Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

3بهمن

فقط برای امروز

 

 بررسی آرامش                  3            بهمن

«کمبود مراقبت روزانه به طرق مختلفی بروز میکند»

کتاب پایه

v

آیا تا به حال شده است که در پاسخ به فردی کاملاً غریبه که درباره عالی بودن هوا صحبت میکند، بگوییم «هوای بوی تعفن میدهد»؟ اگر این اتفاق افتاده است، احتمالاً از کمبود مراقبت روزانه در برنامه خود رنج میبریم.

در دوران بهبودی ممکن است زندگی کاملاً پر جوش و خروش شود. شاید افزایش مسئولیتها شما را حسابی مشغول کند. شاید مدتی است که به جلسهای نرفتهاید. شاید به خاطر مشغله زیاد وقتی برای استراحت نداشتهاید یا خواب و خوراک خوب و منظمی نیز نداشتهاید. هر دلیلی که داشته باشد، در هر حال آرامش شما در حال از بین رفتن است.

وقتی این اتفاق افتاد حتماً باید در این باره اقدامی کنیم. نمیخواهیم اجازه دهیم یک "روز بد" به همراه روحیهای منفی، به دو روز، چهار روز یا یک هفته تبدیل شود. بهبودی ما به برنامه مراقبت روزانه ما بستگی دارد. فرقی نمیکند چه اتفاقی در زندگی ما میافتد، در هر حال نمیتوانیم اصولی را نادیده بگیریم که زندگی ما را نجات داده است.

راههای بسیاری برای بهبودی و آرامش ما وجود دارد. میتوانیم به جلسهای برویم، با راهنما تماس بگیریم، معتاد در حال بهبودی دیگری را در وقت ناهار ملاقات کنیم یا سعی کنیم پیام بهبودی را به تازهواردی برسانیم. میتوانیم دعا کنیم. میتوانیم لحظهای از خود بپرسیم چه کارهای سادهای را انجام ندادهایم. وقتی روحیه ما خراب میشود، میتوانیم با راه حلی ساده از وقوع حادثه جلوگیری کنیم. 

v

فقط برای امروز:   برنامه روزانه مراقبت از بهبودی خود را بررسی میکنم.


--------------------------------------------------------------------------------

مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 

سنت یک

23ژانویه     3بهمن
سنت یک خانواده ام را نجات داد.در خانواده آشفته یک معتاد به نیازهای معتاد نسبت به هزینه سایر افراد خانه بیش از حد ترجیح داده می شود و این مسعله در خانه من هم به طور قطع درست بود.
هم چنانکه معتاد به چرخیدن دور خودش که خارج از کنترل بود ادامه می داد تعطیلات به هدر می رفت چون نمی توانستم ریسک کنم و معتاد را برای یک لحظه تنها بگذارم.تعطیلات توسط بحران ها یکی پس از دیگری خراب می شد.پس انداز ها برای ضمانت معتاد از گرفتاریهای دیگرش فدا می شد.
هم زمان با گرفتن وجدان گروه  در یک جلسه نارانان یک عضو سنت یک را به من یاد آوری کرد که:"منافع مشترک ما می بایست در راس قرار گیرد ،پیشرفت فردی در جذب بیشتر اعضا به اتحاد ما بستگی دارد."این سنت تلنگری به من زد که برای خانواده من هم درست بود.
فهمیدم که وقتی فکر می کردم با نجات معتاد خانواده ام را نجات می دهم به معتاد و کل خانواده صدمه زده ام .با ترجیح دادن نیاز های معتاد به آسایش خانواده حق مسلم آنها را نادیده گرفته ام .هم چنین فرصتی را که معتاد مسوول خودش باشد از او گرفته ام.این رفتار منجر به حال و هوای رنجش می شد وهمه اعضا خانواده احساس می کردند که فریب خورده اند.
به این ترتیب برای اینکه خانواده دوام داشته باشد می بایست در اولویت قراربگیرد.اکنون درک می کنم وقتی نیاز های تمام خانواده در نظر گرفته شود با نیاز های فردی هم بهتر بر خورد می شود.اکنون وقتی لازم است تصمیم های خانوادگی گرفته شود به هر عضو خانواده حق اظهار نظر داده می شود.اما به عنوان یک فرد آنچه را که احساس می کنند بیشتر به نفع خانواده است بگویند نه آنچه که آنها می خواهند.همه نظرات بر رسی شده و تصمیم هایی که برای تمام خانواده مناسب باشد گرفته می شود.

تفکری برای امروز:
تا زمانی که مطمعن نباشم عملکرد های من برای تمام خانواده ام مفید است کاری انجام نمی دهم.


--------------------------------------------------------------------------------

شهامت عوض شدن

 

3 بهمن
گاهی اوقات به پذیرش واقعیت های ناخوشآیندی فراخوانده می شوم. ممکن است آرزو داشته باشم تا از ناامیدی پرهیز کنم ، اما در می یابم که تنها راه آرامش داشتن، تمایل به پذیرش چیزهایی است که نمی توانم تغییر دهم. پذیرش حق انتخاب هایی به من می دهد. مثلاً یک روز که با راهنمایم تماس گرفتم چون الکلی و من برای بعدازظهر بلیط کنسرت داشتیم و من می ترشیدم که او بنوشد و قبل از ترک کردن خانه ضعف کند. قبلاً این اتفاق بارها افتاده بود.
بلیط هیمان باطل می شد و من بعد از ظهرم را با ناامیدی سپری می کردم. راهنمایم پیشنهاد کرد در مواقعی که نقشه هایم مربوط به فردی بود که نمی توانستم به آن وابسته باشم، باید طرح های کمک کننده ای داشته باشم. نقشه اول(A( بیرون رفتن از خانه باشد.
نقشه دوم(B) ممکن است تماس تلفنی پیشاپیش با دوست الانانی باشد، یا توضیح دادن شرایط باشد، در صورت ناموفق بودن طرح(A) ببینیم که آیا او در آخرین لحظات دعوت متمایل خواهد شد. نقشه سوم© به تنهایی رفتن و داشتن اوقات خوبی می باشد.
این طرز عمل جدید همانند یک طلسم کار می کند. این راه بزرگی برای کارکردن پذیرش در وجود خودم محسوب می شود.

یادآوری امروز

مدتهاست که به هیچ شخصی یا موقعیتی به منظور سپری کردن روزم وابسته نیستم. امروز حق انتخابهایی دارم.
« موش کوچکی را در نظر بگیرید، که چطور با تدبیر هرگز خود را فقط به یک گودال منحصر نمی کند.»


--------------------------------------------------------------------------------

روز به روز

 

3 بهمن
امروز همه چیز آماده است تا من در شرایطی جهت آزمایش میزان رُشد پیدا کردن و پیشرفت اصولی و معنوی را انجام دهم. امروز می‌دانم که این اتفاقات باعث تغییر و پیشرفت اراده‌ی من جهت رهایی و آزادی بیشتر از وابستگی می‌باشد. مثل شکستن گمنامی و یا برملا کردن راز و یا قضاوت کردن اعمال دیگران و یا دروغگویی و نقل حدیث کردن حریم خصوصی کسانی که از این طریق حالات روحی و روانی خود را ارضا می‌کنند. باعث پیشرفت و پذیرش من در زندگی و دنیای بهبودی می‌گردد. امروز می‌دانم که جلوی قضاوت و رفتار کسی را نمی‌توانم بگیرم، ولی می‌توانم با پذیرش افکار و رفتار و اعتقادات آنها، حال خودم را بد نکنم. امروز با تمرین کردن، قسمت عمده‌ی ترس‌ها و دردهایم که زندگیم را فلج کرده بودند، از بین رفته است و اطمینان دارم، که با تمرین و پذیرش بیشتر از از طرف من نظر مادی و معنوی و روانی و جسمانی سلامتی فرصت بیشتری کسب خواهم کرد. آیا انتظار دارم که اتفاقات و مشکلات که سال‌ها مرا دچار دردسر کرده بود یکباره حل شود؟
امروز خداوند در فکر من است!


--------------------------------------------------------------------------------

مراقبه روزانه

 

 

سوم بهمن:   آزادی مانند تولد است، با آنکه آزادیم اما بنده ایم.

   از وقتی به دیوانگی مصرف نیکوتین پایان دادم دگرگونی های بسیاری در زندگیم رخ داده است. این دگرگونی ها به واسطه تشویق و حمایت بلاعوض انجمن نیکوتینی های گمنام بوقوع پیوسته است. امروز هفت سال است که رها از مصرف نیکوتین زندگی خوبی دارم. از اینکه دائم به فکر مصرف باشم رها شده ام. از اینکه برای خرید یک پاکت سیگار دزدکی از محل کار خارج شوم آزاد شده ام. از اینکه امروز تصمیم بگیرم قطع مصرف کنم و روز بعد با شرمساری به مصرف ادامه دهم آزاد شده ام. از این که در هر ارتباط و فعالیت به فکر مصرف باشم آزاد شده ام. من به خاطر کشیدن سیگار فرزند خود را قبل از عمل جراحی در حالی که التماس می کرد تنها گذاشتم. وقتی فرزند دیگرم به خاطر مصرف نیکوتینم تصمیم به ترک خانه گرفت به او اهمیتی ندادم. در هفت سال گذشته توانسته ام به هر جا مایل بودم مسافرت کنم، با فکر باز کار کنم، حق و حقوق خانواده را رعایت کنم، با فرزندان و نوه هایم صحبت کنم و مهمتر از همه از اسارت نیکوتین، قدرتمندترین ماده مخدر شناخته شده در جهان رهایی یابم.

برای امروز، به خاطر زندگی بدون مصرف نیکوتین شکرگزارم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan