نواقص شخصیتی ما
حتی بعد از همه کارهایی که در قدم چهارم و پنجم انجام دادیم ف هنوز در این مرحله طبیعت و ذات نواقص شخصیتی مان برای ما اشکار نیست . ما احتمالاً گیج شده ایم که در ساختار پیچیده شخصیت ما ، نواقص شخصیتی مان دقیقاً کجا خاتمه پیدا می کنند و اینکه شخصیت ما از کجا آغاز می شود . چرا ما این کارها را انجام می دهیم ؟ آیا تقصیر دیگران است ؟ اولین بار که این احساس را تجربه کردیم ، کی بود ؟ چرا ؟ چگونه ؟ کجا ؟ اگر دقت نکنیم آنقدر به خودمان مشغول می شویم که اصلاً دلیل کارکرد قدم ششم را فراموش کنیم ، نیاز است که تالش هایمان را متمرکز کنیم . هدف ما افزایش اگاهی در مورد نواقص شخصیتی مان است تا کاملاض آمادگی پیدا کنیم که برطرف شوند نه اینکه انها را ریشه یابی کنیم و مبداء پیدایش انها را ریشه یابی کنیم با در کشمکش و تقلا درونی خود زیاده روی کنیم . نواقص شخصیتی ما نشان دهنده طبیعت اصلی ما هستند . به احتمال زیاد درمی یابیم که ما نیز مانند دیگران دارای طبیعتی ذاتی و پایه ای هستیم . ما نیازهایی داریم ، و بدنبال براورده کردن انها هستیم . برای مثال ما به عشق و محبت نیاز داریم . اما این که چگونه انرا بدست آوریم مهم است و از اینجاست که نواقص ما شروع به اجرای نقش می کنند . اگر دروغ بگوییم ف تقلب کنیم ف به دیگران صدمه بزنیم و یا خود را کوچک کنیم تا عشق را بدست آوریم از روی نواقص خود عمل کرده ایم . همانگونه که در چگونگی عملکرد تعریف شده : نواقص ما ف همان ویژگیها و خصیصه های انسانی هستند که به واسطه خودمحوری ما از شکل طبیعی خارج شده اند . نیاز است تا به کمک راهنمای خود لیست نواقص اخلاقی که داریم ، بنویسیم و توضیح دهیم که چگونه از روی آنها عمل می کنیم و به اینکه این کار چگونه بر روی زندگی ما تأثیر می گذارد ، بپردازیم و مهم تر از اینکه وقتی ان نقص را بکار می گیریم ف چه احساسی داریم . تصور اینکه زندگی ما بدون هر یک از این نواقص به چه شکل خواهد بود به ما کمک می کند تا بپذیریم گه بدون آنها نیز می توانیم زندگی کنیم . بعضی از ما اقدام عملی خود را با پیدا کردن اصل روحانی متضاد با هر یک از نواقص اخلاقی مان شروع می کنیم .
· لیست نواقص خود را بنویسید و هر یک را کوتاه تعریف کنید .
نواقص شخصیتی ضعفهایی هستند که از هوای نفس می آیند وشکل دهنده شخصیت بیمار گونه من هستند نواقص شخصیتی من عبارتند از :
1 تکامل پرستی : همه چیز را باهم ویکجا خواستن ورسیدن به خواسته هایم بدون هیچ کم وکاست واحساس رضایت نداشتن از آنچه که دارم
-2 ناشکری ونارضایتی : وقتی بیرون از وجودم چیزی طبق میل من نبود از این نقص استفاده می کردم
-3 ناسپاسی : حالت طلب کارانه باعث استفاده از این نقص می شود
-4 دلسوزی به حال خود : مظلوم نمایی وترحم طلبی به این شکل خودش را نشان می دهد
-5 بی ملاحظگی و حق به جانبی : اصرار به این که حق با من است حاضرنبودن برای اینکه خود را به جای طرف مقابل قرار دهم وتوجه نداشتن به وظیفه خود در خانواده وغیره
-6 خودرا مهم شمردن : با یک توجیه مثبت به وجود می آید مثلا چون من روابط نا مشروع جنسی ندارم ویا چون نماز می خوانم پس مقدس تر م
-7 خود را محکوم کردن : احساس گناه با عث پیدایش این نقص است مانند خود آزاری، سرزنش وشماتت خود ،کذشت نکردن از خود
-8 تنهایی ،جدایی وانزواطلبی : زمانی که اسیر نفس هستم از هستی جدا می شوم ودر انزوا می روم مانند احساس بی کسی کردن ،دوری از خود واقعی خداوند .
-9 تفاوت وتضاد : چیز هایی که مارا از یکدیگر دور میکند مانند حس حماقت یاحقارت نسبت به دیگران ،خودرا عقل کل دانستن .
-11 غیبت وبدگویی : وقتی از درون با چیزی مشکل پیدا می کنم آن را به شکل غیبت وبد گویی بروز می دهم برای دیگران بی ارزشی وبرای خود ارزش کاذب خریداری کردن ، بد دیگران را گفتن .
-11 لجاجت : پا فشاری برای اثبات چیزی به دیگران
-12 خودخواهی و خودمحوری : خود خواهی خواستن بیشتراز حق خودم یا قانع نبودن وخودمحوری همه باید حول محور من بچرخند
13 : اسراف : چیزی را سر جای خودش مصرف نکردن و ریخت وپاش بی مورد از روی تایید
-14 افراط در شهوت : فرار از احساسات و رو برو نشدن با انها مرا بسوی شهوت افراطیمی کشاند
-15 انتظار: به دلیل کم حوصله بودن همیشه منتظر یک اتفاق خارقالعاده هستم تا زندگی را از این رو به ان رو کند
-16 جنگ:برای اثبات حقانیت و برتری وبرای تغییر دادن و یا کنترل کردن دیگران نیاز است که بجنگیم و از این نقص استفاده می کنم
-17 کار امروز را به فردا افکندن : نداشتن نظم وبرنامه در زندگی ،نداشتن قدرت تصمیم گیری، ارزش قائل نشدن برای مسئولیتهایم
-18 تجمل گرایی: خارج از حد توان زیر بار دین دیگران رفتن ، علاقه زیاد به دنیا داشتن
-19 بد قولی : احساس بی ارزشی برای وقت دیگران و یا حرفی که زده ام ؛ بی اهمیت بودن به دیگران
21 - منفی گرایی : در صفحه سفید نقطه سیاه را دیدنو توجه نداشتن به نکات مثبت خود و دیگران
-21 انتقاد وملامت دیگران : بعلت احساس ضعف و ناتوانیدر وجود خودم دیگران را نقد و ملامت می کردم
-22 طمع : حریص بودن در مال ، شهرت ومقام ،قانع نبودن به داشته ها و بیش از حد خواستن
-23 تایید طلبی : از احساس کم ارزشی میاید وقتی به راهم ایمان نداشته با شمبه دنبال تایید دیگران می گردم
-24 ترس : ریشه تمام بیماری و ریشه همه نقصها و ضعفها ترس است و هر جا که ترس باشد ایمان وجود ندارد
-25 ناصادقی : بزرگترین نا صادقی اینست که فکر کنم ادم صادقی هستم
· به چه راه هایی از روی این نواقص عمل می کنم ؟
در زمان های مختلف از روی نواقصم عمل می کنم ، مثال زمانی که رنجش دارم زمانی که ترسیده ام ،زمانی که حالم خوب نیست ،زمانی که جو گیر می شوم .زمانی که خود واقعی نیستم و زمانی که بی تفاوت هستم زمانی که از روی هوا نفس عمل میکنم زمانی که مقایسه ،کنترل و قضاوت می کنم وزمانی که تعادل احساسی به هم می خورد و.......
· وقتی از روی این نواقص عمل می کنم ، چه تأثیر بر روی خود و دیگران می گذارم ؟
نقص عجله : باعث آشفتگی و سراسیمگی و اشتباه در تصمیم گیری و خراب کردن کارها می شوم . و این هم خسارت مالی دارد و هم روحی و احساسی . و برای دیگران هم ایجاد استرس می کنم و در زمان انجام کار با تندی با انها برخورد می کنم .
· چه احساساتی در رابطه با این نواقص خود تجربه می کنم ؟ آیا سعی می کنم که بعضی احساسات خود را توسط عمل از روی نواقصم سرکوب کنم ؟
نقص عجله : احساس دلشوره و ترس از اینکه به کارم برسم و اینکه زودتر مسئولیتی که گردنم است را انجام دهم تا از فکر مشغولی در بیام. برای فرار از احساس بیهوده بودن گاهی از این نقصم استفاده می کنم
· زندگی من بدون اینگونه رفتارها به چه شکل خواهد بود ؟ به جای آن کدامیک از اصول روحانی را می توانم بکار گیرم ؟
زندگی بدون نقص آرزوی همه است ،بدون این رفتارها آرام بخش زیبا ،مثبت همراه رضایت مندی ،ارتباط من و خدا بهتر می شود ،ارتباط خودم باخودم و با دیگر بهبود پیدا می کنه زندگی بدون نقص همه اش خیر برکت ،طروات وشادمانی است،اصل روحانی این قدم پذیرفتن است و پذیرفتن برابراست با فروتنی...حالا دیگر نواقص را پشت نواقص دیگر پنهان نمی کنم بلکه انها را می پذیرم و از آنها خلاص می شوم .نمی خواهم با آنها بجنگم ......سکوت،سرشار از نا گفته هاست"