فقط برای امروز
28 دی ترازنامه ساده
«تداوم در تهیه ترازنامه شخصی بدین معناست که عادت کنیم خود، اعمال، رفتار و روابط خود با دیگران را به طور منظم ارزیابی کنیم.»
کتاب پایه
v
ترازنامه روزانه ابزاری است که به واسطه آن میتوانیم خلاصهای از اعمال خود در زندگی را تهیه کنیم. پیچیدهترین بخش تهیه ترازنامه منظم، تصمیمگیری درباره نحوه آغاز آن است. آیا باید همه این اعمال را بنویسیم؟ چه چیزی را باید بررسی کنیم؟ و از کجا بدانیم کار ما چه زمانی تمام شده است؟ به این شکل کاری ساده را به پروژهای مهم تبدیل کردهایم.
در اینجا روش سادهای را برای تهیه ترازنامه روزانه ذکر میکنیم. چند دقیقهای را در پایان هر روز با آرامش مینشینیم و احساسات خود را به دقت بررسی میکنیم. آیا رنجش کوچک یا بزرگی در دل داریم؟ آیا درباره روزی که تازه به پایان بردهایم، احساس ناراحتی میکنیم؟ امروز چه اتفاقی افتاد؟ نقش ما در این کار چه بود؟ آیا مدیون به جبران خسارت هستیم؟ اگر میتوانستیم دوباره این کار را انجام دهیم، چگونه انجام میدادیم؟
میخواهیم جنبههای مثبت زندگی خود را نیز در ترازنامه روزانه بررسی کنیم. امروز چه چیزی رضایت ما را جلب کرده است؟ آیا مفید، مسئولیتپذیر، مهربان یا دوستداشتنی بودیم؟ آیا بدون خودخواهی از خود سخاوت نشان دادیم؟ آیا زیبایی و عشقی را که امروز به ما ارزانی داشته شد، تجربه کردیم؟ امروز چه کاری انجام دادیم که مایل به تکرار آن هستیم؟
برای اینکه ترازنامه ما مؤثر باشد حتماً نباید پیچیده باشد. این ترازنامه ابزار بسیار سادهای است که به واسطه آن میتوانیم هر روز با خود در ارتباط باشیم.
v
فقط برای امروز: میخواهم با احساس خود از زندگی جدیدی که به من داده شده همچنان ارتباط برقرار کنم. در پایان این روز ترازنامه ساده و مختصری تهیه میکنم.
--------------------------------------------------------------------------------
مشارکت،تجربه،نیرو،امید
دوستی
18ژانویه 28دی
قبل از نارانان معققد بودم همیشه مجبورم بیشتر فدا کاری کنم تا مردم مرا دوست داشته باشند یا چیزهایی را بگویم که دیگران می خواهند بشنوند نه آن چیزی که واقعا فکر یا احساس می کنم. من یک مردم راضی کن بودم و نمی خواستم احساسات دوستانم را جریحه دار کنم. به قدر کافی برای خودم احترام قایل نبودم تا باور کنم احساسات من هم با ارزش هستند. مجبور بودم دوستان معتادم را ببخشم چون
آنها نشعه بودند و مسوول رفتار خود نبودند. وقتی اولین بار یاد گرفتم که اعتیاد یک بیماری است به اشتباه فکر می کردم چون معتاد بیمار اسن باید رفتار غیر قابل قبول او را بپذیرم.
آنچه در نارانان راجع به دوستی یاد گرفته ام این است که در رابطه هایم صریحتر و صادقتر باشم. نیاز نیست بد جنس یا زور گو باشم اما حق ابراز عقایدم را دارم .می توانم آنچه را در ذهن دارم به طریق مناسبی بگویم چه فرد دیگری بامن موافق باشد یا نباشد .دوستی به این معنا نیست که می بایست با تمام عقاید یا ارزش های کسی موافق باشم . یاد گرفته ام دیگران را همانطور که هستند بپذیرم نه اینکه انتظار داشته باشم همانند من یا آنطور که من می خواهم باشند. هم چنین یاد گرفته ام همه از جمله خودم مسوول رفتار خودمان هستیم. مجبور نیستم رفتار های غیر قابل قبولی مانند خشونت ،بد دهنی یا دزدی را بپذیرم .می توانم انتخاب کنم با فردی که رفتار مضری دارد معاشرت نداشته باشم..مجبور نیستم به خاطر رفتار دیگران احساس گناه یا بهانه تراشی کنم.
تفکری برای امروز
نارانان ذهن و روح مرا روشن کرده است. اکنون می توانم به سهم خودم در دوستی نگاه کنم .وقتی کار اشتباهی بکنم ولازم باشد جبران کنم یا مسوولیت آن را بپذرم این کار را انجام می دهم .هم چنین به خودم احترام می گذارم و از رفتار مضر خود را حفظ می کنم .نارانان دوستان جدیدی به من داده است که می توانم به آنها اعتماد کنم و احساس نزدیکی داشته باشم .
--------------------------------------------------------------------------------
شهامت عوض شدن
28 دی
وقتی که در الانان یک تازه وارد بودم،به یاد دارم از افراد آنجا می شنیدم که می گفتند از اینکه با الکلی زندگی کردندت خشنود و سپاسگزارند. لازم به گفتن نیست که فکر کرده بودم آنها دیوانه هستند! آیا الکلی باعث تمام عم و اندوه آنها نبود؟ من نمی توانستم باور کنم که این مرد هیچ چیزی جزء این برای سپاسگزار بودن و خشنودی نداشته باشند. هنوز بنظر می رسید که آنها با وجود مشکلاتشان ( که دقیقاً مانند شرایط فردی مرا داشتند) خوشحال بودند.
امروز در می بابم که بخاطر پیدا کردن الانان خشنود هستم. من همچنین به تلنگری، احساس درد و درخواست کمک کردن قبل از اینکه می توانستم هر نوع خوشحالی را پیدا کنم نیاز داشتم. به واسطه الانان من با نیروی برترذی ارتباط دارم که هرگز آن را نمی شناختم و دوستانی دارم که مرا حمایت واقعی می کنند.من یاد گرفته ام که حق شناسی و بخشش برای آرامش ذهنی من ضروری هستند. اکنون من حقیقتاً می توانم بگویم که یک عضو حق شناس الانان هستم.
یادآوری امروز
امروز حق شناس بودن را تمرین خواهم کرد. من به بعضی چیزها فکر خواهم کرد، کوچک یا بزرگ، چرا که من حق شناس هستم.ممکن است حتی آنرا بصورت یک لیست نوشته شده تهیه کرده و یا با دوستانم در الانان مشارکت کنم. گاهی اوقات یک عمل کوچک می تواند گام بزرگی به سوی دیدن زندگی ام با فزونی لذت و خوشی باشد.
" وقتی که کارها بسیار تیره و تاریک دیده می شوند، این در گروه قدرت من است که آن را با نور درک کردن و حق شناسی روشن کنم."
--------------------------------------------------------------------------------
روز به روز
28 دی
امروز فرصتی را هم به پیامرسانی به همدردانی میدهم که خودم زمانی مثل آنها به دنبال کسی یا پناهی بودم. امروز با تجربهی عمیق احساس عدم تعلق به کسی یا مکانی، به کسی که دنبال راهی برای رهایی از وابستگیها میگردد، پیام عشق و ارزش را میرسانم. امروز شرمنده و غریب و تنها نیستم. سعی میکنم که شهامت ابراز عشق و دوست داشتن به دیگران را هدیه دهم. امروز روز خرج کردن عشق و آنچه که به من هدیه داده شده است. امروز میخواهم یک دوست باشم. میخواهم در کمال آرامش انرژی کسب شده را در قالب آغوشم به دیگران هدیه دهم. امروز خداوند مرا از تنهایی و بیکسی و احساس شرمندگی و بیلیاقتی و بی ارزشی رهانیده است و از من میخواهد که به ارتباطاتم با خود و انسانهای دیگر و خودش یک ارزش معنوی و عاشقانه دهم. امروز حرکت من به سوی آرامش و صلح و آشتی و عشق در راستای اراده و قدرت و مهربانی خالق مهربانم است. امروز آنچه که باعث آرامش و تسکین من شد احساس ارزشمندی در من بوده است، فقط ارزشگزاری خداوند مهربان است.
وقتی غم داری به دنبال غمگینی بگرد!
--------------------------------------------------------------------------------
مراقبه روزانه
بیست و هشتم دی: به یاد داشته باش هرچه را نیاز داری در درون توست، معرفتی که بدنبال آن می گردی در درون تو پنهان است.
من همیشه در سیر و سلوک های معنوی به دنبال یک ارتباط می گشتم. اما زندگی فقط برای امروز چه ارتباطی با سیر و سلوک معنوی دارد؟! واقعا چه تفاوتی دارد؟ چهل سال سیگار کشیدم. به کلی امید قطع مصرف را از دست داده بودم تا عاقبت انجمن نیکوتینی های گمنام و قدم های دوازده گانه را پیدا کردم. در اینجا هر روز چیز جدیدی پیدا می کنم. همه چیز متفاوت از قبل شده. در جلسات مشارکت اعضاء را در مورد عجز خود، رسیدن به باور از یک نیروی برتر و واگذاری اراده و زندگی به این نیرو می شنوم. برای من این برنامه تنها جستجوی یک زندگی بهتر نیست. بلکه مسئله مرگ و زندگیست. سم نیکوتین کشنده و مصرف آن عین دیوانگی است. معنویتی که اینجا آموخته ام زندگیم را نجات داده و سلامت عقل را به من باز گردانده است. این معنویت مانند هوایی که تنفس می کنم و آبی که می نوشم برایم مشهود است. به انجمن نیکوتینی های گمنام آمدم تا قطع مصرف کنم. اما در اینجا چیزهایی را که از هفت سالگی در جستجویش بودم یافتم: معنویتی حقیقی و جاودانه که نه تنها هفته ای یک بار بلکه هر روز و هر لحظه در سراسر زندگیم جاریست.
برای امروز، بابت معنویتی که هر روز و هر لحظه در زندگیم جاریست شکرگزار خداونم.