Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

30خرداد

 30 خرداد                                   مراقبه برای مبتدیان

«برای برخی از افراد، دعا درخواست کمک از خداوند است و مراقبه گوش دادن به پاسخ خداوند.... ساکت کردن افکار از طریق مراقبه، آرامشی درونی را به ارمغان میآورد که ارتباط ما با خداوند را برقرار میسازد.»

کتاب پایه

v

به بسیاری از ما گفته شده: «در هنگام فراگیری مراقبه صبور باشید. برای اینکه بدانیم "برای" چه چیزی "گوش دهیم"، تمرین لازم است.»

از اینکه فردی این مسئله را به ما گفت خوشحالیم، یا اینکه بسیاری از ما پس از یک یا دو هفته از مراقبه دست کشیدیم. در چند هفته اول شاید هر روز صبح مینشستیم، افکار خود را ساکت میکردیم و  همان طور که کتاب پایه گفته، "گوش میدادیم"، اما چیزی "نمیشنیدیم." شاید تا اینکه واقعاً اتفاقی رخ دهد، چند هفته بیشتر طول کشید. حتی اتفاقات پس از آن نیز چندان چشمگیر نبود. وقتی پس از پایان مراقبه هر روز صبح خود برمیخواستیم، نسبت به زندگی خود قدری احساس بهتری داشتیم، با کسانی که در طی روز با آنها برخورد میکردیم، قدری بیشتر همدردی میکردیم و با نیروی برتر خود کمی بیشتر در ارتباط بودیم.  

برای اکثر ما در این آگاهی چیز چشمگیری وجود نداشت—نه برق آذرخش و نه رعد تندر. اما چیزی ساکت ولی قدرتمند وجود داشت. وقت صرف میکردیم تا نفس و عقاید خود را از سر راه برداریم. در این فضای روشن، ارتباط آگاهانه خود را با منبع بهبودی روزانه، یعنی خداوندی که درک میکنیم، بهبود میبخشیدیم. مراقبه چیز تازهای بود و به صرف وقت و تمرین نیاز داشت. اما پس از انجام آن، مانند همه قدمها مؤثر واقع شد.  

v

فقط برای امروز:  برای آگاهی از اراده خداوند برای من "گوش دادن" را تمرین میکنم، حتی اگر هنوز نمیدانم برای چه چیزی "گوش میدهم".

--------------------------------------------------------------------------------

مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 

30 خرداد
تمایل وذهن باز
چندین سال در نارانان بودم اما باز هم روزگار سختی داشتم . هنوز هم احساس نا امیدی وبیهودگی میکردم. معتقد نبودم برنامه کار میکند. احساس میکردم که بهبودیم سرعت لازم را ندارد ونیروی برترم به من کمک نمیکند.به تصمیم گیریهای بد ادامه دادم ، رفتار بدی داشتم و با معتاد زندگیم مشاجره وبرایش سخنرانی می کردم.همان نقصهای شخصیتی که اوایل سال در ترازنامه قدم چهارم ام لیست کرده بودم هنوز مرا ازار میداد. من نقصهای شخصیتی ام را می شناختن وآنها را به هر کسی که گوش میداد اقرار کرده بودم. چرا خدا آنها را بر طرف نمیکرد؟
یک جلسه ای پیشنهاد کرد لازم است به عقب برگردم وقدم شش را بررسی کنم. از من پرسید که آیا برای کمک نیروی برترم کاملا آماده هستم. اومعتقد بودکه نیروی برترش فقط چیزهایی را که کاملا برای رها کردن شان آماده است بر طرف میکند. همچنین اشاره کرد این امکان وجود دارد که رفتار قدیمی من هنوز برایم ارزشمند است وآماده نیستم تا آن را رها کنم.
 با این پیشنهاد توانستم، با بررسی دلایلی که باعث شده بود به نقص هایم بچسبم، قدم شش را به درستی کار کنم. با اعتماد به نیروی برترم شهامت پیدا کردم تا برای حرکت به جلو کاملا آماده باشم.
تفکری برای امروز: من باید تمایل داشته وپذیرای تغییر باشم. اگر هنوز هم روی معتاد و گذشته تمرکز داشته باشم وسعی کنم دیگران را کنترل کنم، حاضر نیستم به نیروی برترم اجازه دهم تا نقص های شخصیتی مرا برطرف کند.


--------------------------------------------------------------------------------

شهامت عوض شدن

 

سی ام خرداد ماه
من در جلسات شنیده ام که پذیرش بعنوان بخشی از 3 فاکتور است . آگاهی . پذیرش و عمل .. ذکر شده است . هر چند تمایل دارم سعی کنم تا بدون هیچ تاملی پیرامون پذیرش ، از آگاهی به عمل صعود کنم . افکار من مانند این جملات در جریان است : یک چیز در اشتباه است . سریع ، اجازه بده قبل از اینکه مجبور باشم هر ناراحتی را احساس کنم ، آنرا ثابت کنم . مشکل اینجاست ، تا زمانی که من این شرایط را با نقص و اشتباه بپذیرم ف یا اینکه به یاد اورم که در آگاهی من نقش دارند ، به ندرت میتوانم عملکرد مثبتی داشته و با نتایج آن در آرامش زندگی کنم . عملکرد من کاری از پیش نمی برد و یا چیزهای بدتری را باعث میشود و من احساس در ماندگی و نا امیدی میکنم حتی اگر کاری برای من انجام دهد ، آنقدر غرق اشتباه میشوم که نمی توانم انرا تشخیص دهم بیشتر اوقات من هنوز مجبورم برگردم بنشینم ، احساسات را احساس کنم و بعضی پذیرشها را داشته باشم . این کمک میکند تا من به یاد آورم که نیروی برترم قبلا مرا و موقعیت مرا پذیرفته است و به من در روزهای بذ همانند روزهای خوب ، عشق ورزیده است .

یاد آوری امروز .

حرکت کردن از آگاهی به پذیرش و سپس به عمل به طول می انجامد ، اما مزایای آن ارزش این انتظار را دارد به طوری که یاد گرفتم خطاها ، موقعیتها و احساساتم را بپذیرم . من یاد گرفتم که انسانی ارزشمند هستم درست همانطوری که وجود دارم . با این نوع پذیرش نسبت به خورم ، اختیاراتم را در نظر گرفته و به آرامی می توانم کار هایی جهت تغییر یافتن انجام دهم . "........شخصی پیشنهاد کرد تمرکز یافتن بر روی تغییر دادن خودم را متوقف کنم و در ابتداء به پذیرش خودم بپردازم و این تحرک و پیشرفتی را که لازم بود به من بخشید" .


--------------------------------------------------------------------------------

روز به روز

 

30 خرداد
پروردگارا: مرا یاری کن تا در کمال فروتنی و خویشتن‌پذیری خودم را از تارهای انکار و غرورم که مرا به بیماری خودم پیوند می‌زند، رها سازم و با آزادی و رهایی از دشمن دیرینم که غرور و انکارم می‌باشد، به سمت تو حرکت کنم! خداوندا: مرا کمک کن تا با آزادی از خود، خودم را به تو واگذار کنم، تا آرامش خاطر و نشاط ابدی را تجربه کنم. امروز می‌خواهم با تمرین کردن، قدرت عشق خداوند را در وجودم تقویت کنم. برای این کار می‌خواهم خارج از تعارفات معمول، دیگران را دوست بدارم. می‌خواهم دریچه قلبم را به روی جهان هستی و مخلوقات خداوند باز کنم. آیا امروز قادر خواهم بود که خواست خداوند را در رابطه با خودم و دیگران اجرا کنم تا درونم را از کینه‌ها و رنجش‌های فکر بیمارم خالی کنم؟ امروز خداوند را سپاس می‌گذارم که مرا در مسیر بهبودی به سوی عشق به خودم و همنوعانم در قالب خدمتگزاری و عشق به خودم که خویشتن‌پذیری است رهسپار و راهنمایی می‌کند. آیا برای قدرت عشق خداوند که در رگ‌هایم جاری شده است، او و اصول خودیاری برنامه را که در شکل تجربه و جلسات به من و هم‌دردانم ایجاد شده است، او را شکرگزاری می‌کنم؟
اوّل خودت را بپذیر و دوست داشته باش!


--------------------------------------------------------------------------------

مراقبه روزانه

 

 

سی ام خرداد:   هر چقدر مشکلات را بزرگ تر جلوه دهی سخت تر و هر چقدر کوچک تر آسان تر می شود.

   مشکل اصلی من، کمبود قدرت بود. برده اعتیادی بودم که هیچ کنترلی بر آن نداشتم. راه حل این مشکل پذیرش اراده ای برتر از اراده شخصی خودم بود. من نیازمند کمک بودم. نه تنها از خداوند درخواست کمک کردم بلکه از سایر اعضای انجمن نیز درخواست نمودم. با دریافت کمک نه تنها از لحاظ جسمی بلکه از لحاظ روحی و روانی نیز شروع به بهبود نمودم. با شرکت مرتب در جلسات و به کارگیری اصول روحانی نهفته در قدم ها، به آزادی که نومیدانه در جستجویش بودم رسیدم. این آزادی برای تمام کسانی که طالب آنند امکان پذیر است.

برای امروز، با دریافت کمک خداوند و تجربه اعضای انجمن از آزادی برخوردار می شوم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan