Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

13خرداد

 جبران خسارت مستقیم و غیر مستقیم 13              خرداد

«تا حداکثر توان خود، جبران خسارت میکنیم.»

کتاب پایه

v

قدم نهم به ما میگوید که در صورت امکان مستقیماً جبران خسارت کنیم. تجربه به ما میگوید این جبران خسارتهای مستقیم را همراه با تغییرات مداوم در طرز برخورد و رفتار خود دنبال کنیم—یعنی با جبران خسارتهای غیر مستقیم. 

به عنوان مثال، پنجره کسی را به دلیل عصبانیت شکستهایم. نگاه دلسوزانه به چشمان فردی که پنجرهاش را شکستهایم و عذرخواهی از او کافی نخواهد بود. خطایی که انجام دادهایم را از طریق پذیرفتن آن و تعویض پنجره، مستقیماً اصلاح میکنیم—چیزی را که به آن صدمه زدهایم تعمیر میکنیم.

سپس جبران خسارتهای مستقیم خود را با جبران خسارتهای غیر مستقیم دنبال میکنیم. اگر بر اساس خشم خود عمل کردهایم و پنجره فردی را شکستهایم، الگوهای رفتار و طرز برخورد خود را بررسی میکنیم. پس از اینکه پنجره شکسته را تعمیر کردیم، طرز برخورد خود را نیز اصلاح میکنیم—سعی میکنیم "خطاهای گذشته خود را اصلاح کنیم." رفتار خود را اصلاح میکنیم و هر روز سعی میکنیم بر اساس خشم خود عمل نکنیم. 

از طریق تعمیر خرابیهایی که به بار آوردهایم، مستقیماً جبران خسارت میکنیم. از طریق اصلاح طرز برخوردی که در درجه اول باعث ایجاد خسارت از سوی ما میشود، به طور غیر مستقیم جبران خسارت میکنیم و این امر به ما در حصول اطمینان از اینکه در آینده خسارتهای بیشتری را به بار نیاوریم، کمک میکند.  

v

فقط برای امروز:  در صورت امکان مستقیماً جبران خسارت میکنم. همچنین از طریق "اصلاح خطاهای گذشته" و تغییر طرز برخورد و رفتار خود به طور غیر مستقیم جبران خسارت میکنم. 

--------------------------------------------------------------------------------

مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 


13 خرداد
امید
بخاطر اینکه تمام تلاشهای من برای تغییر دادن دخترم شکست خورده بود، شرکت در جلسات نارانان را شروع کردم. زندگیم خارج از کنترل بود. در طول سال گذشته از طریق نارانان فهمیدم که نمیتوانم معتاد را تغییر دهم؛ تنها کسی که میتوانم تغییر بدهم خودم هستم! از زندگی سیر شده بودم اما اکنون میدانم که این راه کنار آمدن با اعتیاد او نیست. امسال مصمم شدم زندگی خودم را بکنم.
از دست دادن دخترم بوسیله مواد مخدر شبیه به از دست دادن عزیزی در یک حادثه غم انگیز است. او رفته ومن دلم برایش تنگ میشود اما مجبورم به خودم مسلط باشم ودر جهت زندگیم پیش بروم. گوش دادن به مشارکت دیگران که آنها چطور با داشتن یک عزیز معتاد کنار میآیند، به من کمک کرد تا بفهمم باید برای چیزهای که در زندگیم دارم بسیار سپاسگذار باشم.
در پس ذهنم امیدوارم که یک روز دخترم روشنایی را ببیند وبهتر شود. همچنین امیدوارم که روزی بهبود یابد وبه زندگیم برگردد. در نارانان یاد گرفته ام که زندگی پر از فراز ونشیب است. همچنین لازم است امیدوار باشم و هیچ توقعی نداشته باشم چون داشتن انتظارات، منشأ ترس و اضطرابی است که زندگیم را در گذشته احاطه کرده بود. همچنین از طرف دیگر امیدوارم که شهامت کنار آمدن با نبودن دخترم را داشته باشم و نگذارم این ترس و تردیدها به درون زندگیم برگردد. در اینکه آینده چه خواهد شد هیچ نظری ندارم و فقط برای امروز زندگی خواهم کرد.
تفکری برای امروز :  امیدوارم که فقط برای امروزم اجازه ندهم این وضعیت، حال مرا خراب کند. سعی میکنم کاری را انجام دهم که برایم نوعی شادی هر چند کوچک بیاورد و از خدا میخواهم که مرا انسان بهتری کند.


--------------------------------------------------------------------------------

شهامت عوض شدن

 

سیزدهم خرداد

قبل از الانان ، عفو کردن به معنی قدرت بود . میتوانستم راجبع به کسی که مرا رنجانده _ فردی که کاری را که من خواسته ام انجام نداده قضاوت کنم . و بعد قدرتم را به این صورت که من میتوانم فراتر از رنجش بروم و بزرگوارانه ببخشم بیازمایم . اما من هرگز آنچه را که انجام شده
فراموش نمیکنم . امروز میدانم که بخشش هیچ ربطی به قدرت ندارد . بخشش به من کنترل نمیدهد . بخشش تنها یک تذکر دهنده است تا خود را با تمامی بندگان خداوند هم تراز بدانم . همه ما گاهی کارهای خوب و شرافتمندانه انجام میدهیم و احتمالا گاهی صدمه میزنیم و دیگران را می رنجانیم . من حق ندارم راجبع به کسی قضاوت کنم ، کسی را تنبیه کنم ، و یا کسی را ببخشم ، وقتی حق به جانب برخورد میکنم . خودم هستم که رنج میبرم خودم را از تمام همنوعان خود جدا میکنم ، روی دیگران تمرکز میکنم .و خودرا با افکار منفی و آلوده به نفرت مشغول میکنم . با انتخاب این رفتار به خودم می قبولانم که من یک قربانی هستم . بنا براین یک قربانی خواهم ماند . بهترین کاری که میتوانم انجام دهم این است که به خاطر داشته باشم کار من این نیست که راجبع به دیگران قضاوت کنم. بلکه کار من این است که بگونه ای بیندیشم و فکر کنم که احساس بهتری به من بدهد .

یاد آوری امروز

من انگیزه ها و شرایطی که منشع رفتار دیگراان است را نمی شناسم . من فقط میدانم وقتی که از دیگدان رنجشی به دل میگیرم و سرزنش میکنم ، روحم را آزار میدهم .امروز راهی ارزشمندتر پیدا میکنم تا خودم را کاملتر کنم .
" شما نمیتوانید یک انسان را تضعیف نمایید (محدود کنید) بدون اینکه خودتان هم با او تضعیف شوید (محدود شوید .


--------------------------------------------------------------------------------

روز به روز

 

13 خرداد
امروز شرایط دردناک دوران غرق شدن در عادت‌های ناسالم و وابستگی‌ام را به یاد خواهم آورد. بدون این که موجب آزار دوباره‌ی من شوند. به یاد می‌آورم که چه کسی هستم؟ از کجا و به‌چه صورتی آمده‌ام؟ هدف من از پیگیری جلسات چیست؟ امروز دانش برنامه به من متذکر می‌شود، که با یادآوری گذشته خودم را ببینم، تا باد غرور اضافی و کاذب بیماری وابستگی‌ام خالی شود و غیر از تواضع و فروتنی در من به وجود نیاید، به‌غیر از این من قابلیت تغییر و بهبودی را پیدا نخواهم کرد. آیا اجازه می‌دهم که شخصیت بیمارگونه‌ام به آرامی به رُشد و تغییرات و منظور خودش برسد؟ آیا هنوز هم سعی می‌کنم اصول برنامه بهبودی را با سلیقه خود تغییر دهم؟ امروز می‌دانم که بدون رها کردن این روش بیمارگونه‌ام قادر نیستم، در قالب زندگی فعلی‌ام که آزادی و رهایی از چنگال بیماری وابستگی است، قرار گیرم. نیاز امروزم محیطی آرام و بدون تشنج و درگیری است. در هر موردی باید سعی کنم که این شرایط را برای خودم مهیا کنم، باید هرروز به خودم متذکر شوم که من بیمارم و نیاز به حمایت و سرپرستی و تیمار خودم دارم. آیا به خاطر این حق انتخاب و روشن بینی که خداوند به من عطا کرده است، او را ستایش می‌کنم؟
بابت تولد دوباره‌ام خدا را شکر می‌گویم!


--------------------------------------------------------------------------------

مراقبه روزانه

 

سیزدهم خرداد:   ما قادر به مصرف کنترل شده نیستیم.

   به سختی مصرف نیکوتین را آموختم. همیشه فکر می کردم هرگز معتاد نخواهم شد و هر وقت اراده کنم می توانم مصرف نکنم. امّا هر وقت تصمیم می گرفتم مصرف نکنم نیرویی مرا وادار به مصرف می کرد. وقتی تصمیم به قطع مصرف می گرفتم احساسات ناخوشایند ناشی از سم زدایی را دوست نداشتم. بعضی وقت ها می توانستم چند هفته ای بدون مصرف نیکوتین سر کنم اما وسوسه مصرف یک نخ مرا به سمت مصرف یک کارتون می کشید و این تمام اراده ای بود که داشتم. عاقبت دریافتم پاکت دهم یا صدم نبود که مرا در دام مصرف مجدد گرفتار می کرد بلکه پُک اول بود. در فرایند بهبودی آموختم به وسوسه مصرف پاسخ مثبت ندهم و فقط برای امروز در قطع مصرف باقی بمانم تا عاقبت روزی وسوسه مصرف به کلی از وجودم پاک شود.

برای امروز، عاقلانه تصمیم می گیرم و زندگی بدون مصرف نیکوتین را انتخاب می کنم.

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan