به کوچه ای وارد می شدم که پیرمردی از آن خارج می شد !پیرمرد گفت: نرو بن بست است!گوش نکردم و رفتم ...بن بست بود .برگشتم به ابتدای کوچه که رسیدم ,دیدم همانند همان پیرمردپیر شده ام .....
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
آخرین نظرات
آخرین مطالب
پیوندها