Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

14خرداد

 14 خرداد                                  بساز، ویران نکن

«احساس منفی ما نسبت به خود با ابراز علاقه مثبت نسبت به دیگران جایگزین میشود.» 

کتاب پایه

v

شایعهپراکنی شیطان سیاه درونی ما را تغذیه میکند. گاهی اوقات تنها راهی که میتوانیم درباره خود احساس خوبی داشته باشیم این است که فرد دیگری را از طریق مقایسه، بد جلوه دهیم. اما احترام به نفسی که به ضرر فرد دیگر تمام میشود، بیارزش است و به تاوان آن نمیارزد.     

پس چگونه با احساس منفی درباره خود کنار بیاییم؟ ساده است. علاقه مثبت نسبت به دیگران را جایگزین آن میکنیم. به جای اینکه بر احترام نفس پایین خود انگشت بگذاریم، به نزد اطرافیان خود میرویم و سعی میکنیم در خدمت آنها باشیم.

شاید این کار راهی برای طفره رفتن از موضوع به نظر رسد، اما این چنین نیست. با انگشت گذاشتن بر احساس حقارت نسبت به خود نمیتوانیم کاری انجام دهیم، جز اینکه خود را گرفتار مخمصه دلسوزی نسبت به خود کنیم. اما با جایگزینی دلسوزی نسبت به خود با ابراز علاقه عشقآمیز و فعال نسبت به دیگران، میتوانیم برای خود احترام قائل شویم.

راه دستیابی به احترام به نفس، خراب کردن دیگران نیست، بلکه دلپسندتر کردن آنها از طریق ابراز عشق و علاقه مثبت است. برای اینکه در انجام این کار به ما کمک شود، میتوانیم از خود بپرسیم آیا به ایجاد مشکل کمک میکنیم یا به یافتن راه حل. امروز، میتوانیم به جای ویرانی، سازندگی را انتخاب کنیم.

v

فقط برای امروز:  گرچه ممکن است احساس حقارت کنم، لازم نیست برای دلپسندتر کردن خود، دیگران را خراب کنم. امروز، احساس منفی نسبت به خود را با ابراز علاقه مثبت نسبت به دیگران جایگزین میکنم. به جای ویرانی، سازندگی را در پیش میگیرم.

--------------------------------------------------------------------------------

مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 


14 خرداد
تغییر چیزهایی که میتوانم
یکی از بزرگترین موضوعها درباره برنامه نارانان اینست که چطور میتواند زندگیمان را عوض کند. به اعضایی در گروهم فکر میکنم که چگونگی رشد وشادتر شدنشان را مشارکت میکنند. بعضی از آنها چالشهای جدیدی در زندگیشان دارند وبعضی در حال خدمت در گروه هستند. عضوی میگفت سعی میکند فکر کند که اگر در زندگیش معتاد نداشت، چه کارهایی انجام می داد.این کار به اوکمک میکند تا تمرکز داشته باشد. من رشد و بهبودی را میبینم. با حضور بیشتر در نارانان، باید داشتن روابط بهتر در زندگیم را یاد میگرفتم. من میتوانم به وسیله خدمت کردن در سطح گروه و بالاتر، به روش های بیشماری سهیم شوم. با عشق وحمایتی که در نارانان دریافت میکنم، به خودم اطمینان دارم. میتوانم پیشرفتی را که بدست آورده ام ببینم وسرانجام به زندگیم برگردم. باید یاد میگرفتم حد ومرزهایی تعیین کنم امروز در زندگیم میتوانم تصمیم هایی بگیرم که هرگز در خواب هم امکان نداشت.
وقتی وارد برنامه شدم احساس کردم توانایی تغییر زندگی برایم امکان پذیر بوده، در صورتی که حاضر بودم که از آن استفاده کنم. کارکرد برنامه نارانان بهبودی را به درون زندگیم آورده است. پس برای حفظ سلامت عقل، باید در مورد بهبودیم جدی باشم. من میتوانم در مورد تصمیم هایم و نتایج آن یا پیامد کارها و واکنش هایم فکر کنم. ناگهان میبینم که فرد جدیدی پدیدار میشود و تغییرات در زندگیم جای می گیرد.
 تفکری برای امروز :  《باز هم به جلسه بیا، اگر برنامه را کار کنی موثر است و اگر نه نتیجه ندارد، پس روی آن کار کن چون ارزشش را داری.》این گفته هایی است که با خودم تکرار میکنم تا به ایجاد تغییرات لازم در زندگی ادامه دهم و آن را با تازه واردان گروه در میان می گذارم تا بتوانند امید وشهامت برگشتن به جلساتمان را بدست بیاورند.


--------------------------------------------------------------------------------

شهامت عوض شدن

 

چهاردهم خرداد

پیشرفت به سختی قابل تشخیص است به ویژه اگر انتظارات ما بیش از حد واقعی باشد . اگر انتظار داشته باشیم که نکات منفی و رفتار های بیمارگونه ما به سرعت و بطور کامل تغییر یابند به احتمال زیاد دچار یاس و نا امیدی خواهیم شد . در این حالت پیشرفت زیاد محسوس نیست به ویژه زمانی که خودمان را در تضاد با ایده آلهای استاندارد میبینم . بنابراین بهترست که شرایط خود را در زمان حال با با شرایطی که قبلا در آن بسر می بردیم مقایسه کنیم . برای مثال فهرست قدم چهارم کمکم کرد تا متوجه شوم که من کینه به دل میگیرم و همین امر به من لطمه میزند . تلاشم را میکنم تا خشم را از خودم دور کنم ولی وقتی می بینم این حالت هنوز درمن وجود دارد ، دچار یاس و نا امیدی می شوم خوشبختانه برنامه الانان به من آموخت که فقط روی پیشرفت تمرکز کنم ...نه ..روی نتیجه ...اگر چه هنوز هم گاهی اوقات رنجشها ادامه دارد ولی کاملا آگاه هستم که در حال پیشرفتم چرا که دیگر به ندرت اتفاق می افتد و برای مدت طولانی هم ادامه پیدا نمیکنند . امروز دیگر به در جستجوی نتیجه کار نیستم ، تنها مساله ای که برایم مطرح است مسیری است که در آن به پیش می روم .

یاد آوری امروز

.بخاطر تلاش زیاد در برنامه الانان و تمایل به تغییر و تحول ، من در حال حرکت در یک راه مثبت هستم . من امروز پیشرفتهایم را جشن خواهم گرفت . من میدانم که مراحل بهبودیم ادامه خواهدداشت تا در جهت یک زندگی بهتر رشد نمایم . " به تدریج افزودن را ادامه بدهید ، بزودی گنج بزرگ خواهید داشت ." (قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود ).


--------------------------------------------------------------------------------

روز به روز

 

14 خرداد
آیا توجه بیش از اندازه به قسمت خالی لیوان و احساسات منفی و وابستگی‌ و هم‌وابستگی‌ها به این دلیل نیست که می‌خواهم توجه و ترحم دیگران را به خودم جلب کنم؟ آیا بهتر نیست به جای تلف کردن انرژی محدودم به مسائل، با دیدی مثبت نگاه کنم؟ امروز من سعی می‌کنم طبق اصول خودیاری برنامه تمام لحظات امروزم را روی بهبودیم طبق اصول، برنامه‌ریزی کنم و برای پُربار کردن آن از راهنما و دوستان برنامه نظر خواهی و مشورت کنم و از تجربه آن‌ها در این موارد بهره ببرم. تا در آخر شب با رضایت و آرامش، ترازنامه‌ی امروزم را بنویسم و خداوند را بابت یک روز موفق شکرگزار باشم. آیا متوجه هستم که خداوند مرا از تمام مواهب طبیعی و نعمت‌هایش و لحظات با شکوه یک زندگی سرشار از مسرت و شادی بهره‌مند کرده است؟ من امروز با کمک خداوند از پیله‌ی تنهایی و احساسات منفی و متأسف بودن به حال خود خارج می‌شوم. سعی می‌کنم با کمک دوستان در حال بهبودی، روز خوبی را طبق اصول برنامه تجربه و احساس کنم. آیا امروز در برنامه‌ی خودیاری به کسی اعتماد کرده‌ام؟ آیا با او تماس گرفته‌ام؟ آیا امروزم را با اصول برنامه زندگی کرده‌ام؟
امروز هدیه خداوند است. هدیه را دریابیم!


--------------------------------------------------------------------------------

مراقبه روزانه

 

 

چهاردهم خرداد:   خدایا شکرت که عاقبت آزاد شدم.

   در گذشته فکر می کردم آزادم. مصرف سایر مواد مخدر را قطع کرده بودم. روزی متوجه شدم نیکوتین هم یک ماده مخدر است. مصرف نیکوتین مرا از برقراری ارتباط آگاهانه با خداوند بازداشته بود. از وقتی در دبیرستان مشغول تحصیل بودم در جهت قطع مصرف تلاش می کردم. من در ورزش فوتبال و بسکتبال فعالیت کرده بودم امّا به دلیل کمبود تنفس، دیگر نمی توانستم حتی مسیری یک کیلومتری را بدوم. از شانزده تا پنجاه و هشت سالگی بارها و بارها به شیوه های گوناگون اقدام به قطع مصرف نمودم، اما هرگز موفق به باقی ماندن در قطع مصرف نشدم. عاقبت با یک انجمن دوازده قدمی آشنا و از مخدرهای دیگر پاک شدم. تصور می کردم از طریق آن انجمن قادر خواهم بود قطع مصرف نیکوتین کنم، اما موفق نشدم. پس از مدتی به جلسات نیکوتینی های گمنام راه پیدا کردم. این انجمن به راستی برایم رهایی بخش بود و اکنون می فهمم منظور "مارتین لوترکینگ" چه بود.

برای امروز بابت هدایت شدن در مسیر آزادی از خداوند سپاسگزارم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan