اگر راهنما یا رهجوی ما فوت کند ، چه اتفاقی می افتد ؟ از دست دادن کسی که ما با او دارای رابطه ای عمیق و دوست داشتنی بوده ایم حداقل می تواند تکان دهنده باشد . ما می دانیم که مرگ غیر قابل اجتناب است . اما حتی اگر به واسطه بیماری کشنده ای ، انتظار آن را داشته باشیم باز هم به نظر می رسد همیشه ناگهانی پیش می آید . چه گونه خلاء به وجود آمده به خاطر مرگ راهنما یا رهجو را پر کنیم ؟ چه گونه بعد از چنین تجربه ای با یک عضو دیگر به عنوان راهنما یا رهجو رابطه ای جدیدی می سازیم ؟ بعضی مواقع به نظر می اید ، پیدا کردن آن شخص خاص که بتوانیم به او اعتماد کنیم و دوست اش داشته باشیم غیر ممکن است .
"وقتی 20سال پاک بودم ، راهنمای ام که 16 سال بود با من کار می کرد ، به طور ناگهانی و در آوری فوت کرد . شوک ، اندوه و ضربه احساسی که من تجربه کردم ، گیج کننده بود اما فورا رهجو هایم از سر هم دردی شروع به زنگ زدن به من به صورت روزمره کردند تا مطمئن شوند که حال ام خوب است . این اجرای نقش متضاد و متقابل ،تاثیر مثبتی بر توانایی من داشت تا این زمان های سخت را پشت سر گذارم ."
غم و اندوهی که ما بر اثر فوت راهنما یا رهجوی خود تجربه می کنیم ممکن است بیش از حد باشد ، اما پی خواهیم برد که زندگی ادامه دارد و ما همیشه روح او را در قلب خود حس می کنیم . اگر راهنمای ما فوت کرده است ، باید اهمیت پیدا کردن یک راهنمای جدید را بدانیم . ما می توانیم با پاک ماندن و مشارکت چیزهایی که یاد گرفته ایم با رهجو های خود ، خاطره راهنمای خود را زنده نگه داریم .
"رهجویی داشتم که 14 سال پاکی داشت و یک شب در حالی که داشت بعد از جلسه ، تازه واردی را به خانه اش می رساند در یک تصادف اتومبیل جان سپرد . من او را از روز اول پاکی اش می شناختم و 7 سال هم بود که راهنمای اش بودم . رابطه ما در حد عمیقی از اعتماد و ستایش دوجانبه ، رشد کرده بود . در حال کمک به حمل تابوت او ، خیلی غمگین بودم ، اما در ضمن افتخار هم می کردم که نعمت راهنما و دوست او بدون را در طی این سالها تجربه کرده بودم . او پاک مرد در حالی که حامل پیام بهبودی بود . چه ارثیه ی بزرگی از خود باقی گذاشت !"
"اولین راهنمای من ، زمانی مرا به عنوان رهجو پذیرفت که زیر 90 روز پاکی داشتم . او تا شش سالگی من ، راهنمای ام بود که در آن زمان مریض شد و در گذشت . در روزی که فوت کرد به من گفت که من با کارکرد 12 قدم ، برای مرگ او آمادگی پیدا کرده ام ، و این که کارکردن ما با هم به هر دوی ما کمک کرد تا با این شرایط روبرو شوین . من باور دارم که رابطه شخصی ما با خداوند ، کارکرد 12 قدم ، و فعال بودن مان در انجمن ، ما را برای لغزش یا مریضی در دوران بهبودی آماده می کند ."
زمانی که راهنما یا رهجویی ما فوت می کند ، درست مانند زمان هایی که دیگر عزیزان خود را از دست می دهیم ، به مشارکت گذاشتن احساس غم و اندوه مان با دیگر معتادان در حال بهبودی به ما کمک می کند . بعضی از ما ممکن است خواستار مشاوره ی حرفه ای شویم تا به ما کمک کند بتوانیم با احساس خشم و نا امیدی خود کنار بیاییم . تصمیم در این مورد که چه گونه با احساسات خود روبرو می شویم ، انتخاب ما است . مهم نیست که درد حاصل از این اتفاق چه قدر باشد ، ما می خواهیم آن چه را که در توان داریم بهکار گیریم تا رابطه خود با بهبودی را حفظ کنیم . نمی توانیم اجازه دهیم که غم و اندوه ما را از منافع راهنما بودن یا راهنما داشتن محروم می کند . با کمک زمان و اصول روحانی برنامه ما کم کم پذیرش پیدا می کنیم و به زندگی خود ادامه می دهیم .