فقط برای امروز
گروه
«قدم دوازدهم برنامه می گوید که باید پیام را به معتادی که هنوز در عذاب است، برسانیم.... گروه قدرتمندترین ابزاری است که برای رساندن پیام در اختیار داریم.»
وقتی برای اولین بار به جلسات معتادان گمنام میآییم، با معتادان در حال بهبودی دیدار میکنیم. میدانیم که آنها معتاد هستند، زیرا درباره همان تجربیات و احساساتی که ما داشتهایم، صحبت میکنند. میدانیم که آنها در حال بهبودی هستند و چیزی به دست آوردهاند که ما نیز خواهان آن هستیم. وقتی سایر معتادان بهبودی خود را در جلسات با ما در میان میگذارند، احساس امیدواری میکنیم.
محیط بهبودی، ما را به جلسات جذب میکند. این محیط وقتی ایجاد میشود که اعضای گروه تعهد میدهند با یکدیگر همکاری کنند. از طریق کمک به تشکیل جلسات، دیدار با تازهواردها و صحبت با سایر معتادان پس از جلسه سعی میکنیم محیط بهبودی را بهتر کنیم. این نشانههای عمل به تعهد، جلسات ما را جذاب میسازد و به گروهها کمک میکند بهبودی خود را در میان بگذارند.
مشارکت کردن تجربه در جلسات یکی از راههای کمک به یکدیگر است و اغلب اساس احساس تعلق ما را تشکیل میدهد. با سایر معتادان همدردی میکنیم، بنابراین به پیام امید آنها اعتماد میکنیم. بسیاری از ما بدون این احساس تعلق و امید در معتادان گمنام دوام نخواهیم آورد. وقتی در جلسات همیشگی صحبت میکنیم، از بهبودی شخصی در حین کمک به دیگران پشتیبانی میکنیم.
فقط برای امروز: در گروه خود با معتاد دیگری ارتباط برقرار میکنم و بهبودی خود را در میان میگذارم.
--------------------------------------------------------------------------------
مشارکت،تجربه،نیرو،امید
بیداری روحانی
به یاد می آورم وقتی اولین بار به نارانان آمدم ،عبارت "داشتن یک بیداری روحانی"را می شنیدم و متعجب بودم که منظور چیست.به این نتیجه رسیدم ،که معنی آن این است که من یک شخص کامل و روحانی می شوم ،اینکه نگرانی یا مشکلات بیشتری نخواهم داشت و اینکه می توانم به کلی برای همه چیز به نیروی برترم اعتماد کنم.آماده بودم که آن را تجربه کنم.هم چنین نتیجه گرفتم ،که به این ترتیب ،برای رسیدن به بیداری روحانی لازم است که معتاد زندگیم پاک شده و به سمت بهبودی برود.
در ابتدا فقط چیزهایی که می توانستم بر می داشتم و بقیه را باقی می گذاشتم .این کاری است که برنامه انجام می دهد.مجبور نبودم همه چیز را یکباره یاد بگیرم .چقدر خوشحالم که صبر کردم و اجازه دادم ابزارهای این برنامه در زندگیم کار.کند .یاد گرفتم که در ادامه راه و "در نتیجه کار کرد دوازده قدم"بیداری روحانی من به وقوع پیوسته و این چیزی نبود که بتوانم ادعا کنم و بدون عملکرد،آن را.به کار ببرم.هم چنین برای"رساندن این پیام به دیگران و تمرین این اصول در تمام امور زندگیم "لازم است.چیزهایی را که یاد می گیرم ،به کار ببرم.
تفکری برای امروز:
بیداری روحانی من،در اثر کار کرد این قدم ها بوجود می آید.ما سعی می کنیم این پیام را به افراد دیگری که مانند ما در رنجند برسانیم ،به امید اینکه در یافت شود و همیشه به خاطر بسپاریم که نارانان برای افرادی نیست که به آن نیاز دارند،بلکه برای کسانی است که آن را بخواهند.
--------------------------------------------------------------------------------
شهامت عوض شدن
گاهی اوقات آنقدر غرق نارضایتی میشوم و به مشکل بر میخورم که نمیتوانم ببینم کجا هستم یا کجا می خواهم بروم . وقتی زمانی را برای "فکر کردن" اختصاص می دهم تشخیص میدهم که به گونه ای نادرست و با منفی بافی زندگیم را در وقفه ای نگه داشته ام . الانان به من کمک کرد تا آنرا کشف کنم با آگاهی یافتن و به زبان آوردن آنچه که احساس میکنم مفید است . موقعیتی که به آن توجه دارم را انتخاب کنم من تلاش میکنم تا ویژگیهای مثبتی در خودم ، موقعیتهایم و دیگر انسانها پیدا کنم همانطور که در جلسات شرکت میکنم . لیست چیزهاییکه از آنها خوشنود و سپاسگزار هستم را تهیه میکنم و با دیگر اعضاء الانان صحبت میکنم این باعث شکوفایی این صفات میشود _ البته اگر بخواهم آنها را ببینم . من معتقدم که روح زیبایی دارم که برای بعضی مقاصد خلق شده است . مردم و موقعیت هایی که هر روز با آنها مواجه میشوم نیز زیبا و هدفمند هستند . من میتوانم نکات مثبت را در هر کاری که انجام میدهم و هر چیزی که می بینم جستجو کنم . دیدگاهی که با این روش بدست آورده ام به من نشان داده است که بعضی از دشوارترین شرایط زندگیم ، جالب ترین تغییرات را بوجود آورده اند .
یاد آوری امروز
شاید از بین بردن یک افسردگی بلند مدت ، صحبت های نا امید کننده و شکایت کردن مشکل باشد اما ارزش تلاش کردن را دارد . امروز من یک رفتار منفی را با رفتاری مثبت جایگزین خواهم کرد . "گاهی اوقات که نسبت به خودم محبت میکنم در تمام مدت بر روی ابرهای زیبا در آسمان حرکت میکنم .
--------------------------------------------------------------------------------
روز به روز
امروز وقتی دچار غم و افسردگی میشوم، اصول برنامه همکاری برایم انجام نمیدهد. یک روش برایم پیشنهاد میشود. به یک بیمار بیاختیار رحم کنی خیلی بهتر است. با غم و افسردگی خودت را منزوی نکن، به جلسه برو و مشکلت را با مشارکت کردن بین گروه بگذار. شاید مشکلت رفع نشود، ولی بار سنگین آن به حداقل که تحمل کنم میرسد. امروز با مشارکت کردن در گروه غم و رازی که در درونم مخفی شده است، را با عشق و علاقه بین افراد گروه و خدای جلسه به آرامش خواهم رسید. متوجه میشوم که برای خارج شدن از این وضعیت بهتر است به یک کسی کمک کنم. آیا وقتی کسی از دوستان دچار غم و افسردگی شد با عشق و همدردی او را حمایت میکنم؟ آیا به همدردی فرصت شنیدن صحبت و درد و دلش را میدهم؟ تا خودش را در محیطی صمیمی و دوست داشتنی در امنیت کامل تخلیه کند. امروز میدانم که بهبودی من در گروه کمک به یک همدرد دیگر است، نیاز دارم که از تجربیات جدید آگاهی پیدا کنم. تازه واردین با یک دنیا نیاز و خواسته به گروه میآیند. آنها با آمدنشان میخواهند بدانند، که چه چیزی باعث رهایی و آزادی من از هوای نفس و وابستگی و هموابستگیهایم شده است. آموزش مهارتهای زندگی چیزی است که بدنبالش هستم.
در بیرون از گروه خبری نیست!
--------------------------------------------------------------------------------
مراقبه روزانه
عشق به همسایه در کامل ترین شکل به این معناست که از حال او با خبر باشیم.
تنها به یک دلیل به اولین جلسه نیکوتینی های گمنام رفتم، قطع مصرف ماده مخدری که مرا در چنگال خود اسیر و اختیار زندگی را از دستم خارج کرده بود. قبل از پیوستن به انجمن نیکوتینی های گمنام نمی دانستم با برداشتن دوازده قدم و به مشارکت گذاردن تجربه، امید و نیرو با سایر اعضاء آزادی و شور و شوق زندگی را برایم به ارمغان خواهد آورد. آرام آرام قدرشناسی از هدیه رهایی بصورت رساندن پیام به معتادی که هنوز در عذاب است در زندگیم جاری شد. پیام رسانی من با آماده کردن اتاق جلسه، چایی، سرویس دهی به تازه وارد و خوشآمدگویی شروع گردید. این خدمات کمک کرد تا به طور مرتب در جلسات شرکت کنم. چه کسی می توانست باور کند به مشارکت گذاردن تجربه، امید، نیرو و برداشتن قدم های دوازده گانه می تواند این همه تغییرات معجزه آسا در روح و جسم و روان اعضاء ایجاد کند. آیا اگر رفتن به جلسات را متوقف می کردم و یا انجمن نیکوتین های گمنام وجود نداشت اکنون کجا بودم؟ من پیام رسانی به معتاد در عذاب را ارتقاء داده و با عملکرد خود جاذبه ای برای آنان خواهم شد.
برای امروز، با همدردی هرچند ناچیز، شادی خود را با سایر اعضاء تقسیم می کنم.