خویشتنپذیری
«مؤثرترین روش خویشتنپذیری از طریق به کار بردن قدمهای دوازدهگانه بهبودی است.»
جزوه خویشتنپذیری
v
اکثر ما وقتی به معتادان گمنام میآییم خود را به اندازه کافی نپذیرفتهایم. به ویرانی بزرگی که در دوران اعتیاد فعال خود ایجاد کرده بودیم، نگاه میکنیم و از خود متنفر میشویم. ما در پذیرفتن گذشته خود و خویشتنبینی حاصل از آن مشکل داشتیم.
وقتی برای اولین بار میپذیریم به یک بیماری به نام اعتیاد مبتلا هستیم، خویشتنپذیری با سرعت بیشتری حاصل میشود، زیرا پذیرفتن خود به عنوان یک بیمار آسانتر از پذیرفتن خود به عنوان یک فرد بد است. هر چه خویشتنپذیری آسانتر باشد، پذیرفتن مسئولیت برای خود آسانتر خواهد شد.
از طریق فرآیند بهبودی مداوم، به خویشتنپذیری دست مییابیم. کار کردن قدمهای دوازدهگانه معتادان گمنام به ما میآموزد خود و زندگی خود را بپذیریم. اصول روحانی مانند تسلیم، صداقت، ایمان و فروتنی به ما در رهایی از بار سنگین اشتباهات گذشته خود کمک میکند. با به کار بردن این اصول در زندگی روزمره خود نگرش ما تغییر میکند. با پیشرفت در بهبودی، خویشتنپذیری نیز رشد میکند.
v
فقط برای امروز: خویشتنپذیری فرآیندی است که از طریق قدمهای دوازدهگانه فعال شده است. امروز، به این فرآیند اعتماد میکنم، قدمها را کارمیکنم و خویشتنپذیری را یاد میگیرم.
مشارکت،تجربه،نیرو،امید
موهبت صداقت....
در نارانان ما قدم های دوازده گانه را برای خودمان کار می کنیم.قدم چهار «تهیه یک ترازنامه اخلاقی بی با کانه و موشکافانه از خودمان»می تواند در ظاهر قدم دشوار وترسناکی به نظر برسد.شاید به خاطر اینکه مدت های طولانی روی دیگران به خصوص معتاد تمرکز داشته ایم می ترسیم خود را نشناسیم.شاید مثل خیلی از مردم که تحت تاثیر بیماری اعتیاد هستند ما هم از کمبود عزت نفس رنج می بریم و می ترسیم که یک ترازنامه بی باکانه و موشکافانه نشان دهد که ما ارزشمند نیستیم.
متوجه می شوم که یک ترازنامه اخلاقی بی باکانه و موشکافانه یک سفر خود شناسی است چیزی که برای رسیدن به رشد فردی نیاز دارم شناخت رشد است . ابتدا لازم است بدانم کجا هستم .باید بفهمم چگونه آدمی هستم و کسی که می خواهم باشم را تصور کنم.
وقتی ترازنامه قدم چهار را تهیه می کنم صادقانه و به طور کامل رفتار هایم ٫مسئولیت هایم و درک مفاهیم مهمی مثل :ارزش خود٬عشق و بلوغ ام را بررسی کنم به خود نگاه می کنم و ویژگی های شخصیتی ام:توانایی ها و ضعف هایم را می نویسم.
می خواهم خودم را بشناسم و کشف هایم را ثبت کنم.پس آماده ارزیابی چیزهایی که برایم کار کرده و چیزهایی که کار نکرده ٫چیزهایی که دوست دارم و چیزهایی که تمایل دارم تغییر دهم .به همان اندازه که با کمک گرفتن موفق می شوم قدم ها را کار کنم ایجاد تغییرات مثبت را آغاز می کنم تا به کسی که می خواهم تبدیل شوم.
تفکری برای امروز:
وقتی ترازنامه ام را تهیه می کنم به خودم صداقت را هدیه می دهم که سر مشق تمایل به رشد است.
شهامت عوض شدن
با گذشت زمان الانان را یافتم . وقتی از انجام کار هایی در مورد روابطم با یک الکلی مستاصل و درمانده شده بودم ، انتظار داشتم بمن بگویند : "آدم بی فایده را دور بینداز".بنا براین وقتی از یکی از اعضاء شنیدم که تا شش ماه ،از آمدنم به الانان هیچ تغییر اساسی پیدا نخواهم کرد ، خیلی نگران و نا امید شدم . در پایان شش ماه تفکر من بطور شگفت انگیزی تغییر یافته بود .و من از اینکه صبر کرده بودم سپاسگزار بودم . در آن لحظات چیزی درونم می گفت : به انتظار یاد گیری و رهایی ت ادامه بده ،قبل از اینکه در مورد این روابط تصمیم گیری کنی .اما من از انتظار بیزار بودم .تقلا میکردم و برای راهنمایی خواستن دعا و نیایش میکردم و نقاط ضعف و قوت را سبک سنگین میکردم . جواب همیشه یکسان بود "انتظار" هنوز هیچ کاری انجام نده _ موقع آن خواهد رسید" این جوابی نبود که من در جستجوی آن بودم .بنا براین،آنرا درک نمیکردم . پس با احساس گناه و شک و دو دلی نسبت به خودم، تحلیل میرفتم . آیا من مرتکب اشتباه بزرگی در زندگیم شده بودم؟من هنوز این شخص را بسیار دوست داشتم و اگر چه عمیقا نگران بودم ولی مطمئن نبودم که رها کردن او راه حل باشد . اعتراف کردم که پیش از موقع عمل کرده بودم . فقط با گذشت زمان بیشتری من بالاخره قادر به تصمیم گیری شدم که میدانستم بوسیله آن میتوانم زندگی کنم .
یاد آوری امروز
وقتی که تفکر من با تلاش برای پیدا کردن راه حل به بن بست میرسید ، هیچ گاه نمیتوانستم نتیجه ای راکه در جستجویش بودم بیابم " وقتی در تردید به سر می بری اقدام نکن .مرا به سوی تمام کارهایی که انجام میدهم راهنمایی کن
روز به روز
اصول برنامهی خودیاری راهی برای رهایی از هوای نفس است، به همین دلیل من برای پناهندگی و درجا زدن در برنامه اینجا نیستم. از طرفی انتظار ندارم با رعایت برنامه فیلسوف و زاهد و مقدس شوم. اطمینان دارم که هدف و ارادهی خداوند، رهایی من از عادت و وابستگیهای دردآور است که در گذشته به من آسیب زده است. من فقط برای درمان خودم به اینجا آمدهام. فقط مسؤل خودم هستم، بیماری دخالتگرایانه و فضول من به راحتی میخواهد در امور دیگران و شرایط بهبودی شخصی آنها و برنامه مداخله نماید. من با تکیه برانرژی مثبت خداوندی قادرم که فقط ارزشهای از دست رفتهی خودم را احیاء کنم. هرکسی میتواند با دعا و مراقبه و راز و نیاز به خدای خود وصل شده و به خودش کمک نماید، امروز اطمینان دارم که نتایج کارهایم هرچه شود، در نهایت در جهت خواست و ارادهی خداوند است. امروز توانایی من در جهت رفع مشکلات و حل مسائل خودم صرف خواهد شد. خداوندا: مرا یاری کن تا از مواجه شدن با همهی مسائل و مشکلاتم درآن واحد و امروز پرهیز کنم. آیا من آمادهام تا با هرگونه اتفاق و تغییرات در زندگیم با اتکا به قدرت و تصمیمگیری خداوند روبه رو شوم؟
خداوند کارگردان و من بازیگر هستم!
مراقبه روزانه
کلمات را واضح بیان کنید؛ در مورد هر کلمه قبل از ادا کردن فکر کنید.
در دوران مصرف نیکوتین از رفتار عده ای که با من بد رفتاری می کردند به شدت آزده و خشمگین بودم با خود عهد کرده بودم اگر زمانی موفق به قطع مصرف شوم هرگز چنین رفتاری با مصرف کنندگان نداشته باشم.
از هر کس و هر چیز که مانع سیگار کشیدنم بود ناراحت می شدم و واکنش نشان می دادم. در دوران مصرف تعادلی بر احساساتم نداشتم در افراط و تفریط بودم. گاه بیش از حد سر خوش و گاه بیش از حد خشمگین!
امروز وقتی با مصرف کننده ای رو به رو می شوم که برای روشن کردن سیگار درخواست فندک می کند و یا می خواهد تا برای او سیگار بخرم، لازم است بسیار محتاط عمل کنم. اگر با تندی با او برخورد کنم و یا شروع به نصیحت و پند و اندرز دادن به او کنم ممکن است فرصت قطع مصرف را از او بگیرم. بنابراین در چنین شرایطی عاقلانه است که با فروتنی درخواست او را رد کنم.
در این برنامه آموخته ام خود را دوست داشته باشم و از شرکت در مکانهای مصرف خودداری نمایم، زیرا دود دست دوم خطری بزرگ برای سلامتی ام است.
برای امروز، با فروتنی حد و مرزم را تعیین می کنم.