Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

تعهد به زبان عملکرد

ایمان به برنامه NA راه رهایی هر معتادی از بیماری اعتیاد میباشد. این تجربه شخصی من است و کاملا به آن معتقد هستم. با نگاهی گذرا به زندگی گذشته ً ام کاملا به این مطلب پی میبرم که تنها راه حل زندگی آشفته ی من، زندگی به روال برنامه است. قبل از آمدن بهNA کارهای زیادی انجام داده بودم که در همه ی آنها به نوعی با شکست روبه رو شدم و همیشه با خودم فکر میکردم،
چگونه است که همیشه چیزی به خطا میرود؟ با این اندیشه که از عهده هرکاری برمیآیم، بارها و بارها کارهایی را شروع کردم که در نهایت همه ی آنها با شکست روبه رو شدند و برایم بسیار عجیب بود که نمیتوانستم کاری را به سرانجام رسانده و در تمامی کارها نیمه تمام بودم. این قصه ی همیشگی زندگی گذشته من بود. وقتی در انجمن حضور یافتم، با اصولی بسیار ساده روبه رو شدم که در عین سادگی، کارآمد بودند؛ یکی از اصول گرفتن راهنما بود. حضور در جلسات NA آن طرز تفکر قدیمی و. خودخواهانه که »من عقل کل هستم« را از من گرفت و من را با این حقیقت مهم روبه رو ساخت که من احتیاج به راهنما دارم. من باید راهنما بگیرم و این یک اصل مهم بهبودی است. گرفتن راهنما نقش بسیار مهمی در بهبودی من داشته و هرچه در برنامه به پیش میروم، بیشتر به این نکته پی می برم که امروز هم دقیقا ِ مثل روزهای اول ورودم در انجمن، به راهنما احتیاج دارم. این یک نیاز روزانه است که گذشت زمان تأثیری در آن ندارد. امروز من دیگر مجبور نیستم به تنهایی با مشکالتم روبهرو شوم. من دیگر تنها نیستم و این موهبتی بزرگ است. راهنمایم بهتر از هر فرد ِ دیگری آماده کمک به من است. پیشنهادات او روشنی بخش راه پرفراز و نشیب زندگی ام میباشد. او به خوبی مسئولیت دشوار وفق دادن من با دنیای بیرون را میداند. او میتواند مرزهای انزوا و تنهایی من را بشکند و من را با دنیای بیرون آشتی دهد. او پیشنهاداتی برای اصالح ویرانی های گذشته در اختیار من قرار میدهد و به من میآموزد که چگونه با چالش های امروز کنار بیایم. رابطه ی راهنما و رهجو در عین سادگی، پایبند اصولی نیز هست که اعتماد کامل به راهنما یکی از مهمترین اصول این رابطه است. پس از اعتماد به راهنمایم بود که اولین رابطه ی معنوی من با یک انسان دیگر شکل گرفت. قبل از آن هرگز نتوانسته بودم هیچ رابطه ی معنوی را با فرد دیگری تجربه کنم.اصل بعدی در رابطه ی راهنما ً و رهجو مسئله صداقت است. راهنما دقیقا مثل یک آینه عمل میکند. من نمیتوانم با صورتی سیاه در جلوی آینه بایستم و انتظار داشته باشم که آینه، صورت من را سفید و تمیز نشان بدهد. آینه در هر حال، وظیفه ی خود را انجام میدهد و بازتاب سیاهی های صورت من را مشخص میسازد. راهنما عملکردی شبیه آینه دارد.

زمانی که من با راهنمایم هستم، افکار ذهنی من به طور کامل در راهنمایم بازتاب مینماید. او آینه ی تمام نمای ِ افکار من است و به طور مشخص، خود واقعی من را هویدا میسازد. پس چه دلیلی وجود دارد که من سعی در پنهان کردن خودم داشته باشم؟ در نهایت چیزی پنهان نمی ماند و تمام سعی و کوشش من برای پنهان کردن حقایق زندگیام، نتیجه ای نخواهد داد. بنابراین بهتر است رابطه ی من با راهنمایم بر پایه ی صداقت کامل پی ریزی شود. در رابطه ی راهنما و رهجو، ایجاد یک رابطه ی دو طرفه و درک متقابل از یکدیگر بسیار ضروری است. در این رابطه محدوده ی خواسته های هردونفر باید ً کامال مشخص و در چهارچوب های تعیین شدهی برنامه باشد. به نظر من، ما نباید اجازه بدهیم مسایل مالی، احساسی و عاطفی رابطه ی ما را خدشه دار کند. در رابطه راهنما و رهجو احترام دوجانبه باید وجود داشته باشد. ما نباید اجازه بدهیم حرمت شخصی ما شکسته شود و در عین حال حریم خصوصی طرف مقابل را نیز باید حفظ کنیم. به طور کلی رابطه ی راهنما و رهجو باید برپایه ی اصل مهم بهبودی یعنی کمک یک معتاد به معتاد دیگر شکل بگیرد و فقط در آنصورت است که این رابطه، ماهیتی معنوی و روحانی پیدا میکند. در پایان صحبت هایم از راهنمایم به خاطر تمامی زحماتی که در طی چند سال گذشته برای من کشیده است، سپاسگزاری میکنم. آنچه در مورد او میتوانم بگویم عملکرد اوست. عملکرد او در انتقال بسیاری از مفاهیم و تجربه های شخصی اش، بدون بیان آنها، همیشه برای من قابل تحسین بوده است. او بسیاری از اصول برنامهی NA را بدون بیان آنها توسط کلمات و فقط با عملکرد خود به من آموخت و این یکی از خصوصیات مهم اوست که تأثیر مستقیمی در روند بهبودی من داشته است. نکته ی دیگری که میخواهم بگویم این است که در روزهای اولیه ورودم به انجمن، احتیاج به ِ کسی داشتم که به زبان دل من سخن بگوید. او این توانایی را داشت که در ایجاد رابطه با من فراتر از یک مکالمه معمولی و عادی سخن بگوید. او مرزهای یک مکالمه ی معمولی را می شکست و به زبان دل، با من سخن میگفت. راهنمای من از عهده ی این مهم برآمد. او هنوز هم در ارتباط با من مثل گذشته عمل میکند. او به زبان دل من سخن میگوید و به زبان دل میشنود.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan