فقط برای امروز
عقاید جدید
«عقاید قدیم خود را مجدداً ارزیابی میکنیم تا بتوانیم با عقاید جدیدی که منجر به شیوه جدیدی برای زندگی میشوند، آشنایی پیدا کنیم.»
آموختن شیوه جدیدی برای زندگی ممکن است دشوار باشد. گاهی اوقات وقتی وضعیت فوقالعاده دشوار میشود، وسوسه میشویم که مسیری را دنبال کنیم که کمتر به ایستادگی نیاز داشته باشد و دوباره بر اساس عقاید کهنه خود زندگی کنیم. فراموش میکنیم که این عقاید کهنه در حال نابود کردن ما بودند. برای زندگی به شیوهای جدید، باید نسبت به عقاید جدید روشنبین باشیم.
کارکرد قدمها، حضور در جلسات، صحبت با دیگران، اعتماد به راهنما—همه این پیشنهادات میتوانند با مقاومت ما و حتی نافرمانی ما سازگاری داشته باشند. برنامه NA مستلزم تلاش است، اما هر یک از قدمهای برنامه، ما را به افرادی که واقعاً میخواهیم باشیم، نزدیک میکند. به تغییر، رشد و تبدیل شدن به چیزی بیشتر از آنچه امروز هستیم، تمایل داریم. بدین منظور، روشنبین میشویم و عقاید جدیدی را که در NA پیدا کردهایم، امتحان میکنیم و شیوه جدید زندگی را یاد میگیریم.
فقط برای امروز: نسبت به عقاید جدید روشنبین میشوم و شیوه جدید زندگی را یاد میگیرم.
--------------------------------------------------------------------------------
مشارکت،تجربه،نیرو،امید
تغییر آنچه که می توانم
کم کم تغییراتی را که به خاطر حضورم در جلسات نارانان به وجود آمده،حس میکنم.همسرم در این جلسات شرکت نمی کند و به نظر می رسد مدام عصبی و مضطرب است،حالتهایی که من مدت هاست نداشته ام.من نیروی خودم را از افرادی که در جلسه هستند می گیرم .این تجربه را می توانستم بیشتر با همسرم تقسیم کنم،اما او از من خواسته این کار را نکنم ،واین انتخاب اوست.
وقتی یکی از اعضای گروه مشارکت می کند و من در چشمان عضو دیگری که همان تجربه را دارد ،تایید و استقبال را می بینم،شاهد پیوند رشته محبت هستم.این نوع کمک،برای من با ارزش است .فکر می کنم اگر همسرم در جلسات شرکت می کرد،چیزهای خیلی زیادی به دست می آورد.حداقل،شاید می توانست با یک نفر که وضعیتی مشابه تجربه ما را میگذراند،ارتباط کند.اما با خودم تکرار می کنم "خداوندا ارامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم،شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می توانم"چون این دعا ،در صورتی که آن را درک کنم،در تمام امور زندگیم کار برد دارد.این در مورد همسرم هم استثنا نیست و من باید این مسعله را بپذیرم.
تفکری برای امروز:
من یاد می گیرم که پیام نارنان نه تنها برای رساندن آن به دیگران است.بلکه اجرای اصول آن در تمام امور زندگی می باشد.امیدوارم که وجود تغییر در من،مورد توجه قراربگیردو دیگران هم خواهان چیزهایی که من در برنامه به دست آورده ام بشوند.می توانم به خاطر بیاورم که سنت یازدهم به من یاد اوری می کندکه برنامه ما،بیشتر جاذبه است تا تبلیغ.قدم یک اشاره می کند که من در مقابل دیگران عاجزم وتلاش برای سلطه داشتن روی آنها،به احتمال زیاد دیوانگی هایی را به درون زندگیم خواهد آورد .شاید سالم ترین نحوه عملکرد من،"زندگی کن و بگذار زندگی کنند"است.
--------------------------------------------------------------------------------
شهامت عوض شدن
من شنیده ام که میگویند : در الانان سعی میکنیم به شباهت هایمان بیشتر از تفاوت هایمان توجه کنیم . این بدین معنا نیست که ما تفاوتهایی نداریم یا اینکه ما نباید از این تفاوت ها آگاه شویم . آنچه پیشنهاد میشود این است که با یاد آوری اینکه چرا ما در اینجا هستیم . لازم است که هرگز احساس تنهایی نکنیم . درست همانند دیگران با این احساس که مشکلم مرا از دیگران جدا ساخته . به الانان آمدم با گذشت زمان فهمیدم که این ناشی از ترس و خجالت من بوده است و در گیر جزئیات مشکلم نمی شود . بلکه مرا در یک فاصله ای نگه میدارد . من یاد گرفتم وقتی که به فراسوی این جزئیات دست می یافتم. می توانستم دست افراد دیگری که تحت تاثیر الکلیسم بوده اند را در دست بگیرم و در نتیجه کمکی پیدا کنم . . همه ما به گونه ای خاص شبیه هم هستیم . اما همانطور که دستمان هنگام دعا کردن به هم ملحق می شوند هر یک از ما بخشی از از یک دایره امید می باشیم که بزرگتر از هر تفاوت فردی ما می باشد .
یاد آوری امروز
هر چند که ما ویژگی های منحصر به فرد خودمان را داریم اما قلب هایمان یکسان می طپد . همانطور که در مورد سرنوشت و ایمانت مشارکت می کنی . قلب تو تحت تاثیر قلب من قرار می گیرد (قلبهایمان با هم در ارتباط است) میدانم که بخشی از وجودم که با تو مشارکت میکنم . به قلب تو میرود امروز نیروی دسته جمعی مان را عزیز میدارم " یک بدن . اعضاء زیادی دارد اما تمام اعضاء آن در مجموع یک پیکر هستند که در عین زیاد بودن فقط یک پیکر هستند .
--------------------------------------------------------------------------------
روز به روز
امروز مثل دیروز حالم خوب است. دوست دارم که همیشه اینطور باشم. آیا بهتر نیست با نوشتن ترازنامه درونی دلایل خوبی حالم را بدانم؟ چون میخواهم با تکرار آن کارها همیشه حالم را خوب کنم. این حق من به عنوان یک انسان است. شاید فردا از خودم بپرسم امروز حالم بد است! نمیدانم چرا و به چه علتی حالم خراب است. امروز انگاری از دندهی چپ بلند شدهام. به راستی چرا گاهی این چنین حالتی پیدا میکنم؟ باز در این حالت هم نوشتن ترازنامهی روزانه پیشنهاد میشود. با اینکار دلایل بدی حالم معلوم شده و سعی میکنم از تکرار آن اعمال سرباز زنم . حتماً اگر بهکسی هم صدمه زدهام، جبران خسارت کنم. تا دچار این حالتها نشوم. امروز میدانم که نتایج خوبی و بدی حالم بستگی به خودم دارد. اگر انتظاراتم برآورده نشوند حالم بد است، ولی اگر همه چیز سرجایش قرار داشته باشد حالم خوب است. آیا از خداوند برای برقراری ارتباط با گروه و ابزار خودیاری قدمها سپاسگزار هستم؟ آیا میدانم اگر توقعات و انتظاراتم زیاد نباشد و از داشتههایم راضی باشم زندگی به روال عادی پیش میرود؟ آیا میدانم وقتی به دیگران خدمتگزاری میکنم, جوابش را در هم لحظه در حال خوبی من نشانداده شده است؟
بیشتر از سهمت نخواه! دیگران هم حق دارند
--------------------------------------------------------------------------------
مراقبه روزانه
وقت خود را با ترس و تردید بیهوده هدر نده، بلکه به سیر درون بپرداز تا ندای درونت را که منتظر توست بشنوی.
من آموخته ام تا خود را برای دریافت هدایای بیکران که نیروی برتر برای من مقرر نموده باز بگذارم. وقتی گاهی دچار ترس می شوم نشانه آن است که خطری در کمین است و لازم است کاری انجام دهم. ترس می تواند مرا از رسیدن به چیزی باز دارد و یا ابزاری باشد برای تحقق خواسته ای. حق انتخاب با من است. وقتی در معرض دود سیگار دیگران قرار می گیرم، ترس از لغزش می تواند ابزار مفیدی باشد. ترس احساسی است که فقط با پذیرش آن می توان آن را مهار کرد. گاهی ترس دروغی است که خود را واقعی جلوه گر می سازد. بسیاری اوقات به مواقعی فکر می کنم که ترس های دروغین مرا از حرکت باز داشته بود. اگر در گذشته فقط به ترس های واقعی بها می دادم اکنون زندگی بهتری داشتم. اما خوشبختانه هیچ وقت برای شروع مجدد دیر نیست و می توانم از هم اکنون آغاز کنم.
برای امروز، اگر با ترس روبرو شدم، نفس عمیق می کشم و از خداوند درخواست کمک می کنم.