Anonymous

کم در آمدای گمنام چیست؟

کم‌درآمدان گمنام انجمن زنان و مردانی است که تجربة توانایی و امید خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند تا بتوانند مشکل مشترک خود را حل کنند و به هم‌دیگر کمک میکنند تا از کم درآمدی بهبود یابند. اعضای UA هم خودشان به تنهایی و هم با همراهان و اعضای پشتیبانشان از حمایت و نیروی انجمن دوازده قدمی و نیز ابزارهای دیگر استفاده میکنند تا قابلیت های خود را بهتر عملی کنند و زندگی‌ای بر اساس سپاس‌گذاری و آرامش پایه ریزی کنند.

کم درآمدی چیست؟

کم درآمدی چیزهای زیادی را شامل می شود و فقط دربارة پول نیست. کم درآمدی به معنای ناکامی در دستیابی  و یا کمتر از حد بودن است، صرف نظر از اینکه درآمدمان چقدر است. به معنای ناتوانی در بیان و ارائة توانایی ها و شایستگی هایمان است. نتایج مشهود آن ناتوانی در برآورده کردن نیازهای حال و نیازهای آیندة ماست.
کم درآمدی ما میتواند نتیجة عوامل زیادی هم‌چون ابراز نکردن استعدادهایمان باشد. میتواند نتیجۀ در حاشیه زندگی کردن به دلیل نداشتن پول کافی، خرج‌کردن بخش اعظم پولی که داریم، اجتناب از ریسک های سالمی که می تواند زندگی ما را به پیش براند و ما را برای آینده آماده کند. کم درآمدی به معنای زندگی نکردن همة قابلیت هایمان است؛ به معنای دنبال نکردن رویاها و اهدافمان و به معنای رهاکردن خودمان است.

نشانه های کم درآمدی

برنامة UA دوازده نشانۀ کم درآمدی را تعریف کرده است تا به ما کمک کند بدانیم آیا از کم درآمدی اجباری رنج می بریم یا خیر. به‌مرور که برنامه را کار می کنیم درک ما از این علائم عمیق تر می شود و کم کم نشانه های بهبودی را تجربه می کنیم.

1- بی‌تفاوتی نسبت به زمان: ما کارهایی که باید انجام شود را عقب می اندازیم و زمان خود را برای پیشبرد چشم انداز  و اهداف خود به کار نمیبریم.
2- تغییر ایده ها: ما به صورت اجباری ایده هایی که می توانند زندگی یا شغل ما را وسعت ‌دهند و سودآوری ما را بیشتر کنند، را رد می کنیم.
3- نیاز اجباری برای ثابت کردن: اگرچه شایستگی در شغل یا کسب و کار خود را ثابت کرده ایم، ما در خود این نیاز را حس می کنیم که ارزش خود را مجدداً ثابت کنیم.
4- چسبیدن به مالکیت های بی فایده: ما در مالکیت و نگاه‌داشتن چیزهایی اصرار می کنیم که دیگر نیازهای ما را برطرف نمی کنند، همچون لباس های کهنه یا اشیاء شکسته‌‌ شده.
5- تلاش زیاد خستگی: ما معمولاً بیش از اندازه کار می کنیم، خسته می شویم، سپس کم کار می کنیم و یا کار را کلاً متوقف میکنیم.
6- بخشیدن زمان: ما به صورت‌اجباری به دلایل مختلف برای کارهای گوناگون داوطلب می شویم و خدمات خود را مجانی، بدون آنکه هیچ سود روشنی داشته باشد ارائه می دهیم.
7- کم ارزش گذاردن و زیرقیمت گذاری: ما توانایی ها و خدمات خود را کم ارزش می دانیم و از درخواست افزایش پاداش  و یا طلب حداکثر قیمت بازار کارمان ترس داریم.
8- انزوا: هنگامی که به نظر میرسد که بسیار بهتر است همکاران، دستیاران و یا کارمندانی داشته باشیم، ما تنها کار کردن را انتخاب می کنیم.
9- بیماری جسمی: گاهی به دلیل ترس از بسط یافتن یا نمایان شدن، دچار دردهای جسمی می شویم.
10- احساس گناه و شرم بی دلیل: هنگام درخواست نیاز یا حقمان احساس ناراحتی می کنیم.
11- پیگیری نکردن: ما فرصت ها، موقعیت ها و شغل هایی که میتواند برای ما سودآور باشد را تعقیب نمی کنیم. ما پروژه ها و کارهای زیادی را آغاز می کنیم اما آنها را تکمیل نمی کنیم.
12- خستگی از استمرار: ما با همکاران، ناظران و مشتری های‌مان درگیری های غیرضروری ایجاد می کنیم که باعث تولید مشکلات و منتهی به بحران مالی می شود.

چهره هاى گوناگون کم درآمدى

کم درآمد فردی است که خود را از زندگی پنهان می کند. بسیاری از ما به مدت سال‌ها در نارضایتی از شرایط گم شده بودیم. ما ممکن است کاری داشته باشیم که با آن بتوانیم گذارن زندگی کنیم اما حقیقتاً نیاز ما را برطرف نمی کند. اگرچه ممکن است که ما از کار خود خشمگین یا افسرده باشیم، اما از جستجو برای فرصت های دیگر و برداشتن قدم هایی به سوی تغییر، رشد و ابراز وجود کامل تر خود ناتوانیم.
ما کم درآمدان، در ابهام زندگی می کنیم. ابهامِ زمان، پول، نیازها، مخارج، شکست ها و حتی دستاوردهایمان. چنین فقدان شفافیتی هم شامل ابعاد خوب و هم ابعاد بد زندگیمان می شود.
بسیاری از ما دانش و قدرت کافی برای ارائة خدمتی حرفه ای را داریم، اما به‌اجبار از ارتقای خود خجالت می کشیم و از طلب پول کافی برای سود سالم اجتناب می کنیم. برخی دیگر از ما در قبال کارمان دستمزد سالمی دریافت کنیم اما دخل و خرج خود را بهینه مدیریت نمی کنیم. برخی دیگر از ما شرایط خصومت آمیزی با مشتریان ایجاد می کنیم و مدام درگیر کشمکش های شغلی هستیم و نهایتاً برخی دیگر از ما احساس می کنند به یک دورة آموزشی دیگر، گواهی‌نامة دیگر و یا مدرکی دیگر نیاز دارند تا از استفاده از دانش، مهارت و تجربه ای که از قبل دارند اجتناب کنند.
گذارندن دوره ها و دریافت گواهی نامه ممکن است مفید باشد، دوره های جدید ممکن است ضروری باشد و البته شایان سرمایه گذاری مالی و زمانی؛ اما علائم خوددرگیریِ ما کم درآمدان اجباری، مانع ما برای استفاده از تحصیلات و آموزش‌ها به‌ مثابة فایدة قابل عرضه در بازار می‌شود و ما نمی توانیم درخواست مصاحبه شغلی، ارتقاء سمت و یا ارتقاء دستمزد کنیم.
حتی هنگامی که به رفتارهای خودتخریبی اقرار می کنیم، نمی دانیم چرا به ندرت می توانیم پول کافی برای هزینه های خود فراهم کنیم. همچون این ضرب المثل: «تلاش ما همچون خوردن سوپ با چنگال است؛ ما همیشه مشغول و گرفتار هستیم، اما همیشه گرسنه».
از آنجا که ما از دیده شدن، بسط یافتن و نمایان شدن ترس داریم، از گروه ها و افرادی که استعدادهای ما می تواند برای آنها مفید باشد، رنجش می گیریم. مثلاً بازیگری که از مخاطبانش رنجش می گیرد، یا آشپزی که از مشتریان رستوران رنجش می گیرد، یا نقاشی که از مشتریان یا حامیان بالقوه رنجش می گیرد. این‌ها برخی از دلایلی است که چرا بسیاری از ما نیاز به تمهیدات مستمر و مداوم را انکار می کنیم و تمایل نداریم خود را نشان دهیم و قدم برداریم. در نتیجه ما در واقعیتی درجة C زندگی می کنیم، در حالی‌‌که می توانیم در واقعیت درجة A زندگی کنیم و زندگی در واقعیت درجة A نیازمند حضور و دیده شدن است.

چرا ما به UA می آییم؟

ما به UA می آییم چراکه زندگی ما درست پیش نمی رود. ما به اندازه کافی پول درنمی آوریم تا به شایستگی نیازهای خود را تأمین کنیم. ممکن است از کارمان دلسرد و ناراضی باشیم؛ یا دوره هایی طولانی تناسب های شغلی را تجربه کنیم و پروژه های خلاقانه ای را شروع کنیم که محو می شوند و یا ممکن است از کار زیاد خسته و فرسوده شده باشیم و نمی دانیم چه‌کار کنیم.
نخستین علاقه مندی ما به UA معمولاً از تشخیص نشانه های کم‌ درامدی در ماست. این احساس شباهت‌کردن نخستین قدم در بهبودی از بیماریی است که چه آن را تشخیص بدهیم چه ندهیم بسیاری از ما را برای مدت ها تحت تأثیر قرار داده و زندگی ما را غیرقابل اداره کرده است.
شاید در برنامه های دوازده قدمی دیگر عضو باشیم یا نباشیم. اگر عضو آنها بوده باشیم، در آن صورت احتمالاً در آن برنامه ها پاسخی برای کم درآمدی خود پیدا نکرده ایم. اگر عضو انجمن های دوازده قدمی نیستیم، هنگامی که به UA می آییم شاید برای اولین بار رفتارهای اعتیادگونه خود را ببینیم که نمود تمایل اجباری به پنهان‌شدن و به کم‌درآمدی است. نهایتاً ما به UA می آییم چون در برابر نشانه ها ناتوانیم.

بهبودی در UA

بهبودی در UA به معنای توسعه و تمرین عضلات معنوی است که این در واقع هستۀ تمام برنامه های دوازده قدمی است. به طور خاص در UA بهبودی به معنای یافتن و توسعة چشم‌اندازی سعادتمند و تمایل به برداشتن قدم های کوچک و زنده نگاه داشتن آن چشم انداز با مشارکت فعال در برنامه است.
بهبودی به معنای دیده‌شدن از راهی مثبت است. به معنای خود را نشان‌دادن و انجام یک کار خوب است اینکه بخواهیم یک کار درست انجام دهیم و برای خودمان و دیگران مشکل درست نکنیم. به معنای تمایل به دیده‌شدن و خدمت‌کردن به بهترین وجهی که می توانیم، حال در هر جهتی که می خواهیم.
در کنار آماده شدن و نشان دادن خود، لازمة بهبودی طلب نیازها و فهم تمایل به دریافت کردن است. اگر جایی استخدام شده ایم یا برای دیگران کار می کنیم، بهبودی ما را در درخواست ارتقاء سمت و مسئولیت های بزرگ تر توانمند می‌کند. به جای این‌که پیشنهادی را سریع قبول کنیم، می توانیم بگوییم «من باید دربارة این پیشنهاد فکر کنم»، و یا «من باید دربارة این موضوع با مشاورم صحبت کنم».
اگر خویش‌فرما هستیم و برای خودمان کار می کنیم، بهبودی ما را قادر می سازد قیمتی مناسب را درخواست کنیم؛ آن‌گونه که کاملاً احساس کنیم که محق دریافت مبلغی هستیم که بازار توان پرداخت آن را دارد. این قابلیتِ دریافت، ما را به سمت پرسشی اساسی در UA هدایت می کند:  «این چگونه به من خدمت می‌کند؟».
کم درامدی فرایندی ناخوداگاه است که عادت ها و الگوهایی را می‌آفریند که تلاش‌های ما را تحلیل می برد. همچنانکه برنامه را کار می کنیم از سطح ناآگاهی به کسب درآمد و دست‌آوردها، به سطح آگاهی حرکت می کنیم. ما شروع می کنیم با شفافیتی بیشتر کیفیت حقیقی زندگیمان را ببینیم. این وهم زداییِ اولیه شاید کمی ناخوشایند و یا حتی دردناک باشد. ما کم کم از شرایط زندگی خود سوال می پرسیم «این شرایط چگونه به من کمک می‌کند؟» و به سمت خودتوانمندسازی پیش می رویم.
اگرچه ممکن است سریع جواب نگیریم و یا تغییر زیادی را نبینیم، مطرح کردن این سؤال، نشانة روشنی است که بهبودی در حال آغاز شدن است.

شغل کم درآمد چیست؟

بسیاری از کسانی که در UA تازه واردند این سؤال را می پرسند که «چگونه بدانیم که یک پیشنهاد کار، تلۀ کم درآمدی است یا فرصتی برای آغاز و کار کردن است؟» البته پاسخ به این پرسش بسیار ذهنی است.
گاهی ما باید شغلی را بپذیریم تا بتوانیم نیازهای خود را رفع کنیم و مسئولیت های اولیه نسبت به خود و دیگران را مرتفع سازیم. اگر شرایط ما این‌گونه است، آنگاه این سؤالات مطرح می شوند:
• اکنون برای ارتقاء بهبودی خود چه کاری انجام می دهم؟
• آیا برنامه را کار می کنم؟
• آیا شرایطی هست که بتوانم آن را تغییر دهم؟
• آیا هر روز برای اعمال کردن ابزارهای برنامه در زندگیم قدم های کوچکی برمی دارم؟
چه برای زنده ماندن کار می کنیم و چه برای ارتقاء به سطوح بالاتر، آنچه نیاز داریم توجه به مشارکت در برنامه است.

UA چگونه کار می کند؟
تمرکز UA بر روی بیرون بردن افراد از غاری تجربه‌شده است. کم درآمدی تبعات قانونی ندارد. هیچ نیروی قانونی ما را به دلیل پنهان شدن از زندگی دستگیر نمی کند و حساب بانکی ما را نشانه نمی‌گیرد. کم درآمدی به معنای ناتوانی در قدم برداشتن است و تمرکز UA  کمک به قدم برداشتن است. برنامه کار می کند، وقتی ما آن را کار کنیم.
یک صندلی با چهار پایه استعاره مفید برنامه UA است. چهار پایة این صندلی جلسات، کارکردنِ قدم، ابزارهای UA و خدمت هستند. کارکردن برنامه فقط حضور در جلسات نیست؛ بلکه به معنای کار کردن قدم با یک راهنما (و اگر راهنما در دسترس نباشد، هم راهنما، یا گروه مطالعه قدم) است.
ما از خودمان می پرسیم آیا من قدم ها را کار می کنم؟ آیا راهنما دارم؟ آیا از ابزارها استفاده می کنم؟ آیا به دیگر اعضای انجمن خدمت می‌کنم؟
این برنامه شش ابزار دارد که مختص این برنامه هستند: ثبتِ زمان، یارِ عملکرد، جلسات اقدام و عمل، آگاهی از دارایی ها، برگه های اهداف و پس‌انداز. ما این ابزارها را به همراه ابزارهای اصلی تمام برنامه‌های دوازده قدمی به کار می بریم: جلسات، راهنما، خدمت، ارتباط و مطالعه نشریات. مادامی‌ که از این ابزارها استفاده می‌کنیم، ارتباط خود با نیرویی بزرگتر از خود را افزایش می دهیم.
ارتقاء ارتباط با نیروی برتر از خودمان، به همراه دیگر بخش های برنامه، به آرامی ما را از ادراک مبتنی بر محرومیت و کمبود، به سمت آگاهی مبتنی بر توانگری و کامیابی و از زندگیِ راکد به سمت زندگی فعالانه به سوی چشم انداز بزرگتر می‌رساند. ما این حرکت را قدم به قدم و  با حمایت انجمن انجام می دهیم.

در UA چگونه شروع می کنیم؟
شروع فعالیت در UA، شرکت در جلسات و  ثبتِ زمان است. شرکت در جلسات، فرایند کلی بهبودی ما را حمایت می کند. ثبت زمان به ما کمک می کند با عادت به ابهام در زندگی مواجه شویم؛ این ابزار تضمین می کند مسائل را روشن تر ببینیم و به یاد داشته باشیم که چه کارهایی را به انجام رسانده ایم و چه چیزهایی را انجام نداده ایم. به مرور با یادگیری ثبت این منبع محدود (زمان)، ما به شفافیت بیشتری می‌رسیم؛ این معنای هوشیاریِ زمان است.
سیستم و شکل نوشتن ، نوشتن روی کاغذ یا به صورت کامپیوتری، رسمی یا غیررسمی- مهم نیست. آنچه اهمیت دارد تمرین آن است که در آرامش اما منظم لیستی از فعالیت های خود تهیه کنیم تا از این طریق پی ببریم که با زمان خود چه می کنیم. اطلاعات حاصل از این نوشتن روشنایی‌بخش است. پس از مدتی، ما الگوهای خود را می بینیم. ما به روشنی در می‌یابیم که با ساعت های خود در روز و با روزهای خود در هفته چه می کنیم. ما می بینیم که چقدر از وقت خود را برای اهدافی که معین کرده ایم، صرف کرده ایم و چه میزان از وقتمان را صرف چیزهای دیگر کرده ایم- رفتن به خرید، سه ساعت کار داوطلبانه، مرتب کردن جعبه عکس های قدیمی، تماس با یک دوست قدیمی، پرسه زدن در اینترنت.
این لیست میتواند بی پایان باشد و برای هر کدام از ما متفاوت است.
ثبت زمان همچنین به روشنی به ما نشان می دهد که برای تمام کردن کاری خاص به چه مدت زمان نیاز داریم. در برخی از موارد ما بیشتر از میزان تخمین می زنیم، در موارد دیگر زمان کمتری تخمین می زنیم. این تمرین ها همچون کِشتی یدک‌کش به‌آرامی ما را از مه و ابهام مزمن بیرون می کشد، ابهامی که زمان ما را بی ارزش کرده و مانع کامیابی و سعادت ما شده است. بدون داشتن این آگاهی، گویی تلاش می کنیم زندگی را از راهی صعب‌ و در میان مِهی غلیظ هدایت کنیم. ثبت زمان راه را برای ما روشن می کند و به ما این امکان را می دهد که آنچه را که انجام داده ایم و آنچه را که انجام نداده ایم ببینیم و اقرار کنیم. دیدن و اقرارکردن هر دوی آن ‌ها برای بهبودی ما اساسی است.

کارکردن دوازده قدم و راهنما و رهجویی در UA
راهنما کسی است که دوازده قدم را کار کرده است و تمایل دارد که ما را در بهبودی هدایت کند. راهنما به ما کمک میکند که مسیر پیشرفت خود را با استفاده از دوازده قدم هدایت کنیم. راهنما و رهجویی در UA بر مبنای این ایده است که هرکس که دوازده قدم را در برنامة دیگر کار کرده است، می تواند راهنمای بهبودی تازه واردان را بر عهده گیرد. این‌چنین شخصی تجربه باارزشی دارد و فقط کافی است که آن را به کم درامدی مربوط کند.
ما سلوک خود را با قدم‌های یک، دو و سه آغاز می کنیم. ما با ناتوانی خود در برابر کم درامدی مواجه می شویم و آن را اقرار می کنیم و تصمیم می گیریم که کسب درامد و دستاوردهای خود را به مراقبت خداوند "نیروی برتر"، آن‌گونه که او را درک می کنیم بسپاریم. ما شوق و تمایل را طلب می کنیم و در جستجوی آن هستیم. ما درخواست می کنیم که توسط چیزی فراسوی خواست خودمان هدایت شویم، تا ثبات اقتصادی و نهایتاً کامیابی و سعادت در زندگی ما متجلی شود. برای بسیاری از ما این ایده همچون مکاشفه آشکار می شود. همچنانکه به کارکردن برنامه UA ادامه می دهیم و شاهد افزایش کامیابی خود هستیم، می توانیم آسان تر  بگوییم که بیشتر موفقیت خداوند است تا موفقیت من. 
در قدم های چهار تا هفت، ما نگاهی کامل و عمیق به خودمان می اندازیم و اقرار می کنیم کدام نواقص اخلاقی ما در کم درآمدی ما نقش داشته است. ما ترازنامه خود را تا جایی که می توانیم بدون ترس انجام می دهیم و آن ترازنامه را با یک راهنما یا هم راهنما مشارکت می کنیم.
ما مشکلات اصلی درونیمان که در کم درامدی ما نقش داشته است را شناسایی می کنیم. سپس آنها را رها می کنیم و اجازه می دهیم که زدوده شوند. هنگامی که صادقانه و با شفقت به خودمان نگاه کردیم، آماده خواهیم شد از کسانی که به آنها خسارت زده ایم جبران خسارت کنیم و وارد قدم هشت و نه می شویم.
ابتدا به افراد و روابطی که آسیب زده ایم نگاه می کنیم. با راهنمایی راهنما شروع به جبران خسارت و بخشایش خودمان و دیگران می کنیم و سپس می توانیم به پیش برویم.
با جبران خسارت در واقع مسئولیت اقدامات گذشته خود را قبول می کنیم. ما بار اشتباهاتی که از گذشته تاکنون با خود حمل کرده ایم را رها می کنیم ممکن است از بعضی اشتباهات آگاه و از برخی ناآگاه باشیم؛ اشتاباهاتی که کمر ما را خم کرده اند و توانایی ما برای دست‌یابی به کامیابی و سعادت را مسدود کرده اند. این فرایندِ مسئولیت پذیری و بخشایش است. هرکدام از این‌ها حسِ تازه ای از باارزشی را در ما تقویت می کند و امکان این را می دهد که چیزهای خوب وارد زندگی ما شود. قدم ده، یازده و دوازده ساختاری برای تداوم آنچه که ما پیشتر در هشت قدم¬ پیشین آغاز کردیم فراهم می کند. قدم ها به ما کمک می کند با خودمان صادق بمانیم. آنها به ما یاداوری میکنند که ارتباط با نیرویی فراتر از خودمان را حفظ کنیم و از آن راهنمایی بگیریم و ما را تشویق میکنند که تجربیاتمان و هم آنچه سخاوتمندانه به ما داده شده است را با دیگران به اشتراک گذاریم.

وعده های UA
ما در برنامة بهبودی دوازده قدمی یاد می گیریم که درک شخصی از گذشته داشتیم به هیچ دردمان نخورد. به عبارت دیگر، عواملی که فکر کردیم و باور کردیم که عامل کم درآمدی ما بودند نمی توانند به ما کمک کنند که زندگیمان را تغییر دهیم. هنگامی که ما در این برنامه با دیگران کار می کنیم، یاد می گیریم گذشته خود را فرو بریزیم و بر روی امروز و آینده تمرکز کنیم بر روی اقدامات و عملکردهایمان و بر روی چشم اندازیمان.
با حس شفقت، پذیرش خود را آغاز می کنیم و به این باور می رسیم که شایسته رضایت بالاتر و زندگی سعادتمندتری هستیم. در نتیجة کار کردن تمام جنبه های برنامه، چشم انداز بزرگ زندگی ما کم کم به ظهور می رسد. ما خودمان را بهتر می شناسیم و به استفاده از استعدادهای حقیقی خود فکر می کنیم. ما به خودمان اجازه می دهیم که از زندگی چیزهای بیشتری بخواهیم و تمایل پیدا می کنیم قدم های لازم برای دستیابی به آنها را برداریم. در نتیجه، ما قادر خواهیم شد که چیزهای بیشتری به دیگران بدهیم و بیشتر در خدمت اجتماعمان باشیم و در چیزی بزرگتر از خودمان نقش داشته باشیم. گفته شده که ما نمی توانیم مشکلات خود را با همان سطح آگاهی که آنها را ایجاد کرده است، حل کنیم. از طریق کارکردن قدم ها، استفاده از ابزارها و خدمت کردن، تغییری در آگاهی ما رخ می دهد. ما سپاسگذاری بیشتر، آرامش ذهنی بیشتر و پذیرش بیشتری را تجربه می کنیم. این همچون بیداری از یک خواب عمیق به یک زندگی سرشار از آگاهی و دیده شدن است.

ابزارهای کم درآمدان گمنام
1- ثبت زمان: ما باید به اینکه چگونه وقتمان را می گذرانیم آگاه باشیم. ما برای افزایش آگاهی از زمان و حفظ تمرکز بر روی اهداف و اقدامات لازم برای تحقق آنها، زمان را ثبت می کنیم.
2- جلسات: ما در جلسات UA منظم شرکت می کنیم تا تجربه، توانایی و امید خود به اشتراک بگذاریم و در نتیجه به خودمان و دیگران در بهبودی از کم درآمدی کمک کنیم.
3- راهنما و رهجو گرفتن: ما فعالانه به دنبال یک راهنما خواهیم بود که دوازده قدم را کار کرده باشد و تمایل داشته باشد که ما را در بهبودیمان هدایت کند.
4- آگاهی از دارایی ها: ما مرتباً آنچه که دیگر به دردمان نمی خورد را دور می ریزیم تا این اعتقاد را پرورش دهیم که زندگی سرشار از فروانی است و ما قادر خواهیم بود آنچه بدان نیازمندیم را برای خود تأمین کنیم.
5- خدمت: خدمت کردن برای بهبودی ما ضروری است. با خدمت کردن به دیگران و انجمن است که می توانیم آنچه را سخاوتمندانه به ما داده شده را حفظ کنیم.
6- اهداف: ما برای هر کدام از جنبه های زندگی مان اهدافی را تعیین می کنیم، آنها را می نویسیم؛ پیشرفتمان را اندازه می گیریم و بابت دستاوردهایمان به خودمان جایزه می دهیم.
7- جلسات عملکرد: ما جلساتی را با دیگر اعضای UA تشکیل می دهیم تا دربارۀ مسائل مربوط به درآمدمان با آنها بحث کنیم و اقداماتی را برنامه ریزی کنیم که به کامیابی بیشتر در زندگی مان منتهی شود.
8- یار عملکرد (Action partner): ما منظم با یار عملکردمان تماس می گیریم و درباره مسائل درآمدی و عملکردهای خود صحبت می کنیم تا نسبت به یکدیگر مسئولیت پذیری، استمرار و حمایت را تضمین کنیم.
9- استطاعت پرداخت: ما فقط برای امروز قرض نمی گیریم. بدهکاری به کم درآمدی می انجامد.
10- ارتباط: ما برای کسب حمایت و کاهش انزوا و افزایش تعهد برای انجام عملکردهایمان، با دیگر اعضای UA ارتباط برقرار می کنیم.
11- نشریات: ما برای ارتقای درکمان از این بیماری اجباری و فرایند بهبودی، نشریات دوازده قدمی را مطالعه می کنیم.
12- پس انداز: پس انداز نشانۀ ایمان ما به آینده است و پذیرش این واقعیت است که پول ابزاری حیاتی برای چشم انداز کامیابی ماست. ما در هر مقیاسی که برایمان مقدور است برنامه پس انداز می ریزیم و آن را دنبال می کنیم.

خوشامدگویی: سلام به همگی، من ----- هستم یک کم درآمد.
به جلسه کم درآمدان گمنام خوش آمدید. لطفاً در طول جلسه سکوت را رعایت فرمایید.
با خواندن دعای آرامش جلسه را شروع می کنیم.
خداوندا،
آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم،
شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می توانم و دانشی که تفاوت این دو را بدانم." آمین
مقدمه:  کم درآمدان گمنام (Underearners Anonymous) انجمن زنان و مردانی است که تجربه، توانایی و امید خود را با یکدیگر مشارکت می کنند تا بتوانند مشکل مشترک خود را حل کنند و بتوانند به دیگران کمک کنند که از کم درآمدی اجباری نجات پیدا کنند. تنها شرط عضویت تمایل به متوقف کردن کم درآمدی است. در UA هیچ حق عضویتی وجود ندارد. ما از طریق کمک های داوطلبانه متکی به خودمان هستیم.
UA با هیچ فرقه، مذهب، جنبش سیاسی، سازمان و یا موسسه ای مرتبط نیست و در هیچ بحث و جدلی درگیر نمی شود و هیچ جنبش و مسلکی را تأیید یا رد نمی کند.
هدف اصلی ما متوقف کردن کم¬درآمدی اجباری، فقط برای امروز و کم به دیگر کم درآمدان است که بتوانند این کار را انجام دهند.
دوازده قدم و دوازده سنت
برنامه ما بر این باور استوار است که تغییر و بهبودی از کم درامدی از طریق کارکرد دوازده قدم و تعهد به دوازده سنت امکان پذیر است که ابتدا توسط الکلی های گمنام ابداع شد.
از دوستی که پمفلت دوازده قدم کم درآمدان گمنام را دارد خواهش می کنم آن را برایمان بخواند.
از دوستی که پمفلت دوازده سنت کم درآمدان گمنام را دارد خواهش می کنم آن را برایمان بخواند.
از دوستی که پمفلت نشانه های کم درامدی را دارد خواهش می کنم آن را برایمان بخواند.
از دوستی که پمفلت ابزارهای UA را دارد خواهش می کنم آن را برایمان بخواند.
فرمت جلسه
فرمت این جلسه (یکی از این فرمت ها انتخاب شود: قدم و سنت، افکار کم درامدی، چشم انداز شما چیست؟، ترس از موفقیت، آغاز UA، افکار کم درامدی و خلاقیت، کم درامدی و روابط، اقدام و عمل و مسئولیت پذیری، و غیره) است.
بعد از 45 دقیقه وقفه ای خواهیم داشت و سنت 7 خوانده می شود و سپس اطلاعیه های مربوط به UA.
در 5 دقیقه آخرِ جلسه به صورت خلاصه اقدام هایی که برای امروز یا این هفته برنامه ریزی کرده ایم را بیان می کنیم.

اصول جلسه:
طبق سنت دوم هدف گروه ما یک قدرت غایی است که یک خداوند عاشق است که در وجدان گروهی ما متجلی می شود. برای حفظ آرامش جلسه موارد زیر که توسط این برنامه تأیید شده اند را رعایت کنید.
• ما مشارکت خود را بر روی این مسئله متمرکز می کنیم که چگونه کم  درامدی و بهبودی از آن بر زندگی ما تأثیر گذاشته است.
• لطفاً قبل از مشارکت با نام کوچک و سپس (در صورت تمایل) با پسوند کم درامد خود را معرفی کنید.
• ما حرف یکدیگر را قطع نمی کنیم. در طول جلسه با کسی گفت و گو نمی کنیم و در مورد فرد دیگر صحبت نمی کنیم.
• پس از آنکه همه مشارکت کردند، اگر هنوز زمان داشته باشیم مشارکت دوم مجاز است.
• برای تسهیل مشارکت ما به یک وقت نگهدار نیاز داریم. زمان مشارکت سه دقیقه است که سر 2 دقیقه یک اعلام توسط وقت نگهدار داده می شود و سر 3 دقیقه یک  اعلام دیگر.
• لطفاً از وقت نگهدار تشکر کنید و از این طریق از او قدردانی کنید و سر سه دقیقه مشارکت خود را به اتمام برسانید.
خوشامدگویی به تازه واردین:
ابتدا به همه تازه واردین خوشامد می گوییم و از حضور شما در اینجا قدردانی می کنیم. اگر در این جلسه تازه واردی است که برای اولین بار در جلسات UA شرکت می کند لطفاً خود را با نام کوچک معرفی کند.
پیشنهاد می شود که حداقل در 6 جلسه شرکت کنید تا بتوانید شباهت های خود با افراد مشارکت کننده را بیابید، بتوانید با مفاهیم UA آشنا شوید و با مطالعه نشریات، دیدن وبسایت و تماس با اعضاء چیزهای بیشتری در مورد برنامه یاد بگیرید.
چه کسی تمایل دارد پس از پایان جلسه به عنوان خوشامدگوی تازه واردین خدمت کند؟
(توضیح: خوشامدگو کسی است که در پایان جلسه به سوالات تازه واردین جواب می دهد.)
چه کسی تمایل دارد به عنوان وقت نگه دار خدمت کند؟
خواندن نشریات
از دوستی که کتاب , نشریه , پمفلت ...... را دارد خواهش می کنیم آن را برایمان بخواند.

مشارکت
اکنون جلسه برای مشارکت باز است. در صورت تمایل می توانید در مورد تجربه خود در رابطه با موضوع جلسه و یا درباره احساسات خودتان حداکثر 3 دقیقه صحبت کنید.
بعد از 45 دقیقه (در جلسات آنلاین 30 دقیقه). سنت 7 و اطلاعیه ها.
سنت 7: در UA هیچ حق عضویتی وجود ندارد. ما از طریق کمک های دواطلبانه متکی به خودمان هستیم. اما ما مخارجی داریم برای انتشار نشریات، حفظ سایت، مخارج کمیته خدمات عمومی، هزینه اجاره مکان و غیره. لطفاً هرچقدر در توانتان است بپردازید و اگر نمی توانید هیچ مبلغی بپردازید، دوباره به جلسات باز گردید چراکه حضور شما برای ما بسیار مهم تر از پولتان است.
آیا اطلاعیه های در باره UA وجود دارد؟

بعد از سنت 7 و اطلاعیه ها:
ما .... دقیقه برای مشارکت وقت داریم. چه کسی تمایل دارد مشارکت کند؟ موضوع جلسه .... است اما شما می توانید در مورد مسائل مربوط به کم درامدی مشارکت کنید. متشکرم

پنج دقیقه قبل از پایان جلسه، جلسه را می بندیم.
به پایان زمان مشارکت رسیدیم. از همه کسانی که مشارکت کردند و از ..... وقت نگهدار و از .... برای خواندن، تشکر می کنم و ممنونم از شما که به من امکان خدمت را دادید.
از دوستی که پمفلت وعده های UA را دارد خواهش می کنم آن را بخواند.
مشارکت اقدام و عمل (5 دقیقه)
اکنون اقدام هایی که برای امروز یا این هفته برای غلبه کردن بر کم درامدی و افزایش استطاعت مالی و معنوی خود معین کرده ایم را مشارکت می کنیم. چه کسی تمایل دارد اقدام و عمل خود را مشارکت کند؟
از خزانه دار خواهش می کنم گزارش خزانه را ارائه بدهد.

بستن جلسه
در پایان، عقایدی که اینجا بیان شد صرفاً مربوط به افرادی است که آن را مشارکت کردند. چیزهایی که شما شنیدید بر مبنای اعتماد گفته شده اند و باید بر مبنای اعتماد به آنها احترام گذاشته شود.
آنچه که اینجا شنیدیم را از اینجا بیرون نمی‌بریم. اگر می‌خواهید مطالبی که گفته شد را جذب کنید، می‌بایست به درک بهتری از روش اداره کردن مشکلات خود دست یابید و تغییر زندگی خود را آغاز کنید. با یکدیگر صحبت کنید، مسائل شخصی خود را همینجا حل کنید، بگذارید هیچ غیبت و حرف و حدیثی یا انتقادی از یکدیگر نداشته باشیم، بلکه تنها عشق و درک و صمیمیت بینمان باشد.
با خواندن دعای آرامش جلسه را به پایان می بریم.
خداوندا،
آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم،
شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می توانم و دانشی که تفاوت این دو را بدانم." آمین

اکنون جلسه به خوشامدگو (جهت پاسخگویی به سوالات تازه واردان) واگذار می شود.

۱- منافع مشترک ما باید در رأس قرار گیرند؛ بهبودى شخصى به وحدت کم درآمدان گمنام بستگى دارد.
2- در ارتباط با هدف گروه ما، تنها یک مرجع نهایى وجود دارد، خداوندى مهربان که در وجدان گروه متجلی می شود. رهبران ما فقط خدمت گزاران مورد اعتماد ما مى‌باشند؛ آن ها حکومت نمى‌-کنند.
3-  تنها لازمه عضویت، تمایل به متوقف کردن کم درآمدی است.
4- هر گروه ‌باید مستقل باشد به استثناى مواردى که بر گروه‌هاى دیگر و UA درکل اثر بگذارند.
5- هر گروه فقط یک هدف اصلى دارد، رساندن پیام به کم درآمدی که هنوز در عذاب است.
۶. یک گروه UA هرگز نبایست هیچ مؤسسه مرتبط یا هر سازمان خارجى را تأیید ویا درآنها سرمایه‌گذارى کند، یا نام UA  را به آن ها عاریت دهد، نباید مسائل مالى، ملکى و شهرت ما را از هدف اصلى خود منحرف سازد.
۷. هر گروه  UAمى‌بایست کاملاً متکى به خود باشد و کمکى از خارج دریافت نکند.
8- کم درآمدان گمنام باید همیشه غیر حرفه‌اى باقى بماند، امّا مراکز خدماتى ما مى‌توانند کارمندان خاصی را استخدام کنند.
9- UA تحت این عنوان، هرگز نباید سازماندهى شود؛ امّا مى‌توانیم هیأت هاى خدماتى یا کمیته‌هایى تشکیل دهیم که مستقیماً در برابر کسانى که به آن ها خدمت مى‌کنند، مسئول باشند.
10- کم درآمدان گمنام، هیچ عقیده‌اى در مورد مسائل خارجى ندارد و نام  UAهرگز نباید به مباحث اجتماعى کشانده شود.
11- خط مشی ما بنا بر اصل جاذبه است نه تبلیغ، ما لازم است همیشه گمنامی شخصی خود را در سطح، مطبوعات و رسانه ها حفظ کنیم.
۱۲. گمنامى اساس روحانى تمام سنت‌هاى ما است و همیشه یادآور این است که اصول را به شخصیت‌ها ترجیح دهیم.

خریدکردن و خرج کردن اجباری، رفتار کم درآمدی ما را تحت شعاع قرار می دهد. بعضی وقتها چیزهایی که واقعا نیاز داریم بابتشان هزینه کنیم را اصلاً نمی بینیم، در نتیجه تواناییمان برای پس انداز و سرمایه گزاری ضعیف می شود. خرید و خرج کردن اجباری می تواند باعث اضطراب، استرس و افسردگی شود و احساس می کنیم روی یک تردمیل هستیم که از متوقف کردن آن عاجزیم.
رفتارهای خرید و خرج کردن اجباری معمولاً به طور متفاوتی ظهور می کند. خرید اجباری، یعنی اجبار به خرید مواردی که می توانیم بدون آنها زندگی کنیم اما اغلب در برابر مقاومت در برابر آنها عاجزیم. خرج کردن اجباری باعث می شود که ما صرف نظر از اینکه چه مقدار پول بدست می آوریم، پول خرج می-کنیم و پولی برایمان باقی نماند. نتیجه هر دو معمولاً بدبختی، اضطراب و افسردگی است.
نتیجه دیگر این رفتارها هدردادن پولی است که داریم و اینکه سلامتی و نیازهای معنوی خود را نادیده می گیریم. برای مثال، آنقدر بر روی خرید از حراجی ها متمرکز می شویم که دیگر پولی برای بیمه درمانی نداریم، یا شاید اغلب بیرون غذا می خوریم به طوریکه نمی توانیم از پس هزینه رفتن به تاتر یا کنسرت بربیاییم که بسیاری از ما به از لحاظ معنوی به آنها داریم. بسیاری از ما به خاطر اجبار برای هدر دادن پول، از برنامه های بازنشستگی یا سرمایه گذاری بلند مدت اجتناب کرده ایم.
درست همانطور که نسبت به صرف کردن زمان بی تفاوت بوده ایم، به همان اندازه نسبت به اینکه چگونه می توانیم به بهترین شکل از پولمان استفاده کنیم نیز بی تفاوت بوده ایم. تنها با واگذارکردن به نیرویی فراتر از خودمان و کار کردن برنامه UA، می توانیم سلامت عقل برای پرسیدن این سوال که " چگونه پولم می تواند به بهترین وجه به من خدمت کند" را بدست آوریم و به سلامت عقل بیشتری برای خرج کردن دست پیدا کنیم.
نشانه های خریدکردن و پول خرج کردن اجباری
1) همیشه متعجب هستیم که چرا بعد از اینکه مخارج و قبض های ماهیانه را پرداخت می کنیم، هیچ پولی باقی نمی ماند.
2) مشتاق رفتن به مکانهای تفریحی و رویدادهای سرگرم کننده هستیم ولی هرگز قادر به پرداخت هزینه آنها نیستیم.
3) در برابر خرید از حراجی ها ناتوان هستیم.
4) دیدن قبض ها و پرداخت آنها همچون "فتح یک قله کوه" برای ما سخت است.
5)  درباره پس انداز برای بازنشستگی، احساس ترس می کنیم.
6) اعتقاد داریم که هرگز هیچ پولی برای نیازهای روحی و معنوی نداریم.
7) متعجب هستیم از اینکه چرا در پایان سال درآمد خالصمان نسبت به اول سال یکسان است و یا حتی بدتر شده است و هیچ کاری برای تغییر این وضعیت انجام نمی دهیم.
8) برای افراط در خرید، از دست خودمان عصبانی هستیم.
9) در خانه به خاطر خریدهایمان استرس ایجاد می کنیم و یا دائماً دچار مشکلات مربوط به نقدینگی هستیم.
10) باور نداریم که هیچ بخشی از مخارجمان بتواند کاهش یا افزایش یابد که از این طریق زندگی ما ارتقاء پیدا کند.
11) در یک چرخه خرید و بازگرداندن هستیم؛ مدام به اجبار خرید می کنیم و سپس آنها را باز می گردانیم.

خوشامدگویی
سلام. اسم من ____ و یک کم درآمد هستم.
به جلسة «بازاریابی معنوی»کم درآمدان گمنام خوش آمدید.
بعد از چند لحظه سکوت با خواندن دعای آرامش جلسه را شروع می-کنیم.
خداوندا،
آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم،
شهامتی که تغییر دهم آنچه را که میتوانم و بینشی که تفاوت این دو را بدانم." آمین
مقدمه:
کم درآمدان گمنام انجمن زنان و مردانی است که تجربه، توانایی و امید خود را با یکدیگر به اشتراک می گذارند تا مشکل مشترک خود را حل کنند و به دیگران کمک کنند از کم درآمدی اجباری  نجات یابند. تنها شرط عضویت تمایل به توقف کم درآمدی است. در  UAهیچ حق عضویتی وجود ندارد؛ ما با کمک های دواطلبانه اعضا متکی به خود هستیم. UA با هیچ سازمان، مؤسسه، مذهب یا جریان سیاسی مرتبط نیست و در هیچ مناقشه ای درگیر نمی شود و هیچ جریانی را تأیید یا رد نمی ‌کند. هدف اصلی ما متوقف‌کردن کم‌درآمدی، فقط برای امروز، و کمک به دیگرکم درآمدان است تا بتوانند این کار را انجام دهند.
دوازده قدم و دوازده سنت:
برنامة ما بر این اعتقاد استوار است که تغییر و بهبودی از کم درآمدی با کارکرد دوازده قدم و تعهد به دوازده سنت امکان پذیر است و این برنامة معنوی کلید آرامش است.
از دوستی که پمفلت دوازده قدم UA را دارد خواهش می کنم آن را برایمان بخواند.
از دوستی که پمفلت 12 سنت UA را دارد خواهش می کنم آن را برایمان بخواند (هر ماه یک سنت).
از دوستی که پمفلت نشانه های کم درآمدی را دارد خواهش می کنم آن را برایمان بخواند.
از دوستی که پمفلت ابزارهای UA را دارد خواهش می کنم آن را برایمان بخواند.
خوشامدگویی به تازه واردان:
پیش از شروع جلسه، به تازه واردان خوشامد می گوئیم. اگر برای مشارکت آماده نیستید، می توانید خود را معرفی کنید تا از حضور شما آگاه شویم. آیا دوست تازه واردی هست که تمایل داشته باشد خود را معرفی کند؟
اگر شما مشکلات مربوط به درآمد دارید و فکر می کنیدکم درآمد اجباری هستید، ما باور داریم که جای درستی آمده اید و این برنامه می تواند به شما کمک کند. پیشنهاد می شود ابتدا در شش جلسه شرکت کنید تا بتوانید شباهت های خود با افراد مشارکت کننده را بیابید؛ مفاهیم UA را دریافت کنید؛ دربارة ابزارهای  UAبیشتر یاد بگیرید و تماس گرفتن با اعضا را شروع کنید.
اصول جلسه:
• هنگام مشارکت لطفاً با نام کوچک خود را معرفی کنید؛
• پس از آن‌که همه مشارکت کردند، اگر زمان داشته باشیم، مشارکت دوم مجاز است؛
• در پنج دقیقة آخر جلسه اقدام هایی که در این هفته برای غلبه بر کم درآمدی برنامه ریزی کرده ایم را مشارکت میکنیم؛
• برای حفظ آرامش جلسه حرف یکدیگر را قطع نمی کنیم؛ در طول جلسه با کسی صحبت نمی‌کنیم و به نام یا مشارکت کسی اشاره نمی کنیم؛
• برای تسهیل مشارکت، ما به وقت نگهدار نیاز داریم. چه کسی تمایل دارد این خدمت را انجام دهد؟ (سه دقیقه مشارکت. یک اعلام بعد از 2 دقیقه و یک اعلام بعد از سه دقیقه)؛
• لطفاً از وقت نگهدار تشکر کنید و این‌گونه از او قدردانی کنید و سر سه دقیقه مشارکت خود را به اتمام برسانید.
تمرکز و فرمت جلسه
تمرکز این جلسه بر بکارگیری بهبودی معنوی UA در فرایند بازاریابی در هر صنعت خاص است. با این حال تمام اعضای  UAمی توانند در آن شرکت کنند و از تجربه، توانایی و امیدی که در جلسه مشارکت می شود سود ببرند. ما بر مبنای 12 قدم، باور داریم که بازاریابی فرصتی معنوی برای خدمت است.
ما معتقدیم نیروی برتر ما استعدادها و موهبت های منحصر به فردی به ما داده که بخشی از بهبودی ما این است که تمایل داشته باشیم آن استعدادها و توانایی ها را در اختیار افرادی که به آن نیاز دارند و طالب آنند بگذاریم.
فرمت جلسه برای بخش اول جلسه به صورت زیر است:
هفته اول و سوم ماه ما یک سخنران خواهیم داشت که تجربه، توانایی و امید خود دربارۀ غلبه بر مقاومت بر بازاریابی را مشارکت می کنند.
هفته دوم و چهارم ماه تمرین مراقبه تجسم سازی داریم که در آن بهبودی مثبت در بازاریابی را تجسم می کنیم. سپس وقفه ای برای خواندن سنت هفت و اطلاعیه ها خواهیم داشت.
بخش دوم جلسه در هر هفته به پرسش و پاسخ اختصاص دارد که در آن می توانید سؤالات خود دربارة بازاریابی را از گروه بپرسید و برای هر سؤال تجربه دو نفر را دریافت کنید.
نشانه ها و بهبودی در بازاریابی
در این بخش ما نمونه هایی از نشانه های کم درآمدی و چشم اندازی از بهبودی از کم درآمدی خصوصاً در رابطه با بازاریابی را به اشتراک می گذاریم. لطفاً کسی که تمایل دارد، نشانه های کم درآمدی و بهبودی در بازاریابی را بخواند. نشانه ها و بهبودی در بازاریابی
1- ابهام در بازاریابی
نشانه ها
ما تلاش می کردیم که خودمان و کسب و کار خود را بدون برنامة بازاریابی راهبردی، به بازار ارائه دهیم. ما هیچ‌کدام از توانایی ها، مهارت ها و استعدادها، محصولاتمان، برنامه ها و خدماتی که می خواستیم ارائه بدهیم و نیز بازار هدف خود را به روشنی تعریف نمی کردیم.
بهبودی
با سپاسگذاری از نیروی برتر، توانایی ها، مهارت ها و استعداد های خود را تعریف کردیم و آنها را با بهترین برنامه ها و خدماتی که می خواستیم ارائه بدهیم همسو کردیم. ما دقیقاً می دانیم که بازار هدفمان چیست و برنامة بازاریابی منسجمی داریم که شامل اطلاعات مربوط به بودجه و سیستمی است که باید آن را دنبال کنیم. برنامة مشخص به ما شفافیت ذهنی می دهد و به ما امکان می دهد با سهولت و سپاسگذاری بازاریابی خود را انجام دهیم.
2- بدهکاری به زمان
نشانه
ما از زمان خود برای ایجاد، سرمایه گذاری و به انجام رساندن و دنبال کردنِ فعالیت های بازاریابی خود استفاده نمی کردیم. ما زمان خود را برای کارهای پرمشغلۀ غیردرآمدزا و یا کارهای ارزان قیمت صرف می کردیم که اینها به ما توهمِ مفید بودن را می داد؛ اما در واقع در چرخة کم درآمدی و خستگی گیر افتاده بودیم.
بهبودی
برنامه بازاریابی مهمترین اولویت ماست. ما برنامه خود را با برنامه ریزی و اقدامات قاعده مند و مداوم به اجرا درمی آوریم. ما میزان زمان و هزینه ای که برای فعالیت های بازاریابی خود صرف می کنیم را یادداشت می کنیم و ارزیابی و مرور می کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که سرمایه گذاری ما نتایج محسوسی دارد. مرورکردن نتایج فعالیت هایمان به ما این امکان را می دهد که تنظیمات لازم را ایجاد کنیم.
3- افکار تحریف‌شده
نشانه
افکار تحریف شده به ما می گفتند که فعالیت های بازاریابی ما موفق نخواهد شد، هزینه زیادی در بردارد و یا جواب نخواهد داد. ما ایده های بازاریابی خود، نمونه های مشابه و وب‌سایت ها را بیش از اندازه بررسی و تحلیل می کردیم، که نهایتاً به منفعل‌بودن و بی حرکتی منتهی می شد. یا خیلی زود آن را رها می کردیم، یا به دنبال یک مربی بازاریابی دیگر، یا سیمنار یا نرم افزاری دیگر می گشتیم که همچون غول چراغ جادو تمام نیازهای درآمدی و بازاریابی ما را برآورده کند و آن را به نیروی برتر خود تبدیل می کردیم.
بهبودی
ما دیگر به افکار تحریف‌شده اجازه نمی دهیم که تلاش های ما را متوقف کند. ما به منحصربودن خود و آنچه برای عرضه داریم، ایمان داریم. هرگاه احساس تردید نسبت به خود پیدا می کنیم، ما نیروی برتر و یک انجمنی داریم که می توانیم به آن تکیه کنیم تا ما را به مسیر مثبت ذهنی درست برگرداند. ما به این باور رسیده ایم که یگانه چراغ جادویی ما برای موفقیت، برداشتن قدم های مداوم بازاریابی است و هر قدمی که برمی داریم همچون دعا و نیایشی با نیروی برتر است.
4- خودتخریبی
نشانه
ما با روش های مختلف کسب و کار خود را تخریب می کنیم. شرایط کاری ما به هم ریخته و بی‌نظم بود و برایمان سخت بود که در آن شرایط مفید واقع شویم. به جای تمرکز بر روی یک تخصص خاص، ما دائماً محصولات و سوله ها را عوض می کردیم. ما فعالیت های خود را آغاز می کردیم و سپس متوقف می کردیم و یا فرصت ها و اقدامات را پیگیری نمی کردیم. هنگامیکه موفقیت آشکار دیگران را می دیدیم، شروع می کردیم به مقایسه‌کردن و دچار احساس ناامیدی می شدیم و اجازه می دادیم که این احساسات منفی ذهن ما را منحرف و ما را از مسیر خارج سازد.
بهبودی
ما دیگر از مسیر خود خارج نمی شویم. شرایط کاری خود را در آرامش نگاه می داریم. چشم اندازی طولانی‌مدت برای کسب و کار خود داریم و زمان معقولی به فعالیت های بازاریابی خود اختصاص می دهیم تا به بار برسد و از تغییرات ناگهانی پرهیز می کنیم. ما سیستمی که باید دنبال کنیم را پیاده سازی می کنیم و در نتیجه دیگر فرصت ها و اقدامات هدر نمی روند. ما متوجه مسئله رقابت هستیم اما نگران آن نیستیم. ما از رقبای خود یاد می گیریم و ایمان داریم که در دنیای فراوانی زندگی می کنیم که برای هر کسی بیش از حد کفایت وجود دارد.
5- سندروم دغل باز , متقلب
نشانه
به رغم تحصیلاتمان، اعتبار و دستاوردهایی که داشته ایم ما احساس یک فریبکار یا متقلب را داشتیم. ما باور داشتیم از آنجایی که در رویارویی با چالش‌هایمان به مرحله کمال نرسیدیم، شایستگی آن را نداریم که تدریس کنیم و به دیگران مشاوره دهیم. ما افکاری نظیر این داشتیم: «من کی هستم که دیگران به راهنمایی من نیاز داشته باشند؟»، «چه دلیلی دارد که کسی مرا استخدام کند؟» و «اگر آنها بدانند من واقعاً چه کسی هستم، دیگر با من کار نمیکنند».

بهبودی
هرگاه این احساسات می آیند، می دانیم که داریم از خودمان دور می شویم. ما خود را با نیروی برتر همسو می کنیم و بر روی خدمت متمرکز می شویم. ما متوجه می شویم هویت ما با تحصیلات، مدارج عالی تحصیلی و گواهی نامه هایمان تعریف نمی شود. قدم بر می داریم؛ چراکه می دانیم هنگامی که قدم برمی داریم، در واقع در موفقیت خود مشارکت می کنیم، که به ما کمک می کند قدر ارزشِ خود و آنچه ارائه می دهیم را بدانیم.
6- چرخة ترس
نشانه
ما به ترس هایمان اجازه می دادیم که ما را از انجام فعالیت های بازاریابی که می توانست در خدمت چشم انداز ما باشد باز دارد. ما می ترسیدیم که به مشتری قولی بدهیم که نتوانیم آن را به جا آوریم. ما از اشتباه کردن و از اینکه «کامل نباشیم» ترس داشتیم. ایدۀ شکست در ملأ عام برای ما بسیار سخت بود که بتوانیم از آن عبور کنیم. در نتیجه محصولات و خدمات خود را انکار می کردیم که باعث تضعیف ارزش و باور به خود در ما می شد. این فرایند معمولاً منجر به احساس شرم، درهم شکستن و ناامیدی می شد و واکنش ما به این مسئله پنهان‌شدن و منزوی‌شدن بود.
بهبودی
ما به خودمان و مهارت هایمان اعتماد می کنیم و با اعتماد به نفس قدم هایی برمی داریم که باعث ایجاد کسب و کار سالم و سودآور می شود. ما این باور را به‌گرمی پذیرفته ایم که اشتباه بخشی از فرایند یادگیری و فرصتی برای رشد است. هنگامی که ترس می آید،  ما به جای پنهان‌شدن و انزوا، به سمت نیروی برتر و انجمن متمایل می شویم تا توانمند شویم. ما می دانیم که «این نیز می گذرد».
هرچه بیشتر برای جلسات، ابزارها، و منابع UA ارزش قائل می شویم، ما درمی یابیم که فقط با کارکردن 12 قدم کم درآمدان گمنام است که کامیابی، بهبودی و آرامش بادوام را می توانیم برای خودمان و کسب و کارمان به دست آوریم.
اکنون زمان سخنرانی است. از سخنران می خواهیم که خود را معرفی کند و تجربه، توانایی و امید خود در خصوص بازاریابی در کسب و کار را حدأکثر 8 دقیقه با گروه مشارکت کند.
روال این جلسه بر این است که سخنران جلسه، خدمت خوشامدگویی به تازه واردان در آخر جلسه را به عهده گیرد. (سوال از سخنران) آیا شما تمایل دارید این خدمت را انجام دهید؟
مراقبه تجسم سازی (هفته دوم و چهارم)
اکنون زمان مراقبة تجسم سازی است. اکنون زمان وصل‌شدن به نیروی برتر و دریافت راهنمایی از اوست، ضمن اینکه تجسم می کنیم که بازاریابی سالم و معنوی چگونه می تواند باشد.
از شما دعوت می کنم که در حالت رهاشدگی و آرامش کامل قرار بگیرید و چشمان خود را ببندید. یک نفس عمیق و طولانی بکشید و تمرکز خود را بر روی تنفس خود نگاه دارید. همه چیز جز این لحظه را رها کنید.
حضور نیروی برتر خود را احساس کنید و با قلب خود ارتباط برقرار کنید. ما می خواهیم با هم به یک سفر برویم. اعتماد و باور داشته باشید از نیروی برترتان راهنمایی دریافت خواهید کرد (به آرامی تا 5 بشمرید).
تصور کنید معجزه¬ای رخ داده است. شما مقاومت و افکار و الگوهای محدودکنندة خود دربارة بازاریابی را از دست داده¬اید و اکنون می¬توانید با کسی ارتباط برقرار کنید که نیروی برترتان از شما می¬خواهد که به او خدمت کنید و قدم¬های استواری برای بازاریابیِ محصولات و خدمات خود بردارید (به‌آرامی تا 5 بشمرید). 
هنگامی که می¬دانید در بازاریابی خود حمایت می¬شوید و تنها نیستید چه احساسی دارید؟ به خودتان اجازه دهید  این احساس در بدن شما بنشیند (به آرامی تا 5 بشمرید).
بازاریابی مطمئنِ محصولات و خدمات برای شما چگونه است و چه احساسی در شما ایجاد می کند؟ (به آرامی تا 5 بشمرید). اینکه شما مسئولیتِ آنچه شایسته اش هستید را بر عهده بگیرید و آنچه به اطمینان با ارزش شما هماهنگی دارد، این چه احساسی در شما ایجاد می کند؟ (به آرامی تا 5 بشمرید). اگر شما مشتری های ایدئال خود را داشته باشید که بالاترین قیمت را به شما پرداخت کنند، چگونه به نظر می رسد؟ (به آرامی تا 5 بشمرید).
بازاریابی با برکت و آسان چگونه است؟ چگونه می توانید بازاریابی خود را جالب و سرگرم کننده کنید؟ به جای تلاش و زحمت برای بازاریابی، از چه حمایت و همکاری برخوردار هستید؟ چه کسی شما را الهام می بخشد که این هفته او را دنبال کنید. خود را در حال پیاده سازی برنامه های بازاریابی مجسم کنید (به آرامی تا 5 بشمرید).
به تنفس خود بازگردید... به آرامی دم بگیرید... اکنون بازدم خود را آزاد کنید... به اتاقی که در آن هستیم برمی گردیم و از شما دعوت می کنم که هرگونه بینش یا شهودی که در طول این تجربه داشتید را یادداشت کنید. هرگاه آماده بودید لطفاً به‌آرامی چشمان خود را باز کنید، به  اتاقی که در آن هستید بازگردید و شهودها و بینشی که داشتید را یادداشت کنید.
مشارکت:
اکنون جلسه برای مشارکت باز است. در صورت تمایل می‌توانید در مورد تجربه خود در رابطه با موضوع جلسه "بازاریابی معنوی" و یا درباره احساسات خودتان حداکثر 3 دقیقه صحبت کنید.
بعد از 45 دقیقه. سنت 7 و اطلاعیه ها.
در UA هیچ حق عضویتی وجود ندارد. ما از طریق کمک‌های دواطلبانۀ اعضاء متکی به خودمان هستیم. اما ما مخارجی داریم برای انتشار نشریات، مخارج کمیته خدمات عمومی، هزینه اجاره مکان و غیره. لطفاً هرچقدر در توانتان است بپردازید و اگر نمی‌توانید هیچ مبلغی بپردازید، دوباره به جلسات باز گردید چراکه حضور شما برای ما بسیار مهم‌تر از پولتان است.
آیا اطلاعیه‌ای در باره UA وجود دارد؟
ما .... دقیقه وقت برای مشارکت داریم. چه کسی تمایل دارد مشارکت کند؟ موضوع جلسه "بازاریابی معنوی" است اما شما می‌توانید در مورد مسائل مربوط به کم‌درآمدی مشارکت کنید.
پنج دقیقه قبل از پایان جلسه، جلسه را می بندیم.
به پایان زمان مشارکت رسیدیم. از همه کسانی که مشارکت کردند و از ..... وقت نگهدار و از کسانی که پمفلتها را خواندند تشکر می‌کنم و ممنونم از شما که به من امکان خدمت را دادید.
از دوستی که وعده های UA را دارد خواهش می کنم آن را بخواند.
از خزانه دار خواهش می کنم گزارش خزانه را بدهد.
از مسئول نشریات خواهش می کنیم گزارش نشریات را ارائه بدهد.
از نماینده بین گروه خواهش می کنم گزارش خود را ارائه بدهد.
مشارکت اقدام و عمل:
اکنون اقدام‌هایی که برای امروز یا این هفته برای غلبه کردن بر کم‌درآمدی و افزایش استطاعت مالی و معنوی خود معین کرده‌ایم را مشارکت می‌کنیم. چه کسی تمایل دارد اقدام و عمل خود را مشارکت کند؟
بستن جلسه
در پایان، عقایدی که اینجا بیان شد صرفاً مربوط به افرادی است که آن را مشارکت کردند. چیزهایی که شما شنیدید بر مبنای اعتماد گفته شده‌اند و باید بر مبنای اعتماد به آنها احترام گذاشته شود.
ما چیزهایی که اینجا شنیدیم را از اینجا بیرون نمی‌بریم. اگر می‌خواهید آنچه که شنیدید را جذب کنید، می‌بایست به درک بهتری از روش اداره کردن مشکلات خود دست یابید و شروع کنید زندگی خود را تغییر دهید. با یکدیگر صحبت کنید و مسائل شخصی خود را همینجا حل کنید، بگذارید هیچ غیبت و حرف و حدیثی یا انتقادی از یکدیگر نداشته باشیم، بلکه تنها عشق و درک و صمیمیت بینمان باشد.
با خواندن دعای آرامش جلسه را به پایان می بریم.
خداوندا، آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم،
شهامتی که تغییر دهم آنچه را که می توانم و بینشی که تفاوت این دو را بدانم.
اکنون جلسه به خوشامدگو (جهت پاسخگویی به سوالات تازه واردان) واگذار می شود.

نشانه ها و بهبودی در بازاریابی
-1 ابهام در بازاریابی
نشانه ها
ما تلاش میکردیم که خودمان و کسب و کار خود را بدون برنامة بازاریابی راهبردی، به بازار ارائه دهیم. ما هیچکدام از تواناییها، مهارتها و استعدادها، محصولاتمان، برنامهها و خدماتی که میخواستیم ارائه بدهیم و نیز بازار هدف خود را به روشنی تعریف نمیکردیم.
بهبودی
با سپاسگذاری از نیروی برتر، تواناییها، مهارتها و استعدادهای خود را تعریف کردیم و آنها را با بهترین برنامه ها و خدماتی که میخواستیم ارائه بدهیم همسو کردیم. ما دقیقاً میدانیم که بازار هدفمان چیست و برنامة بازاریابی منسجمی داریم که شامل اطلاعات مربوط به بودجه و سیستمی است که باید آن را دنبال کنیم. برنامة مشخص به ما شفافیت ذهنی میدهد و به ما امکان میدهد با سهولت و سپاسگذاری بازاریابی خود را انجام دهیم.
-2 بدهکاری به زمان
نشانه
ما از زمان خود برای ایجاد، سرمایهگذاری و به انجام رساندن و دنبالکردنِ فعالیتهای بازاریابی خود استفاده نمیکردیم. ما زمان خود را برای کارهای پرمشغلة غیردرآمدزا و یا کارهای ارزان قیمت صرف میکردیم که اینها به ما توهمِ مفید بودن را میداد؛ اما در واقع در چرخة کمدرآمدی و خستگی گیر افتاده بودیم.
بهبودی
برنامه بازاریابی مهمترین اولویت ماست. ما برنامه خود را با برنامه ریزی و اقدامات قاعدهمند و مداوم به اجرا درمیآوریم. ما میزان زمان و هزینه ای که برای فعالیتهای بازاریابی خود صرف میکنیم را یادداشت میکنیم و ارزیابی و مرور میکنیم تا اطمینان حاصل کنیم که سرمایه گذاری ما نتایج محسوسی دارد. مرورکردن نتایج فعالیتهایمان به ما این امکان را میدهد که تنظیمات لازم را ایجاد کنیم.
-3 افکار تحریف شده
نشانه
افکار تحریف شده به ما میگفتند که فعالیتهای بازاریابی ما موفق نخواهد شد، هزینه زیادی در بردارد و یا جواب نخواهد داد. ما ایده های بازاریابی خود، نمونه های مشابه و وبسایت ها را بیش از اندازه بررسی و تحلیل میکردیم، که نهایتاً به منفعل بودن و بیحرکتی منتهی میشد. یا خیلی زود آن را رها میکردیم، یا به دنبال یک مربی بازاریابی دیگر، یا سیمنار یا نرم افزاری دیگر میگشتیم که همچون غول چراغ جادو تمام نیازهای درآمدی و بازاریابی ما را برآورده کند و آن را به نیروی
برتر خود تبدیل میکردیم.
بهبودی
ما دیگر به افکار تحریف شده اجازه نمیدهیم که تلاشهای ما را متوقف کند. ما به منحصربودن خود و آنچه برای عرضه داریم، ایمان داریم. هرگاه احساس تردید نسبت به خود پیدا میکنیم، ما نیروی برتر و یک انجمنی داریم که میتوانیم به آن
تکیه کنیم تا ما را به مسیر مثبت ذهنی درست برگرداند. ما به این باور رسیده ایم که یگانه چراغ جادویی ما برای موفقیت، برداشتن قدمهای مداوم بازاریابی است و هر قدمی که برمیداریم همچون دعا و نیایشی با نیروی برتر است.
-4 خودتخریبی
نشانه
ما با روشهای مختلف کسب و کار خود را تخریب میکنیم. شرایط کاری ما به هم ریخته و بینظم بود و برایمان سخت بود که در آن شرایط مفید واقع شویم. به جای تمرکز بر روی یک تخصص خاص، ما دائماً محصولات و سوله ها را عوض میکردیم. ما فعالیتهای خود را آغاز میکردیم و سپس متوقف میکردیم و یا فرصتها و اقدامات را پیگیری نمیکردیم. هنگامیکه موفقیت آشکار دیگران را میدیدیم، شروع میکردیم به مقایسه کردن و دچار احساس ناامیدی میشدیم و اجازه میدادیم که این احساسات منفی ذهن ما را منحرف و ما را از مسیر خارج سازد.
بهبودی
ما دیگر از مسیر خود خارج نمیشویم. شرایط کاری خود را در آرامش نگاه میداریم. چشم اندازی طولانی مدت برای کسب
و کار خود داریم و زمان معقولی به فعالیتهای بازاریابی خود اختصاص میدهیم تا به بار برسد و از تغییرات ناگهانی پرهیز
میکنیم. ما سیستمی که باید دنبال کنیم را پیاده سازی میکنیم و در نتیجه دیگر فرصتها و اقدامات هدر نمیروند. ما متوجه
مسئله رقابت هستیم اما نگران آن نیستیم. ما از رقبای خود یاد میگیریم و ایمان داریم که در دنیای فراوانی زندگی میکنیم
که برای هر کسی بیش از حد کفایت وجود دارد.
-5 سندروم دغلباز و متقلب
نشانه
به رغم تحصیلاتمان، اعتبار و دستاوردهایی که داشته ایم ما احساس یک فریبکار یا متقلب را داشتیم. ما باور داشتیم از آنجایی که در رویارویی با چالش هایمان به مرحله کمال نرسیدیم، شایستگی آن را نداریم که تدریس کنیم و به دیگران مشاوره دهیم. چه دلیلی دارد که کسی مرا « ،»؟ من کی هستم که دیگران به راهنمایی من نیاز داشته باشند « : ما افکاری نظیر این داشتیم .» اگر آنها بدانند من واقعاً چه کسی هستم، دیگر با من کار نمیکنند « و »؟ استخدام کند
بهبودی
هرگاه این احساسات می آیند، میدانیم که داریم از خودمان دور میشویم. ما خود را با نیروی برتر همسو میکنیم و بر روی
خدمت متمرکز میشویم. ما متوجه میشویم هویت ما با تحصیلات، مدارج عالی تحصیلی و گواهینامه هایمان تعریف نمی شود. قدم برمیداریم؛ چراکه میدانیم هنگامی که قدم برمیداریم، در واقع در موفقیت خود مشارکت میکنیم، که به ما
کمک میکند قدر ارزشِ خود و آنچه ارائه میدهیم را بدانیم.
-6 چرخة ترس
نشانه
ما به ترسهایمان اجازه میدادیم که ما را از انجام فعالیتهای بازاریابی که میتوانست در خدمت چشم انداز ما باشد باز دارد. ترس » کامل نباشیم « ما میترسیدیم که به مشتری قولی بدهیم که نتوانیم آن را به جا آوریم. ما از اشتباه کردن و از اینکه داشتیم. ایدۀ شکست در ملأ عام برای ما بسیار سخت بود که بتوانیم از آن عبور کنیم. در نتیجه محصولات و خدمات خود را انکار میکردیم که باعث تضعیف ارزش و باور به خود در ما میشد. این فرایند معمولاً منجر به احساس شرم، درهم شکستن و ناامیدی میشد و واکنش ما به این مسئله پنهان شدن و منزوی شدن بود.
بهبودی
ما به خودمان و مهارت هایمان اعتماد میکنیم و با اعتماد به نفس قدمهایی برمیداریم که باعث ایجاد کسب و کار سالم و
سودآور میشود. ما این باور را به گرمی پذیرفته ایم که اشتباه بخشی از فرایند یادگیری و فرصتی برای رشد است. هنگامی که ترس میآید، ما به جای پنهان شدن و انزوا، به سمت نیروی برتر و انجمن متمایل میشویم تا توانمند شویم. ما میدانیم که .» این نیز میگذرد «

ارزش قائل میشویم، ما درمی یابیم که فقط با کارکردن 12 قدم کم درآمدان UA هرچه بیشتر برای جلسات، ابزارها، و منابع گمنام است که کامیابی، بهبودی و آرامش بادوام را میتوانیم برای خودمان و کسب و کارمان به دست آوریم.

مراقبه تجسمسازی بازاریابی معنوی
اکنون زمان مراقبة تجسمسازی است. اکنون زمان وصل شدن به نیروی برتر و دریافت راهنمایی از اوست، ضمن اینکه تجسم میکنیم که بازاریابی سالم و معنوی چگونه میتواند باشد. از شما دعوت میکنم که در حالت رهاشدگی و آرامش کامل قرار بگیرید و چشمان خود را ببندید. یک نفس عمیق و طولانی بکشید و تمرکز خود را بر روی تنفس خود نگاه دارید. همه چیز جز این لحظه را رها کنید.
حضور نیروی برتر خود را احساس کنید و با قلب خود ارتباط برقرار کنید. ما میخواهیم با هم به یک سفر برویم. اعتماد و باور داشته باشید از نیروی برترتان راهنمایی دریافت خواهید کرد )به آرامی تا 5 بشمرید(. تصور کنید معجزهای رخ داده است. شما مقاومت و افکار و الگوهای محدودکنندة خود دربارة بازاریابی را از دست دادهاید و اکنون میتوانید با کسی ارتباط برقرار کنید که نیروی برترتان از شما میخواهد که به او خدمت کنید و قدمهای استواری برای بازاریابیِ محصولات و خدمات خود بردارید )به آرامی تا 5 بشمرید(. هنگامی که میدانید در بازاریابی خود حمایت میشوید و تنها نیستید چه احساسی دارید؟ به خودتان اجازه دهید این احساس در بدن شما بنشیند )به آرامی تا 5 بشمرید(. بازاریابی مطمئنِ محصولات و خدمات برای شما چگونه است و چه احساسی در شما ایجاد میکند؟ )به آرامی تا 5 بشمرید(. اینکه شما مسئولیتِ آنچه شایستهاش هستید را بر عهده بگیرید و آنچه به اطمینان با ارزش شما هماهنگی دارد، این چه احساسی در شما ایجاد میکند؟ )به آرامی تا 5 بشمرید(. اگر شما مشتریهای ایدئال خود را داشته باشید که بالاترین قیمت را به شما پرداخت کنند، چگونه به نظر میرسد؟ )به آرامی تا 5 بشمرید(. بازاریابی با برکت و آسان چگونه است؟ چگونه میتوانید بازاریابی خود را جالب و سرگرمکننده کنید؟ به جای تلاش و زحمت برای بازاریابی، از چه حمایت و همکاری برخوردار هستید؟ چه کسی شما را الهام میبخشد که این هفته او را دنبال کنید. خود را در حال پیادهسازی برنامههای بازاریابی مجسم کنید )به آرامی تا 5 بشمرید(. به تنفس خود بازگردید... به آرامی دم بگیرید... اکنون بازدم خود را آزاد کنید... به اتاقی که در آن هستیم برمیگردیم و از شما دعوت میکنم که هرگونه بینش یا شهودی که در طول این تجربه داشتید را یادداشت کنید.هرگاه آماده بودید لطفاً به آرامی چشمان خود را باز کنید، به اتاقی که در آن هستید بازگردید و شهودها و بینشی که داشتید را یادداشت کنید.

آیا شما فکر میکنید یک کم درآمد اجباری هستید؟
اغلب کم درآمدان اجباری به حداقل هشت سوال از سوالات زیر پاسخ «بله» میدهند.
1- آیا در انتهای هر ماه بی پول یا کم پول هستید؟
2-آیا چیزهایی که بخوبی کار نمیکنند و یا لباس های کهنه را هنوز نگه می دارید؟
3- آیا در چرخه ای از کم کاری و کارِ بیش از اندازه هستید؟
4-آیا از کارتان بدتان می آید و هیچ عملی برای بهبودش انجام نمی دهید؟
5- آیا درآمدها و یا ایده های کاری جدید را هدر می دهید؟
6- آیا فقط درآمد ناخالص را می بینید و درآمد خالص را در نظر نمی گیرید؟
7- آیا احساس می کنید که همواره ناچار به انجام شغلی هستید که آنرا دوست ندارید؟
8- آیا اوقات فراغت خود را با کارهای تکراری و بی پایان پر می کنید؟
9- آیا از درخواست افزایش حقوق می ترسید؟
10- آیا از اینکه هزینه واقعی محصولات و یا خدماتی که ارائه می دهید را طلب کنید، هراس دارید؟
11- آیا از خرج کردن پول واهمه دارید اما گاهی ولخرجی میکنید؟
12- آیا می ترسید که اگر پول خرج کنید؛ پول بیشتری بدست نیاورید؟
13- آیا احساس می کنید که هیچگاه به اندازه کافی نخواهید داشت؟
14- آیا بر این باور هستید که پول تمام مشکلات شما را حل می کند؟
15- آیا تمایل به انزوا دارید؟

نمره شما چگونه بود؟
اگر شما به هشت سوال یا بیشتر جواب «بله» داده اید به احتمال زیاد مشکل کم درآمدی اجباری دارید یا در آینده خواهید داشت. اگر اینگونه است امروز می تواند نقطه عطفی در زندگی تان باشد. راه بی زحمتی وجود دارد که به بدبختی؛ افسردگی، اضطراب و در بعضی موارد به موسسات روان درمانی، زندان یا خودکشی منجر می شود و راه دیگر، راهی چالش برانگیزتز است که به کامیابی، احترام به خود و رضایت شخصی منتهی می گردد. ما به شما پیشنهاد می کنیم اکنون گام مشکل اول را به سوی جاده سخت تر بردارید.
بسته جوابگویی تازه واردان  به انجمن کم درآمدان گمنام
سلام. به کم درآمدان گمنام خوش آمدید. این چیزی است که ما پیشنهاد می دهیم. از آنجایی که این بیماری بر مبنای سطوح مختلفی از سوءاستفاده از خود، بی تفاوتی و هدر دادنِ بی حساب زمان است، عملکردهای UA در واقع درباره سطوح مختلفی از مراقبت از خود می باشند. این درباره رشد سطح جدیدی از سلامت عقل به صورت هفتگی است که در آن بهبود تصمیم های عملکردی، کیفیت تفکر و تصمیمات کامیابی جدید شروع می شود
1) با آرامش نوشتن برگه زمانبندی (time sheet) را شروع کنید. همواره از وسواس در مورد انجام بی عیب و نقص آن خودداری کنید، زیرا این برنامه در مورد بهبود و رشد است نه کامل شدن. شما می توانید از برگه زمانبندی پیشنهادی UA (تایم شیت) استفاده کنید و یا برگه زمانبندی شخصی خود را درست کنید. یک نمونه از برگه زمانبندی در آخرین صفحه آورده شده است.
مثال هایی از فعالیت های روزانه
B: کار یا شغل دوم: از 9 صبح تا 5 عصر 
S: خدمت: تماس با دوازده قدمی، جلسات تلفنی. از 6:30 تا 8 صبح
R: تفریح: پانتومیم، رقص، تمرین تیراندازی با کمان، (کنسرت موسیقی، رقص، کوهنوردی، شنا، مهمانی).  از 6 تا 8 عصر
V: چشم انداز: نوشتن نمایشنامه، شرکت در کلاس های مربوط به چشم انداز، شرکت در دوره هایی برای سردفتر شدن، 8 تا 10 شب.
SC: مراقبت از خود: گِلِ صورت، ماساژ، مراجعه به دندانپزشک، تزریق بوتاکس، استخر یا سالن ورزشی، چرت زدن، فریاد زدن به منظور تخلیه هیجانی و روانی و غیره، 5:30 تا 6:30 عصر.
سپس به ساد گی تمام ساعات روزانه را جمع بزنید و بابت داشتن تمایل به خودتان تبریک بگویید.
2) بصورت هفتگی یا ماهانه هرچیزی را که به شما خدمتی نمی رساند یا برای شما کار نمی کند دور بریزید مانند فنجان های لب پر شده یا یک دستگاه توستر که فقط نیمی از نان را برشته می کند.
3) تا جایی که می توانید در جلسات کم درآمدان گمنام چه بصورت آنلاین و چه بصورت حضوری شرکت نمایید.
4) یک یار عملکردی از کم درآمدان گمنام یا بدهکاران گمنام بگیرید و عملی را در هر هفته انتخاب کنید که با انجام آن اندکی مشکل دارید، این عمل می تواند یک تماس تلفنی یا به روزکردن رزومه یا انجام دادن یک مصاحبۀ کاری و غیره باشد. برگه اهداف هفتگی بنویسید. به انجام حداقل یک تا چهار عمل در هفته متعهد شوید و هر تعداد که ممکن است را انجام دهید. آنچه که این هفته انجام نمی دهید در برنامه هفته بعد قرار دهید آنها را بر روی کاغذ آورده و البته برای یار عملکردیتان ایمیل کنید. در حقیقت دو یار عملکردی بهتر از یکی است.
مثال هایی از اهداف هفتگی انجمن کم درآمدان گمنام
هفته مربوط به هفتم مارچ
- تماس با رزروکننده سمینار
- ملاقات با طراح وب برای فایل ویدیو جدید برای سایت من
- رفتن به یک رویداد بازاریابی
- جمع بندیِ دسته بندی زمانی هفتگی
5- کتاب دوازده قدم و دوازده سنت الکلی های گمنام را تهیه کنید و قدم اول را بخوانید و به جای الکلی، کم درامد و به جای پاکی، کامیابی را جایگزین کنید. از کسی که دوازده قدم را در هر برنامه دوازده قدمی کار کرده است بخواهید که راهنمای شما باشد.
برگه ثبت زمان و مراقبت از خود کم درآمدان گمنام
B: شغل یا شغل دوم:
V: چشم انداز:
R: تفریح:
S: خدمت:
SC: مراقبت از خود:
B: شغل یا شغل دوم:
V: چشم انداز:
R: تفریح:
S: خدمت:
SC: مراقبت از خود:
B: شغل یا شغل دوم:
V: چشم انداز:
R: تفریح:
S: خدمت:
SC: مراقبت از خود:

آیا شما یک کمدرآمد هستید؟
-1 آیا از شغل یا حرفۀ خود، یا از کمبود درآمد خجالت میکشید؟
-2 آیا در شغلتان استفادهای از تحصیلات، استعدادها و تواناییهای شما نمیشود؟
-3 آیا دیگران به شما میگویند که کارکردن با شما سخت است؟
-4 آیا احساس میکنید که هیچگاه نمیتوانید به اندازه کافی پول دربیاورید تا بتوانید کاری که دوست دارید را انجام بدهید؟
-5 آیا فکرِ درخواستِ پولِ بیشتر و یا جستجو برای یک کار بهتر شما را فلج میکند؟
-6 آیا شما دائماً در گذر از یک بحران مالی به یک بحران مالی دیگر هستید؟
-7 آیا با وجود اینکه زیاد کار میکنید باز هم به اندازۀ کافی پول ندارید؟
-8 آیا گاهی پیش میآید با وجود نیاز به پزشک یا دندانپزشک نخوهید به آنها مراجعه کنید؟
-9 آیا وسائل شما شکسته شده، کهنه و شرم آور است؟
-11 آیا شما آنقدر درگیر مراقبت از دیگران هستید که برای خودتان زمان ندارید؟
-11 آیا احساس میکنید که دیده نمیشوید، و یا صدای شما به گوش کسی نمیرسد؟
-12 آیا فکر میکنید که بدون یک معجزه هرگز به رویاهایتان نمیرسید؟
-13 آیا احساس میکنید که برای زندگی خود چیزی برای نشان دادن ندارید؟
-14 آیا احساس میکنید که شما همیشه از مشکلات فرار میکنید؟
-15 آیا فکر میکنید تمام تلاشهایی که برای تغییر زندگی خود انجام داده اید نتیجه ای در برنداشته است؟
-16 آیا هنگامی که مشکلات کسب درآمد خود را به دیگران میگویید، خیره به شما نگاه میکنند؟
اگر به شش سوال یا بیشتر این سوالات جواب "بله" میدهید، ما باور داریم که انجمن کم درآمدان گمنام میتواند به شما کمک کند. این انجمن یک برنامه دوازده قدمی است که از زنان و مردانی تشکیل شده است که گرد هم آمده اند که برای رهایی از کم درآمدی به یکدیگر کمک کنند.

ما اهدافی را تعین میکنیم تا پیشرفتمان را اندازه بگیریم و به دستاوردهایمان جایزه میدهیم.
آماده سازی برای تعیین اهداف چشم انداز من چیست؟
• آیا من چشم اندازی برای زندگی خود دارم؟
• اگر چشم انداز دارم، اهدافم چگونه از آن نتیجه¬گیری می شود؟ اگر چشم انداز ندارم، روشن شدن آن چگونه به من کمک می کند تا هر کدام از اهدافم  مشخص شود؟
• چگونه چشم اندازم را تعریف می کنم؟
از میان برداشتن موانع
• آیا من تمایل دارم زندگیم از آنچه هست متفاوت باشد؟ تمایل چگونه است و چگونه آن را نشان می دهم؟
• آیا من تمایل دارم تمام وابستگی هایی که به رنج کشیدن دارم را رها کنم؟
• آیا من تمایل دارم تمام مقاومتهایی که در برابر خوشبختی و کامیابی دارم را رها کنم؟ (اگر تمایل ندارم، چه چیزی سد راهم است؟)
• اگر من تمام مقاومت های درونی در برابر خوش بختی و خوش اقبالی را رها کنم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و این چه حسی به من می دهد و چگونه به نظر می رسد؟
• آیا من به خداوند (آنگونه که او را درک می کنم) اجازه می دهم راه جدیدی برای زندگیم به من نشان دهد؟
• آیا من تمایل دارم از زندگی لذت ببرم؟ لذت بردن چگونه است؟
• آیا من تمایل دارم متفاوت (از این که هستم) باشم؟ آیا تمایل دارم به تغیراتی تبدیل شوم که آرزوی دیدن آنها را دارم؟ تغییر چگونه به نظر می رسد؟

اهداف من چه هستند؟
تعریف اهدافم
من اهدافی برای بخش های مختلف زندگیم   بنا بر تعریف من از آن بخش ها خواهم داشت.
مثالها: چشم انداز کلی: چشم انداز درآمدی (درآمد آنی یا شغل دوم و درآمد بر مبنای چشم انداز)
خدمت؛ معنویت , بهبودی؛ مراقبت از خود (و نیز امور خانه)؛ دوستان و خانواده؛ تفریح و بازی؛ یادگیری .
• مهمترین بخش زندگی از دیدگاه من چیست؟
• هر بخش  از زندگی چه ارتباطی با کم درآمدی من دارد؟
• من اهدافم را به طور دقیق و خاص مشخص می کنم و آن ها را می نویسم. هر هدفی را جداگانه مشخص می کنم. من گامها و اقدامات کوچکی که لازمۀ حرکت به جلو و رسیدن به اهدافم هستند را تعیین می¬کنم.
• آیا به خودم فرصت می دهم در هر زمان یک گام بردارم؟
• آیا به خودم اجازه می دهم که در بازه¬های زمانی کوتاه (15، 20، 30 دقیقه) اقدام کنم؟

آماده شدن برای اقدام: نگاه کردن به تمام اهداف یا یک هدف خاص
• آیا برای رسیدن به این هدف تمایلِ دریافت یاری از منبع، خداوند یا نیروی برتر را دارم؟
• آیا تمایل دارم اجازه دهم که یک راه حل روحانی زندگی من در رابطه با هر مسئله یا هدف را تغییر دهد؟ (اگر نه چه چیزی سر راهم است)؟
• برای پیگیری و انجام دادن اهدافم به چه حمایت های دیگری نیاز دارم؟
• من چه کسانی را می شناسم که می توانند در مسیر رسیدن من به اهدافم از من حمایت کنند؟
• من چه کسانی را می شناسم که نمی توانند در مسیر رسیدن من به اهدافم از من حمایت کنند؟
• چه کسی ممکن است انرژیم را بگیرد (خسته ام کند) و بهتر است از او دوری کنم؟
• چگونه تعهد به اقدام و سپس مداومت در اقدام به شکلی مثبت به زندگیم برکت می¬دهد؟
• چگونه خودداری از اقدام کردن به من زیان می رساند؟
• چه نتایجی از اقدام نکردن یا به اتمام نرساندن اقدامات بدست آورده ام؟
مثلاً: حق به جانبی، احساس قربانی بودن، گله و شکایت کردن، خو گرفتن به درد و رنج، ترس از تغییر، از دست دادن هویت؛ اینکه بدون این وضعیت چه کسی خواهم بود، ماندن در ارتباط-های رویایی گذشته و الگوهای رفتاری که به من کمکی نمی کنند، زندگی کردن در مشکل به جای راه حل .

• آیا من تمایل دارم دست به کار شوم و سهم خودم را انجام دهم و رها کنم و به خدا بسپارم؟
• آیا تمایل دارم نیازم به دانستن اینکه چگونه اتفاق خواهد افتاد (دانستن همه جزئیات) را رها کنم؟
• آیا تمایل دارم نیاز به دانستن نتیجه را بسپارم؟
• چگونه رها می کنم ؟
• آیا تمایل دارم با ایمان کار خود را آغاز کنم و اعتماد کنم به اینکه من تحت حمایت خداوند هستم (همانگونه که خدا را تعریف یا درک کرده ام) و اینکه در هر قدمی که بر می دارم خداوند با من است؟
• آیا تمایل دارم از نیروی برترم درخواست کنم تا موانع من را برطرف کند و تمایل و توانایی برای اقدام و تکمیل آنها را به من بدهد؟
• چگونه برای دریافت کمک و راهنمایی در خواست می¬کنم؟

آغاز به اقدامات:
• آیا تمایل دارم یک گام به جلو برداشته و قدم مشخص بعدی را بردارم؟ چگونه این کار را انجام میدهم؟
• آیا تمایل دارم اقدامات خود را با یک نفر در کم درآمدان گمنام بررسی بکنم؟
• گامهای لازم برای تکمیل کردن اقدام چیست؟
• زمانبندی واقع گرایانه برای به اتمام رساندن اقدام چیست؟
• در چه تاریخی اقدام تکمیل خواهد شد؟

• هنگام رسیدن به هدف، دوست دارم چه جوایزی به خودم بدهم؟
• هنگام اتمام یک اقدام اصلی و یا رسیدن به یک هدف، می خواهم چگونه و چه جوایزی به خودم بدهم؟

مقدمه
کم درامدان گمنام (UA) انجمن زنان و مردانی است که تجربه، توانایی و امید خود را با یکدیگر مشارکت می¬کنند تا بدینوسیله مشکل مشترکشان را حل کنند و در بهبودی ازکم درامدی اجباری به یکدیگر کمک کنند. تنها لازمه عضویت تمایل به متوقف کردن کم درامدی است. UA هیچ حق عضویتی ندارد؛ ما از طریق کمک های داوطلبانه خودمان خودکفا هستیم.
این برنامه به هیچ موسسه، سازمان، مذهب، حزب سیاسی مرتبط نیست، در هیچ مناقشه ای درگیر نمی شود و هیچ سازمان دیگری را تأیید یا رد نمی کند. هدف اصلی ما توقف کم درامدی اجباری فقط برای امروز و رساندن پیام به کم درامدان دیگر است که بتوانند این کار را انجام دهند.
قدم اول
ما پذیرفتیم که در برابر کم درامدی عاجزیم و زندگیمان غیر قابل اداره شده بود.
قدم یک شالوده و اساس تغییر است. برای شروع بهبودی و برای آغاز فرایند تغییر، ما ابتدا باید بپذیریم و اقرار کنیم که در برابرکم درامدی عاجزیم و در نتیجۀ کم درآمدی زندگیمان غیرقابل اداره شده بود. همچنان که این قدم را کار می کنیم، پی می بریم که چیزهای زیادی است که ما در برابر آن عاجزیم از قبیل بدهکاری، بدهکاری زمان، خود بزرگ بینی، فقر، خود محروم سازی،  احساس کمبود عزت نفس، افراد و نهاد ها، و غیره، که زمانی که تلاش می کنیم آنها را کنترل کنیم، نهایتاً زندگی را غیرقابل اداره می سازد. در طول کارکرد این قدم ممکن  است گاهاً انکار کنید، مقاومت کنید و یا دچار دلسردی شوید و بخواهید که چیزها را کنترل کنید. این بهترین زمان است که اقرار به عجز را می¬توان تمرین کرد و غیرقابل اداره بودن را مشاهده نمود.
سوالات:
1- قدم یک را در کتاب "دوازده قدم و دوازده سنت" بخوانید.  چیزهایی که در برابرشان عاجز هستید را جستجو کنید و آنها را لیست کنید. به دقت و به صورت مشخص رفتارها، احساسات، نگرش ها و باورها و غیره را بنویسید.
2- با استفاده از روش نوشتن سیال، احساسات زیربنایی خود (مانند ترس، خشم و اضطراب و غیره) درباره ایدۀ عاجزبودن را جستجو کنید. (نوشتن سیال، یک روش نوشتن است که به صورت سریع، آزادانه و بدون سانسور انجام می شود). می توانید با جملاتی اینچنینی شروع کنید: "هنگامی که به رهاکردن کنترل فکر می-کنم، احساس ... می کنم".
3-  به طور خاص و دقیق بیان کنید که چگونه و در چه مواردی زندگی شما غیرقابل اداره است.
4- موارد مربوط به گرسنگی، عصبانیت، خستگی و تنهایی را جستجو کنید. این موارد چگونه در غیرقابل اداره بودن زندگی شما نقش ایفا می¬کنند؟
5- قدم یک را دوباره بخوانید. بیان کنید که کم درآمدی در طول سالیان گذشته چگونه بر روی شما تأثیر گذاشته است؟
6- آیا شما حقیقتاً خود را یک کم درامد می دانید؟ اگر نه، چرا؟ چه چیزی لازم است اتفاق بیفتد تا شما متقاعد شوید؟
7- در مورد ایده های زیر که در فصل یک "12 قدم و دوازده سنت" آمده اند بحث کنید:
الف: ماهیت پیشروندۀ بیماری کم درامدی. این برای شما چه معنایی دارد؟
ب: ماهیت کشندۀ این بیماری، که در صفحه 24 کتاب، پاراگراف 2 آمده است. در این قسمت درباره این مسئله فکر کنید و جستجو کنید که چگونه این بیماری، حتی در سطح اندکی، باعث افت زندگی شما شده بود.
8-فصل دوم کتاب بزرگ الکلی های گمنام "یک راه حل وجود دارد" را بخوانید. در مورد این مسئله فکر کنید و جستجو کنید که چگونه انظباط شخصی و یا فقدان آن، نقش مهمی در زندگی شما بازی کرده است. 
9- فصل سوم "کتاب بزرگ" (مطالبی چند در مورد الکلیسم) را بخوانید. دو عبارت از این بخش را که با آن احساس شباهت می کنید را انتخاب کنید و درباره آن بنویسید.
10- قدم یک را در "دوازده قدم و دوازده سنت" دوباره بخوانید و در مورد این مسئله بحث کنید که آگاهی قدم اول چه کمکی به شما می کند. در طول خواندن، زیر کلمات و عبارت هایی که برای شما معنی دار و مهم هستند را خط بکشید. در مورد اهمیت این عبارت ها و اینکه چگونه به بهبودی شما مربوط می شوند بنویسید.

قدم دو
ایمان آوردیم که نیرویی برتر از ما می تواند سلامت عقل را به ما بازگرداند.
مطالعه مقدماتی:
الکلیهای گمنام (کتاب بزرگ)، فصل سه و چهار
کتاب دوازده قدم و دوازده سنت، قدم دو
بعد از پی بردن به این واقعیت که ما در برابر کم درامدی اجباری عاجز هستیم و اینکه ما قادر نیستیم به تنهایی زندگیمان را اداره کنیم ضروریست که به دنبال کمک باشیم. قدم دو به ما می گوید که به تدریج نیروی برتر از خود را می یابیم و به آن باور پیدا می کنیم. این نیرو سلامت عقل و به طور مشخص: هماهنگی، تعادل، تمامیت، توانایی پرداخت قروض و واقعیت را به ما باز می گرداند.
تمام موانعی که ممکن است شما نسبت به باور به یک نیروی برتر داشته باشید را جستجو کنید. یک نیروی برتر تعریف نمایید و روشن کنید که شما چگونه می توانید بصورت مشخص از این نیروی برتر در زندگیتان استفاده کنید؟ به یاد داشته باشید که سلوک معنوی خود و ارتقاء رابطه با نیروی برترتان را مشارکت کنید.
سوالات
11- از کتاب دوازده قدم و دوازده سنت، قدم دو را بخوانید. در این مورد بحث کنید که چرا کارکردِ قدم یک پیش از قدم دو ضروری است.
12- بطور مشخص بیان کنید که هنگامی که بیماری شما فعال بود در چه مواردی سلامت عقل نداشتید (تفکرات، رفتارها و احساسات نابخردانه)؛ در چه مواردی شما هنوز با نابخردی یا نداشتن سلامت عقل کشمکش دارید؟
13- فصل چهار از کتاب بزرگ (منکرین وجود خدا) را بخوانید. درمورد مفاهیم صداقت، روشن بینی و تمایل بحث و تأمل کنید. کجا و چگونه برای رشد بیشتر در فرایند بهبودی به این مفاهیم نیاز دارید؟
14- تأمل کنید و بنویسید که شما چگونه از روش های جایگزین به جای پذیرش نیروی برتر در زندگیتان استفاده کرده اید. آیا هنوز به دنبال جایگزین ها می گردید؟ در مورد آن جستجو کنید.
15- در مورد مفاهیم زیر که در کتاب دوازده قدم و دوازده سنت، در قدم دو به آنها اشاره شده است تأمل کنید و بحث کنید.
الف- ایمان به معنی توکل است نه مخالفت
ب- مخالفت مشخصۀ بارز هر کم درآمد است
ج- حلقه ای که شما باید از میان آن بپرید بسیار عریض تر از آن است که فکر می کنید
16- قدم دوم کتاب دوازده قدم و دوازده سنت را دوباره بخوانید. در مورد مواجهۀ خودتان در کودکی با مفاهیم مذهبی بحث و تأمل کنید. یک ترازنامه دو ستونی رسم کنید. در سمت چپ احساسات و تجربه های منفی خود در مورد مفاهیم مذهبی را بنویسید و در سمت راست احساسات و تجربه های مثبت را. وقتی شما این ترازنامه را ارزیابی می کنید به چه نتیجه ای می رسید؟
17- با استفاده از روش "نوشتن آزاد" خشم خود نسبت به خدا در گذشته و حال را جستجو کنید. اگر در خود هیچ خشمی از خدا سراغ ندارید با روش نوشتن آزاد بنویسید که چرا این مسئله در مورد شما صدق نمی کند؟
18- به طور خاص در چه زمینه هایی نیاز دارید سلامت عقل به شما باز گردد (هماهنگی، تعادل، تمامیت، توانایی پرداخت قروض، واقعیت)؟

قدم سه
تصمیم گرفتیم که اراده و زندگی خود را به مراقبت خداوندی که درک کرده ایم، بسپاریم.
مطالعه مقدماتی
الکلیهای گمنام (کتاب بزرگ) صفحات 63-60
دوازده قدم و دواده سنت، قدم سه
قدم سه یک نقطه اساسی در تعیین کیفیت و موفقیت ما در بهبودیمان است. این شامل تصمیم گیری برای رهاکردن ارادۀ شخصی است و اینکه به خداوند، آنگونه که او را درک کرده¬ایم، اجازه دهیم از ما مراقبت کند. ما اراده و زندگی خود را به خداوند واگذار می کنیم. ما می گذاریم که نیروی برترمان مسئولیت را بر عهده بگیرد.
مسئله، رها کردن ارادۀ شخصی و ارتقاء ایمان و اعتماد به یک نیروی برتر است. بخشی از قدم سه ارتقاء فهم این مسئله است که ما اراده شخصی خود را کنار بکشیم و تلاش برای کنترلِ زندگی و چیزهای اطرافمان را متوقف کنیم. بخش دیگر آن نیاز به روشن شدن بخش هایی است که لازم است سهم خود را انجام دهیم و سپس "رها کنیم و به خدا واگذار کنیم".
یک راهنمایی جهت کارکردن این قدم این است که دقت کنیم چگونه به آسانی مسیر را پیدا می کنیم، بخصوص هنگامی که لازمۀ ادامۀ مسیر انجام دادن کاری است که نمی خواهیم انجام دهیم. این می تواند مفید باشد که به آن آگاه باشیم و قدم یک، دو و سه را به صورت روزانه در تمام بخش های زندگیمان به اجرا درآوریم.
سوألات
19- قدم سه از دوازده قدم و دوازده سنت را بخوانید. یک  ترازنامه دیگر درست کنید. در سمت راست تمام دلایلی که شما می-توانید به خداوند ایمان داشته باشید را لیست کنید. در سمت چپ دلایلی که برای باور نداشتن به خداوند دارید را لیست کنید. از این تمرین چه چیزی مشاهده می کنید یا یاد می گیرید؟ در مورد آن بحث و تأمل کنید.
20- قدم سه را مجدداً بخوانید. در مورد این عبارت «ایمان به تنهایی هیچ فایده ای برای ما ندارد» بحث و تأمل کنید.
21- فصل پنجم کتاب بزرگ «چگونگی عملکرد» را بخوانید. در مورد مفهوم وابستگی، آنچنان که در بهبودی به کار می رود بنویسید. برای مثال چگونه وابستگی به یک قدرت برتر برای شما منجر به استقلال بالاتری می شود؟
22- آیا شما یک کم درامد اجباری سپاسگذار هستید؟ تأمل کنید که شما چرا سپاسگذار هستید یا نیستید؟
23- فصل 3 از کتاب دوازده سنت و دوازده قدم را دوباره بخوانید در مورد این جمله «من تنها در مورد اعمال یک نفر مسئول هستم» تأمل کنید. آن یک نفر کیست و چرا؟
24-  در مورد این ایده «کم درآمد نبودن یکی از مهمترین چیزها در زندگی من است » بحث و تأمل کنید.
25-  با روش نوشتن آزاد جستجو کنید که برای واگذارکردن اراده و زندگیتان به مراقبت خداوند چه ترسی دارید.
26-  نیروی برترتان را توصیف کنید.
27- فصل یازده از کتاب بزرگ، «چشم اندازی برای شما» را بخوانید.
28- در مورد اینکه چرا شرکت در جلسات مهم است و چرا جلسات باید بخشی از بهبودی شما باشد بحث و تأمل کنید.
29- در این مورد که چرا مهم است خارج از جلسه با دیگر اعضای UA (از طریق تلفن، اینترنت و غیره) در ارتباط باشید بحث و تأمل کنید. برداشت خود از گمنامی را بنویسید. چرا گمنامی مهم است و گمنامی چگونه در ارتباط با افرادِ داخل و بیرون جلسات مرتبط می شود.
30- صفحات 569 تا 570 کتاب بزرگ «یک تجربه روحانی» را بخوانید. راجع به موارد زیر بحث و تأمل کنید.
الف- رشد معنوی یک تعهد روزانه است. شما برای رشد معنوی چه کارهایی نیاز دارید که به صورت روزانه انجام دهید؟
ب- در مورد مفاهیم صداقت، روشن بینی و تمایل در بهبودی. در چه بخش هایی از زندگیتان در به کاربردن این مفاهیم مشکل دارید؟
31- فصل 3 از کتاب 12 قدم و 12 سنت را دوباره بخوانید. در مورد این مفهوم بنویسید که پس از کارکردن قدم 2 و 3 میزان موفقیت شما در کل برنامه UA به این بستگی دارد که تا چه اندازه قدم سه را خوب کار کنید. به صفحات 34-35 از کتاب 12 قدم و 12 سنت رجوع کنید سپس توصیفی از نیروی برترتان بنویسید و همینطور اندیشه های خود در مورد دعای قدم 3 در صفحه 63 از کتاب بزرگ بنویسید.
دعای قدم سوم
خداوندا خودم را به تو تقدیم می دارم تا مرا آنگونه سازی و با من چنان کنی که خود اراده می کنی. از اسارت نفس رهایم کن تا انجام ارده ات را بهتر توانم. مشکلاتم را از من بگیر تا پیروزی بر آنها شاهدی باشد برای کسانی که به سوی قدرت تو، عشق تو و راه تو یاری خواهم کرد. باشد که همیشه بر ارادۀ تو گردن نهم. آمین