Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

شهروند درجه ی یک

این احساس که به عنوان یک انسان، شهروند درجه یک کره ی زمین هستیم و از حقوقی برابر با دیگران برخورداریم، احساسی است که از عزت نفس سالم برمی خیزد. متأسفانه برخی افراد دیدگاه دیگری دارند. آن ها خود را بهتر و بالاتر می دانند و دیگران را کم اهمیت و بی ارزش می پندارند. آن ها برای اثبات این عقیده به نژاد، رنگ پوست، مذهب، طبقه ی اجتماعی، پول، زیبایی و... استناد می کنند. این افراد در واقع عقاید نژادپرستانه دارند. زیرا مردم جهان از دیدگاه آن ها به دو طبقه تقسیم می شوند: شهروندان درجه یک، که خودشان هستند، و شهروندان درجه دو، که کسانی هستند که در طبقه ی انتخابی آن ها قرار نمی گیرند. عده ای هم برخلاف دسته ی قبل بر این باورند که از دیگران کم تر و بی اهمیت ترند. آن ها به هر دلیلی برای دیگران امتیازات و برتری هایی قائل هستند که خود را فاقد آن می دانند.

به عبارتی این افراد خود را شهروندان درجه ی دو می دانند. افراد وابسته جزء همین گروه هستند آن ها با استناد به ضعف، ناتوانی، وابستگی، احساس بی ارزشی و عزت نفس پایین بر این باورند که از دیگران کم ترند، توانمندی کم تری دارند، کم هوش ترند و بنابراین از حقوق و امتیاز کم تری برخوردارند. این شیوه ی تفکر در میل به خود تخریبی ریشه دارد و از این باور منفی برمی خیزد که «من به اندازه ی کافی مهم نیستم و دیگران مهم تر از من هستند».میگنا دات آی آر، افراد وابسته برای به چالش کشیدن این باور منفی باید از خود بپرسند چرا فکر می کنم که به اندازه ی کافی مهم نیستم؟ و چرا دیگران مهم ترند؟ دیگران چه امتیازاتی دارند که مهم و ارزشمند محسوب می شوند؟
برخی از افراد وابسته در پاسخ به این سؤال می گویند دیگران چه کار مثبتی انجام بدهند و چه ندهند، مهم هستند زیرا از ارزش ذاتی برخوردارند؛ ولی من ارزش ذاتی ندارم و ارزش من به عملکردم بستگی دارد.
باید برای این افراد توضیح داد که آن ها دو قانون شخصی نانوشته دارند:
1) قانونی که برای همه ی مردم است و آن این که مردم چه کار مثبتی انجام بدهند و چه ندهند، ارزشمندند.
2) قانونی که شخصاً مربوط به خودشان است و آن این که ارزشمندی آن ها منوط به کار و موفقیت و... می باشد. باید این افراد را متوجه افکار اشتباه شان کرد، زیرا به این ترتیب متوجه می شوند که انتظاری که از خود و دیگران دارند، تا چه اندازه متفاوت است. به عبارتی آن ها به این موضوع پی می برند که تا چه اندازه نسبت به خود سخت گیرند. سخت گیری بیش از اندازه نسبت به خود، در افراد وابسته، نوعی ویژگی خودتخریبی است زیرا فرصت رشد را از آنان می گیرد و مانع شکوفایی و تعالی آن ها می شود.

بنابراین:
* افراد وابسته باید متعهد شوند که از این پس با خود مثل دوست رفتار کنند. در این راستا، بهتر است به خود تعهد کتبی بدهند و آن را در معرض دید بگذارند.
* به قواعد (بایدها و نبایدهایی) که در مورد خود و دیگران دارند، نگاهی بیندازند. این قواعد چه تفاوت هایی با هم دارند؟ آیا قواعدی که در مورد خود دارند سفت تر و سخت تر از قواعدی است که در مورد دیگران دارند؟ در صورت مواجهه با اختلاف بین این دو قواعد، قواعد مربوط به خود را تعدیل کنند. برای این کار می توانند از روان شناسان کمک بگیرند.
* آن ها باید یاد بگیرند به دلیل اشتباهاتی که انجام می دهند، خود را ببخشند.
* نکات مثبت خود را بنویسند و آن ها را در معرض دید بگذارند.
* حداقل از 10 نفر از اعضا خانواده و دوستان نزدیک خود نظرسنجی کنند و از آن ها بخواهند که به نقاط قوت آن ها اشاره کنند.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan