خداوندی که درک میکنیم
«بسیاری از ما خداوند را صرفاً به عنوان هر نیرویی که ما را پاک نگاه میدارد، میشناسیم.»
کتاب پایه
v
برخی از ما با شناختی عملی از نیرویی برتر، قدم در بهبودی مینهیم. اما برای بسیاری از ما "خداوند" کلمه دردسرآفرینی است. شاید درباره وجود هر نوع نیرویی برتر از خود تردید داشته باشیم. یا شاید تجربیات رضایتبخشی از مذهب نداریم و از "موضوعات مربوط به خداوند" صرف نظر میکنیم.
شروع دوباره در بهبودی بدین معنا نیز هست که میتوانیم زندگی روحانی خود را از نو شروع کنیم. اگر با آنچه در هنگام رشد آموختیم راحت نیستیم، میتوانیم رویکرد دیگری را نسبت به روحانیت خود امتحان کنیم. مجبور نیستیم همه چیز را به یکباره درک کنیم یا پاسخ همه پرسشهای خود را فوراً پیدا کنیم. گاهی اوقات فقط کافیست بدانیم سایر اعضای NA باور دارند و باور آنها به پاک ماندن آنها کمک میکند.
v
فقط برای امروز: تنها چیزی که همین حالا باید درباره نیروی برتر خود بدانم این است که این نیرو به پاک ماندن من کمک میکند.
مشارکت،تجربه،نیرو،امید
بازهم به جلسه بیا...
قبل از آمدن به نارانان عادت داشتم با معتاد موافقت کنم با این فکر که به او کمک کنم.در واقع سعی می کردم او را به سمت بهبودی هل بدهم.سعی می کردم با پیشنهاد پرداخت اجاره خانه اش او را از خیابان ها جمع کنم در صورتی که او هر روز به جلسه برود حاضر بودم خودم او را به جلسه ببرم.البته او برای بدست آوردن پول با تقاضای من موافقت می کرد.حالا می دانم که چرا این کار مؤثر واقع نشد .می بایست اجازه می دادم این کار را به خاطر خودش انجام دهد.
خودم را در وضعیتی یافتم که نیاز به یاد گیری مداوم
پیام های نارانان را به من یاد آوری می کند .یکی از اعضا که به تازگی وارد برنامه شده بود گفت:امیدوار بوده لازم نباشد تا آخر عمر به جلسه بیاید .او اکنون می فهمد که همین کار را خواهد کرد.من نیز چنین تصوری داشتم.
آیا چاره ای هست؟بازگشت به تاریکی مطلق و ویرانگری که سابقا زندگی ام را کنترل می کرد.نه ٫من دیگر نه می خواهم و نه تمایلی به آن دارم!خواهری دارم که در جوانی مواد مصرف می کرد وقتی با پدرم در مورد اعتیاد دخترم و وضعیتش صحبت می کردم او می گفت«من هنوز وقتی در مورد خواهرت فکر می کنم گریه می کنم».این موضوع مربوط به زمانی بود که نزدیک به سی و پنج سال از قطع مصرف خواهرم می گذشت.البته می دانم چون پدرم هیچ وقت به برنامه دوازده قدمی نرفته است هنوز این قدر رنج می کشد.سپس فکر می کردم این دلیلی است که باز هم به جلسه بیایم .مطمئن که نیازدارم دائم به جلسه بیایم.
تفکری برای امروز:
تسلی و کمکی که از اعضای نارانان در یافت می کنم قابل اندازه گیری نیست و این راه جدید و بهتری برای زندگی کردن است.
شهامت عوض شدن
به عنوان یک تازه وارد در الانان شنیدم که اصول برنامه می تواند باعث آرامش من شود .ترجیح می دادم بشنوم برنامه باعث بهبودی الکلی شود ویا اینکه حداقل صدمات گذشته را جبران کنند . به نظر من ، آرامش نوک قله کوهی بود و یا پوزخندی تمسخر آمیز درچهره ام تداعی می شد و درمورد هیچ چیز کاری نمیکرد . در هنگام فشار و هیجان بیشتر احساس زنده بودن میکردم سرانجام فهمیدم که آرامش قصد محروم کردن من از عشق و دلبستگی هایم را ندارد ،درعوض بمن یک احساس امنیت درونی می بخشد . که این احساس مرا وا میداشت با شور و هیجان بیشتری زندگیم را سپری کنم . زیرا این آرامش به سوی یک منبع نا محدود انرژی و عقل منتهی میشود : یعنی یک قدرت برتر . حالا میتوانم تصمیمات سالم و قاطعی بگیرم و همچنین میتوانم ریسک کنم چون بدین وسیله من قادر هستم با هر موقعیت و اتفاق جدید مواجه شوم . هیچ چیز نمیتواند با تجلی هیجان نهفته من به عنوان یک انسان قابل مقایسه باشد . یکبار دیگر طعم زندگی واقعی که میتوانست منحصر به خودم باشد را به کمک الانان و قدرت برتر تجربه کردم . همچنین پی بردم آرامش یک موهبت بزرگ الهی است
یاد آوری امروز
.امروز من آرامش را جستجو میکنم ،با علم به اینکه وقتی آرام هستم بیشتر قادر به کامل شدن و قوی تر شدن خودم شوم . بدون این برنامه نمی توانستم حقیقتا درک کنم چگونه بطور درستی با موقعیت های دشوار زندگی مواجه شوم "
روز به روز
امروز با پشتگرمی و اتکال به خداوند مهربان، ارزشهای والای انسانی خود را به دست میآورم، فکر محدود و بشری من قادر نیست اراده و خواست خداوند را بفهمد، امّا من سعی میکنم هر روزم را به همان اندازه که سهمم است تلاش کنم. باور دارم خداوند مرا در جهت بهبودی و آزادی از هوای نفسم هدایت میکند. میخواهم فقط برای امروزتمام نیرویم را جهت حل مسائل فقط برای امروزم و رفع مشکلاتم کنم. امروزم را برای حل مسائل فردا و ترسهای آینده خراب نمیکنم، زندگی در لحظه و امروز جریان دارد، میخواهم تواناییهایم را فقط برای امروز متمرکز کنم و در راه بهبودی شخصیام به کار بگیرم. امروز متوجه شدهام که تمام شکستها و لطمات گوناگونی که در گذشته خوردم و داشتم به این دلیل بوده است، که طرح و برنامههای بزرگ و دوراز دسترس را میخواستم اجرا کنم. این در حالی بود که تواناییهای خودم را به حساب نمیآوردم، من یا همه چیز را میخواستم و یا هیچ چیزی نمیخواستم، این در حالی بود که موفقیت مرحلهای و پله به پله بود و این بلندپروازی من باعث خرابی اوضاع خودم در عرصهی زندگی و روابطم شد.
برای کارهای امروزم دعا میکنم!
مراقبه روزانه
ارکان خوشبختی؛ حرکت عشق ورزی و امید است.
امروز وقتی از خواب بر می خیزم روز خوبی پیش رو دارم. دیگر زندگی ام با غبار نیکوتین تیره و تار نیست. تن و لباسم بوی تعفن نیکوتین نمی دهد. از مزه غذا لذت می برم. از خوردن و نوشیدن چیزهایی که میل به مصرف نیکوتین ایجاد می کند پرهیز می کنم و غذای سالم می خورم.
می توانم انتخاب کنم روز خوبی داشته باشم. با کسان و چیزهایی در ارتباط باشم که باعث ارتقاء کیفیت زندگی ام می شوند.
می توانم بدون مشکل تنفسی پیاده روی کنم. می توانم انتخاب کنم که تجربه، امید و نیرویی که در این مسیر به دست آورده ام را با دیگران به مشارکت بگذارم.
برای امروز، روزم را آن گونه می سازم که آرزو دارم. روزی را خواهم ساخت که می خواهم آن طور باشد. ممکن است امروز همه چیز طبق میل من نباشد. واکنش هایم را خودم انتخاب می کنم. وقتی امروز به پایان رسید، از آن به نیکی یاد می کنم.