Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

31اردیبهشت

 شرکت در جلسات را ادامه بده!

«جلسات موجب حفظ ارتباط ما با جایی که بودهایم، میشوند، ولی  از آن مهمتر، ارتباط ما را با جایی که در بهبودی خود میتوانیم برویم، حفظ میکنند.

کتاب پایه

v

معتادان از جهات بسیاری افرادی متفاوت هستند. وقتی به معتادان گمنام آمدیم، دیگران را مانند خود پنداشتیم، افرادی که ما را درک میکنند و ما نیز آنها را درک میکنیم. دیگر هر جایی که میرفتیم مانند افراد بیگانه و غریب احساس نمیکردیم. در جلسات NA و در جمع دوستان احساس میکردیم در خانه هستیم. 

پس از مدتی پاکی اثرات اعتیاد ما پایان نمییابد. هنوز به همدردی با سایر معتادان احتیاج داریم. برای حفظ ارتباط خود با اینکه چه کسی هستیم، از کجا آمدهایم و به کجا میرویم، شرکت در جلسات را ادامه میدهیم. هر یک از جلسات به ما یادآور میشود که هرگز نمیتوانیم مواد مخدر را با موفقیت مصرف کنیم. هر یک از جلسات به ما یادآور میشود که هرگز معالجه نخواهیم شد، اما با انجام اصول برنامه میتوانیم بهبود پیدا کنیم. هر جلسه، تجربه و الگوی سایر معتادان را در بهبودی مداوم به ما ارائه میدهد. 

در جلسات مشاهده میکنیم که افراد مختلف چگونه برنامه خود را انجام میدهند و نتایج این کار چگونه در زندگیشان نمایان میشود. اگر میخواهیم مانند دیگران زندگی کنیم، میتوانیم از آنچه آنها برای رسیدن به آن انجام دادهاند، مطلع شویم. جلسات معتادان گمنام ارتباط ما را با جایی که بودهایم و جایی که میتوانیم برویم، حفظ میکنند—ارتباطی که بدون این جلسات ناممکن است و نمیتوان هیچ جای دیگر به دست آورد. این ارتباط موجب شرکت مجدد ما در جلسات میشود.  

v

فقط برای امروز:  در جلسه NA حضور مییابم تا به خود یادآوری کنم چه کسی هستم، از کجا آمدهام و در بهبودی خود به کجا میتوانم بروم.


مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 

سنت پنجم....

بسیاری از تازه واردین وقتی می فهمندکه ما روی همان دوازده قدمی که عزیزان معتادمان دارند کار می کنیم غافلگیر می شوند.سنت پنجم توضیح می دهد که چرا این کار ضروری است و چگونه به ما کمک می کند .سنت پنج عشق ذاتی برنامه مارا نشان می دهد.من با کار کرد قدم ها یاد گرفتم که پاسخ به بهبودی نه تنها دوست داشتن و پذیرش معتاد است بلکه مهمتر از آن دوست داشتن و پذیرش خودمان است.
یکی از مهمترین درس هایی که آموختم این است که از جنگیدن دست بردارم و رنجش ها را رها کنم .این کار برای بهبودیم لازم است .وقتی قدم یک را می پذیرم و به کار می برم می پذیرم که در مقابل بیماری اعتیاد عاجزم.پس چه فایده ای دارد که از جلسه ای به جلسه دیگر رفته و داستان های جنگ با با معتادم را مشارکت نمایم و از او شکایت کرده و او را مقصر تمام مشکلاتم بدانم ؟؟؟
این رفتار به من اسیب می زند و برای معتاد هم کاری نمی کند.به علاوه به بهبودی اعضای انجمن هم کمکی نمی کند.بخش دوم این سنت نقش انجمن ما در مشارکت پیام امید و التیام ما برای افرادی است که در رنج هستند.ما این کار را با حمایت از تازه وارد یا عضوی از انجمن که در بحران به سر می برد انجام می دهیم.هم چنین با دادن اطلاعاتی در باره برنامه خود به مراکز درمانی مواد مخدر ٫مدارس٫زندان ها و فراهم کردن موقعیتی که دیگران بفهمند راه بهتری برای زندگی کردن وجود دارد٫به این هدف دست می یابیم.

تفکری برای امروز:
سپاسگزار برنامه نارانان هستم که به من یاد می دهد که تغییر رفتارها و دلگرمی دادن به دیگران بیشتر به من کمک می کند تا اینکه روی مشکلاتم تمرکز کنم .به کمک دیگران و حمایت از گروه نارانان می توانم نتایج بهبودی را برداشت کنم.

هر گروه خانواده نارانان فقط یک هدف اصلی دارد و آن هم کمک به خانواده معتادان است.ما این کار را با تمرین دوازده قدم نارانان تشویق و درک معتادی در خانواده داریم و با استقبال و تسلی به خانواده های معتادان انجام می دهیم.
«سنت پنجم نارانان»


شهامت عوض شدن

 
یکی از مهمترین ابزارهای مفیدی که من در الانان یافتن نشریات مورد تایید جلسات (cal) بود . این نشریات به من فرصت زیادی دادند تا اینکه مشتاق پذیرش مردم شدم و توانستم بی پرده با آنها صحبت کنم . در جلسه اول ، این نشریه فوق العاده به من کمک کرد تا یاد بگیرم که راههای منفی فکر کردن را با یک راه سالمتر جدید و مثبت که به زندگی و عشق نزدیک میشد جایگزین کنم . در ابتدا فقط هنگام درد و رنج از آن استفاده میکردم . حالا هر روز جدا گانه در هنگام صرف صبحانه شروع به خواندن بعضی از صفحات نشریات میکنم . این کار خیلی به من کمک کرده تا در مورد آنچه می خوانم فکر گنم و آنرا در یک یا چند جمله خلاصه کنم . من این جملات را روی یک کارت سه در پنج مینویسم و آنرا در طول روز به همراه دارم . هر وقت که یادم بیاید این کارت را بیرون میآورم و میخوانم . اغلب اوقات این کار موقعیتهای دشوار را تعادل میبخشد

یاد آوری امروز

من یک گنجینه قابل دسترس از اطلاعات دارم که میتواند به رشد من کمک کند و از اثرات الکلیسم بر روی افکارم رهایم کند امروز من کارتهای تصویب شده نشریات (cal) را جزئی از امور روزانه ام قرار خواهم داد . بدین ترتیب که با گوش کردن به نوار و خواندن جزوه یا فصلی از کتاب این کار را خواهم کرد . "خواندن هر روزه جزوات و کتابهای الانان ذهن ما را به سوی اطمینانی بیشتر و راهی ارزشمندتر از زندگی هدایت خواهد کرد .


روز به روز

 


گاهی احساس می‌کنم انرژیم را بابت افکار، وقایع و موقعیت‌هایی صرف کنم که حتی ارزش مقداری وقت و ارزش گذاشتن را هم ندارند. آیا اتلاف انرژی و وقت گذاشتن درباره‌ی افکار و رفتار کسی که هیچ ربطی به من ندارد، بهانه‌ای جهت فرار از واقعیت‌های افکاری و رفتاری و زندگی خودم نیست؟ آیا می‌توانم با کنترل احساسات و افکار و رفتارم بابت هر اتفاقی سناریو نسازم و فقط مقداری انرژی را صرف کنم که ارزش آن را داشته باشد؟ خداوندا: کمکم کن تا مسائل را روشن‌تر ببینم تا همه چیز راهمانطور که است بپذیرم! آیا هنوز هم وحشت از رویارویی با مشکلات زندگیم باعث می‌شود، زندگی دیگران را زیر ذره‌بین بگیرم تا مشکلات خودم را گم کنم؟ آنچه مهم است این‌که من با دنیایی مشکلات و مسائل لاینحل برای عادتهای ناسالم دوران کودکی که از سرم نیفتاده و تبدیل به وابستگی و هم‌وابستگی‌های زار دهنده شده است، وارد برنامه شده‌ام که خودم را از زیر بار سنگین آنها خلاص کنم. به شرطی که در این مقطع هم مسئولیت و سرپرستی دیگران را با افکار و گفتار و رفتارهای مداخله‌گرانه خودم را در آتش بیماری آنها نیندازم و فقط عهده دارم بهبودی خودم باشم و وقتی از من کمک خواسته شد، کمک کنم.
قضاوت نکن!


مراقبه روزانه

 

 

عقل سالم در بدن سالم.دیشب خوب خوابیدم. به موقع به رختخواب رفتم و به اندازه کافی استراحت کردم. امروز سرشار از نیرو و انرژی بودم و کاری فوق العاده انجام دادم، گردشی مفرّح بیرون از شهر بی هیچ قید و بندی برای یک روز پربار. چرا شب زنده داری را دلیلی بر روشن فکری می دانستم؟! لازم است بدانم که شب زنده داری­های گذشته مرا تا اعماق اعتیاد فرو برد. مصرف نیکوتین مرا به سمت اعتیادهای دیگر کشاند. شاید برای خیلی ها اینطور نباشد اما برای من اینطور بود. رفتارم طوری شده بود که روز به روز بیشتر و بیشتر در اعتیاد فرو می رفتم. اکنون وقتی به گذشته می نگرم متوجه می شوم تمام آن نابسامانی ها نتیجه نداشتن قدرت تصمیم گیری بود و مهم تر اینکه سال ها با این ناتوانی زندگی کردم. از شب زنده داری ها و خستگی های روز بعد چه چیز نصیبم شد؟ جزو آن دسته از مردم بودم که تا پاسی از نیمه شب وقت خود را با تماشای برنامه های مبتذل تلویزیون هدر می دادم؟ امروز وقتی به اندازه کافی استراحت می کنم لذت می برم. دیگر اعصابم خراب نیست و احساس می کنم همه چیز سر جای خود قرار دارد و افکارم بر اساس این احساس تاثیر می پذیرد. وقتی تحت تاثیر احساسات منفی قرار می گیرم لحظه ای تأمل کرده و منشأ آن را پیدا می کنم.

برای امروز تصمیم گرفته ام از خود به خوبی مراقبت کنم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan