اراده خداوند یا اراده من؟ 3اسفند
«به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و هروقت در اشتباه بودیم سریعا بهً آن اقرار کردیم»
قدم دهم
v
در معتادان گمنام دریافتهایم که هر چه با اراده نیروی برتر برای خود هماهنگتر زندگی کنیم، هماهنگی در زندگی ما افزایش مییابد. از قدم دهم برای کمک به حفظ این هماهنگی استفاده میکنیم. هر روز اوقاتی را به بررسی رفتار خود اختصاص میدهیم. برخی از ما هر یک از اعمال را با پرسشی بسیار ساده ارزیابی میکنیم: «اراده خداوند یا اراده من؟»
در بسیاری از موارد متوجه میشویم که اعمال ما با اراده نیروی برتر برای ما هماهنگ بوده است و ما نیز در عوض با دنیای اطراف خود هماهنگ بودهایم. اما در برخی موارد متوجه وجود مغایرتهایی بین رفتار و ارزشهای خود میشویم. ما به جای اراده خداوند بر اساس اراده خود عمل کردهایم و در نتیجه در زندگی ما ناهماهنگی به وجود آمده است.
وقتی متوجه این مغایرتها میشویم، خطاهای خود را میپذیریم و آنها را اصلاح میکنیم. با آگاهی بیشتر از آنچه به اعتقاد ما اراده خداوند برای ما در این مواقع است، احتمال کمتری وجود دارد که دوباره این اعمال را تکرار کنیم و احتمال بیشتری وجود دارد که در هماهنگی بیشتری با اراده نیروی برتر برای خود و دنیای اطراف خود زندگی کنیم.
v
فقط برای امروز: آرزو میکنم که در هماهنگی با دنیای خود زندگی کنم. امروز اعمال خود را بررسی میکنم و از خود میپرسم: «اراده خداوند یا اراده من؟»
--------------------------------------------------------------------------------
مشارکت،تجربه،نیرو،امید
راه سپاسگزاری.....
22 فوریه 3اسفند
اقرار به عجزم فقط کنار گذاشتن کارهای غیر قابل کنترل دیگران نیست.برای من باز کردن دری به سوی سپاسگزاری است.وقتی در مسیر سپاسگزاری هستم هر روزم روشن تر است و خود را در مسیربهبودی احساس میکنم.
تغییر عادت های قدیمی یک کار مداوم است .امروز تغییر با ارزش ترین کاری است که در دست دارم .هم برای ساده ترین چیزها هم برای بزرگترین چالش هایی که زندگی پیش رویم قرار می دهدسپاسگزارم.زمانی که مسیر سپاسگزاری را می پیمایم چشم هایم معجزاتی را می بیند که قبلا نمی دیدم.سپاسگزاری جایگاهم را در جهان هستی به من یاد آوری می کند به من اجازه می دهد که زیبایی های درون وبیرون هر چیز را ببینم.سپاسگزاری تمرکزم را شفاف و مرا در زمان حال نگه می دارد می توانم ببینم که عشق به اینکه نمی توانم برای یک بیماری که موذیانه من و عزیزانم را نابود میکند کاری انجام دهم هیچ ربطی ندارد.سپاسگزاری را فروتن می سازد.من برای آگاهی از وجود نیرویی برتر در درونم سپاسگزارم .زمانی که سپاسگزارم فردبهتری هستم و این بهتر بودن بر روی افرادی که با آنها در تماسم تاثیر می گذارد.
تفکری برای امروز:
وقتی به دنبال بهبودی هستم سپاسگزاری راه روشنی در میان مشکلات است.وقتی انتخاب می کنم با سپاسگزاری زندگی کنم یک قدم به یافتن آرامش نزدیکترم.
--------------------------------------------------------------------------------
شهامت عوض شدن
3 اسفند
در گذشته بسیاری از ما یاد گرفتیم تا انتخاب های خود را دقیقا بر طبق احساساتمان اتخاذ کنیم ...انگار که احساساتمان واقعیت داشتند .اگر ما در قبال ایجادیا عمل خاص ترسیده می شدیم پس بهتر بود که از ان اجتناب کنیم و حد وسطی وجود نداشت وهیچ ظرفیتی برای بیش از یک احساس در یک زمان وجود نداشت بخشی از بهبودی الانان شامل یاد گیری این نکته است که...احساسات حقیقت نیستند ....
من یک انسان پیچیده و سحر امیزی هستم که از طیف وسیعی از تجربیات ...احساسات...و افکار خلق شده ام برای هویت من بیش از یک احساس و یک مشکل وجود دارد من منبعی از تنا قضات هستم.......من میتوانم برای همه احساساتم ارزش قائل شوم بدون اینکه به انها اجازه دهم تا اعمالم را دیکته کنند امروز می توانم خشم خود را نسبت به فردی احساس کنم و هنوز ..عاشقش باشم میتوانم ترس از تجربیات جدید را احساس کنم در حالیکه در جریان ان بسوی جلو در حرکت باشم ...من میتوانم بدون دست کشیدن از عشق با صدمه دیدن . بقا داشته باشم
و من میتوانم غم و ناراحتی را تجربه کنم و هنوز مطمئن باشم که دوباره خوشحال خواهم شد
یادآوری امروز
امروز یاد می گیرم تا پیچیدگی ها و تناقضات را در بر گیرم و بخاطر غنایمی که انها برایم می اورند سپاسگزار باشم ...
زندگی با تمام عذاب هایش . هیجان انگیز . زیبا . سرگرم کننده . و حیله گر است . نیز انچه که پس از ان می اید ما مجددا این زندگی را نخواهیم داشت .....
--------------------------------------------------------------------------------
روز به روز
3 اسفند
بسیاری از ما به سختی میتوانستیم دیگران را تحمل کنیم و یا آنها را دوست داشته باشیم. آیا قلبی که تجربهی دوست داشتن را ندارد، میتواند به کسی دوستی و عشق را هدیه کند؟ ما با بسیاری از انسانها تفاوت داشتهایم، به همین دلیل با دیگران کمتر اُخت میشدیم. به خاطر داشتن همین احساس تفاوت خودمان را در درجهی بالاتر از دیگران و یا پایینتر از آنها قرار میدادیم و با بسیاری از انسانها برخلاف اصول انسانی رفتاری ناشایست داشته و حتی آنها را به پایینترین درجه تنزل داده و با احساس کینه و نفرت از آنها، قلبمان را پُر از احساسات منفی میکردیم. محروم کردن دیگران از عشق و دوستی یک عادت و وابستگی بدی است، که به مرور در طی زندگی کسب کردم و این احساسات را حتی جز اصول شخصیتپرستی خود قرار دادم. در نهایت آنچه که نصیب من شد، قلبی آکنده از نفرت و کینه و جنگندگی بود، که مرا از مسیر طبیعی زندگیم خارج کرد. آیا میدانم که همهی ما آفریدهی خداوند هستیم و پارهی تن هم و شایستهی عشق خداوندی و با هم برادر و خواهریم؟
در زندگی جایی برای نفرت و انتقام نگذار!
--------------------------------------------------------------------------------
مراقبه روزانه
سوم اسفند: اگر آسمان را هدف قرار دهی به زمین می رسی و اگر زمین را هدف بگیری به هیچ چیز نخواهی رسید.
می توان مفاهیم گوناگون از این گفته برداشت کرد. به عقیده من به این معناست که از قدم های دوازده گانه نهایت استفاده را ببرم. گاهی خوب پیش می روم گاهی هدف را گم کرده و احساسات دیگران را جریحه دار می کنم. قدم دهم به من یادآور می شود که همواره نگاهی به اعمال و رفتار خود بیندازم. اگر متوجه شکافی در روابط خود گردم سریعاً بدان اقرار و در صدد برطرف نمودن آن بر می آیم. هیچ وقت قصد آسیب رساندن به کسی را ندارم اما اگر کاری انجام دادم که موجب صدمه زدن به کسی شد از صمیم قلب جبران خسارت می کنم. جبران خسارات به این معنا نیست که من انسان بدی هستم و یا اینکه مرتکب اشتباهی شده ام. بعضی وقت ها حق مخالفت با دیگران دارم و بعضی وقت ها جبران خسارت تأییدیست بر این که طرف مقابل نیز حق مخالفت دارد.
برای امروز، به احساسات دیگران احترام می گذارم و اگر خسارتی وارد کردم سریعاً جبران خسارت خواهم کرد.