Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

10خرداد

 سادگی آن را حفظ کن  10                         خرداد

«روز را نه تنها در یک لحظه بلکه از لحظهای به لحظه دیگر سپری میکنیم. وقتی از زندگی در زمان حال دست میکشیم، مشکلات ما به طرز نامعقولی بزرگ میشوند.

کتاب پایه

v

اغلب درک زندگی پیچیده به نظر میرسد، خصوصاً برای افرادی در بین ما که مدتهای زیادی از انجام این کار طفره رفتهاند. وقتی مصرف مواد را قطع کردیم، بسیاری از ما با دنیایی روبرو شدیم که گیجکننده و حتی هولناک بود. زندگی و جزییات آن شاید در یک نگاه، گیجکننده به نظر رسد. از این گذشته، تصور میکنیم شاید نتوانیم زندگی را اداره کنیم و امتحان آن نیز بیفایده باشد. این افکار خود را تقویت میکنند و ما خیلی زود در اثر پیچیدگی متصور زندگی از پای در میآییم.

خوشبختانه مجبور نیستیم همه چیز را یکدفعه اصلاح کنیم. حل یک مشکل ممکن به نظر میرسد، پس مشکلات را تک تک در نظر میگیریم. از هر لحظه در هنگام فرا رسیدن آن مراقبت میکنیم و سپس از لحظه بعدی در هنگام فرا رسیدن آن مراقبت میکنیم. یاد میگیریم فقط برای امروز پاک بمانیم و در همین روز به سراغ مشکلات خود میرویم. وقتی زندگی را در هر لحظه سپری میکنیم، دیگر هولناک به نظر نمیرسد. با هر نفسی که در هر لحظه میکشیم، میتوانیم پاک بمانیم و زندگی کردن را یاد بگیریم.      

v

فقط برای امروز:  با زندگی کردن تنها در همین لحظه آن را ساده حفظ میکنم. امروز، تنها به مشکلات امروز رسیدگی میکنم؛ مشکلات فردا را برای فردا میگذارم.  

--------------------------------------------------------------------------------

مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 

10 خرداد
سرم به کار خودم باشد


در نارانان ما یاد میگیریم که هرفردی توانایی حل مشکلات خود را دارد. وقتی کنترلمان را روی زندگی از دست میدهیم، اغلب به خاطر این است که بسیار درگیر این مسئله هستیم که زندگی دیگران را سرو سامان دهیم.  برای من حل کردن مشکلات دیگران از حل مشکلات خودم آسانتر است و به من احساس مفید بودن میدهد.
یک بار برای دو روز از محل کارم مرخصی گرفتم تا به شرکت بیمه و مراکز تحقیقی وباز پروری ، جهت فرستادن عزیزم برای معالجه تلفن بزنم. ولی وقتی لیست مراکز بازپروری و زمانهای پذیرش آنها را به عزیزم دادم ، او از تلاشی که من برایش کرده بودم تشکر نکرد. همچنین وقتی به محل کارم برگشتم یک فرصت مهم را از دست داده بودم وکارفرمایم به من اخطار انضباطی داد.
کارکردن قدمهای نارانان به من یاد دادکه مسئول پیشبرد زندگی دیگری نیستم و سهمی ندارم. اگر در زندگیم سعی کنم که به کنترل معتاد ادامه دهم نه تنها کنترل  زندگی ام را از دست میدهم بلکه فرصت حل مشکلات در زمان و روش خودش را از او میگیرم.
تفکری برای امروز :  اگر سرم به کار خودم باشد وروی پیشرفت خودم کنترلی ام کار کنم ممکن است من به یک الگو برای هر یک از اطرافیانم که از آنها مراقبت میکنم، تبدیل شوم. امروز نه تنها کنترل نمیکنم بلکه تحت کنترل هم نیستم.


--------------------------------------------------------------------------------

شهامت عوض شدن

 

دهم خردادماه
رفتار یک شخص دیگر ، لحن صدایش و یا سرخوش بودنش به من چه ربطی دارد ؟ هیچ ، مگر اینکه من تصمیم دیگری بگیرم . برای مثال ، یاد گرفته ام که بحث کردن با کسی که از خود بیخود شده (مست شده)مثل این است که سرم را به دیوار بکوبم . با وجود این تا همین اواخر ، مستقیما خود را داخل بحث و مشاجره میکردم . چون این همان چیزی بود که طرف مقابل میخواست. در الانان فهمیدم که مجبور نیستم فقط بخاطر اینکه رنجیده ام و تحریک شده ام ، عکس العمل نشان دهم و کلمات تند و خشن را به دل بگیرم . میتوانم بخاطر بیاورم که این کلمات را کسی بکار برده که احتمالا عذاب می کشد و سعی میکنم کمی همدردی نشان دهم . مجبور نیستم به آنها اجازه دهم مرا تحریک کنند تا کاری را که نمیخواهم انجام دهم .

یاد آوری امروز

رها کردن با عشق به این معنی است که من تصمیماتم ، کامیابی و خوشبختی ام را بر اساس آنچه که در دیگران انجام میدهند ، میگویند ، یا احساس میکنند برنامه ریزی نکنم . وقتی با رفتار مخرب دیگران روبرو میشوم ، میتوانم بهترین رفتارهای آنها را دوست داشته باشم و از بدترین رفتارهای آنها نترسم .
" رهایی (جدایی) کمتر توجه کردن نیست ، بیشتر توجه کردن به آرامش خودم است


--------------------------------------------------------------------------------

روز به روز

 

10 خرداد
امروز با درک حقایق قادر هستیم به قسمت‌هایی از زندگی‌مان نگاه کنیم، که قبلاً جرأت تماشای آن را نداشتیم و یا آگاهی از آن نداشتم. زندگی کردن در دامان ترس‌ها، مانند ترس از منزوی شدن و تنها ماندن، ترس از آینده، ترس از بیماری، ترس از مرگ و ... وقتی در جلسات از ترس‌هایم صحبت می‌کنم، قسمت بزرگی از احساس منفی ترس از بین می‌رود. نیروی برتر موجود در گروه مرا به جماعت و گروه وصل می‌کند تا از ترس‌های دیگر اعضاء مطلع ‌شوم و متوجه ‌شوم که این ترس‌ها هسته‌ی اصلی همه‌ی عادتها و وابستگی‌ و هم‌وابستگی‌هاست. آیا درک می‌کنم خداوند در همه حال و در همه جا با من است و من هیچ وقت تنها نبوده و نیستم؟ آیا حقیقت این نیست که من انسان هستم و قدرت محدودی دارم؟ آیا بهتر نیست که کنترل‌ها را به دست خداوند بسپارم و خودم دست از خدایی کردن بردارم و در مسیر بهبودی به زندگیم برسم؟ امروز می‌دانم که بیماری وابستگی یک بیماری خانوادگی است. برای بهبودی و رهایی از آن بهتر است همه‌ی افراد خانواده در کنار هم دنبال بهبودی باشند. از خداوند به دلیل آگاهی دادن به من بابت بیماریم متشکرم.
حقیقت در همه حال در جریان است!


--------------------------------------------------------------------------------

مراقبه روزانه

 

 

دهم خرداد:   اگر دیدی خداوند همه درها را به رویت بسته، بدان بیرون طوفان است.

   در دوران مصرف در فصل زمستان حداقل یک بار به برونشیت مبتلا می شدم. وقتی شدت می یافت به پزشک مراجعه می کردم. هر زمستان در کلینیک پزشک می گفت: سیگار عامل برونشیت شماست. پرونده شما نشان می دهد حداقل سالی یک بار به برونشیت مبتلا می شوید. قبل از اینکه به سلامت خود بیشتر صدمه بزنید سیگار را ترک کنید. وقتی از کلینیک بیرون می آمدم عصبی بودم زیرا بار دیگر دکتری جوان مرا نصیحت کرده بود. به خود می گفتم سیگار مسبب برونشیتم نیست. سیگاری روشن می کردم و به سرفه می افتادم. امروز با اطمینان می گویم از وقتی قطع مصرف کردم هرگز مبتلا به برونشیت نشده ام.

برای امروز، دعا می کنم هر وقت خداوند حقیقت را نشانم می دهد، آن را باور کنم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan