Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

قدم چهارم انجمن الکلی های گمنام

یک تراز نامه اخلاقی بی باکانه و جستجوگرانه از خود تهیه کردیم

غرایز انسانی برای هدف و منظوری مختلف در خلقت ما رقم زده شد که بدون ان ما انسانهای کاملی نمی شدیم . اگر مرد یا زن برای زندگی کردن فعالیت نمی کرد و هیچگونه کوششی برای به دست اوردن خوراک وبنا نمودن محل زندگی از خود به خرج نمی داد ، بقایی هم وجود نداشت و چنانچه تولیدمثل نمی کرد ، کره زمین پر جمعیت نمی شد . اگر غریزه اجتماعی بودن وجود نداشت اگر انسانها اهمیتی به تجمع با یکدیگر نمی دادند اجتماع وجود خارجی پیدا نمی کرد لذا این خواسته ها مانند روابط جنسی ، امنیت عاطفی و مادی و داشتن مصاحب ، کاملا لازم بوده و خداوند انها را به انسان بخشیده است .

با این احوال که چنین غرایزی برای وجود ما ضروری هستند ، زمانی میرسد که با نیرومندی و گاهی به طور موزیانه ای به ما حاکم می شوند و مصرانه می خواهند سکان زندگی مارا به دست بگیرند و ان را اداره کنند . خواسته های جنسی امنیت عاطفی و مادی و دارا بودن مقامی برجسته در اجتماع به ما تحکم کرده و لذا هر موقع که این احساسات مختل می شوند ، می توانند دردسر بسیاری برای ما بوجود بیاورند و هیچ انسانی هر قدر که پاک و منزه باشد از این قاعده کلی جدا نخواهد بود .

مسائل یاد شده می توانند او را به زیر سلطه اجبار خود دراورند . تقریبا هر مشکل عاطفی جدی را می توان به عنوان یک مورد از غریزه ای که از روال عادی خارج شده است به حساب اورد . وقتی این اتفاق می افتد ویژگی های برجسته ما یعنی غرایز ، تبدیل به اختلال جسمی و روانی می شوند

قدم چهرام را جهت شناسایی این مشکلات باید با کوشش هر چه بیشتر برداریم ، ولو انکه این کار با دشواری همراه باشد . باید معلوم شود که چگونه و در چه زمانی و در چه مکانی غرایز طبیعی ما باعث انحراف ما شده اند و موجبات ناراحتی ما و دیگران را فراهم اورده اند . با شناسایی این نوافص است که می توانیم انها را تصحیح کنیم . بدون تمایلی پیگیر و کوششی مداوم هوشیاری حاصل ، با خشنودی چندانی توام نبوده و بدون یک ترازنامه بی باکانه و جستجو گرانه ، ایمانی که در زندگی روزمره بتواند ثمر بخش باشد ، از دسترس ما خارج خواهد بود

پیش از انکه مسائل پیرامون ترازنامه را بررسی کنیم ، نگاهی دقیقتر به اشکالات اساسی می اندازیم . مثالهای ساده زیر میتوانند دنیایی از مفهوم را در بر داشته باشند
مثلا تصور کنیم ، تمایلات جنسی باید مقدم بر هر چیزی باشد این تمایل مصرانه می تواند در زندگی شخص ، با توجه به ازدواج ثبات احساسی و بالاخره شخصیت اجتماعی او اثر بسیار نا مطلوبی بر جای بگذارد .
ویا شخص ان چنان تحت تاثیر وسوسه اندوختن مال و منال می گردد که برایش چیز دیگری ابدا وجود خارجی ندارد و چنانچه به مراحل بالاتر و حادتری کشیده شود او را به فردی خسیس و منزوی تبدیل می کند که با اقوام و دو.ستان ، ارتباط خود را از دست خواهد داد .

پول تنها راه دست یافتن به امنیت نمی باشد مواقع بسیاری است که متوجه می شویم فرد درمانده تکیه گاه خود را در فرد قوی تر جستجو می کند و چنین شخص بز دل و ترسویی هرگز نمی خواهد با مسائی زندگی روبرو سود و یا مسئولیت قبول کند . او رشد لازم فکری را نخواهد کرد و سرنوشت وی سرخوردگی و نا امیدی می باشد و علت ان هم این است که در طی زمان حامیان او به ترک این شخص مبادرت می ورزند و یا عمرشان به پایان می رسد و مجددا او تنها و هراسان می ماند .

اشخاصی را دیده ایم که زندگی خود را اختصاص به تحکم بر دیگران داده و دیوانه وار به دنبال قدرت نمایی بوده اند . اینان برای دست یافتن خوشحالی هرگونه شانس و موفقیتی را که در سطح منطق باشد به دور می اندازن .

هر اینه نفس انسان صحنه مبارزات غرایز باشد ارامش وجود نخواهد داشت

مخاطرات حاصل در اینجا تمام نمی شوند . هر زمان که شخص خواسته هایش را بی دلیل بر دیگران تحمیل سازد ، نارضایتی دستاورد و حاصل کار است . چنانچه جهت دستیابی به ثروت با پایمال نمودن دیگران که بر سر راه او قرار دارند ، توام باشد حس حسادت و انتقام جویی برانگیخته خواهد شد و همین مطلب در مورد مسئله جنسی هم صادق است . هنگامی که از دیگران برای جلب توجه ، حمایت و محبت بیش از حد ، پافشاری می کنیم ، نتیجه این کار کنترل و طغیان خواهد بود . لذا زمانی که تمایل برای کسب محبوبیت از حد خود تجاوز کند در هر شرایطی هم که باشد ، اطرافیان عکس العمل ناخوشایندی خواهند داشت چنین غرایزی موجب اصطکاک های نامطلوب شده و ناراحتی های حاصل ، گریبان ما و دیگران را خواهد گرفت .

از گفتار فوق نتیجه می گیریم که مخصوصا ما الکلی ها باید به این امر واقف باشیم که غرایز سرکش هستند که در واقع زیربنای مشروب خواری را پی ریزی می کنند و جهت مدفون کردن احساساتی مانند ترس ، افسردگی و شکست به مشروب پناه اورده و نه تنها برای فرار از احساسات شدید الوده به گناه خود ، بلکه در جهت عکس ان هم به مشروب خواری مبادرت ورزیده و به خاطر مبالغه بیش از حد و برای لذت از رویای احمقانه ای که با قدرت و لاف زدن همراه است ، اسودگی خود را در دامان الکل جستجو می کنیم . اشکار نمودن چنین بیماری روحی که حاصل از پیگیری مصرانه ای می باشد ابتدا خوشایند نیست و زمانی که بطور جدی بخواهیم از این کلاف سردر گم اسوده شویم ، با عکس العمل منفی و شدید روبرو خواهیم شد .

چنانچه اصولا افسرده حال باشیم، احتمال غرق شدن در حالات ناشی از تنفر و گناه وجود خواهد داشت . و با غوطه ور شدن در چنین باتلاقی ، گاهی احساس لذت می کنیم . به همان گونه که این حالات افسردگی و غم ادامه می یابد چاره ای جز انکه خود را به دنیای فراموشی بسپاریم به فکر ما خطور نمی کند در چنین وضعیتی است که هرگونه شناسایی را از دست داده و نتیجتا فروتنی ذاتی هم معدوم می گردد و این به معنای لگدمال شدن شخصیت فردی می باشد . گفته بالا در جهت یافتن تراز نامه اخلاقی نیست ، بلکه نمودار ان است که شخص افسرده ، نهایتا به مشروب خواری و نابودی کشیده خواهد شد .

از طرفی دیگر اگر به طور طبیعی همواره طوری وانمود کنیم که از هرگونه اشتباهی مصون بوده و بسیار انسانی پاک و کامل باشیم ، پیشنهادات دائر در ترازنامه باعث رنجیدگی خاطرمان خواهد شد . بدون تردید پیش از انکه بطری مشروب زندگی را از ما سلب کند ، با غرور هرچه بیشتر در مورد درباره کیفیت ان گفتگو خواهیم کرد. تصور اینجاست که هر نوع نارسایی اخلاقی زائیده مشروب خواری ، بیش از اندازه می باشد و از نظر منطقی نتیجه گیری می کنیم .، که هوشیاری باید سراغاز و سرانجام همه امور زندگی باشد و باید در جهت کسب ان بکوشیم و معتقدیم هنگامی که الکل را ترک کنیم صفات شایسته مجددا بر میگردند و چنانچه در خلال این مدت انسانهای نیک صفتی بوده باشیم لزوم انجام چنین ترازنامه ای ، حال که هوشیار شده ایم چه ضرورتی دارد؟

برای اجتناب از نوشتن ترازنامه به بهانه ناراحتی های گوناگون و دلواپسی های مختلف که توسط دیگران ایجاد شده ، تصور می کنیم که انها باید چنین ترازنامه اخلاقی بنویسند و اگر رفتارشان با ما بهتر بود دیگر اشکالی وجود نداشت . به همین دلیل احساس می کنیم که رنجیدگی و خشم ما به جا و معقول و از نوع درست می باشد و دیگران مقصرند .

در این مرحله راهنمای ما با داشتن تجربه در قدم چهارم می تواند کمک موثری باشد . در ابتدا به شخص افسرده حال ثابت می کند که چنین حالتی غیر عادی نیست و نواقص اخلاقی او احتمالا مانند بسیاری از الکلی های دیگر در این برنامه می باشد و با در میان گذاشتن تجربیات خود و بدون پرده پوشی بی درنگ چنین اشکالاتی را که نواقص اخلاقی خود او هم می باشد در گذشته و حال با بیانی ساده ابراز می کند . چنین حالت بیانی که با خونسردی و توام با حقایق باشد ، برای تازه وارد امیدوارکننده و اطمینان بخش خواهد بود . راهنما به وی گوشزد می کند به همان گونه که او دارای صفات شایسته است از صفات ناشایست هم بی بهره نیست و چنین حرکتی برای از بین بردن حالت افسرده و مغموم شخص مفید بوده و در سازندگی حالت تعادل او ، موثر می باشد و او می تواند هر چه سریعتر اهداف زندگی خود را دنبال کرده و در عین حال و بدون ترس از نواقص خود اگاهی یابد .

اشخاصی که اصولا تصور می کنند به ترازنامه احتیاجی ندارند ، راهنمای خود را با مشکل جداگانه ای مواجه می کنند . غرور که می تواند به طور ناخوداگاه مانع انجام ترازنامه گردد مانند سرپوشی می تواند معایب و نواقص انسانها را پنهان نگه دارد . این تازه واردان نیاز به تسلی خاطر دارند . لازم است مانعی را که براساس غرور بنا شده بطوری در ان رخنه ایجاد کرد تا نور منطق در ان تابانده شود .

باید به انان یاداور شد که اپکثریت افراد در این برنامه در زمان مشروب خواری از توجیه خود شدیدا رنج برده اند و این حالت برای اکثر ما عذر و دلیل موجهی برای الکلی بودن ما بوده که دستاورد رفتاری دیوانه وار و صدمه زننده را به همراه داشته است .
درجعل داستان مخترع باهنری شدیم . برای گذراندن اوقات خوش و یا تحمل ایام ناراحت کننده زندگی و یا به خاطر محبت بیش از اندازه یا کمبود ان در منزل و در محیط کار به علت موفقیت یا عدم موفقیت ،همین طور به دلیل شکست یا پیروزی کشور و جهت توجیه خود ، تا نهایت مشروب خواری را ادامه دادیم .

تصور کردیم که شرایط باعث الکلی شدن ما بوده اند و زمانی که قادر نبوده ایم شرایط را به نحو رضایت بخش اصلاح کنیم ، مشروب خواری ما از حد اراده و کنترل ،سرکشی کرده و به یک فرد الکلی تبدیل شدیم . هیچگاه فکر نکردیم که باید خودمان را با شرایط انطباق دهیم .

در الکلی های گمنام به تدریج درک می کنیم که درباره غرور بیجا ، تنفر انتقام جویانه و دل سوزی به حال خود می بایست راه حلی پیدا کرده و باید قبول کنیم که هرگاه بزرگ بینی را پیشه کردیم دیگران علیه ما قد علم کردند هر زمان که کینه ای به دل گرفتیم و نقشه انتقام جویانه ای در سر پروراندیم با خشم درونی خود مواجه شدیم و به جای شکنجه دادن دیگران در حقیقت خودمان را ازار داده ایم . برای تسلی دادن به ناراحتی ها می بایست ناراحتی را بدون توجه به عامل ان ، اول از همه در خودمان تسکین دهیم .

دریافتن این نکته که ما چگونه قربانی احساساست نامعقول شدیم ، گاهی نیاز به زمان طولانی داشت در حالیکه چنین چیزی را در دیگران سریعتر تشخیص می دادیم . اول از همه باید قبول کنیم که بسیاری از نواقص اخلاقی در ما وجود دارند .
با وجود انکه چنین پذیرشی دردناک و شرم اور بود .
از به کار گرفتن لغت (( سرزنش ))حتی المقدور اجتناب کنیم و لازمه ان در ابتدا تمایل بود . هنگامی که دو یا سه بار این کار را انجام دادیم ، راهی را که می بایست طی کنیم اسانتر شد و به دیدگاه تازه ای به نام فروتنی دست یافتیم .

افراد قدرت طلب و یا افسرده که در این دنیا و مشخصا در الکلی های گمنام هستند ، می توانند به وضوح ، گویای شخصیت های ما به طور کم و بیش باشند . از این رو به هنگام انجام قدم چهارم به شناخت نواقص پی بردیم تا بتوانیم با یک الگوی جدید خود را انطباق داده و جهت بازسازی قدم برداریم .

حال ان دسته از نواقصی که به چشم میخورند و همگی ما به ان مبتلا هستیم ، باید مد نظر قرار گیرند . برای اشخاص متدین چنین فهرستی سرپیچی از اصول اخلاقی می باشد . پاره ای ان را شاخص ناسازگاری می دانند برخی تصور می کنند که این لیست نمودار کمبود و نواقص شخصیتی می باشد و اشخاصی نیز از گفتگو در مورد مسائل مستهجن و شنیع ناراحت می شوند ، چه رسد به انکه درباره گناه صحبتی به میان اورده شود .

اما کسانی که از لحاظ منطقی در پایین ترین سطح هستند اذعان می کنند که ما الکلیهای دارای نواقص بسیاری هستیم و چنانچه میل به هوشیاری و پیشرفت معنوی و هر نوع قابلیت حقیقی برای سازگاری با زندگی داریم ، باید کوشش بسیاری در این راه به خرج دهیم .

برای جلوگیری از سردرگمی در نام گذاری این نواقص ، فهرستی را در ابتدا از هفت گناه کبیره مرگبار که گریبان گیر بشر می باشد را باید مورد توجه قرار دهیم .

این فهرست شامل غرور ، ترس ، حرص ، شهوت ، پرخوری ، خشم ، حسادت و تنبلی هستند .

کلمه غرور به طور تصادفی در ابتدای لیست نیامده است ، به خاطر غرور توجیه به وجود می اید . ترس حاص3ل از غرور که بطور اگاه یا نا اگاه در وجدان بشر زاییده می شود ، از اساسی ترین مشکلات بشر می باشد و ان می تواند مانع هرگونه پیشرفتی باشد .

غرور باعث میشود خواسته هایی از خودمان و دیگران داشته باشیم که بدون سو استفاده و منحرف شدن از غرایز خدادادی براورده نمی شود.

وقتی ارضای غرایزمان در رابطه با سکس امنیت و اجتماعی بودن تنها هدف زندگی ما باشد ، انگاه غرور وارد می شود و زیاده روی های مارا توجیه می کند .
تمام این ناکامی ها موجب ترس ، که درواقع یک ناخوشی روحی است می شود . سپس ترس به نوبه خود نواقص دیگری را به وجود می اورد . این ترس غیر منطقی که که غرایز مارا ارضا نخواهد کرد مارا به سوی مالک دیگران شدن ، حرص در شهوت و قدرت می کشاند و نیز باعث خشم در هنگام تهدید شدن خواسته های غریزی می شود . هنگامی که ارزوهای دیگران براورده می شد ، در حالیکه ارزوهای ما براورده نمی شد حسادت ما را بر می انگیخت و ما از روی ترس ، بیشتر میخوردیم و می نوشیدیم و به چیزهای بیشتری چنگ می انداختیم که مبادا به اندازه کافی از انها نصیب ما نشود .

وقتی به کارکردن فکر می کردیم تنبلی میکردیم ، وقت را هدر میدهیم و به ولگردی می پردازیم و حداکثر با بی میلی و اکراه کاری را انجام میدهیم . این ترسها موریانه هایی هستند که بی وقفه پایه و اساس هر زندگی که در حال ساختن ان هستیم را می جوند .

بنابراین وقتی الکلیهای گمنام یک ترازنامه اخلاقی بی باکانه را پیشنهاد میکند . برای یک تازه وارد اینگونه می بایست جابیفتد که از وی بیش از انچه که می تواند انجام دهد خواسته شده است
هرگاه او سعی می کند که به درون خود نظری کند ، غرور و ترسش اورا درهم می کوبد ، غرور می گوید (نیازی نیست که این راه را طی کنی ) ترس می گوید ( جرات نظر کردن را نداری ) ، اما شهامت الکلی های گمنام که واقعا در یک تراز نامه اخلاقی کوشیده اند گواه این است که این نوع ترس و غرور لولو هستند نه چیز دیگری .

هنگامی که تمایلی کامل برای تهیه ترازنامه پیدا کردیم و به طور کامل مشغول انجام این کار شدیم نور شگفت انگیزی بر روی این منظره مه الود پدید امد . هم چنان که ایستادگی می کنیم یک نوع از اطمینان جدید متولد می شود و نهایتا با روبرو شدن با خودمان احساس رهایی غیر قابل وصفی خواهیم کرد . اینها اولین ثمرات قدم چهارم هستند .

نتایج حاصل از نواقص فردی برای تازه وارد به این برنامه ، نمودار گمراهی غرایز او می باشد که به این نحو مشروب خواری و شکست در زندگی را به همراه داشته است . در صورتی که حال تمایلی به ریشه کن ساختن نواقص عمده نداشته باشد ، هوشیاری کاذب و ارامش فکری او را فریب خواهند داد و از این جهت یک زیربنای محکم باید با توجه به زندگی اسیب یافته ، مستقر و پی ریزی شود . اکنون که تمایل به شناخت نواقص خود نموده است . می پرسد :چگونه باید این کار را انجام دهم ؟ چطور می توانم ترازنامه خود را تهیه کنم ؟

از انجا که قدم چهارم فقط ابتدای تمرین چنین کاری برای یک عمر می باشد توصیه می شود که به ان دسته از مسائلی که به طور ظاهری ازار دهنده و حاد هستند قبل از بقیه رسیدگی شود . با بهره گیری از بهترین قضاوت از انچه خوب یا بد بوده است ، او میتواند یک برداشت کلی از نحوه رفتار خود در مورد غرایز اولیه خود مانند سکس ، امنیت و یا اجتماعی بودن داشته باشد و با مراجعه به زندگی گذشته می تواند به سادگی سوالات زیر را مورد بررسی قرار دهد :

رفتار خودپسندانه من در ارتباط با روابط جنسی کجا و چگونه باعث ازردگی من و دیگران شد ؟
چه کسانی و چقدر باعث ازار انها شدم ؟
از این بابت ایا باعث ناراحتی همسر و فرزندانم شدم؟
ایا موقعیت اجماعی خود را به خطر انداختم ؟
عکس العمل من در برابر این رویدادها چگونه بود ؟
ایا اتش گناه به حدی بود که هیچگاه اطفا پذیر نبود ؟
ایا اصرار ورزیدم که فاعل نبودم بلکه مفعول واقع شدم تا از این رو خود را تبرعه کنم ؟
در برابر خواسته های جنسی که براورده نشده چگونه عکس العملی نشان دادم؟
ایا افسرده حال و انتقام جو شدم ؟
ویا تلافی ان را بر دیگران هموار کردم ؟
چنانچه خانواده ام باسردی و عدم یگانگی با من مواجه شدند ، این رفتار را بهانه هرج و مرج در زناشویی خود قرار دادم؟

همچنین سوالاتی که برای الکلی ها حائز اهمیت است می بایست در باره رفتارشان در رابطه با امنیت عاطفی و مالی از خود کنند . در یان مورد ترس ف طمع ، احساس مالکیت و غرور بزرگترین صدمات را ایجاد کرده اند . با بررسی سوابق ریال هر الکلی میتواند سوالات زیر را مطرح کند :

چه نوع نواقص دیگری به جز مشروبخواری به بی ثباتی مادی من دامن زدند؟
ایا ترس از بی لیاقتی در کار موجب از بین رفتن اعتماد من و در نتیجه باعث بوجود امدن تناقض در من شد ؟
ایا برای سرپوش گذاشتن روی احساساتی از این قبیل به مبالغه گویی ، تقلب و دروغ و یا فرار از مسئولیت روی اوردم ؟
ایا معترض بودم که دیگران استعدادهای استثنایی من را نمی توانند تشخیص بدهند ؟
ایا خود را برتر و والاتر از دیگران دانستم ؟
ایا اصول زندگی را انچنان زیر پا گذاشتم که به همکارانم خیانت ورزیدم ؟
ایا بیش از اندازه ولخرجی کرده و بدون توجه پول قرض نمودم و اهمیتی به پس دادن ان ندادم ؟
ایا از گوشه و کنار قرض گرفتم ؟
و بالاخره در مورد بازار سهام و شرط بندی در مسابقات چگونه سریعا پول را به جیب زدم ؟

پرسش های فوق در مورد زنانی که شاغل هستند نیز صادق است . یک زن الکلی می تواند خانواده اش را از نظر مالی به دردسر بیاندازد . او میتواند با به بازی گرفتن کارتها و بودجه غذا و سپری نمودن بعدازظهرها پشت میز قمار و ولخرجی های بی مورد شوهرش را با این عمل به سمت بدهکار شد سوق بدهد.

تمام الکلیهایی که با مشروب خواری عامل از دست دادن خانواده ، دوستان و شغل خود شده اند باید بطور جدی خود را مورد سوال قرار دهند تا معلوم شود چگونه اشکالات و نواقص توانسته اند او را به از بین بردن امنیت بکشانند .

شایع ترین علائم اساسی که ناشی از کمبود امنیت می شود : اضطراب ، عصبانیت ، دل سوزی به حال خود و افسردگی می باشد که می توانند از درون و یا از محیط بیرون سرچشمه بگیرند . از این لحاظ می بایست روابط شخص را با دقت مورد بررسی قرار داد تا بتوان علت ادامه و یا برگشت چنین ناملایماتی را تعیین کرد . باید توجه داشت که هرگاه غرایز مورد تهدید قرار می گیرند ، واکنش ما، گفته های بیان شده می باشد . پرسشهایی از این گونه می توانند شامل ارزیابی گذشته و حال درباره مسائل جنسی که باعث دلهره و اوقات تلخی و یاس و یا افسردگی است باشند .

با قضاوتی منصفانه به تقصیر اگاه شویم و از خود بپرسیم ::
ایا چنین اختلالاتی ناشی از خودخواهی و یا درخواست های بی جای من باعث درگیری شدند؟
و چنانچه ناراحتی حاصله به خاطر رفتار دیگران بود از خود بپرسیم ::
چرا با شرایطی که نمیتوانم تغییر دهم خود را تطبیق نمی دهم ؟

اینگونه پرسشهای اساسی می تواند نا آرامی های مرا به طور ریشه ای مشخص نماید و از ان رو می توانم رفتارم را به ارامی و به گونه ای که لازم است تغییر دهم

برای مثال عدم امنیت مادی می تواند چنین احساساتی را برانگیزد .
از خود می پرسم چگونه اشتباهات من به اضطراب حاصله دامن زد و اگر رفتار سایرین در این مورد تاثیر گذاشته چه کاری از من ساخته است ؟
اگر نمی توانم شرایط کنونی را تغییر دهم ایا مایل هستم اقداماتی را انجام دهم ؟
ایا مایل به اقداماتی هستم که زندگیم را با اوضاع وفق بدهد ؟
اینگونه سوالات به راحتی به ذهن هر فردی می رسد و می تواند علل ریشه ای را مشخص کند .

بیشترین صدمه ای که به ما وارد شده به خاطر روابط فامیلی ، دوستان و اجتماع در سطح بزرگتر می باشد و در این رابطه ما خود رای و سرسخت بوده ایم . عدم برقرار نمودن یک رابطه صحیح و سالم با یک انسان دیگر ، مشکلی است که فقط گریبان گیر ما بوده است .

غرور بی حد و اندازه ما سبب ایجاد دوگونه لغزش نابود کننده می شود ، یا بر انها مسلط می شویم و یا بر انها تکیه می کنیم . چنانچه بیش از حد اندازه به انان روی اوریم دیر یا زود سبب نومیدی ما خواهند شد . چرا که انها نیز انسانند و نمی توانند به مطالبات مدام ما پاسخ مطلوب بدهند و از این جهت است که نا امنی ما بیشتر شده و به وخامت می رسد . اگر تمایلات خود را مدام بر دیگران تحمیل کنیم . از ما دوری کرده و به مخالفت می پردازند که در نتیجه احساس ما ازرده شده و در صدد ازار و انتقام جویی برمی اییم .

به همان گونه که نیروی کنترل را دو برابر می کنیم جز یاس و نا امیدی نتیجه ای عایدمان نمیشود . رنجش حاصله مارا به طور مداوم و حاد احاطه می کند . شاید برای یکبار هم خود را با فامیل یگانه ندانستیم و مانند یک دوست واقعی نبوده ایم و نهایتا عضو مفید جامعه نشدیم . همواره سعی کرده ایم که در راس گروه باشیم و یا در انتهای ان خود را پنهان کنیم و چنین حرکت خود خواهانه ای موجب سد شدن ارتباطمان با دیگر افراد گردیده و برداشتی سطحی و کاذب از برادری واقعی دستگیرمان شد

بسیاری با سوالات مطرح شده مخالفت می ورزند و تصور می کنند که نواقص انها انقدر هم چشمگیر نبوده است . یک بررسی وجدانی ، بسیاری از مورد مطرح شده را روشن خواهد کرد . ظاهرا پرونده ما انچنان خراب نبوده ، اما شرمندگی و خجالت سبب پنهان ساختن عیوب ما نیز شده است و با توجیه به رفتار خود ادامه دادیم و عاقبت دچار بدبختی بیماری الکلیسم شدیم .

به همین خاطر اهمیت ترازنامه کامل ، بسیار مشهود است و در این رابطه می توان با به روی کاغذ اوردن پرسش ها و پاسخ ها ، یک بررسی صادقانه به دست اورد .
چنین اقداماتی اولین حرکت قابل لمس و محسوس ما در پیشرفت معنوی می باشد .

بهروز
11 June 20 , 01:48

لطفا بگیداین نوشته بسیارخوب کارچه کسی است ؟شخص است ؟یاگروه؟

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan