اگر نزدیکان فرد وابسته به مواد مخدر قادر به کنار آمدن با اضطراب ایجاد شده توسط او نباشند ، بیماریش پیشرفت خواهد کرد . این درواقع بخشی از بیماریست، اما نه مصرف کننده قادر به روبرو شدن با واقعیت است و نه کسانی که رابطه احساسی با او دارند . نوشتن چک بی محل توسط شخص مصرف کننده و پاس شدن آن توسط خانواده چیزی نیست جز دوروی یک مشکل . مصرف کننده نمی تواند گره های که خانواده ایجاد کرده را باز کند. خانواده چک را پاس می کند، پس مصرف کننده خود نمی تواند این کار را انجام دهد و در نتیجه این قصور به طور دائم اتفاق می افتد و این مسئله درواقع حس شکست و احساس گناه را در او افزایش می دهد و بر احساس دشمنی خانواده نسبت به او و متهم نمودنش می افزاید . و بدین طریق مصرف کننده صدمه های دو جانبه می خورد . انتقاد، سرزنش و موعظه به احساس گناه و تنفر از خود و خانواده می افزاید در نتیجه موقعیت بدتر و بدتر می شود . خانواده چک بی محل نکشیده ، اما با پاس کردن آن به شکلی که آن را تأیید کرده اما همزمان به صورت کلامی آن را رد می کند .
معتاد یا مصرف کننده تا هنگامی که خانواده ناخودآگاه از او مراقبت می کنند و محل فرار از عواقب اعمالش را فراهم می آورند، می تواند به انکار مشکل اعتیاد و نیاز به کمک ادامه بدهد .
تا زمانیکه خانواده به این شکل عمل کند، به بلوغ و پختگی لازم نمی رسد و باعث می شود رفتار ناآگاهانه مصرف تداوم یافته مورد تشویق قرار گیرد . خانواده باید از خشم و اضطراب احتراز کند تا در پیشروی بیماری سهیم نشود . اعضای خانواده قبل از هرگونه تأثیر گذاری سودمند بر معتاد یا مصرف کننده باید یاد بگیرند با مشکلات خود کنار بیایند .
کمک به شخص وابسته به مواد مخدر و خانوادة او باید خارج از اقوام ، دوستان و همسایگان باشد و ترجیحاً باید از سوی کسانی باشد که در این زمینه تعلیم دیده و یا عضو برنامه بهبودی می باشند .
خانواده ها باید برای پیشنهاد منابعی چون برنامه های دوازده قدمی یا مشاورة حرفهای آماده باشند و بدین طریق به شخص معتاد کمک کنند . بذرهای بهبودی اغلب زمانی در خانواده کاشته می شوند که اعضای خانواده به دنبال کمک در همان نوع برنامه یا برنامه های مشابه مثل گروه های خانواده معتادان باشند .