Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

سنت یکم کدا

 منافع مشترک ما باید در رأس قرار گیرد، بهبودی فرد به اتحاد کُدا بستگی دارد.
در آغاز سنت یک، ما برای بازسازی زندگی خود در بهبودی، رفتارهای جدیدی را تجربه میکنیم و از راهنماییهای جدیدی پیروی مینماییم.
خودخواهیها و سلیقههای شخصی خود را کنار میگذاریم، تا بتوانیم به منافع مشترک کُدا کمک کنیم، ما یاد میگیریم حقیقت بیماری خود را بیان کنیم و همین امتیاز را به دیگران نیز میدهیم.
وجود نیروی برترمان را قبول داریم و به وجدان گروه احترام میگذاریم.
ما حتی دیگر نتیجهی رها کردن را کنترل نمیکنیم و نتایج وجدان گروه را هرچه بود میپذیریم.
سنت یک، به ما کمک میکند در همهی جنبههای کارهای خدماتی، چه فردی باشد یا گروهی، ناحیهای باشد یا منطقهای یا حتی در سطح بینالمللی.
با حضور در انجمن هموابستههای ناشناس و رعایت سنت یک، میتوانیم یک محیط امن و دور از هیاهو کارکردی بوجود آوریم، که هریک از اعضاء وظیفهی مشخصی برای بهبودی و خدمات خود داشته باشند.
روح سنت یک، در ذهن و قلب ما وجود دارد، برای کار با دیگران این روح ضرورت دارد، چرا که سنت یک میگوید: منافع مشترک ما باید در رأس قرار بگیرد و بهبودی فردی به اتحاد ما بستگی دارد.

هنگام انجام کارهای خدماتی حتماً با مسائل قدم یک نیز روبرو میشویم.
متوجه میشویم که در این‌جا هم میخواهیم دیگران را کنترل کنیم و باز هم سعی داریم آدمها و مکانها و چیزها را طبق ایدههای خشک و به دردنخور خودمان تغییر دهیم، حتی ممکن است سعی کنیم و بخواهیم نیروی برتر کسی و یا گروه شویم، بر این باور هستیم که جواب صحیح باید نزد ما می‌باشد.
شاید هم طبق عادت‌های کودکی دیگران را نیروی‌برتر خودمان قرار دهیم و از آن‌ها بخواهیم که همهی جوابها و نیازهای بهبودی را به ما بدهند، برای رهایی از این هم‌وابستگی‌ها باز هم به مکانی نیاز داریم که روی چیزی که به آن‌ها احساس تعلق داریم تمرکز کنیم، منافع مشترک، برای ما آن است تا روی چیزی که اتحاد و شکوفایی برنامه‌ی ما به آن بستگی دارد می‌باشد.
وقتی اصول برنامه را فعالانه به‌کار می‌بریم، دیگر نه گروه را کنترل میکنیم و نه تسلیم خواست دیگران می‌شویم، به این ترتیب میتوانیم به منافع مشترک و اتحادمان کمک کنیم، یاد میگیریم با ذهن و قلبی باز به سخنان دیگران گوش دهیم، با این آموزش از خودخواهیها دست برمیداریم و فضایی برای رُشد روحانی و معنوی و یک نیروی‌برتر از خود پدید میآوریم و آرامش را درون خود جستجو میکنیم.

سنت دوم کدا

در رابطه با هدف گروهی ما، فقط یک مرجع نهایی وجود دارد و آن خدایی مهربان است که خود را در وجدان گروه بیان می‌کند، رهبران ما خدمتگزاران مورد اعتماد ما هستند و بر ما حکومت نمی‌کنند.
سنت دوّم به ما یادآور می‌شود که نیروی‌برتری مهربان وجود دارد که بزرگتر از افراد، گروه و یا خدمتگزاران مورد اعتماد است، این سنت با آشنایی این‌که مسیر ما از کجا شروع می‌شود، (سر منشأ خود را پیدا می‌کنیم) به ما اجازه می‌دهد فروتنی و تواضع برنامه‌ای روحانی را تجربه کنیم.
این سنت به ما می‌گوید که هیچ کس گروه را هدایت نمیکند، صاحب جلسات نیست، طرحی برای گروه نمیریزد یا پرسشهای گروه را پاسخ نمیدهد.
فرایند هرروزه‌ی وجدان گروه در روابط بین ما اعضای گروه به ما امنیت میدهد.
بدون مکالمه‌ی متقابل، بحث کردن یا خجالت کشیدن، درگیر شدن و شرمندگی میخواهیم حقیقت را بگوییم و عقاید دیگران را نیز بشنویم و نتیجه را رها کنیم، ما به آن‌چه که گفته می‌شود با دقت و علاقه گوش میدهیم و توجهی به گویندهی آن نداریم، میدانیم که میتوانیم کاملاً از خودمان مراقبت کنیم و میتوانیم احساسات آسیبپذیری خود را شناسایی و تجربه کنیم، این فرصت به ما داده شده که بگوییم ما ذهن و رفتارها و عادت‌های خود را تغییر دادهایم، ما میتوانیم تفکر سیاه و سفید و منفی‌بافی و ناامیدی را نیز رها کنیم، تفکری مثل: «من درست میگویم تو غلط می‌گویی»، «من باید همهی پاسخها را داشته باشم»، «من فقط بلد هستم» با دانستن این که اعضای گروه فقط میتوانند از جایگاه‌شان در بهبودی صحبت کنند، ما نیز تلاش میکنیم از غیبت و قضاوت راجع به دیگری بپرهیزیم.
ما معتقدیم با این‌که رو به پیشرفت هستیم، ولی کامل نیستیم، ما به نتیجهی رای وجدان گروه احترام می‌گذاریم.
ما وجدان گروه را به عنوان مرجع نهایی می‌پذیریم.
سنت دو می‌گوید، نیروی‌برتر به گونهای ممکن در فضای گروه مشارکت میکند و خود را نشان میدهد، با کارکرد سنت دو، از خودخواهیها دست بر میداریم و فروتنی را تمرین میکنیم.
به خدمتگزاران اعتماد میکنیم، ما به گروه خط نمیدهیم، بلکه از مسیری که انجمن برایمان تعریف کرده تبعیت میکنیم و مسائل و غرایض شخصی خود را کنار میگذاریم، به شور و رای وجدان گروه اعتماد میکنیم و به یاد میآوریم مجبور نیستیم که چیزهایی که پذیرفتیم را دوست داشته باشیم.
صرف نظر از درک این‌که خدمتگزار مورد اعتماد بودن یعنی چه، سنت دو، ساختار برنامه را این چنین تعریف میکند.
*- یک نیروی برتر مهربان
*- وجدان گروه
*- خدمتگزاران مورد اعتماد

 

ساختار سنت دو اتحاد و یگانگی را برای ما به ارمغان میآورد و ما با اتحاد به یگانگی میرسیم، در تفکر قبلی، ما مجبور بودیم پاسخ همه‌ی پرسشها را حتی نادانسته بدهیم، حتی قبل از این که سؤالی پرسیده شود.
امروز که روی برنامه کار می‌کنیم، یاد می‌گیریم هدف خود از بازگو کردن چیزی را انتخاب کنیم، نه این که فوراً واکنش نشان دهیم.
بهتر است که مسائل برنامه به ترتیب خاصی به رأی وجدان گروه گذاشته شود، یعنی در جلسات محلی مطرح شود و اگر لازم بود در جلسات ناحیه و منطقه یا حتی سطح جهانی مطرح شود.
به عنوان خدمتگزار صادق باید بدانیم که صبر کردن برای گروه مفید است.
این امر به اعضاء اجازه می‌دهد زمانی برای مراقبه پیدا کنند و قبل از این‌که به تصمیم برسند، با نیروی‌برتر ارتباط برقرار کنند از او راهنمایی و راهکار بگیرند.
امّا مسائل بسیاری نیز وجود دارند که به یک تصمیم‌گیری فوری نیاز دارند.
در هر موقیتی یک تصمیم متقابل گرفته می‌شود، حتی اگر این تصمیم اشتباه باشد، بنابراین همه‌ی اعضا فرصت دارند نظر خود یا گروه خود را بدون واهمه بیان کنند، این امر باعث می‌شود نیروی‌برتر در قالب وجدان گروهی برای همه‌ی سطوح انجمن کار کند.

سنت سوم کدا

تنها نیاز ما به عضویت در کُدا، تمایل به سلامتی و داشتن رابطه‌ی سالم است.
حضور در برنامهی هموابسته‌های ناشناس برای همه‌ی کسانی که تمایل دارند رابطهای سالم و انسانی داشته باشند، آزاد است، زیرا این انجمن تعریف گستردهای دارد، سنت سه به همه‌ی ما اجازه میدهد که به آن احساس تعلق داشته باشیم.
این به ما کمک میکند تا از قضاوت به دیگران که چه کسی باید بیاید یا نباید وارد جلسات شود دور می‌شویم، ما نمیتوانیم تعیین کنیم چه کسان دیگری تمایل دارند که باید به این جلسات مراجعه کنند.
مهم نیست چه دیدگاه و باوری داریم، سن، مذهب و طبقهی اجتماعی ما مهم نیست، تمایل ما برای داشتن رابطهی سالم و انسانی مهم است، تا از این انجمن استفاده کنیم.
برعکس، بسیاری از ما به دنبال تفاوتها هستیم، به دنبال دلایلی که نشان دهد ما به این برنامه تعلق نداریم و این حاکی از ترسهای ما است.
این سنت میتواند به ما کمک کند هر یک از ما بپذیریم استحقاق بهبودی را داریم.
بسیاری از ما وقتی این کلمات را در اوّلین جلسه میشنویم، نسبت به جلسات احساس تعلق پیدا میکنیم و سنت سه را به خوبی درک میکنیم.
حتی وقتی ما تمایل و تجربهی کمی داریم برای ورود به جلسات آزادیم.
ما مجبور نیستیم برای به عضویت درآمدن در کُدا توجیه شویم.
سنت سوّم این فرصت را به ما میدهد قبل از این بدانیم آیا هموابسته‌ هستیم یا نه، برنامه‌ی بهبودی را بدون دردسر شروع کنیم.
حتی اگر معتقد باشیم هموابسته نیستم، یا حتی اگر کاملاً در انکار باشیم، باز هم میتوانیم از جلسات استفاده کنیم.
هنگامی که با اعضای دیگر روی برنامهمان کار میکنیم، بیشتر به این سنت توجه می‌کنیم و همین که آن‌ را در زندگی و روابط‌ روزانه‌ی خودمان با دیگران به‌کار می‌بریم باورمان نسبت به آن عمیقتر می‌شود.
این جملهی تأییدی نسبت «من مایلم در زندگی روابطی سالم داشته باشم» در به کارگیری این سنت ما را یاری می‌دهد.
قدم و سنت سه راهنما هستند، راهنمای مسیری که تا به حال پیمودن آن‌ برایمان سخت بوده است.
ما میخواهیم خیلی چیزها را در مقابل این سنت کنار بگذاریم، ممکن است با تمایل به محافظت از خود و کنترل کردن دیگران با این تفکر درگیر شویم.
ما به عنوان هم‌وابسته‌ میفهمیم که داشتن رابطه‌ی سالم یک رفتار جدیدی است، که ما هنوز آن را نداریم.
وقتی بهبودیمان را شروع میکنیم اغلب با این ایدهیمان درگیر می‌شویم که اصلاً «رابطه‌ی سالم» یعنی چه؟
هم‌وابستگی گونه بیماری است که به سختی و ناباوری شناسایی و تأیید می‌شود.
برای داشتن روابط سالم باید تصمیم بگیریم که این واقعاً چیزی است که می‌خواهیم، علاقه به داشتن رابطههای سالم در قلبها و افکارمان به ما کمک میکند، هرلحظه جایگزین علاقه‌ی به محافظت از خود ما شود.
وعده‌‌های برنامهی ما میگوید «من آزادی جدیدی را احساس می‌کنم».
هنگامی که تصمیم میگیریم رابطههای سالم و انسانی داشته باشیم، این آزادی را احساس میکنیم.
قبل از بهبودی، ما در یک رابطه‌، طبق آن‌چه که از ما میخواستند زندگی میکردیم، امّا وقتی که یک رابطه‌ی سالم و انسانی با خودمان را در اولویت قرار دادیم، راه تازهای برای زندگی آموختیم، وقتی ما با خودمان با عشق و احترام رفتار میکنیم، رابطه‌ی سالمتری نیز با دیگران خواهیم داشت، یک رابطه‌ی عاشقانه شامل صداقت، روشنبینی، تمایل، پذیرش و مراقبت از خود است، تا با دیگران آزادانه و محترمانه رفتار کنیم.
ما یاد می‌گیریم نیاز پُرشدن از بیرون را رها کنیم و یاد می‌گیریم به جای آن، قبل از این که وارد رابطهیی شویم، از درون پُر شویم، وفاداری به خودمان و اصول برنامه باید همیشه در اولویت قرار بگیرد.
وقتی وارد کارهای خدماتی برای گروه میشویم باید به حد و مرزهای سالم و کارکردی درست برای خود قرار دهیم.
دوباره میتوانیم سنت سوّم و ایدهی جدیدمان در مورد روابط سالم و انسانی را، در قلب و فکر خود پیاده کنیم، اگر با کسی یا چیزی درگیر شدیم، به یاد میآوریم، ما درحال سالم شدن هستیم.
گرچه ممکن است هرچه اتفاق میافتد را دوست نداشته باشیم، امّا میتوانیم دیگران را با عشق رها کنیم.
میتوانیم بدون هیچ انتظار و توقعی وارد کارهای خدماتی در گروه شویم، چون این خدمات بیش‌تر به نفع و بهبودی شخصی خودمان است، با وجود و درک این سنت می‌توانیم از دستکاری و انگولک دیگران دست برداریم.
با این سنت است که یاد می‌گیریم به طور مناسب و رعایت عقیده‌ی دیگران عقیده‌ی خود را بیان کنیم و با احترام به نظر و عقاید دیگران گوش میدهیم.

سنت چهارم کدا

هرگروه باید مستقل باشد به جز مواردی که روی گروه‌های دیگر و یا به‌طور کلی روی سایر جلسات کُدا اثر بگذارد.
در قدم چهار، ترازنامه‌ی اخلاقی خود را تهیه کردیم، درسنت چهار می‌توانیم از مراحل تراز درآوردن برای ارزیابی تأثیر گروه بر جلسات دیگر یا هموابستههای ناشناس به عنوان کل، استفاده کنیم، به این صورت که رفتارها و نگرش خود و تأثیر آن را بر انجمن بررسی کنیم، ما نیز ممکن است انتخاب کنیم که در یک جلسه یا سطح گروه زمان بگذاریم تا ارزیابی کنیم، آیا ما انجمن را به عنوان یک کل استفاده کرده‌ایم؟
ما از قدمها و سنتها به عنوان راهنمایی در این مراحل استفاده می‌کنیم.
به دلیل الزام ما به استقلال داخلی خلاقیت جلسات ما رُشد نمیکند، در نتیجه فرصتهای متفاوت، ما را از حمایت جلسات دور میکند، ارتباط تلفنی، آنلاین، قدم و سنت، کتاب‌ها و نشریات کُدا، سخنرانی، نوشته و حدگذاری برای جلسات زنان، آقایان و همجنسخواهان، خانواده، هرچه هماهنگتر باشند بهرهمندی از این جلسات بیشتر می‌شود.
هموابستهها ممکن است پیام بهبودی را در یک نوع جلسه‌ی درمانی بهتر بشنوند، تا بقیه‌ی جلسات عادی که به حق برای استقلال داخلی همهی جلسات احترام میگذاریم و آن‌ها پیام را طبق وجدان گروهشان میرسانند.
با استقلال داخلی، گروهها متنوع میشوند و کمک میکنند نیازهای اعضای گروه ما و اعضای انجمن با روحیات خاص خودشان تأمین شود.

ما بیشتر از استقلال داخلی گروه به اتحاد انجمن ارزش میدهیم، در این سنت میدانیم که بخشی از یک کل بزرگ انجمن هموابستههای ناشناس هستیم، به عنوان گروه هر تصمیمی گرفتیم باید طبق منافع مشترک در انجمن باشد، زیرا قدم‌ها، سنتها و توضیحات مقدماتی گرداننده‌گی و خوشآمدگویی‌های مهربانانه و احترام به تازه واردان، برنامهی کُدا، پیام بهبودی انجمن را معرفی میکند.
آنها به صورت مکتوب در همهی جلسات خوانده می‌شود.
ساختار و همسانی پیام انجمن تنها چیزی است که ما به آن تکیه می‌کنیم.
می‌دانیم که ساختار اصلی جلسات شبیه هم است، مهم نیست به چه جلسهای برویم، همهی جلسات به ما امنیت میدهد، این ساختار و تأکید آن بر ابزارهای اصلی و بهبودی هم برای تازه واردان و هم برای کسانی که مدتی است در برنامه هستند ضروری است، استفاده از نشریاتی که مورد تأیید انجمن هموابستههای ناشناس در جلسات نیست، موجب اختلاف میشود، که از اتحاد اعضاء کُدا کاسته شود و مانع میشود که تازه واردان پیام اصلی بهبودی را از انجمن دریافت کنند و آن را نمیشنوند.
وقتی برمیگردیم روی سنت چهار و استقلال داخلی گروه خود، باید از خود بپرسیم آیا جلسات و آدرس و نشریات ما در دسترس تازه واردان هست یا نه؟
باید ساختار ما به صورتی باشد که تازه واردان بتوانند از ابزار اصلی بهبودی حداکثر استفاده را بکنند، به همان خوبی هم فضای خوشآمدگویی فراهم شود، راهنماها، لیست تلفنها، نشریات مصوب کنفرانس انجمن کُدا و تمایل به خدمت در کمیتههای خدماتی نیز مقصود اصلی ما را و انجمن کُدا را به عنوان یک کل حمایت می‌کنند.
همیشه آسان نیست که بدانیم، بر گروههای دیگر یا انجمن کُدا به عنوان یک کل، چه تأثیری میگذاریم، هرچند با بکارگیری قدمها و سنتها، ما به بهترین شکلی از استقلال داخلی و اتحاد گروه حمایت میکنیم، ما مسائل گروهمان را میبینیم و از خود میپرسیم مسئولیت ما در برنامه چیست؟
مثلاً این که گروه از بودجهی سنت هفتم چه‌گونه استفاده کند، یک موضوع برای استقلال گروه است.
امّا ما با کار کرد قدمها و سنتها و در نظر گرفتن انجمن به عنوان یک کل به روشن ‌بینی می‌رسیم، با تکیه بر ساختار خدماتی انجمن کُدا را یاد میگیریم، بنابراین ما مسئولیتهای مالی خود را مرور می‌کنیم، نه تنها برای جلسهی خودمان، همچنین برای ساختار کُدا کمک می‌نماییم.
در این صورت میدانیم که انجمنهای کُدا، جلسات محلی، ناحیهای و منطقهای و خدمات جهانی، همه بخشی از تعریف خدماتی در کُدا به عنوان کل می‌باشد، مشارکت، تجربه، نیرو و امید ما در سطح جلسه و در کار خدماتی هر کدام از ما یک مثال مثبت از این است که چه‌طور استقلال داخلی ما سلامتی و نشاط را به کل انجمن کُدا می‌آورد.
چون ما موقع خدمت کردن، از طرف همهی کسانی که خدمت میکنند حرف میزنیم و کار می‌کنیم و هرکدام نمونه‌ای از آن دیگری هستیم.
در جلسات ما بیش‌ترین تلاش را میکنیم که در قلب خود این واقعیت را بدانیم که ما بخشی از این کل بزرگ هستیم.

سنت پنجم کدا

هر گروه فقط یک هدف اصلی دارد و آن رساندن پیام به هموابستههای دیگر است که هنوز در رنج هستند.
سنت پنج یکسری حد و مرز را تعیین میکند که هرگروه Coda دارد، امّا «هدف اصلی ما که رساندن پیام انجمن به هموابستههای دیگر است که هنوز در رنج هستند.» این به آسانی یادآوری می‌شود که Coda یک برنامه‌‌ای ساده است.
ما دراینجا هستیم برای یک دلیل مهم و آن رهایی از بیماری هم‌وابستگی است، ما با تمرکز روی هدف اصلی Coda یکدیگر را در این سادگی حمایت و یاری میدهیم، وقتی پیام را میرسانیم، گروه ما بهبودی فردی کسی را کنترل و اداره نمیکند.
*- «هدف اصلی» اشاره به چیزی دارد که مهمترین اصل به حساب میآید، اصلی که مقدم بر بقیه‌ی مسائلی است که ما را همراهی و کنترل می‌کند.
بقا و رُشد برنامه‌ی ما به تمایل برای رساندن پیام امید به همدردان بستگی دارد و بهبودی ما به استفاده از قدمها و پیروی از سنتهای کُدا بستگی دارد.
هموابستههایی که هنوز در رنج هستند شامل افرادی هستند که هنوز وارد جلسه نشدند و آدرس و اهداف برنامه را نمی‌دانند، تازه واردین در Coda و همین‌طور هم افراد قدیمی که عضو دائمی و رسمی هستند.
همهی ما به رساندن پیام بهبودی نیاز داریم تا به بهبودی برسیم و بهبودیمان و جلسات‌مان ماندگار باشد، سنت پنجم این مسئولیت را برای هر گروه بوجود

میآورد که از هدف اصلی انجمن حمایت کنند، گرچه ممکن است در جلسات و خارج از آن، روش گروه ما در انتقال پیام با هم متفاوت باشد، امّا در اصل فرقی ندارد، چون هدف اصلی همهی گروهها یکسان باقی میماند، تازه واردین اغلب به دنبال راههایی هستند که اصول برنامه را بفهمند و از مسائل هم‌وابستگیشان و تفاوت‌های بیماری اطلاع داشته باشند و برنامه را پیدا کنند که از بیماری خود رها شوند، خوشامدگویی به اعضای جدید و صحبت با تازه واردین یک فضای حمایتی را پدید میآورد، بنابراین باید نشریات Coda و لیست شماره تلفنها در دسترس همگی آن‌ها باشد، همهی این تلاشها راههایی برای انتقال پیام بهبودی به تازد‌واردان هستند، بحثهای رایج و فرقهای و مغرضانه، جایی در Coda ندارند، آنها ما را از هدف اصلی کاملاً منحرف میکند و برای همهی اعضا گروه خطرناک است.
از دست دادن تمرکز روی هدف اصلیمان، یک هموابستهی دردمند را از گرفتن پیام Coda محروم میکند، وقتی ما از هدف اصلی دور می‌شویم، سنت پنجم مانند یک یادآوری کنندهی روحانی عمل می‌کند.
وقتی تجربه، نیرو و امیدهای خود را با تازه وارد در میان میگذاریم، بهبودی فردی خودمان هم حاصل می‌شود.
مشارکت صادقانه در مورد آنچه عادت‌ها و هم‌وابستگی‌های ناپسند در زندگیمان بوده است، ابزارهایی که در مورد بهبودی از آن استفاده کردهایم و آن‌چه اکنون در زندگی کنونی با برنامه برای ما کاربرد دارد، حاصل سنت پنج است که همگی ما را حمایت میکند، ما نیرو و موفقیتهای خود را در جمع امن اعضاء مشارکت میکنیم.
اگر هر یک از ما تغییرات و نکته‌های امن ناشناسی در اطراف‌ و جلسات‌مان را نمیدیدیم و از امیدهای اعضاء موفق و قدیمی نشنیده بودیم، اکنون معلوم نبود در کجای سیاه‌روزی و بیماری بدون بهبودی قرار میگرفتیم.
هرجایی که مشارکت میکنیم، خصوصاً در جلساتمان بار هجومهای عادت‌ها و وابستگی‌ها تخلیه می‌شود، اکنون از طریق دوستان در برنامه یا راهنماها، دوستان، یا اعضای گروه خانواده، افراد جامعه، نیاز به پیام کُدا دارند، در واقع با همین پیام‌ها است که سنت پنج را تمرین میکنیم.
*- راه دیگر انتقال پیام که از طریق جاذبه‌ی گروهی است، حمایت از یکدیگر در بهبودی است، ما میتوانیم شماره تلفن رد و بدل کنیم و بعد از جلسات با یکدیگر صحبت کنیم، سنت پنج به ما کمک میکند بفهمیم با نمونه بودن در بهبودی میتوانیم پیام را به این طریق بهتر انتقال دهیم.
*- به علاوه ما در جلسات Coda گروههای خدماتی محلی و منطقهای و ناحیهای و حتی بینالمللی تشکیل میدهیم، تا پیام بهبودی را به سایر هم‌وابستگان انتقال دهیم، تعهدات خدماتی این گروهها شامل این خدمات است:
سرویس اطلاع رسانی در مورد Coda، دسترسی پیدا کردن راه‌های ارتباطی به بیمارستانها و سازمانها و توزیع نشریات، در سطح جامعه.
این خدمات روش بسیار موثری برای رساندن پیام به هموابستههایی است که هنوز در رنج هستند و بعضیها که نمی‌توانند وارد جلسه شوند، یا حتی از Coda هیچ اطلاعاتی ندارند و از آن و بیماری هم‌وابستگی نمیدانند.


تعهداتی که در این گروهها است و نیز برای ما یک امکان امنی را فراهم میکند که با سنت پنج زندگی و بهبودی پیدا کنیم.
هدف اصلی، هرگروه و هر عضوی فقط رساندن پیام است، که از طریق گفتن و شنیدن پیام این‌که ما بهبود یافتهایم و جایی داریم که شما هم با مراجعه به آن‌جا می‌توانید بهبودی و رهایی کسب کنید، که به این طریق انجام میشود.
سنت پنج: هرگروه و اعضای گروه فقط یک هدف اصلی دارد و آن رساندن پیام به هموابسته‌های دیگری است که هنوز در رنج و مشکلات عادت‌ها و هم‌وابستگی و وابستگی و رفتار و افکار ناسالم هستند.

سنت ششم کدا

یک گروه کُدا هرگز نباید هیچ موسسهای را تأیید و یا تأمین مالی نموده و یا اجازه‌ی استفاده از نام کُدا را به آنها بدهد، زیرا ممکن است مشکلات مالی، ملکی و شهرت ما را از هدف اصلی و معنویمان منحرف سازد.
*ـ سنت پنج به ما یاد داد تنها دلیلی که ما را گرد هم میآورد بهبودی از هموابستگی است نه چیز دیگر.
سنت شش به «هدف اصلی معنوی» اشاره میکند.
هنگامی که سنتهایمان را مطالعه میکنیم، اساس معنوی برنامه برایمان روشن میشود، به همین دلیل ما خودمان را از درگیر شدن در مسئولیتها و الزامات بیرونی و مزاحم دور نگه میداریم.
اگر اجازه دهیم یک موسسه‌مالی، مکان درمانی، بیمارستان یا مکان مذهبی از نام ما استفاده کند، در واقع باعث شدیم یک الزام بیرونی برای برنامهمان با عقاید و برنامه‌های خودشان بوجود آورند.
الزامات و تعهدات بیرونی ما را از هدف اصلی و معنویمان که کمک به یک هم‌وابسته است را منحرف می‌سازد.
ما با انتشار جزوات دعوت کردن و کلمات خوشآمدگویی برنامه به کسانی که هنوز از هموابستگی در رنج هستند، روی هدف معنوی خودمان تمرکز پیدا میکنیم.
اگر این تمرکز را از دست بدهیم، اصول معنوی برنامهمان از بین خواهد رفت.
ما در انجمن به این شناخت رسیدیم که باید مسائل و روابط مادی را از هدف و روابط معنویمان جدا کنیم، درگذشته وقتی مسائل مادی و معنوی را در روابط خودمان دخالت دادیم، دچار سردرگمی و آشفتگی شدیم، زیرا حکمت این سنت را ندیده گرفته بودیم، ما همچنین از حکمت سنت‌های به دست آمده از تجربیات و تاریخچهی الکلیهای ناشناس، که ما نیز از آنها الگو گرفتهایم، احترام میگذاریم.
*ـ ما یک انجمن دوازده قدمی هستیم بنابراین نوشته و تخصص و کتابها و برنامههای موسسات و انجمن‌ها و افراد بیرون از انجمن کُدا را تأیید نمیکنیم.
برای کارکرد برنامه‌ی بهبودی در کُدا، استفاده از دوازده قدم، دوازده سنت و نشریات تأیید شده‌ی کنفرانس Coda را توصیه و تأیید میکنیم، کارگاههای آموزشی برنامه نیز فقط قدمها و سنتها و نشریات خاص Coda را تأیید میکنند، این چهارچوب برای همهی فعالیتهای Coda مثل جلسات کارکرد قدم و سنتی، کنفرانسها، همایشها و جلسات دوره‌ای کُدا است.
ما به عنوان راهنما یا خدمتگزار مورد اعتماد، مسئولیت داریم که برنامه را طوری نگهداریم که از مسیر اصلی قدمها و سنتهای کُدا خارج نشود.
برای رعایت و احترام به سنت ششم، ما هرگز نباید اجازه دهیم که موسسههای اقتصادی بیرونی از نام انجمن Coda استفاده کنند.
راه دیگری که ممکن است از هدف اصلی و معنوی‌مان دور شویم این است که افراد حرفهای برای منافع شخصی‌شان وارد برنامه می‌شوند، نه برای بهبودیشان.
استفاده از نام افراد مشهوری که چنین قصد و تخصصی دارند، که با این برنامه ادغام کرده‌اند، ما را از هدف اصلی منحرف می‌کند، ما با بیماری خود ممکن است فکر کنیم که افراد با نفوذ و متخصص بهتر میتوانند در رساندن پیام بهبودی به

ما کمک کنند، این سنت و برنامه با تواضع همراه است و شهرت طلبی و استفاده برای منافع شخصی در آن جایی ندارد، قدرت برنامهی ما در سادگی، مشارکت، انتقال تجربه و نیرو و امید یک هموابسته با دیگری است.


 

سنت هفتم کدا

هر گروه Coda کاملاً خودکفا می‌باشد و کمکی از خارج دریافت نمیکند.
سنت هفت ما دربارهی این است که متذکر می‌شود که جلسات Coda و گروههای خدماتی آن کاملاً خودکفا هستند، روشی که یک جلسه یا گروه به تنهایی و بدون کمک دیگران بتواند از لحاظ مالی خود را تأمین کنند، برای بقا و رُشد Coda حیاتی است، روش مهم دیگر خودکفا شدن این است که مشغول کارهای خدماتی خود شویم.
هر یک از ما به جلسات خود وابستهایم و میخواهیم وقتی نیاز داریم آنجا باشیم، انجمن Coda متکی به خدمات چرخشی منظم بین داوطلبان و اعضای خدمتگزار است.
*- اگر کسی خدمتی نگیرد، برای انجمن چه اتفاقی میافتد؟
وقتی اعضای Coda برای تشکیل یک جلسه یا گروه دور هم جمع می‌شوند، باید بدانند همه باید سهم مشترکی در خدمات داشته باشند و مسئولیت آن گروه بین همه‌ به طور مساوی تقسیم می‌شود.
خدمت کردن باعث بهبودی و آرامش خاطر است، اگر فردی بیش از حد کار خدماتی را به تنهایی کند، سهم خدمت بقیه‌ی اعضاء کمتر می‌شود.
برعکس اگر فردی خیلی کم خدمت بگیرد، بار اضافی و مسئولیت روی دوش بقیه‌ی اعضای گروه سنگینتر می‌شود، به خاطر اهمیت خدمات با راهنمایی نیروی‌برتر و انجام سهم خودمان سنت هفت را حمایت میکنیم.
*ـ خدمت گرفتن در گروه‌های Coda مهم است و هم برای بهبودی فردی ما اهمیت دارد، امّا نوع خدمت هیچ اهمیتی با دیگر خدمات ندارد.
*- همه‌ی پستهای خدماتی در همهی سطوح مهم هستند و مساوی.
مثلاً: خدمات به عنوان مسئول نشریات بودن در جلسهی خانگی شما، به اندازهی کسی که عضو کمیتهی نشریات است مهم است، همان‌طور که مسئولیتهای فردی که در قبال جلسهی Coda را قبول داریم، میدانیم که ما یک گروه هستیم با مسئولیت خود در خدمات گروهی خودکفایی در گروه مهم است، برای مثال:
اگر برای کمیته نشریات به اندازهی کافی داوطلب خدماتی نباشد، تهیه و ارایه و چاپ نشریات متوقف می‌شود.
اگر کسی هم داوطلب تدارکات گروه نباشد جلسه بدون تدارکات باقی میماند.
در این صورت است که گروهها خودکفا میشوند وقتی که:
*- جلسات هزینهی مکان تشکیل جلسات خود را بپردازند.
*- به ساختار خدماتی (محلی، منطقهای، مرکزی، ناحیهای و بینالمللی) کمک بلاعوض بکنند.
*- اعضاء به‌طور منظم تجربه‌، نیرو و امید خود را با یکدیگر تقسیم کنند.
*- جایگاههای خدماتی خالی نباشد.
*- جایگاههای خدماتی چرخشی باشد.
*ـ خودکفایی یعنی این‌که گروه به سرمایه و داشته‌ی خودش نگاه کند، پذیرش کمکهای خارجی، همان‌طور که در سنت شش ذکر شد، وابستگی میآورد.
تکیه به سنت هفت گروههای Coda را از تأثیرات و الزامات خارجی حفظ میکند.

برای توضیح یک مسئله دقّت کنید اگر جلسهای کاملاً خودکفا نباشد، بنا به تمایل و درخواست اعضاء از پولی که به حساب خزانه‌ی کل انجمن واریز میشود، مبلغی برای کمک به انتشار نشریات Coda در نظر گرفته می‌شود.
از آنجایی که هیچ راهنمایی (قطعی) در این موضوعات برای Coda وجود ندارد، در اوّلین وجدان گروه انجمن Coda تصمیم گرفته شد، که اگر گروه خواست این‌کار را انجام دهد.
*ـ اگر ما وارد گروهی شویم که به دلیل خودکفا نبودنش در درگیری و تشنج است، ما میتوانیم ترازنامهی گروهی بگیریم، تا با این ابزار مشخص شود چه راههایی ممکن است، در دسترس باشد، به عنوان بخشی از فرایند ترازنامه، میتوانیم از خودمان بپرسیم، از چه راهی میتوانیم به Coda کمک کنیم، از لحاظ مادی، زمان، توجه، اشتیاق، انرژی، اعتماد، احترام، رحم، همدردی و تجربه و نیرو و امیدها را درمیان گذاشتن، خدمت میتواند سفری باشد که ما را از انزواطلبی و غم تنها بودن جدا کند و فرصتی فراهم میآورد تا به عنوان عضوی از یک گروه، برای ایجاد روابط سالم‌تر را تمرین کنیم.

سنت هشتم کدا

انجمن هم وابسته های ناشناس همیشه غیرحرفه ای می ماند، امّا مراکز خدماتی ما میتوانند کارمندان خاصی استخدام کنند.
سنت هشت یک راهنمایی مهمی به ما میدهد:
Coda برای همیشه غیر حرفه ای میماند، این بدان معنا است که جلسات Coda و گروههای خدماتی جنبهی حرفه ای ندارند، بنابراین اعضای کُدا با هر اعتبارنامه‌ی حرفهای و تخصص فقط به عنوان یکی از اعضای بهبودی انجمن ما، در جلسات شرکت می‌کنند، ما به عنوان هموابسته با مشارکت تجربه، نیرو و امید، فقط برای هدف رساندن پیام بهبودی گروه گرد هم جمع میشویم.
این سنت نیز به ما کمک میکند، مساوات و تواضع و ارزشهای هر یک را به عنوان عضو انجمن در یک مسیر معنوی حفظ ‌کنیم.
*ـ هنگامی که درکارهای خدماتی Coda خدمت میکنیم، لزوم استخدام کارمندان خاص برای نیازهای انجمن را متوجه میشویم، این کارمندان خاص جایگاه هایی که داوطلبان Coda نمیتوانند به دلایل مختلف آن ‌را انجام دهند را اداره میکنند، کارمندان خاص ممکن است کمک‌های مدیریتی، حسابداری یا وکالتی برای انجمن داشته باشند، ما به عنوان اعضای انجمن به جای ایجاد فضای برتری‌طلبی، نگرش بهبودی فردیمان را حفظ میکنیم.
*ـ خدمتگزاران مورد اعتماد مسئول هستند که وظایفی که گروه از آنها خواسته را انجام دهند و جوابگوی خدمات خودشان باشند، چه وظایف فردی و چه گروهی، چون حقوق بگیر هستند، امّا خدمتگزاران مورد اعتماد در گروه‌ها وظایف خود را برای دریافت حقوق و مزایا تعیین نمیکنند، ما به خاطر داریم که خدمتگزاران مورد اعتمادما هموابسته هایی هستند که در بهبودی قرار دارند و ما به آنها به عنوان افراد حرفهای نگاه نمیکنیم.
همچنین هدف Coda را میدانیم و میشنویم، تنها یک قدرت مرجع در کُدا وجود دارد و آن پروردگار مهربان است که خود را در وجدان گروه مطرح میکند.
*ـ اگر برخی از خدمتگزاران صادق ما زندگی حرفهای داشتند، آنها یک تعهد دیگری هم دارند که مرزی بین خدمات در برنامه و حرفهی خاص خود را مشخص می‌کنند، در سنت شش، یاد گرفتیم که نباید ثروت و مالکیت و شهرت ما را از هدف اصلی که رساندن پیام است دور سازد، غیرحرفهای ماندن هم در این سنت به بقا و استقلال فردی و گروهی ما کمک میکند، اغلب هموابسته ها به راحتی شیفتهی موقعیت حرفهای فردی میشوند، باید همیشه به‌خاطر داشته باشیم که خدمات به خود ما کمک میکنند، باید بدانیم هدف ما معنوی است، امّا حرفه ای شدن ما را به سمت مادیات هدایت می‌نماید، همه‌ی اینها همان ممانعت‌ و مراقبت‌ها است که از اصول برنامهی‌ما حفاظت و نگهداری میکند، بنابراین اعضای انجمن فقط تجربه ی بهبودی معنویشان را به‌دست میآورند.
*ـ در کارگاههای کارکرد قدم و سنت‌های Coda، کنفرانسها و همایشها باید به خاطر داشته باشیم، آن‌چه که باید عرضه کنیم تجربه، نیرو و امیدهای ما است، در کُدا، به‌دلیل مشارکت و ارایه‌ی تجربه به کسی پول و مقامی داده نمیشود، این‌کار چه درجلسات باشد یا، چه کارهای راهنما باشد، درهر فعالیت دوازده قدمی، ما به اعضای دیگر نصیحت نمیکنیم و بابت خدمات هم پاسخ نمیدهیم.


این روش غیرحرفه ای موجب امنیت اعضاء می‌شود، ما هرچه را که برای بهبودی خود تشخیص میدهیم را برمیداریم و بقیه را که نیازی به آن‌ها نداریم رها میکنیم، در بهبودی ما و رهایی از هم وابستگی و عادت‌ها، از ابزارهای دوازده قدم و دوازده سنت استفاده میکنیم و یاد میگیریم که همه‌ی پاسخهای ما برای بهبودی درون خود ما است، در این محیط هرکدام از ما میتواند با سرعت خاص خودش، روی برنامه‌ی بهبودیش کار کند و امنیت او در مقابل هم‌وابستگی و عادت‌ها حفظ میشود.
*ـ استفاده از نشریات مصوب کنفرانس Coda محیط غیرحرفهای ما را مشخص و حمایت میکند، برنامه‌ی ما براساس اصول معنوی و روحانی دوازده قدم و دوازده سنت کُدا و استفاده از نشریات دیگری در Coda است، که توسط اعضایی که می‌توانند از تجربه و نیرو و امیدهای خود در مورد بهبودی و رهایی از هموابستگی را که در میان گذاشته و موفق شده‌اند، نوشته شده است، استفاده کرد، سنت هشت در مورد این است‌که ما چه‌طور با استفاده از سنت‌ها در مقابل بیماری خودمان و جلسات و اتحاد ما را تامین و محافظت میکند.
*ـ Coda برنامهای بر اساس اصول ابزارهای دوازده قدم و دوازده سنت است، ما از هم وابستگی به دیگران رها میشویم و از نیروی‌برترمان راهنمایی میگیریم، این راهنمایی گوهر معنوی برنامه‌ی معنوی و روحانی ما را حمایت میکند، این‌ است که چه‌گونه برای بقای خودمان باید همیشه غیر حرفه ای باقی بمانیم.

سنت نهم کدا

گروههای CODA هرگز به شکل سازمانی متشکل نمیشوند، امّا میتوانند هیأتهای خدماتی و یا کمیتههایی تشکیل دهند که مستقیماً در برابر گروه مربوطه مسئول باشند.
این سنت با بیان این‌که CODA هرگز به شکل سازمانی متشکل نمیشود، از ساختار خدماتی CODA و هدف آن محافظت میکند، که به تغییرات و نیازهای انجمن کمک میکند.
انجمن به هیأتهای خدماتی که توسط خدمتگزاران صادق تشکیل میشود، جهت میدهد و آن‌ها براساس آن خدمت میکنند.
این خدمتگزاران مورد اعتماد بر جلسات و اعضاء حکومت نمیکنند، آنها هیچ مقررات و قانونی را تحمیل و اجرا نمیکنند.
سنت‌ها اجباری نیستند، بلکه وجود آن‌ها بهتر است تأیید و حمایت شوند، راهنمای ما از طریق اجرای قدمها، سنتها و نیروی‌برترمان است، که از طریق فرایند وجدان گروه ما برایمان آشکار میشود.
هرجلسهی CODA با توجه‌ی مستقیم به نیازهای اعضای درون خود جلسه‌های کُدا «دوازده سنت هموابستههای ناشناس» است.
سنت نه، این آزادی را برای هرگروه CODA به همراه دارد.
هرجلسه یا گروه خدماتی میتوانند با جایگاههای خدماتی چرخشی این سنت را تقویت و حمایت نمایند.
به این وسیله، مسئولیتها دست به دست میچرخد و یک جریان خدماتی فعال و پرانرژی پدید میآید، چرخشی بودن خدمات در جایگاهها، از تسلط افرادی که ممکن است گروه را تحت کنترل درآورند یا سفتتر (انعطاف ناپذیرتر) از ساختار خدماتی باشند جلوگیری میکند.
قدمها افراد را به سمت معنویت هدایت میکنند، درحالی که سنتها گروهها را در نقش معنوی کارهای خدماتی هدایت میکند.
با کارکرد و اتمام قدم‌ها در به کارگیری این سنت‌ها بهتر کمک میکند.
یکی از ارتباطها بین قدم نه و سنت نه این است که هر دو از ما خواسته است، مسئول اعمال و رفتار خود باشیم، در قدم نه، ما در برابر آنچه انجام داد‌ه‌ایم مسئول هستیم و که ما حق بودن، فکر کردن و نفس کشیدن داریم و دیگران هم همین‌طور. در سنت نه مسئول هستیم به مرجعیت وجدان گروه و کسانی که به آنها خدمت میکنیم و برای‌مان خدمت می‌نمایند اعتماد داشته باشیم.
در سنت نه، ما مسئولیت کارهای شخصیمان را قبول میکنیم و به یاد میآوریم که قدرت در CODA در نیروی‌برتر جمعی ما و وجدان گروه انجمن نهفته است.
گاهی اوقات باید هیأت‌ و کمیتههایی تشکیل شوند تا وظیفهی خدماتی گروه را انجام دهند، بعضی از این وظایف شامل نامه فرستادن به جلسات، برنامهریزی کنفرانسها و همایشها و نگهداری آرشیو و هدایت تلفن خدماتی است.
ساختار خدماتی CODA از داوطلبان هیأتها و کمیتههای خدماتی تشکیل شده است، که در طیف گستردهای به انجمن خدمت میکنند.


بعضی از خدمات بینالمللی است، مثل تولید نشریات، ترجمه و چاپ و توزیع آن، خدمات در وب سایت CODA، ارتباط با انجمن و برسی امور مالی.
این هیأتها و کمیتهها باید در پیروی از وجدان گروه کسانی که به آنها خدمت میکنند و آن‌ها را انتخاب و استخدام کرده‌اند و حقوق پرداخت می‌نمایند مسئول و سخت کوش باشند.
هموابستههای ناشناس، که با حروف اختصاری(CODA) ثبت شده است و منابع انتشاراتی CODA که (CODA) ثبت شده، ساختارهای جداگانهای هستند که هرکدام مسئول موضوعات خود هستند، امّا هدف مشترکشان خدمت به CODA است!
راهنمایان جایگاه مسئولیت خود را نگه میدارند، مرجع نهایی همهی گروهها، وجدان حاکم بر هرگروه است.
دوازده قدم و دوازده سنت هموابستههای ناشناس همهی‌ ما را راهنمایی میکنند. سنت نه، به مایادآوری میکند که CODA از طریق وجدان گروه کل اعضای انجمن رهبری و هدایت میشود، نه خواست عدهای.

سنت دهم کدا

گروهای هم وابسته‌ی Coda هیچ عقیدهای در موضوعات خارجی ندارد نام Coda هرگز نباید به مسائل اجتماعی کشیده شود.
سنت ده به انجمن Coda یک جهت مستقیم می‌دهد Coda که هیچ عقیده‌ای در مورد مسائل خارجی ندارد که می‌توانند ما را از هدف اصلی دور کنند، این کلام یک حدود مرزی را برای Coda مشخص می‌کند، با پیروی از این راهبُرد انجمن درگیر مسائل اجتماعی نمیشود.
ما درهیچ نوع مسائل اجتماعی به عنوان عضوی از هم‌وابسته‌های ناشناس حاضر نمی‌شویم.
کُدا هیچ عقیده‌ای در مورد مسائل خارج از انجمن ندارد.
درست همان‌طور که از بحث با دیگران و نصیحت کردن آنها خودداری میکنیم همان‌طور هم انجمن به مسائلی که به Coda مربوط نیست، عقیدهای نمیدهد از درگیر شدن با مسائل عمومی و اجتماعی خارج از برنامه پرهیز میکند.
یک راه برای از بین بردن بحث و مناقشه در گروه این است، که از منابع خارجی مثل کتابها یا کارگاههای غیر از برنامه‌ی کُدا استفاده نشود.
این یک محیط امنی را برای تازه واردین، خودمان وCoda به عنوان کل به وجود میآورد، وقتی در CODA دور هم جمع می‌شویم، ابتدا منافع مشترک را در رأس همه‌ی امور قرار میدهیم، بهبودی فردیمان به‌پایبندی‌ما، به اتحاد CODA و یگانگی و همبستگی نیاز دارد.
متعهد بودن این‌که منافع مشترک ما باید در رأس قرار بگیرد، به انجمن CODA قدرت و پویایی میدهد.
با در نظر داشتن هدف اصلیمان تفاوتها را کنار میگذاریم و به همهی کسانی که تمایل دارند، که رابطهای سالم و انسانی عاشقانه داشته باشند، خوشآمد میگوییم.
ما یاد میگیریم که یک مسئلهی خارجی چیزی است که این پتانسیل را دارد، که ما را از هدف اصلیمان که در قدم پنج به آن اشاره کردیم دور سازد، هرگروه فقط یک هدف اصلی دارد و آن رساندن پیام به هم‌وابستههای دیگر است، که هنوز در رنج هستند، همچنین سنت ده از ماهیت معنوی برنامهی‌ما نگهداری و محافظت میکند.
ما دور هم جمع میشویم تا تجربیات شخصی، نیرو وامید رهایی از عادت‌های ناسالم و هم‌وابستگی‌ها را در میان بگذاریم.
جلسات CODA جایی برای بحث عقایدمان در موضوعات مادی و متفرقه نیست.
ما با احترام به این سنت مکان امنی را برای هرکسی بدون توجه به علائق مذهبی یا سیاسی و عقیدتی ایجاد میکنیم، مهم نیست که ما چه کسی هستیم، یا چه کار می‌کنیم و یا دیگران چه‌کاره هستند، آن‌چه مهم است که در جلسات شرکت کنیم و راهنما بگیریم و قدم کار کنیم، از سنتها پیروی کنیم و روابطی دلخواه سالم و انسانی با محبت داشته باشیم.

سنت یازدهم کدا

خط مشی روابط عمومی ما بر اساس جاذبه است تا تبلیغ، ما باید ناشناسی خود را در سطح مطبوعات، رادیو و فیلم حفظ کنیم.
سنت یازده، در مورد این‌که انجمن و اعضایش چه‌گونه با اجتماع ارتباط برقرار کنند و تعامل داشته باشند، حد و مرزهایی تعیین کرده است، این سنت دو راهبرد دارد، اوّل این که «خطمشی روابط عمومی Coda بر اساس جاذبه است تا تبلیغ».
دوّم این‌که به عنوان اعضای Coda «هریک از ما ناشناسی خود را در سطح مطبوعات، رادیو و فیلم حفظ میکنیم».
جاذبه چیست؟
جاذبه نیروی است که افراد یا اشیا را به سمت یکدیگر میکشاند، هریک از اعضای Coda که روی بهبودی خود کارکرده است، یک ویژگی درونی معنوی و روحانی پیدا میکند که دیگران را جذب خود میکند، در واقع ما روی این ویژگی تکیه میکنیم نه روی نشریات یا تخصصهای خارجی، اعضای جدید چه‌گونه جذب می‌شوند؟
ما زمان و مکان جلسات Coda را میدانیم و نشریات مصوب کنفرانس Coda را میخوانیم و برگه‌های خوشامدگو و آدرس جلسات را توزیع میکنیم.
*ـ با زندگی در برنامه به راحتی جاذبه بوجود میآید، وقتی دیگران تغییرات و آرامش و صداقت ما را میبینند، از ما میپرسند، «شما چه‌گونه تغییر کردید؟»
یا «چه کار کردید؟» سپس در صورت مناسب بودن، تجربیات شخصی، نیرو و امید را در مورد این‌که امروز چه‌طور در بهبودی زندگی میکنیم را با آنها درمیان میگذاریم، مشارکت صادقانهی ما با مردم و تازهواردین آن‌ها را به انجمن جذب میکند.
*ـ سنت یازده از ما میخواهد از تبلیغ خودداری کنیم، تبلیغ چیست؟
تبلیغ میتواند این باشد که برای خودمان مبالغه کرده و یا ما خودمان را به طور حرفهای و رسمی معرفی کنیم، عقایدمان را بیان کنیم و نتایج خاصی را ارائه دهیم، یکی‌دیگر از تبلیغهای نامناسب این است که یک نویسنده و یا گزارشگری بدون آگاهی گروههای هموابسته ناشناس را توصیه و معرفی کند.
*ـ جنبهی دیگر این سنت در مورد ناشناسی صحبت میکند، ناشناسی یعنی ناشناس و غیرواضح و مشخص.
ناشناسی فردی برای هریک از اعضای Coda مرزی ایجاد میکند که در سطح روابط عمومی، ناشناس بمانند، وقتی در بهبودی، ناشناسی فردی همهی اعضاء حفظ شود، درمییبایم اتحاد و یگانگی در Coda به بهبودی فردی اعضای خود نیاز دارد. Coda هیچ سلسله مراتبی ندارد، بنابراین هیچ‌کس برای Coda به عنوان یک مدیرکل صحبت نمیکند.
*ـ چرا ما خطمشی روابط عمومی داریم «هرگروه خط مشی جدا دارد، امّا یک هدف اصلی وجود دارد و آن رساندن پیام بهبودی به هموابستههای دیگری است که هنوز در رنج هستند.» طبق اصول و فلسفه‌ی سنت پنجم.
علاوه بر این، قدم دوازده میگوید «سعی کردیم این پیام را به هموابستههای دیگر برسانیم و این اصول را در همهی مراحل زندگی به اجرا درآوردیم.» به همین منظور، در این مواقع ما هیأت اطلاعرسانی و نشریات Coda را به کسانی که نیاز به کمک دارند ارائه میدهیم، ما فقط آموخته‌ایم که تجربه، نیرو و امید خود را تقدیم کنیم و بقیه‌ی مراحل را به نیروی‌برترمان میسپاریم.

سنت دوازدهم کدا

گمنامی اساس معنوی تمام سنتهای ما میباشند و همیشه یادآور این است که اصول را به شخصیت ها ترجیح دهیم.
سنت دوازده روشن میکند که Coda یک برنامه‌ی کاملاً معنوی است و گمنامی اساس معنوی همه‌ی سنت‌ها است، علاوه بر آن، گمنامی اساس کارکرد و تاثیر مهم برای جلسات و گروه‌های ما است، بنابراین باید اصول را به شخصیتها ترجیح دهیم، این امر و مسئله از برنامه‌ی ما محافظت میکند.
به راستی میتوان گفت، بدون رعایت گمنامی ساختار کُدا از هم میپاشد.
در سنت یازده، مادر مورد معنی گمنام ماندن و رعایت آن در خط مشی روابط عمومی صحبت کردیم، اکنون، در سنت دوازده، ما به دنبال معنویت در مورد به گرد هم در آمدن در حریم جلسات‌مان و کار خدماتی Coda با حفظ روح گمنامی و احترام به آن هستیم.
گمنام بودن نه تنها پنهان کردن نام فامیلی است، بلکه می‌تواند پنهان کردن آدرس منزل نیز ‌باشد.
رعایت آن این امکان را که فرد، مورد قضاوت دیگران قرار بگیرد را کاهش می‌یابد.
زیرا فقط در حریم انجمن، تفاوت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، وجود ندارد و هر شخصی باید روی رهایی از هم‌وابستگی خود انرژی گذاشته و تمرکز کند، مایک فرصت بینظیر برای رُشد و تغییرات داریم، که گوش می‌دهیم و با افرادی که هدف مشابه‌ای با هم داریم کار می‌کنیم.


باحفظ گمنامی یادآوری میکنیم که فقط برای یک هدف اصلی، یعنی رساندن پیام بهبودی به کسانی که هنوز در رنج هستند به دور هم جمع میشویم، حفظ و رعایت گمنامی به ما امنیت میدهد، زیرا فضایی را بهوجود میآورد که ما میتوانیم بدون ترس از قضاوت شدن یا مورد مؤاخذه قرار گرفتن از طرف دیگران، به راحتی صحبت کنیم.
مثلا: ًیکی از اعضاء مشارکت کرد که: من از قضاوت شدن توسط دیگران که اصول ما را نمی‌دانستند، تجربهی تلخی دارم.
اکنون برنامه به من یاد داده است، انتخاب های من باید طوری باشد که رفتارم مورد غیبت و قضاوت دیگران نباشد.
وقتی روی مفهوم گمنامی خود و اصول کُدا تأکید میکنیم، میتوانیم اصول را بر شخصیتها مقدم بدانیم.
بنابراین ما به آنچه گفته شده گوش میدهیم، نه این‌که چه شخصی آن‌ را گفته است و یا ما کارها و غرایض شخصیمان را وارد انجمن نمیکنیم، ما فقط روی عادت‌ها و بیماری هم‌وابستگی خود تمرکز میکنیم.
برنامهی ما برای رسیدن به معنویت یک تعریف چهارچوبی و مشخصی ندارد.
بنابراین هر یک از اعضای انجمن میتوانند راه و باورهای معنوی خود را داشته باشندCoda یک برنامه ی فراگیر است.
سنت دوازده به ما درس میدهد که در اجرای همه‌ی سنتها باید اصول را به شخصیتها ترجیح دهیم.
وقتی ما این اصول را مقدم قرار میدهیم، Coda میتواند سالم و پا برجا بماند. که زندگی ما و خانواده‌ی ما به آن بستگی دارد، سنتها به ما یاد میدهند که هر عضوی و گروهی از هم‌وابسته های گمنام چه‌گونه به خاطر اهمیت گمنامی معنویت و انجمن فراگیر خود را حفظ نماید.

دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan