گمنامى، اساس روحانى تمام سنتهاى ماست و همیشه یادآور این است که اصول را به شخصیتها ترجیح دهیم
در فرهنگ لغت، مفهوم گمنامی "بی نامی" ذکر شده است. اجر اى سنت دوازده "من" را تبدیل به "ما" میکند و اهمیت اساس روحانى را بالاتر از هر فرد وگروهى قرار مىدهد.به همان نسبتى که ما به مرور به یکدیگر نزدیکتر مىشویم، فروتنى هم به مروردر ما بیدارتر مىشود. فروتنى، محصولى جانبى است که امکان رشد و پیشرفت ما را در یک فضاى آزاد، به وجود مىآورد و ترس ما را از برملا شدن اعتیادمان در برابرصاحب کاران، فامیل و دوستان، از میان مىبرد. بنابراین ماسعى مىکنیم اصلى را که مىگوید هر چه در جلسات گفته شود، در همان جا باقی میماند را به نحو احسن رعایت کنیم ما در تمام سنتهاىمان به جاى عنوان "من" و "مال من" از "ما" و "مال ما" صحبت کردهایم. ما با تشریک مساعى در راه هدف مشترکمان، معنا ى واقعى گمنامى را درک مىکنیم و بدان دست مىیابیم.
ما این جمله را که مىگوید اصول را به شخصیتها ترجیح دهیم آنقدر زیاد شنیدهایم که دیگر بهنظر تکراری میآید. با آن که ممکن است ما به عنوان افراد با عقاید یکدیگر موافق نباشیم، اما طبق اصل روحانى گمنامى، همگى ما به عنوان اعضاى یک گروه، با یکدیگر مساوى هستیم. هیچ عضوى، کمتر یا بیشتر ازعضو دیگر نیست. انگیزهه اى شخصى ما در امور جنس ى، مالکیت و موقعیت اجتماعى که در گذشته بدبختى هاى زیادى براىمان به بار آورده است، در صورت رعایت اصل گمنامى، به کنار خواهند رفت. گمنامى، یکى از عوامل اصلى و اولیه بهبودى ماست و تمامى سنتها و انجمن ما را در بر مىگیرد. ما را دربرابر نقصهاى اخلاقى خودمان حفاظت مىکند و نفوذ شخصیتها و اختلاف سلیقه ها را از میان مىبرد. رعایت اصل گمنامى، ترجیح شخصیتها براصول را، غیر ممکن مىکند.