Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

قدم چهارم انجمن معتادان گمنام کتاب چگونگی عملکرد

" ما یک ترازنامه اخلاقی بی باکانه و جستجو گرانه از خود تهیه کردیم "

ما با کارکردن روی سه قدم اول ، زیربنای محکمی برای بازیابی خود فراهم نموده ایم . اعتیاد فعالانه ما  اکنون متوقف شده است ، اما اگر بازیابی خود را براساس این زیربنا پیگیری نکنیم این توقف پایدار نخواهد ماند

برای اغلب ما ضمن کار کردن روی قدم سوم معمایی پیش آمده بود : از کجا بدانم که من واقعاً اراده و زندگی خود را به دست خدا سپرده ام ؟ جواب این سؤال خیلی ساده است : با کار کردن روی بقیه قدمها ، با شروع از قدم چهارم !

چرا روی قدم چهارم کار کنیم ؟مگر نه اینکه ما تا این زمان پاک مانده ایم ؟ بعضی از ما هنوز از وسوسه مصرف عذاب جدی می کشیم . برای بعضی دیگر ازما این ناراحتی آنقدر جدی نیست ، اما همیشه ته دلمان احساس می کنیم که اوضاع چندان رضایت بخش نیست یا آن که فاجعه ای در حال به وقوع پیوستن است و یا احساس ترس و عصبانیتی می کنیم که دلیل مشخصی هم برای آن نداریم . در بین ما هستند افرادی که فکر می کنند بدون نوشت قدم چهارم هم اوضاع خوب پیش می رود ، اما تجربه ما به عنوان یک انجمن نشان داده است که دیر یا زود اعضایی که این قدم بسیار مهم را کار نکنند دچار لغزش خواهند شد .

برای اغلب ما انگیزه کار کردن روی قدم چهارم خیلی ساده است . ما در یک برنامه سلامتی بازیابی هستیم و می خواهیم ادامه دهیم .

همانطور که بیماری ما فقط مصرف مواد نیست و جنبه های متعددی دارد ، بهبودی ما نیز چیزی بیش از یک پرهیز ساده از مواد مخدر می باشد ،  را حل مشکل ما یک تغییر اساسی در نوع تفکر و رفتارمان می باشد و به علاوه ، احتیاج داریم اصولاً برداشت خودمان را از دنیا و نقشی که در آن بازی می کنیم عوض کنیم . ما احتیاح داریم که نحوه برخوردمان را تغییر دهیم و تفاوتی نمی کند که انگیزه ما تنها تمایل به دورشدن از مصرف موادمخدر باشد و یا اینکه بخواهیم در جهت بازیابی خود حرکت کنیم .

قدم چهارم مرحله سرنوشت ساز حرکتی است که ما آن را به نام بازیابی می شناسیم . زمانی است برای ارزیابی و اندیشیدن به سردرگمی و نیز اغتشاشی که در درون ما وجود داشت و سالها با موادمخدر و خودفریبی ، سعی در پوشاندن آن می کردیم .

ما در درون خود به کاوش می پردازیم که هدف آن شناخت خودمان ، احساساتمان ، ترسهایمان و چگونگی رفتارمان می باشد . اینها و چند خصیصه دیگر ، زندگی ما را تشکیل می دهند .

ممکن است از این که خود را خیلی دقیق مورد بررسی قرار می دهیم بترسیم . ما خودمان را خیلی نمی شناسیم و شاید اصلاً نخواهیم که بشناسیم و از ناشناخته درونیمان وحشت داشته باشیم ، اما اگر ما ایمان و اعتقاد خود را برروی نیروی برترمان به خاطر بیاوریم براین ترس غلبه خواهیم کرد . ما باور داریم که قسمتی از اراده خداوند برایمان کارکردن روی قدمها می باشد . امااطمینان داریم که انجام قدم چهارم باعث خواهد شد روح ما شفا پیدا کند و به همین دلیل پیش می رویم . اصول بازیابی که تا این مرحله به کار گرفته ایم ، برای انجام رساندن قدم چهارم از واجبات هستند . پذیرا شدن که ما با خود از قدم اول به همراه آورده ایم ، به ما کمک خواهد کرد ، تا درباره بقیه جنبه های اعتیادمان نیز صداقت داشته باشیم . ما تا حدودی نسبت به نیرویی برتر از خود اعتماد و ایمان پیدا کرده ایم و روزنه امیدی برای خود یافته ایم که با هرروز پاک ماندن ، روشنایی بیشتری به زندگی ما می بخشد . ما با تمایل داشتن ، راه بازیابی راکه در پیش رویمان قرار دارد هموار نموده و با به کار گرفتن این اصول در زندگی خود شجاعتی را که برای انجام قدم چهارم لازم است ، پیدا کرده ایم .

صداقت ، لازمه ای برای انجام دادن این قدم است . سالها زندگی تمامی ما یک دروغ بزرگ بود که دیگر باید به آن پایان بدهیم . اگر ما مدتی آرام گرفته ، و درسکوت با خود خلوت کنیم متوجه خواهیم شد که تماس گرفتن با حقیقت برایمان آسانتر خواهد شد . اما آنچه را که این روزها برایمان حقیقت است بدون کم و کاست روی کاغذ می نویسیم ، راست گفتن شجاعت لازم دارد و لی ایمان و اعتماد به خداوندمان ، شجاعت بیشتری به ما عطا کرده که حتی قادریم بی باکانه و جستجوگرانه مطالبی را روی کاغذ بیاوریم که فکر نمی کردیم هیچگاه بتوانیم بازگو کنیم .

منظور از این ترازنامه اخلاقی ، بی باکانه و جستجوگرانه چیست ؟

ما مثل حسابدار یک شرکت ، به دقت می نویسیم که موجودی مان چقدراست ، در انبار چقدر جنس داریم و بدهکاری هایمان چیست  و با چنین روشی سعی در مراجعه به عمق وجود خود می کنیم ، تا آن کسی که واقعاً هستیم بشناسیم و آن دروغهایی که در باره خودمان به خودمان گفته ایم فاش کنیم .

در طی سالیان دراز ما برای بقای اعتیادمان در هر جائی ، آن کسی می شدیم که لازم داشتیم و آنقد ردر دروغ زندگی کرده بودیم که ، کم کم آن دروغها باورمان شده بود . ما در انجام قدم اول به حقایق ارزشمندی پی برده ایم اما قدم چهارم باعث می شود ما بتوانیم به نوعی سازنده خیالبافی را از از واقعیت جدا سازیم . با این قدم ما می توانیم به شخصیتی که از خودمان اختراع کرده بودیم ایست بدهیم و آزادی را پیدا کنیم تا آن کسی که واقعاً هستیم بشویم .

اگر در نوشتن این ترازنامه لغت اخلاقی ما را ناراحت کند ، معمولاً صحبت با راهنمای مان راه حلی به ما ارائه خواهد کرد . هدف از نوشتن ترازنامه اخلاقی نه تنها محکوم کردن و گناهکار شمردن خودمان نیست ، بلکه در حقیقت طی این مراحل ، خدمتی ارزشمند و لطفی است که به خودمان می کنیم . ما به نوعی بی تکلف ، نگاهی به غریزه هایمان ، هوسها ، آرزوها ، انگیزه ها ، انعطاف ها و چگونگی رفتارهای افراطی اجباری که به صورت عادتی و روتین  ( ROUTINS ) سالها پیگیری می کردیم و ما را در چنگال اعتیاد محکم نگاه داشته بود ، می اندازیم .

تفاوتی ندارد که چند روز و یا چند سال پاک بوده ایم ، نقائص شخصیتی و اشتباهات در تمام انسانها وجود دارند ، اما نوشتن یک ترازنامه باعث خواهد شد تا شاید بتوانیم نگاهی واقع بینانه به عمق وجود خود بیاندازیم و طبیعت خود را همانگونه که هست ، کاوش کنیم . در این ترازنامه ، ما فقط نقاط ضعف خود را بررسی نمی کنیم بلکه امیدها ، آرزوها و نقشه های زندگی خود را نیز مورد توجه قرار داده و سعی می کنیم بفهمیم تحت چه شرایطی بود که بعضی از آنها نقش برآب شدند . قدم چهارم پیشرفت مهم دوران بازیابی ما می باشد .

بعضی از ترازنامه ی خود را در یک نشست می نویسند و بعضی دیگر از ما به تدریج و روزمره پیش روی می کنیم ، اما همه ی ما قبل از نوشتن ، از نیروی برتر مان در خواست می کنیم که به ما شجاعت و صداقت لازم را برای کامل نویسی عطا کند . در اکثر موارد پس از شروع قادر خواهیم شد آن چه را که در ذهن داریم به سهولت روی کاغذ بیاوریم . ما نباید نگران مطالبی که از قلم مان تراوش میکنند باشیم ، چون نیروی برترمان نخواهد گذاشت چیزی که یاد آوری اش بیشتر از قدرت تحمل مان باشد بر ما مکشوف گردد .

از آنجا که اغلب ما تجربه ای در این گونه تمرینات خود شناسی نداریم ، حتماً باید از تجربیات راهنمای خود و پشتیبانی او برای پیش روی آگاهانه استفاده کنیم . راهنما ممکن است به ما فرم یا روش از پیش تدوین شده ای که باعث تمرکز روی نکات خاصی می شود ارائه کند ، یا فقط توضیح شفاهی و کلی در مورد چگونگی نوشتن به ما دهد . او باعث تشویش ما خواهد شد ، به ما یاد آور می شود که قبل از نوشتن باید دعا کنیم وپشتیبان ما خواهد بود . استفاده از تجربیات راهنما در این مقطع از نوشتن ترازنامه ، معمولاً باعث تقویت چشم گیر رابطه ما بایکدیگر خواهد شد .

پشتکار در نوشتن قدم چهارم بسیار مهم است . وقتی ما شروع به نوشتن کردیم باید این ترازنامه را بدون تاخیر به پایان برسانیم . اگر از آن دسته افرادی هستیم که بطور عاداتی کارها را عقب می اندازیم ،اختصاص دادن وقت معینی در هر روز به این کا ر باعث خواهد شد که به آن اولویت بدهیم و خطر کنار گذاردن ترازنامه در ضمن کار ،آن است که احتمال دارد دیگر هرگز به سراغ آن نرویم .

ما در نوشتن ترازنامه از خودمان مایه می گذاریم و از جزئیات غافل نمی شویم . ما به گونه ای محاسبه شده تمام جنبه های زندگی خود را مورد بررسی قرار می دهیم ،چون باعث خواهد شد که حقیقت رادربارهی خودمان ،انگیزه هایمان ، رفتار روش هایمان ببینیم . در این تراز نامه وقتی به خودمان نگاه می کنیم باید دقت کنیم که این دیدگاه تنها د جهت به خصوص بهنوعی یک بعدی نباشد . چه انگیزه ای باعث شد که ما آن گونه رفتار کنیم ؟آن رفتار ما چه عواقبی در زندگی به بار آورد ؟ رفتار ما چه تاثیری روی اطرافیان گذاشت ؟ چگونه به بقیه آرزو رساندیم ؟ احساس ما راجع به رفتارمان وعکس العمل دیگران در مقابل آن چه بود ؟ با این که این ها تنها چند مورد از نکات تراز نامه ما می باشند ، فهمیده ایم که این گونه مسائل مشکلاتی هستند که در ترازنامه باید مورد بررسی قرار گیرند .

مسئله ی مهم دیگر در قدم چهارم آن است که ما باید نگاه موشکافانه ای به اثرات ترس در زندگی خود بیاندازیم . تجربه نشان داده که ترس خود محورانه ریشه واساس بیماری ماست . اغلب ما سعی می کردیم نترس به نظر بیائیم اما حقیقت آن بود که خیلی وحشت زده بودیم و به کرات ترس باعث شده بود برای حفظ خود از عکس العمل های لحظه ای و نسنجیده استفاده کنیم . بسیاری از اوقات ما از ترس کرخ می شدیم و از اقدام به عمل از ترس باز می ماندیم ، یا اینکه از وحشت آینده شروع به نقشه کشی و دست کاری زندگی اطرافیان مان می نمو دیم . اگر به نظرمان می رسید که در موردی بازنده خواهیم شد ،یا دردسری در انتظارمان است ، برای حفظ خودمان از هیچ افراطی ابائی نداشتیم و تا آخر خط پیش می رفتیم . با این وجود همیشه کم می آوردیم و محتاج بودیم .

در گذشته ما هیچ ایمانی به این که نبروی برتری از ما محافظت خواهد نمود نداشتیم و به همین دلیل دائماً سعی می کردیم زندگی مان و هر آن چه را که در اطراف مان می گذشت ، به گونه ای که به فکر مغشوش مان می رسید کنترل کنیم . ما مردم را مورد سوءاستفاده قرار می دادیم ، با زندگی شان بازی می کردیم ، دروغ می گفتیم ، دام گستری می کردیم ، بطور پی درپی برای زندگی خود ودیگران نقشه طرح می کردیم ، ما دزدی می کردیم ،کلاه مردم را برمی داشتیم وسپس مجبور می شدیم برای آنکه خراب کارهای مان آشکار نشود باز هم دروغ روی دروغ بگوئیم . زندگی ما مملو از حسادت ،غبطه خوردن و احساس عمیق عدم امنیت شده بود ما تنها بودیم .

ما افرادی که برای مان ارزش قائل بودند فراری دادیم و چون می فهمید یم که چه کرده ایم غصه می خوردیم و برای کرخ احساساتمان مقدار مصرف را بالامی بردیم . هر چه احساس تنهایی ما بیشتر می شد سعی مان برای کنترل همه چیز و بخصوص مردم بیشتر می شد . عطش ما برای احساس قدرت و کنترل کردن به قدری شدید بود که متوجه بیهوده بودن کوششمان برای دلخواه کردن مسائل نبودیم و به طور پی درپی دچار رنج و ناراحتی می شدیم .

در این زندگی جدید ، ما به خدای مهربانی ایمان داریم که انجام یافتن اراده است در زندگی ما از تمام دستکاریها و اعمال کنترلهایی که به  عقلمان برسد ، نیکوتر و زیباتر می باشد و به همین دلیل نباید نگران آینده باشیم .

یک از نکات اساس ترازنامه ما ، ارزیابی اثرات منفی اعتیاد در زندگی عاطفی مان است . بعضی از ما چنان مهارتی در خفه کردن احساساتمان با موادمخدر و سایر چیزهایی که باعث می شد ذهنمان از مسائل خودمان غافل شود پیدا کرده بودیم که وقتی برای بار اول پا به جلسه گذاشتیم اصلاً ارتباطمان با عواطفمان قطع شده بود . در طی بازیابی ، ما یاد می گیریم که احساساتمان را مشخص کنیم . بازگویی و نام گذاردن احساساتمان برای بهبودی ، بسیار اهمیت دارد چرا که هرچه ما آنها را بهتر بشناسیم کنار آمدن با آنها آسان تر می گردد .

بجای اینکه فشار احساسی ، حالمان را خراب کند ، ما یاد می گیریم که بتوانیم که به دقت بگوییم که چه احساسی داریم . توانایی ما بیش از آن خواهد شد که فقط قادر باشیم بگوئیم که احساسم خوب یا بد است و خواهیم توانست فاصله میان این احساسات را نیز با ظرافت بازگو کنیم .

رنجهای ما نقش بسیار عمده ای در ناراحتیهای دوران بازیابی دارند . به همین دلیل فهرستی از آنها تهیه می کنیم . از توان ما خارج است که اجازه دهیم نسبت به دیگران باعث اشتغال فکری مان بشود . ما همچنین نگاهی دقیق به مبادی و عرف های اجتماعی جامعه خود از قبیل : خانواده ، مدارس ، کارفرما ، مذهب ، قانون و زندانها می اندازیم و نام افراد ، مکانها ، ارزشهای جامعه ای ، مؤسسات و دیگر شرایط زندگی را که باعث شده اند هنوز ما نسبت به   آنها در خود احساس عصبانیت کنیم در لیست اسامی آنچه که باعث رنجش می شود می گنجانیم .  ما تنها به بررسی شرایطی که باعث این رنجش شده اکتفا نمی کنیم ، بلکه نقشی را که خودمان در بوجود آمدن این رنجش ها داشته ایم نیز در ترازنامه می نویسیم . چه چیزی در درون ما مورد تهدید قرار گرفته بود که باعث شد ما آنطور آشفته و منقلب بشویم ؟ معمولاً متوجه خواهیم شد که قسمتهای معینی از زندگی ما به طور پی در پی تحت تأثیر این مسائل قرار گرفته اند .

در این ترازنامه ما روابط خود را نیز به دقت مورد برررس قرار می دهیم به خصوص اینکه چگونه با خانواده خود ارتباط برقرار می کردیم ، اما هدف ما از این کار آن نیست که ناکامی و مسئولیت اعتیاد خود را به گردن خانواده مان بیاندازیم . باید به طور واضح این مسئله را بفهمیم که ما درحال نوشتن ترازنامه خودمان هستیم و نه ترازنامه دیگران . ما می خواهیم نکات مثبت و منفی خودمان را ارزیابی کنیم . ما خود راجع به اینکه چه احساسی در مورد خانواده مان داشتیم و اینکه بر مبنای این احساسات چگونه رفتار می کنیم به طور مکتوب مورد بررسی قرار می دهیم . در اغلب موارد متوجه می شویم آن الگوهای رفتاری که به دلایلی از دوران طفولیت پیدا کرده بودیم ، هنوز با ما هستند و با آنکه بعضی از آن الگوها به ضررمان تمام می شوند باز هم تکرارشان می کنیم . ما  در نوشتن این صفحات جستجوگرانه مشخص می کنیم که کدام الگوی رفتاری مفید است و از شر کدامشان باید خلاص شویم .

در ترازنامه ، روابطمان را مورد توج مجدد قرار می دهیم و بخصوص دوستی هایمان را در نظر می گیریم . اگر ما بیشتر به شرح روابط دوستانه و یا عشقهای افلاطونی خود بپردازیم و یا با تمرکز روی آنها از بررسی روابط عاشقانه غافل می شویم ، ترازنامه ما ناقص خواهد بود . بسیاری از ما به دلیل کشمکش هایی  که از درون خودمان سرچشمه می بافتند تا پیش از آمدن به جلسات معتادان گمنام هرگز طعم یک دوستی پایدار را نچشیده بودیم و اگر منصفانه بیاندیشیم ،  متوجه خواهیم شد که جدال درونی ما نه تنها عامل اصلی شروع جروبحث با رفقا بود ،  بلکه باعث می شد که بعداً نیز حاضر به کوتاه آمدن و حل مشکلی که بوجود آورده بودیم ، نباشیم . ذهنیت بسیاری از ما چنین بود که دوستی پابرجا و درازمدت باعث آزار و دردسرمان خواهد شد و با همین عقیده پیش از اینکه روابطمان با مردم ریشه پیدا کند ، خودمان ترتیبی می دادیم که به هم بخورند . ما از احساس نزدیک شدن به آدمهای دیگر آنقدر وحشت داشتیم که هرگز چیزی درباره خودمان به رفقا بروز نمی دادیم و برای اطمینان از وفاداری آنان نسبت به خود ، گاهی نقشه هایی می کشیدیم که در نهایت باعث ایجاد احساس گناه در آنان می شد . اگر در زندگی دوستان مان افراد نزدیک دیگری وجود داشتند ، گاهی از فرط حسادت سعی می کردیم دوستی آنان را با یکدیگر برهم بزنیم . بسیاری از ما دوست نمی گرفتیم ، بلکه اسیر می گرفتیم و تصور می کردیم دوستان مان در مقابل ما وظیفه دارند ! احتمالاً مواردی هم خواهیم یافت که آشنایی یا رفاقتی را قربانی تمایلات جنسی نموده و به کلی خراب کردیم . اگر دقت کنیم متوجه خواهیم شد که نوع مخصوصی از درگیری وکشمکش باعث بروز اشکال در تمام روابط عاشقانه ما شده است ، مسائلی از قبیل عدم اعتماد ، درون خود را بروز ندادن و عدم تعهد . هرچه بیشتر می نویسیم بهتر متوجه می شویم که در روابط ، همیشه از صمیمیت و نزدیک شدن احتراز نموده ایم و گویا هرگز تفاوت میان دوست بودن با رابطه جنسی داشتن را نفهمیده ایم . ما یا به دلیل ترس و یا به دلیل این که هر بار در میانه راه دچار شکست شده بودیم از ایجاد رابطه نزدیک فرار می کردیم و یکی از هدفهای اصلی ترازنامه مان آن است که عوامل یا رفتارهایی را که باعث ناکامی روابطمان با دیگران شده شناسایی کنیم . احتمالاً عقاید و منش به خصوصی که در مورد مسائل جنسی از خود بروز داده ایم باعث به هم خوردن بسیاری از دوستی هایمان شده ، به خصوص که ما اغلب نیاز به محبت را با رابطه جنسی اشتباه گرفته ایم . گاهی از رابطه جنسی برای به دست آوردن چیزهایی که می خواستیم استفاده کردیم ، یا فکر می کردیم آگر به کسی از این طریق نزدیک شویم باعث تعهد او شده و او برایمان باقی خواهد ماند .

خیلی مهم است که ما از خود سؤال کنیم آیا رفتار جنسی ما برمبنای خودخواهی برنامه ریزی شده است با بر پایه عشق و محبت ؟ آیا ما از برقراری رابطه جنسی برای پرکردن خلاء روحانی درونمان استفاده می کردیم ؟ آیا عادتهای جنسی ، ما را در مقابل خودمان یا دیگران خجالت زده کرده است ؟

بیشتر رفتارهای جنسی ما معلول ترس یا باورهای نادرست و عقیده دیگران بود که به ما تحمیل شده بود و اکنون می خواهیم هویت جنسی مان را همانگونه که واقعاً هستیم ، بپذیریم . نوشتن این مسائل در ترازنامه برای اغلب ما خیلی ناراحت کننده است اما اگر ما طالب چیزی متفاوت با آنچه که داریم باشیم ، این نوشتن برای تغییر لازم است .

بعضی از ما مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته ایم یا حتی امکان دارد قربانی تجاوز آشنایان خود باشیم . ممکن است دوران طفولیت ما بسیار ناراحت کننده و مملو از غفلت و محرومیت بوده باشد و این تجربه های تلخ باعث شده باشد که ما نیز همین گونه صدمات را به دیگزان وارد کنیم . بعضی دیگر از ما ممکن است خودفروشی کرده و چون فکر می کنیم لیاقت بهتر زیستن را نداریم ، اجازه داده باشیم که مورد انواع دیگر تجاوز قرار گیریم . با اینکه گذشته دردناک است ، عوض کردنی نیست . با این همه ، باورهای نادرستی که ما از خودمان و دیگران پیدا کرده ایم باکمک نیروی برترمان قابل تغییر می باشند . با روی کاغذ آوردن این مسائل می توانی از اسارت دردناک ترین رازهای زندگیمان آزاد شویم و لازم نیست تا آخر عمر قربانی گذشته مان باشیم .

مسئله لازم برای آرامش پیدا کردن آن است که ما باید بعضی الگوهای رفتاری خود را که تکرارشان به نوعی پی درپی باعث شکست مان می شد ، عوض کنیم و قدم چهارم درشناسایی آنها به ما کمک می کند . شاید برای اولین بار دست کم روی کاغذ با چشم خودمان می بینیم که چگونه در طی زندگی به طور ناآگاهانه مانورهائی غیرمفید انتخاب می کرده ایم که اگر هم به بدبختی مان ختم نشده باشند ، حداقل زندگیمان را بهطور پی درپی آشفته کرده اند .

بسیاری از ما دائما ً دیگران رامسئول بهایی که برای اعتیادمان می پرداختیم ، می دانستیم ونمی خواستیم بپذیریم که اعتیاد ما نتایجی بسیار منفی به بار آورده بود که فقط خودمان مسئول آنها بودیم . بعضی دیگر از ما مرتکب جرم می شدیم و بعد از گرفتار شدن از عواقبی که به بار آورده بودیم ، شاکی می شدیم . اغلب ما در سرکارمان غیر مسئولانه حاضر می شدیم و بعد وقتی اخراجمان می کردند ،با سرو صدا اعتراض می کردیم و هر گاه می دیدیم دیگر اوضاع خیلی خراب شده و حریف نیستیم ،یک عقب نشینی کوتاه مدت می کردیم . ترازنامه به ما کمک میکند که مسئولیت خود را در اعمالی که از ما سر می زند ، تشخیص دهیم و بفهمیم معمولاً تحت چه شرایطی ما دیگران را مسئول ناکامی های خود قلمداد می کنیم . کتابچه ای که ما به کارکرد قدم چهارم در معتادان گمنام چاپ کرده ایم ، این قدم را به نوع گسترده تری مورد تفسیر قرار میدهد .

کیفیت زندگی ما وابستگی عمده ای به تصمیم های ما دارد . مثلاً وقتی ما ترازنامه ی خود را می نویسیم دقت می کنیم در چه زمان هایی تصمیمی گرفتیم که بعداً باعث ضررمان شد و همچنین چه زمان هایی تصمیمات دیگری گرفتیم که به صلاح ما انجامید . اگر زندگی مان به هر طریق پیش آید خوش آید و بی تصمیمی گذشته باشد آن را هم می نویسیم .

دفعاتی که آن قدر تاخیر کردیم تا فرصت از دست رفت ، دفعات دیگری که اصلاً از زیر بام تمام مسئولیت ها شانه خالی کردیم ، دفعاتی که کنار کشیدیم و از حاضر شدن در صحنه ی عادی زندگی امتناع ورزیدیم این ها تمام جزئیاتی از ترازنامه ی ما می باشند

اغلب ما امیدها و آرزوهایی برای زندگی مان داشتیم که به دنبال اعتیاد از جامعه عمل پو شاندن بدان ها صرف نظر کردیم . ما در تراز نامه کوشش می کنیم تا آرزوهای بر باد رفته خود را به یاد آورده و بررسی کنیم که کدام یک از تصمیم های ما باعث نقش بر آب شدن آرزو هایمان گردیه است . ما در نوشتن از خود می پرسیم : از چه زمانی اعتماد به نفس و خود باوری مان از بین رفت ودر چه مرحله ای اعتقاد به هر چیز خارج از محدوده ی ذهن تخدیر شده ی خود را از دست داده ایم ؟ اگر ما به این قسمت از ترازنامه توجه کافی معطوف کنیم ، احتمالاً آرزوهای از دست رفته در ما زنده خواهد شد .

ما به این مسئله توجهی عمیق معطوف می داریم که چگونه با ارزش های اخلاقی خودمان نیز به دفعات زیاد کشمکش پیدا کرده ایم . مثلاً باور می کردیم که دزدی عملی خطاست و سپس اجباراً هر چه را که در دسترس مان قرار می گرفت می دزدیدیم و چون یک ارزش اخلاقی خودمان را نادیده گرفته بودیم ، دچار عذاب درونی می شدیم . پرسش ترازنامه آن است چگونه و از چه راهی بعداً آتش این کشمکش درونی را مهار می کردیم ؟ مسلماً یکی از راه های مقابله ی ما آن بود که مواد بیشتر مصرف کنیم ، اما راه های دیگر ما چه بود ؟ بی اعتنایی نسبت به اصولی ترین ارزش های اخلاقی مان چه احساسی در ما به وجود می آورد ؟ با مورد بررسی قرار دادن این مطالب در ترازنامه بر روی گاغذ می بینیم که ارزشها یاخلاقی از دست رفته ما چه بوده و قادر به شروع بازیابی آنها خواهیم شد .

هدف ترازنامه  برسی جستجو گرانه شخصیت ما می باشد وبه همین دلیل نکات مثبت اخلاقی ورفتاری خود را نیز روی کاغذ می آوریم . ما معتادان صفات ستودنی شخصیت مان را غالباً نادیده می گیریم ، اما ما اگر با روشن بینی کمی فکر کنیم متوجه موقعیت هایی می شویم که با وجود آن که در شرایط سختی قرار داشتیم ،مقاومت کردیم ،به کمک هم نوعان پرداختیم یا حتی روح ما بر اعتیاد غلبه کرد . وقتی ما نکات شخصیت خود را به صورت نوشته در می آوریو ، موفق به باز یابی آن روحیه ی پرمحبت وخلوصی که در اعماق وجودمان نهفته است می شویم و شروع به تشخیص ارزش ها و معیار های اخلاقی خود می نمائیم .

ما در نوشتن این ترازنامه می آموزیم که قادر هستیم چه کارها و یا چیزهایی رابه انجام برسانیم و مهم تر آن که اگر بخواهیم یک زندگی سالم ، مفید و سالم داشته باشیم چه کارها و یا چیزهایی هستند که ما قادر به انجام آن ها نیستیم ؟ آن چه که در دوران اعتیاد فعال می کردیم در دوران بازیابی برای ما دیگر سازنده نمی باشد . قدم چهارم به ما این امکان را می دهد که برنامه ی جدیدی برای زندگی خود مطرح کنیم .

ما برای رشد به مقداری شناخت از خود احتیاج داریم که نوشتن این ترازنامه ، آن ها را در اختیار ما خواهد گذاشت . تفاوتی ندارد که این ترازنامه ی اول ما باشد یابیستم ، به هر حال سلسله مراحلی را شروع نموده ایم که باعث خواهد شد از اغتشاش دور شویم ودر جهت وضوح وثبات حرکت کنیم . سعی کنیم رنجش را از خود بزدائیم و بخشش راانتخاب کنیم . از قید رفتار و انتخاب باورهایی که روحانیت ما را محدود کرده رهایی پیدا کنیم و آزادی روحانی بیابیم . نوشتن این ترازنامه امری نیست که ما یک بار انجام دهیم و برای همیشه کنار بگذاریم ، بلکه طریقه ی مناسبی است که در مواجهه با اغتشاش فکری ف سردرگمی و مواقعی که مشکلی داریم و به نظر می رسد حل نشدنی نیست ، به ما نشان خواهد داد در چه مقطعی از مسیر بازیابی خود هستیم . پس از آن که چندین مرتبه قدم چهارم را نوشتیم متوجه می شویم که رفتار وعقایدمان تغییر یافته اند و کاربرد مجدد قدم چهارم باعث احیاء و شکوفایی این تغییرات خواهد شد . قدم ها به منزله ی ابراز و توشه ای در طی مراحل سلوک روحانی می باشند و هر چه بازیابی ما بیشتر شود به همان نسبت خداوند نیز قدرت فهم وبینش روحانی ما رااز برنامه و قدم ها افزایش خواهد داد . به تدریج ما موفق به حل بعضی از تضاد های بنیانی درون خود که باعث اعتیادمان می شود ،خواهیم گشت . هر چه درد زخمه ای قدیمی ما کمتر شود بیشتر در امروزمان زندگی خواهیم کرد .

انجام قدم چهارم ، ما را قادر می سازد با بررسی رفتار و عقایدمان به چگونگی دقیق خطاهای خود پی ببریم . ما تراز نامه ای از خود تهیه کرده ایم که به ما نشان داده است باکمک خداوند چه چیزهایی را می توانیم تغییر دهیم . با اقرارمان در قدم پنجم به سلوک خود ادامه میدهیم .

شهرام
12 June 24 , 00:02

درود به دوستای همدردم

از خداوند درخواست کمک میکنم

خواندن قدم چهارم به من امید میده شجاعت میده

امیدوارم که درک خوبی از این قدم داشته باشم و بتوانم این قدم رو درست کار کنم

دارم مینویسم هرچقدر جلوتر میرم احساس بی وزنی میکنم احساس بزرگی میکنم 

خدایا از تو سپاسگذارم

رضا
22 June 18 , 15:57
کار کردن در. قدم چهار ممکنه ک منو از روابط جنسی نامشرع دور کنه؟

پاسخ :

سلام اگر این اتفاق نیفته مفهومش اینکه درست قدم 4 رو درک نکردین
بهرام
04 May 18 , 21:14
سلام من بعداز دوسال می خوام قدم چهار کار کنم البته یکسری کاردم ولی درست نه الان هم ترس دارم

پاسخ :

موفق باشید یک بار تجربه قدم چهار رو داشتین دعا کنید و انجامش بدین
helen
28 September 14 , 21:28
وبتون خععععلی خوبه

پاسخ :

تشکر شما لطف دارین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan