هر کدام از ما اعتقادات و ارزش های برای خود بعنوان یک معیار اخلاقی و انسانی داریم ، ارزش های که زندگی ما بر اساس آنها معنا میگیرد و نهایتاً ماهیت انسانی ما را شکل میدهد ، در حقیقیت این اعتقادات همان خطوط قرمزی هستند که حد و مرز رفتارهای ما را در زندگی تعریف و تعیین میکنند ، این اعتقادات از مسائل ناموسی گرفته تا مسائل اخلاقی ، مذهبی ، ملی ، قومی و یا ارزشها و کرامت های انسانی میتواند شکل گرفته باشد ، و لذا اعتقادات و ارزشها در زندگی مقدسات ما را شکل میدهد ، اما ما در گذشته در اثر اعتیاد فعال به نقطه ای رسیدیم که سرانجام این تابوی
شخصی خود را برای حفظ اعتیادمان شکستیم ، بطور مثال ، راستگوی جزو ارزشهای ما بود ولی برای حفظ اعتیادمان مجبور به دروغ گفتن شدیم و یا اینکه از دزدی کردن منزجر بودیم ولی برای حفظ اعتیادمان دزدی کردیم و هزاران کار دیگر که بر خلاف اعتقاداتمان بود ، اما سرانجام پا روی آنها گذاشتیم . هر چند پا گذاشتن به روی ارزشها و اعتقادات ما با یکدگر بر اساس پیشرفت اعتیاد ممکن است متفاوت باشد اما در نهایت اگر ما هم در شرایط پیشرفت اعتیادمان قرار میگرفتیم بطور قطع پا روی اعتقادات و ارزشهای دیگری که هنوز آنها را نشکسته بودیم و برایمان مقدس بودند میگذاشتیم و یا بر خلاف ارزش هایمان عمل میکردیم . لذا به عبارت دیگر اگر ما به اعتیاد خود ادامه میدادیم ، چه بسا حریم های دیگری را که برای ما جنبه مقدستری داشت زیر پا میگذاشتیم .
بنابراین ، ما باید متوجه باشیم که ، حد و مرز و یا خطوط قرمز برای بیماری اعتیادمان بی معنا است . اینکه ما ماهیت و یا کرامت های انسانی خود را میشکستیم ، همه و همه فقط در اثر عجزی بود که در مقابل اعتیادمان داشتیم ، در واقع عجز آن نقاط از بیماریست که ما را در شرایط اجبار قرار میدهد .


03 September 24 , 23:49
سلام ایمانم یک معتاد
چشم چرونی جزارزشهای من نبود و اعتقاد داشتم که ناموس دیگران مال دیگرانه و نباید به ناموس کسی نگاه کرد اما یه خاطر حفظ اعتیادم برخلاف ارزش و اعتقاداتم عمل میکردم

17 April 24 , 19:54
اصغرم معتاد .منم به خاطر حفظ اعتیادم ارزش ها و اعتقادات را به با توجه به اشخاص به هراج می گذاشتم مثلاً.اگر در جمع کسانی بودم که بر خلاف اعتقاداتم و ارزش هایم صحبت میکردند .منم به خاطر حس تنهایی و اینکه طرد نشوم خودم هم همراهی میکردم و به شور و شخصیت خودمم توهین میکردم

20 July 20 , 14:34
من با ارزش ترین و مقدس ترین چیزهایی که دادم و اعتیاد رو حفظ کردم جوونیم ،زیباییم ،موقعیت ها و فرصت های بودن که مثل کوپون پیش پیش فروختم و کارهایی کردم که وقتی فکر میکنم لرزه به تنم میوفته .طبیعتا اعتیاد برای یک زن در یک جامعه بسته شرایط و معضلات شدیدتری رو دنبال میکنه .از خداوند سپاسگزارم امروز ارزش هایی رو پیدا کردم که با هیچ چیز عوضشون نمیکنم ✌🏻

26 July 19 , 10:43
سلام داودم معتاد. هنوز هم برای حفظ اعتیادم دست به کارهایی میزنم که خلاف ارزشهایم است. زیرا گاهی اوقات از انجام کارهای اعتیادگونه لذت میبرم. مثل خیانت. دروغ. سواستفاده کردن از دیگران یا اموال دیگران

لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید