر از ما قادر نیست که دائماً تصمیمات درست بگیرد.» اگر این موضع واقعیت دارد، ما چگونه میتوانیم مسئولانه اختیارات مورد نظر در مفهوم سوم را به خدمتگزاران مورد اعتماد خود تفویض و واگذار کنیم؟
مفهوم سوم
«گروههای NA اختیارات لازم را به ساختار خدماتی جهت انجام مسئولیتهاشان واگذار میکنند»
سؤال 1- به طور کلی گروه شما در مورد مفهوم واگذاری اختیار چه فکر میکند؟
واگذاری اختیار یعنی آزادی عمل به ساختار جهت بهتر انجام دادن وظیفه محوله در پست خدماتی و نقطه پاسخگویی و شرح وظایف باید بطور شفاف شخص شود و خدمتگزار باید بر مبنای مسئولیت و تعهد امانتداری خدمت کند که در کل آزادی عمل نیز محدودیت است و مشروط به پاسخگویی میباشد که به همراه تعیین وظایف اساسنامه گروه، کمیته، ناحیه، و شورای منطقه و حمایت کردن از خدمتگزار جهت بهتر انجام دادن وظایف محوله میباشد.
سؤال 2: اگر گروهها شما در مورد هر تصمیمی که هیئت، کمیته یا کمیته فرعی در سطح ناحیه، منطقه و دنیا مورد مشورت قرار میگرفت، آیا وقت وانرژی کافی برای رسیدن به مسائل خود را داشت؟ آیا گروه شما اطلاعات کافی برای ارائه نصایح هوشمندانه در مورد تمام این مطالب را داشت؟
خیر- چون گروهها وقت و انرژی کافی را ندارند تا مرتباً تصمیمگیری کنند. زیرا باید جلسات اداری زیاد برپا کنند. با انتخاب خدمتگزار لایق و متعهد و مورد اعتماد از هدر رفتن وقت، انرژی و دوبارهکاری جلوگیری شود و گروه در راستای سنت 5 حرکت کند. خیر اطلاعات و تجربیات گروه محدود است و نمیتوانند در تمام مسائل خود را دخیل کنند زیرا آنوقت دیگر وقتی برای برگزاری جلسه بهبودی و اداری خود ندارد.
سؤال 3: اگر هر هیئت یا کمیته خدماتی که به گروه شما خدمت میکند، میتوانست فقط بعد از مشورت با گروه شما اقدام کند، آیا قادر بود که به نرمی و راحتی وظایفی را که گروه شما به عهدهاش گذاشته است را انجام دهد؟
اگر هیئتها یا کمیتههای خدماتی به مشورت و منابع یک گروه محدود شوند توانایی خدماتش به یک گروه محدود میشود. اصل مشارکت در NA به هیئت و کمیتههای خدماتی کمک میکند تا نظر و مشورت همه گروهها را در نظر گیرد تا به بهترین درک خود در راستای هدفشان با توجه به اختیار و آزادی که گروهها به آنها دادهاند دست پیدا کنند.
سؤال 4: در کتاب پایه ما در قسمت مربوط به سنت دوم (صفحه 60) میگوید: «ما مدیران خوبی نیستیم، و حتی یک نفر از ما قادر نیست که دائماً تصمیمات درست بگیرد.» اگر این موضع واقعیت دارد، ما چگونه میتوانیم مسئولانه اختیارات مورد نظر در مفهوم سوم را به خدمتگزاران مورد اعتماد خود تفویض و واگذار کنیم
یا انتخاب خدمتگزار و مورد اعتماد و مشخص نمودن اختیارات و محدوده خدمتی و شرح وظایف
ارائه برنامه خدمتی به خدمتگزار و در اختیار قرار دادن منابع مورد نیاز و دریافت گزارش شفاف از عملکرد و هزینههای مربوطه.
مفهوم سوم
ما به دقت موضوع کاری را که می خواهیم انجام شود و همینطور حدود اختیارات را به کسانی که قرار است آن وظیفه را انجام دهند توضیح می دهیم. (مفهوم سوم خدماتی)
ما نمی توانیم مسئولانه این اختیار را به کسانی واگذار کنیم که اساساً و ذاتاً ظرفیت مدیریت این اختیار را ندارند و یا تمایلی به پاسخگویی کامل در مورد اعمال خود را ندارند. (مفهوم سوم خدماتی)
وقتی انجام کاری را از خدمتگزاران مورد اعتماد خود می خواهیم، باید بطور کامل و کافی موضوع آن را برایشان توضیح دهیم و باید حمایت موردنیازشان را فراهم آوریم. پس از راهنمایی و حمایت، باید اختیار لازم را نیز جهت تصمیم گیری در مورد انجام وظیفه ای که به عهده شان گذارده ایم به آنها بدهیم. (مفهوم سوم خدماتی)
1- گروهها چرا اختیار را به ساختار خدماتی واگذار میکنند؟
گروههای NAحافظ مسئولیت و اختیار نهایی ساختار خدماتی هستند که خود آن را بوجود آوردهاند. اما با این حال اگر بخواهند خود را مستقیم درگیر تصمیمگیری برای اتمام هیئتها و کمیتههای خدماتی بکنند وقت و انرژی کمی برای جلسات پیام بهبودی خواهند داشت.
2- چرا آزادی عمل و واگذاری اختیار؟
واگذاری اختیار میتواند هم به گروهها و هم به ساختار خدماتی آزادی عمل بیشتری بدهد.
گروههای ما هم که نیاز به تصویب تمام تصمیماتی را که از طرف آنها در امور خدماتی گرفته میشوند ندارند، آزاد خواهند بود توجه خود را معطوف به رساندن پیام NAدر جلسات خود نماید.
بعضی مواقع ما میترسیم از اینکه واگذاری اختیار به معنای از دست دادن کنترل بر روی خدمات باشد.
۳- خدمت در ساختار خدماتی هیئتها و کمیتهها چگونه است؟
استفاده از طرحها و دستورالعملها
دریافت حدود وظایف از طرف گروهها
خدمتگزاران مورد اعتماد ما وقتی میتوانند به بهترین وجه به ما خدمت کنند که ما بدانها در بکارگیری بهترین قضاوتشان برای انجام مسئولیتهایشان آزادی بدهیم.
ساختار خهدماتی باید همیشه مستقیم در برابر کسانی که بدانها خدمت میکند جوابگو باشد.
هیئتها و کمیتهها باید با وجدان گروه جمعی خود مشورت کند تا به بهترین درک خود در مورد بهترین راه بکارگیری این مفهوم خدماتی دست یابد.
در صورتی اختیار لازم از
طرف گروهها به ساختار داده میشود که از ارائه خدمات مورد نیاز NAاطمینان حاصل کنند.
ساختار خدماتی هر کاری که دوست دارد نمیتواند انجام دهد.
هر زمان که گروهها احتیاج دارند میتوانند اختیار نهایی خود را در مورد مسائل خدماتی اعمال کنند.
گروهها در مسائل روزمره به هیئتها و کمیتههای خدماتی ما، اختیار اجرایی لازم را میدهند تا کار محوله را انجام دهند.
4- دادن نمایندگی و وکالت یعنی چه؟ و به چه کسانی این وکالت از طرف گروهها داده میشود؟
اگر رهبران خود را به دقت انتخاب کنیم و کسانی را برگزینیم که میشود اطمینان کرد که اختیار واگذار شده به خود را بطور مسئولانه انجام وظایف محوله بکار میگیرند آن وقت میتوانیم در مورد مفهوم واگذاری و تفویض (دادن نمایندگی و وکالت) احساس اطمینان و آسایش بنمائیم.
ظرفیت مدیریت اختیار را دارد.
تمایلی به پاسخگویی کامل در مورد اعمال خود داشته باشد.
5- در چه صورتی میتوانیم از خدمتگزاران مورد اعتماد انجام کاری را بخواهیم؟
باید بطور کامل و کافی موضوع خدمت را برایشان توضیح دهیم.
حمایت مورد نیازشان را فراهم کنیم.
پس از راهنمایی و حمایت باید اختیار لازم را نیز جهت تصمیمگیری در مورد انجام وظیفهای که به عهدهشان گذاردهایم به آنها بدهیم.
وقتی گروهها اختیار کافی به ساختار خدماتی بدهند. دیگر نیازی نیست در مورد هر تقاضای خدماتی در سطوح مختلف تصمیمگیری نماید.
پیام
دادن اختیار می تواند یک مسئله ریسکی باشد, مگر این که وظایف مسئولانه انجام شود برای موثر واقع شدن مفهوم سوم ، مفاهیم دیگر نیز باید به طور ثابت و استوار به اجرا درآیند . مهم تر از همه این است که ما باید در انتخاب خدمتگزاران مورد اعتماد و امین دقتی خاص بکنیم . ما نمی توانیم مسئولانه این اختیار را به کسانی واگذار کنیم که اساسا و ذاتا ظرفیت مدیریت این اختیار را ندارند و یا تمایلی به پاسخگوئی کامل در مورد اعمال خود ندارند . اما ، اگر رهبران خود را به دقت انتخاب کنیم ، و کسانی را برگزینیم که می شود اطمینان کرد که اختیار واگذار شده به خود را بطور مسئولانه جهت انجام وظایف محوله بکار می گیرند(کتابچه مفاهیم)
چه ترسهایی ممکن است در در به کارگیری این مفهوم ( مفهوم سوم ) به سراغ ما بیاید؟
بعضی مواقع ما میترسیم از این واگذاری اختیار به معنای از دست دادن کنترل بر روی خدمات باشد. اما مفاهیم اول , دوم وسوم طراحی شده اند تا بی ان که دستان خدمت گزاران مورد اعتماد خود را ببندیم. کمک کنند مسئولیت خود را بر ساختار خدماتی حفظ کنیم. (کتابچه مفاهیم)