فقط برای امروز
افسردگی
«دیگر با ترس، عصبانیت، احساس گناه،تاسف به حال خود یا افسردگی نمیجنگیم.»
بسیاری از ما به عنوان یک فرد معتاد هر از گاهی دچار افسردگی میشویم. وقتی احساس افسردگی میکنیم، شاید وسوسه شویم خود را منزوی کنیم. اما اگر این کار را انجام دهیم، افسردگی ما ممکن است به نومیدی تبدیل شود. نمیتوانیم اجازه دهیم افسردگی، ما را بسوی مصرف مجدد هدایت کند.
در عوض، سعی میکنیم به امور روزمره زندگی خود بپردازیم. حضور در جلسات و ارتباط با راهنما را در رأس اولویتهای خود قرار میدهیم. صحبت با دیگران درباره احساسات خود، ممکن است ما را مطلع کند که ما تنها افرادی نیستیم که در دوران بهبودی افسرده شدهایم. از همه مهمتر، دعا و مراقبه میتواند به ما کمک کند به قدرت مورد نیاز خود برای تحمل افسردگی دست یابیم.
پذیرش را تمرین میکنیم و به خاطر میسپاریم که احساساتی مانند افسردگی، بیتردید با گذشت زمان بر طرف میشود. به جای اینکه با احساسات خود بجنگیم، آنها را میپذیریم و برای تحمل آنها قدرت میطلبیم.
فقط برای امروز: میپذیرم که احساس افسردگی من برای همیشه دوام نخواهد داشت. با راهنما یا فرد دیگری که من را درک میکند، درباره احساسات خود با صراحت صحبت میکنم.
--------------------------------------------------------------------------------
مشارکت،تجربه،نیرو،امید
آنچه یاد گرفته ام
انجمن نارانان ،برای کنار آمدن با سختیهایی که در زندگیم پیش میآید ،ابزارهایی به من داده است.من از برنامه و دوستانی که پیدا کرده ام،از آنهایی که مشارکت کرده و چیزهای خیلی خوبی به من یاد داده اندسپاسگزارم .چیزهایی که یاد گرفته ام :هر وقت ماشین گشت را در محله ببینم نترسم. به خاطر ترس از دیدن اسم معتاد،از خواندن گزارش حوادث روزنامه ،نترسم، وقتی از پشت تلفن یک صدای غریبه در باره معتاد پرس وجو میکند،دستپاچه نشوم، مانند گذشته به آسانی اعتماد نکنم،اما منفی بافی هم نکنم، در مورد اتفاقی که خارج از کنترل من است ،احساس گناه نکنم، در مورد هر کاری که فرد دیگری انجام می دهد ،شرمنده نباشم، گذشته را به عنوان زمان تلف شده فراموش نکنم وخاطرات خوش را هم یه یاد آورم، این ها را یاد گرفته ام: تمام جوانب یک موقعیت را بر رسی کرده و بسنجم، بفهمم که بعضی چیزها فراتر از کنترل من است،و هر چقدر هم برای اداره.آنها سخت تلاش کنم،اهمیتی ندارد، این واقعیت را باور کنم که برای افراد خوب هم،اتفاق های بد می افتد، باور کنم که آرزوها می تواند از بین بروداما زندگی.ادامه دارد،فقط در جهتی متفاوت ، از توصیه هایی که فکر می کنم مفید هستند اما در واقع ابزارهای حمایت نا سالم است منصرف شوم، از بیماری کناره گیری کنم،نه از معتاد، با وجود غم و اندوهی که ممکن است احساس کنم،از هر روز استقبتل کنم،
باور داشته باشم که بدون کمک نمی توانستم به این درجه در زندگیم برسم،
تفکری برای امروز:
امروز دیدگاه جدیدی برای زندگی و شخصی که می خواهم باشم ،دارم.می خواهم همیشه عملکرد هایم روحانی باشد.ارتباطم با معتادی که دوستش دارم خیلی بهتر شده ،از بهبودی و نارانان متشکرم که کمکم می کند تا زندگیم را در جهت بهتر شدن تغییر دهم
----------------------------------------------------------------------------------
شهامت عوض شدن
من عادت کرده بودم به خداوند بعنوان یک رقیب فکر کنم . ما به نبرد خواسته هایمان مشغول بودیم و من کوتاه نمی آمدم . شما نمی توانید تصور کنید که چطور این رفتار به سرعت باعث ضربه زدن به احساساتم شد . (ضربه روحی دیدم) من به الانان آمدم اما تمایل به پذیرفتن عجزم را نداشتم می دانستم که عاجز هستم _ من بوضوح در غلبه بر الکلیسم شکست خورده ابودم _ اما قصد نداشتم خودم را به رقیبم تسلیم کنم . من از الانان بسیار سپاسگزارم که به من کمک کرد تا واگذار کردن را بیاموزم . مدتی بطول انجامید _ اما بالاخره فهمیدم که واگذار کردن به معنای تسلیم شدن نیست . _ بدین معناست که من می خواهم و به سهم خود کاری انجام دهم هنگامیکه گلها را می چینم . یا مبهوت شگفتی های طبیعت میشوم ، خود را به نیروی برتر واگذار کرده هیچ چیزی را از دست نمی دهم بنابراین همواره با همه آن چیزهاییکه در زندگیم وجود دارند همراه هستم بهترین راهی که برای دعوت آرامش در وجودم یافته ام تشخیص این است که عالم در دستان نیروی شایسته ای واقع شده است..
یاد آوری برای امروز
امروز میتوانم خشنود و سپاسگزار باشم که زمین بدون کمک کم به گردش ادانه خواهد داد . من آزاد هستم تا به زندگی فردی ام ادامه دهم و با آگاهی از اینکه یک نیروی برتر نیرویی که مورد علاقه من است ، از دنیا و خودم مراقبت میکند در سلامت باشم . قدم اول ما را برای یک زندگی جدیر آماده میکند . زندگی که تنها با رها کردن آنچه که نمیتوانیم آنرا کنترل کنیم . به آن دست می یابیم . و با تعهد به آن "فقط برای امروز"" با ایجاد تغییراتی در نحوه تفکرات خود شگفتی هایی را در دنیای خود خلق میکنیم .
--------------------------------------------------------------------------------
روز به روز
کسانی هستند که وابستگی شدیدی به مادیات دارند. مثل وابستگی به لوازم شخصی مانند: ماشین، خانه، موبایل، لباس شیک، مال و منال و ثروت، دندان طلا، شغل و هموابستگی به زن و بچه و افراد خانواده و ... این را متذکر میشوم که داشتن و در کنار اینها زندگی کردن اصلاً بد نیست و کسی هم منکر آنها نمیشود. این را میگوییم که همه اینها فنا شدنی هستند. دزدیده میشوند، کم و کسر میشوند، پیر و فرتوت و مرگ و میر دارند، حتی در بعضی شرایط موجب دردسرهایی نیز میشوند. امروز چیزی دارم که با ثروتهای جهان هستی نمیشود آن را خرید. از بین نمیرود و هرگز دردسری هم ایجاد نمیکند، بله باعث فخر و مباهات و آرامش درونی هم میشود. آیا هنوز هم مثل زمان وابستگی داشتههایت چند رفیق بند کیف و یا مگسان دور شیرینی و حساب بانکی چند رقمی است؟ ثروت و داشتههای معنوی حضور خداوند در زندگی سرد و مرگبار وابستگی است. داشتهای که هرگز کم نمیشود. احساس و درک و شأن دارد و مرا دوست دارد و به من عشق میورزد و ارزش میگذارد. خداوندا: تو را دوست دارم و در حضور پرمهرت سعادتمندانه زندگی میکنم.
خوش آن دردی که درمانش تو باشی!
--------------------------------------------------------------------------------
مراقبه روزانه
من معتقدم که تمرین و تکرار مادر تمام آموزش هاست. خواه آموختن یک ساز موسیقی باشد یا آموختن راه زندگی. هیچ فرقی نمی کند، قوانین و اصول یکسانند.
واگذاری اراده و زندگی به مراقبت خداوند برای من بدان معناست که برای رشد معنوی لازم است اعمالی متفاوت از گذشته داشته باشم. در دوران مصرف، نیکوتین می گفت: بیشتر، بیشتر. اما امروز هر چه بیشتر و بیشتر به خداوند نیازمندم. بهبودی به معنای ارتباط با کسانی است که به حرف دل من گوش می دهند و مرا در مسیر رشد معنوی تشویق می نمایند. در این برنامه آموخته ام کسانی را که به موفقیت هایی رسیده اند باور کنم، کارهای خدماتی انجام دهم و نتیجه کارها را به خدا واگذار نمایم. نیروی برتر همواره هدایای شگفت انگیز فراوانی برایم دارد که فقط با آمادگی کامل شاهد آن ها خواهم بود.
برای امروز، در فرایند بهبودی همان اندازه کوشا خواهم بود که در دوران اعتیاد فعال.