Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

5اردیبهشت

 استقبال از واقعیت

«امروز بهبودی برای ما یک واقعیت است.»

کتاب پایه

v

درد و مصیبت در دوران مصرف واقعیتهای زندگی ما بود. نه مایل به پذیرفتن وضعیت زندگی خود بودیم و نه مایل به تغییر آنچه در زندگی ما غیر قابل قبول بود. با مصرف مواد میخواستیم از درد زندگی رهایی یابیم، اما این کار فقط به مشکلات ما افزود. احساس تغییر یافته ما نسبت به واقعیت به کابوس تبدیل شد.

از طریق انجام برنامه معتادان گمنام در زندگی میآموزیم که رؤیاهای ما میتواند جایگزین کابوسهای ما شود. رشد میکنیم و تغییر مییابیم. آزادی انتخاب به دست میآوریم. قادر به ابراز و دریافت عشق میشویم. میتوانیم با صداقت درباره خود صحبت کنیم و دیگر حقیقت را بزرگ یا کوچک جلوه ندهیم. چالشهایی را که زندگی واقعی پیش روی ما میگذارد، میپذیریم و عاقلانه و مسئولانه با آنها روبرو میشویم.

اگرچه بهبودی، ما را در برابر وقایع زندگی مصون نگاه نمیدارد، در انجمن NA میتوانیم پشتیبانی، توجه واقعی و انگیزه مورد نیاز برای رویارویی با این واقعیتها را به دست آوریم.  نباید هرگز از طریق مصرف مجدد مواد، خود را از رویارویی با واقعیت پنهان کنیم، چراکه وحدت ما با سایر معتادان در حال بهبودی به ما قدرت میدهد. امروز، پشتیبانی، مراقبت و همدردی حاصل از بهبودی، پنجره پاک و روشنی را در اختیار ما قرار میدهد که از طریق آن میتوانیم واقعیت را همان طور که هست، مشاهده کنیم، تجربه کنیم و بپذیریم.       

v

فقط برای امروز:  یکی از هدایای بهبودی من، زندگی و لذت بردن از آن است، همان طور که واقعاً هست. امروز، از واقعیت استقبال میکنم. 


مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 

آزادی روحانی.....
برنامه نارانان به من آزادی روحانی می دهد.مرا تشویق می کند که یک درک شخصی از نیروی برترم داشته باشم وبگذارم دیگران نیز همین آزادی را داشته باشند.من نمیتوانستم زندگی ام را صادقانه به خدایی که درک نکرده ام بسپارم
در نارانان ناحیه ما راهنماها برای آماده کردن یک کار گاه دوازده قدمی آخر هفته برگه هایی از سه قدم اول برای ما تهیه کرده اند تا قبل از اینکه در جلسه شرکت کنیم آنها را مرور کنیم و بعد از آن قدم چهار را در کار گاه کار می کنیم.تجربه تهیه تراز نامه شخصی من از کودکی تا امروز برایم روشن کرد که چرا در مورد سپردن زندگی ام به خدایی که خود درک کردم اینقدر تردیدداشتم از نظر من او کسی بود که اجازه داده بود اتفاق های بد در زندگی ام بیفتد.چیزی که یاد گرفتم این بود که نیروی برترم باعث این اتفاق های بد برای من نبوده است.نیروی برتر من در عبور از آن لحظات سخت برای کمک به من حضور داشت.هر اتفاقی در زندگی ام افتاده بود مرا قوی تر کرده و برای اتفاق بعدی آماده می کرد.فهمیدم که نیروی برترم همیشه وجود داشته است.

تفکری برای امروز:
هر روز با قدرت و هدایت نیروی برترم می توانم معتاد را با عشق رها کرده و با سپردن او به نیروی برترش زندگی خودم را بکنم.من هم لغزش می کنم و پس از آن به درگاه نیروی برترم دعا می کنم .من به کمک خدایی که درک کرده ام برای تمام زندگی ام نیاز دارم..


شهامت عوض شدن

 


مکتب بودایی میگوید :"وقتی که شاگرد آماده است معلم حاضر میشود " یا به عنوان یک الانانی "ما هر کدام به موقع به اینجا می آییم" یک دلیل مهم من این است که خط مش روابط عمومی ما بنا بر اصل جاذبه است تا تبلیغ. ورود من به الانان درست بر مبنای یک جدول زمان بندی شده بود .به این صورت که من ابتدا در مورد چگونگی برنامه ها و جلسات چیزهایی شنیده بودم .در آن زمان من نوجوان بودم . پس از 20 سال زندگی در اولین جلسه شرکت کردم . من از گذشت ایام افسوس نمی خورم که چرا زودتر به اینجا نیامدم زیرا فکر میکنم در آن زمان آمادگی آمدن به الانان را نداشتم . فقط پس از سالها زندگی با اثرات بیماری، واقعا آمادگی دریافت کمک را داشتم و هیچیک از آزار و اذیت ها و غرزدن ها نتوانستند مرا زودتر به جلسات سوق دهند .

یاد آوری امروز .

هیچ چوبدست سحرآمیزی برای اینکه دیگران را به رفتن به الانان آماده کند وجود ندارد و این نهایت گستاخی ست که فکر کنم عقیده من از مسیر و روش دیگران بهترست . بگذار به کسانی کمک کنیم که کمک میخواهند . وقتی که جریان زندگیم در نتیجه کار کردن جلسات و برنامه ها برروی خودم ، بهتر میشود سعی میکنم پیام برنامه را برسانم . نه . اینکه مثل قبل آنرا به دیگران تحمیل کنم . "بیا با اجازه دادن به نصیحت کردن افراد ،کارائی و تاثیرات کمک کردن را تضعیف نکنیم . من میدانم که هرگز بصیرت و آگاهی کافی برای اینکه به مردم بگویم چه کارهایی بهتر است انجام بدهند ندارم "


روز به روز

 


امروز من از این آزادی و بهبودی از قید و بندهای عادات و وابستگی و هم‌وابستگی برای پی‌ریزی یک زندگی ساده و معنوی برای تغییر و رُشد کردن، برای انسان شد، برای خدمت به انسان‌های دیگر، برای اجتماع خود بهره‌گیری می‌کنیم. امروز من به خودم گوش می‌دهم، به خودم توجه می‌کنم، امروز من به خودم گوش می‌دهم، به خودم توجه می‌کنم، این حق من است! من سال‌های سال به دیگران و گفتار و رفتار و احساسات دیگران ارزش و بهاء داده و توجه می‌کردم، تلاش می‌کردم که موجبات رضایت آنها را به هر ترتیب که شده است جلب کنم. فکر می‌کردم که آنها از من با ارزش‌تر هستند، پس وظیفه خود می‌دانستم تا آنها را از خودم راضی و خشنود کنم. امروز به آرامی متوجه شدم که رضایت خودم بهتر از جلب رضایت دیگران است. امروز به خودم گوش می‌دهم و به احساسات خودم احترام گذاشته و به نیازهایم توجه می‌کنم، به امید اینکه چیزهایی که در دیگران می‌جستم را در خودم پیدا کنم. من حق دارم فارغ از قضاوت‌های دیگران به احساسات خودم اهمیت داده و توجه کنم و بدانم که توجه نکردن به آنها دلیل بر وجود نداشتن آنها نبود و نیست!
به درونت گوش کن و به آن احترام بگذار!


مراقبه روزانه

 

 

ما دریافتیم که باید انزوا و همزیستی کسالت بار با کشمکش های درونی را رها و به خدا و دیگران اعتماد کنیم.

برای خوابیدن مشکل داشتم. احساس کسالت و مریضی می کردم. پنج ماه هر روز با راهنمایم تماس تلفنی داشتم اما احساس واقعیم را با او در میان نمی گذاشتم. او پیشنهاد می کرد هر وقت حال خوبی ندارم به مطالعه نشریات بپردازم، اما من به راهکار او عمل نمی کردم. با خدا معامله می کردم و همیشه می گفتم: خدایا در صورتی که این خواسته ام را برآورده کنی خود را تسلیم تو می کنم. راهنمایم می گفت باید دست از معامله کردن با خدا بردارم. تسلیم نمی شدم تا جایی که راهنمایم گفت بسیار رقّت انگیزم. او حق داشت. انسانی رقّت انگیز بودم و در عین درماندگی می خواستم سرخوش و آزاد باشم. راهنمایم به جای پاسخ به سوالاتم پیشنهاد می کرد تا پاسخ خود را با مطالعه نشریات پیدا کنم. سرانجام با او هماهنگ و دریافتم لازم است برای آگاهی از خواست خدا دعا کنم. به دعا پرداختم و خود را در مسیر بهبودی یافته و به آرامش رسیدم.

برای امروز بابت راهنما و تمام کسانی که چون آیینه حقیقت مرا باز می تابانند از خداوند سپاسگزارم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan