Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

مفهوم دهم خدماتی

« هر عضو از کمیته خدماتی می تواند ، بدون ترس از تلافی ، رسیدگی به شکات شخصی اش را از کمیته درخواست کند.»

مفهوم دهم ، تضمین انجمن ما برای احترام نسبت به تک تک خدمتگزاران مورد اعتماد است. این مفهوم ممکن است بدیهی به نظر برسد ، اما اعتقاد ما در مورد اصول آن آنقدر قوی است که می خواهیم آن را به وضوح و با صدای بلند اعلام کنیم . معتادان گمنام جمعیتی روحانی است ، که ایده هایی والا در مورد رفتار ما با یکدیگر دارد. اگر چه اعضای ما بهرحال ساس هستند و بعضی مواقع با یکدیگر بد رفتاری می کنند. مفهوم دهم ، تضمین جمعیت روحانی ما رای کسانی است که در محیط خدماتی ممکن است با او بدرفتاری شود. خدمتگذار مورد اعتمادی که آزرده گردیده می تواند درخواست کند تا خسارت وارده بر او جبران کردد.

در موقعیتهای متفاوت ممکن است نیاز بکارگیری مفهوم دهم به وجود آید. به عنوان مثال ما عضوی را می شناسیم که نامزد احراز موقعیتی خدماتی در کمیته خدمات ناحیه خود شد. او اتاق را ترک کرد . تا به کمیته اجازه بحث در مورد حائز شرایط بودنش را بدهد. در حین این بحث ، بعضی از اعضا کمیته خدماتی ناحیه ای ، بی جهت به اعتبار و شهرت شخصی او تهمت زدند و بدگوئی کردند و در نتیجه در انتخابات شکست خورد . چند روز بعد این فرد از بحث در مورد زندگی شخصی اش و تاثیر آن بحث بر انتخابات باخبر گردید. آزرده خاطر و عصبانی ، تصمیم گرفت با راهنمایش صحبت کند ، درباره نقش خود در این مورد ترازنامه بنویسد و برای دریافت راهنمائی دعا کند. بعد از برداشتن این قدم ها ، اطمینان یافت که حق دارد کمیته خدماتی ناحیه را جهت رسیدگی مورد بزخواست قرار دهد. او نامه ای نوشت و در آن به کمیته خدماتی ناحیه اطلاع داد که اعتقاد دارد آن کمیته در حق او خطا کرده است و درخواست رای گیری مجدد نمود. ماه بعد نامه او در کمیته خوانده شد و در جلسه مشارکت کمیته درباره اش بحث شد . بهد از اینکه اعضای کمیته خدماتی ناحیه فرصتی برای بررسی وجدان خود پیدا کردند ، اقرار کردند که اشتباه کرده اند و توافق کردند که انتخابات بی اعتبار شده را دوباره برگزار نمایند.

در مفهوم دهم تضمین حق استیناف بریا رسیدگی به شکایت شخصی طراحی شده است تا از حقوق کسانی که مسئولانه مفهوم نهم را به کار گرفته نظرات خود را اعلام کرده اند حفاظت کند. مفهوم نهم و دهم در کنار هم ، از ایجاد فضای مناسب که در آن اعضا با احساس آزادی در مورد مسائل جاری اظهار نظر کنند، حمایت می کند . این فضای مناسب برای شکل گیری وجدان گروهی موثر ضروری است. اگر بهد از نشان دادن شهامت ایراد عقیده محکم خود ، عضوی مورد تلافی کسانی که با او موافق نبوده اند قرار گیرد ، مفهوم دهم به او اجازه خواهد داد تا کمیته مربوط را جهت رسیدگی به شکایتش مورد بازخواست قرار دهد. بدین ترتیب احترام به حقوق تک تک اعضای معتادان گمنام توسط ساختار خدماتی ضمانت می شود. در انجمنی همانند انجمن ما ، که موفقیتش بر اساس همکاری و حمایت متقابل است ، این گونه احترام به اشخاص ضروری است.

در مورد و مثالی دیگر ، عضو یک کمیته فرعی مسئولیتش را طبق مفهوم نهم اعمال کرد و علیه پروژه پیشنهادی مسئول ( گرداننده ) آن کمیته صحبت کرد . طی ماههای آینده ، مسئول ( گرداننده ) کمیته مزبور ارسال گزارش کمیته را برای آن عضو متوقف کرد و حتی از مطلع نمودن او از زمان و مکان جلسات بعدی کمیته فرعی نیز خودداری نمود. آن عضو با مسئول ( گرداننده ) کمیته فرعی تماس گرفت و از او خواست این مشکل را برطرف سازد . اما آن مسئول ( گرداننده ) قبول نکرد و پیشنهادش را رد کرد ، سپس ان عضو تصمیم گرفت که از کمیته اصلی ناحیه جهت رسیدگی به شکایت شخصی اش علیه آن مسئول ( گرداننده ) دادخواهی نماید.

مفهوم دهم ، تضمین ما برای احترام به تک تک خدمتگزاران مورد اعتماد است. اگر فکر می کنید که در حین شرکت و حضور در یک کمیته خدماتی معتادان گمنام به شما خسارت و یا ضرری وارد آمده و می خواهید که مغهوم دهم را به کار ببندید ، در مورد آن با راهنمای خود صحبت کنید ، با نوشتن ترازنامه نقش خود را ببینید . دعا و مراقبه کنید . اگر پس از آن ، هنوز اعتقاد داشتید که خسارت به شما رسیده و می بایست برای دادخواهی استیناف کنید ، آن موقع نامه ای به کمیته مربوطه بنویسید و موضع و موقعیت خود را تشریح نمائید یا مشکل خود را در نشست مشارکت کمیته در میان بگذارید. آن گاه لازم است که کمیته موضوع را مورد توجه قرار دهد و اکر به توافق رسید که به شما خسارتی وارد شده ، چگونگی جبران آن را نیز بررسی نماید. امیدواریم که نسبت به بکارگیری مفهوم دهم در خدمات معتادان گمنام ، بندرت و خیلی کم ، احساس نیاز شود . اما د رصورت نیاز ،‌همیشه در دسترس ما قرار دارد تا از طریق آن ، ایده های روحانی انجمن را بکار گیریم.

 

1: آیا کسی را می‌شناسید که در حین خدمت، آزار شده و آسیب دیده باشد؟ آیا از او جبران خسارت گردیده؟
2: مفهوم نهم و دهم هر دو با هم از فضای که اعضاء در آن احساس آزادی جهت بیان نظرات خود و در مورد موضوعی را بکنند حمایت می‌کنند آیا هرگز جهت ابراز عقیده و وجدان خود در یک جلسه خدماتی، ترسی به شما دست داده؟ آیا کسی را می‌شناسید، چه در ناحیه خودتان چه در جای دیگر، که از آزادانه صحبت کردن بترسد؟ اگر آری چرا ؟ آیا مفهوم دهم می‌توانست باعث تخفیف این ترس شود؟
3: چه زمانی وقت مناسب بکارگیر مفهوم دهم می‌باشد؟ چه زمانی وقت مناسبی نیست؟

 


سؤال1- آیا کسی را می‌شناسی که در حین خدمت، آزار شده و آسیب دیده باشد؟ آیا از او جبران خسارت گردیده؟

واژه حین خدمت ، تنها برای افرادی نیست که رای وجدان پشتشون دارند ، بلکه خدمت مفهوم کلی برای کمک به گروه و انجمن است.
کسی که داوطلب خدمت می ایستد یک خدمتگزار است ، زیرا موجب تقویت روحیه خدمت در انجمن می شود.
کسی که بدون هیچ را ی وجدانی شروع به جارو زدن گروه می کند یک خدمتگزار است.
و...
بنابراین توجه ما باید معطوف به همه افرادی باشد که در حال تقویت و کمک به گروه هستند.
این سؤال به من می فهماند که اگر به هر کسی که به نوعی در حال خدمت است آسیب برسانم موجب تضعیف گروه و انجمن خواهم شد.

متاسفانه گاهی رفتار ما با اعضا داوطلب به گونه ای است که مشاهده کننده های این قضیه دیگر رغبتی به ابراز تمایل به ایستادن برای دریافت یک خدمت  نخواهند شد.
گاهی فردی قبل از رای گیری به دوستان خود خبر داده و آنها را به جلسه اداری کشانده است . این امر موجب خسارت به سایر داوطلبین خواهد شد .

گاهی فردی را دیده ام که به بهانه مشورت ، با سایر اعضا در حال تبادل نظر است که فلان خدمت را بگیرد اما هدف او گرفتن تائید و حمایت پیش از رأی گیری بوده است تا کسی که او را تشویق کرده در حالت رودربایسی قرار گیرد و از او حمایت کند.
هر جایی که بوی از یارگیری به مشام برسند خدمت از حالت خدامحوری به حالت خودمحوری تبدیل خواهد شد و در این حالت به دیگر داوطلبان خسارت میزنیم.

گاهی وقت ها یک خدمتگزار را تنها به دلایل سلیقه شخصی خود مورد حمله قرار می دهیم و به شخصیت وی توهین می کنیم که این امر موجب آسیب به او خواهد شد.

گاهی بدون اینکه دلیل یک موضوع را که برای ما سوال است پیش از اعتراض  از وی بپرسیم سریع در جلسه اداری مطرح می کنیم . این امر موجب آسیب به خدمتگزار و حتی گروه می گردد.

گاهی وقت ها یک خدمتگزار پولی کم می آورد ، سریع با قضاوت منفی به حیثیت او لطمه می زنیم بدون اینکه با او همدلی کنیم و او را کمک کنیم که به بررسی دقیق بپردازد که چگونه پول کم آورده است . شاید تنها یک اشتباه محاسباتی است.

ما گاهی دلمان را خوش می کنیم که از خدمتگزار آسیب دیده معذرت خواهی کرده ایم .
اما هنوز هستند شاهدینی هستند که صحنه اول را دیده اند و صحنه معذرت خواهی ما را ندیده اند و هنوز فکر می کنند خدمتگزار مقصر است.
حتی اگر ما به همه توضیح دهیم که ما خطا کرده بودیم اما:
جبران خسارت علاوه بر جبران مستقیم خسارت می بایستی در تغییر رفتار ما نیز دیده شود و ما دیگر هیچگاه مرتکب آن نشویم.

 

سؤالات مفهوم دهم( توضیحات اضافی در مورد سوال یک)

مواردی که می تواند منجر به خسارت زدن به خدمتگزاران انجمن گردد؛

۱_بیان نوع مذهب خدمتگزار، حتی اگر از اقلیت مذاهب آن منطقه نباشد.
۲_ بیان خسارت ها و رفتارهای  زمان اعتیاد فرد.
۳_ بیان معلولیت های فرد در گروه.
۴_ بیان بیماری های جسمی فرد در گروه
۵_ یار گیری پیش از جلسه رای وجدان ( به هر نحوه ، به هر اسمی این کار آسیب زننده است)
۶_ قضاوت راجع به خدمتگزار
۷_ پیشداوری راجع به نحوه خدمت یک خدمتگزار
۸_ شایعه پراکنی راجع به زندگی خصوصی خدمتگزاران و یا موضوعاتی که یقیق نداریم.
۹- کشاندن مسائل بیرونی و شخصی خدمتگزار به گروه .
۱۰_ شوخی ، متلک انداختن ، سرکارگذاشتن ، تمسخر و... خدمتگزاران
۱۱_ انتقاد سلیقه ای به خدمتگزار
۱۲_ صدا کردن خدمتگزار با نام مستعار و...
۱۳_ صدا کردن خدمتگزار با نام قوم و زبان و شهر و ...
۱۴_ عدم کمک به خدمتگزاری به این دلیل که او مسئولیت قبول کرده بس باید خودش انجام دهد.
خدمت گزاری که رأی وجدان دارد مسئول و پاسخ گو نهایی است ، اما هیچ خدمتگزاری بدون همکاری گروهی اعضا موفق نخواهد شد.
صرف قبول یک خدمت از سوی شخصی نمی تواند توجیهی برای عدم کمک و همکاری ما با او باشد.

۱۵_ مطرح سازی انتقادات از خدمتگزار در غیاب وی.
۱۶_ مطرح سازی انتقادات از خدمتگزار بدون اینکه عضو به طور مستقیم ( در صورت امکان) از خدمتگزار دلیلش را پرسیده باشد.
گاهی پرسیده دلیل رفتار یک خدمتگزار موجب خواهد شد ما از سو تفاهم و سو تعبیر خارج شویم.
۱۷_ در بسیاری  از مواقع اشتباه خدمتگزار ناشی از عدم دانش و تجربه او می باشد.
در این مواقع با مشاهده اشتباه خدمتگزار سریع وی را مورد حمله در گروه قرار ندهیم بلکه به وی توضیح دهید ، تجربه دهید ، پیشنهاد دهید تا از تکرار اشتباه پرهیز کند.
به یاد داشته باشید ، ما همیشه بدلیل نداشتن تجربه و دانش کافی در یک موضوع در معرض اشتباه قرار داریم.
۱۸_ داد زدن سر خدمتگزار به هر دلیلی.
خدمتگزار خادم ما است نه خدمتکار ما ، گاهی او نیز خطا می کند وخطای وی دلیل توهین به وی نخواهد شد.
تحت هر شرایطی نباید با خدمتگزار به مانند دشمن برخورد شود.
 
۱۹_ حفظ گمنامی خدمتگزار ( گمنامی تنها مخفی سازی اطلاعات از غیر اعضا نیست. ما نباید آدرس منزل و آدرس کار و .... خدمتگزارها را در صورت شناخت خدمتگزار به سایر اعضای انجمن بگوییم و..)

۲۰_ و....

 


سؤال 2- مفهوم نهم – دهم، هر دو با هم از فضائی در آن احساس آزادی جهت بیان نظرات خود در مورد موضوعی را بکنند، حمایت می‌کنند. آیا هرگز جهت ابراز عقیده و وجدان خود در یک جلسه خدماتی، ترسی به شما دست داده؟ آیا کسی را می‌شناسید، چه در ناحیه خودتان چه در جای دیگر، که از آزادانه صحبت کردن بترسد؟ اگر آری چرا؟ آیا مفهوم دهم می‌توانست باعث تخفیف این ترس شود.


تا وقتی کسی سخن می گوید که زبان برای بیان داشته باشد.

اگر زبانش را ببریم دیگر اجازه هم بدهیم قادر به سخن گفتن نیست و اگر هم بخواهد چیزی بگوید متوجه گفته وی نخواهیم شد و سخن وی به نظر ما یاوه گویی خواهد رسید.
متن فوق را برای این نوشتم که بگویم؛
تا وقتی به گفته همه افراد در مفهوم نهم توجه نشود و به هر نظری گفته شود خفه شو ، مفهوم دهم قابل اجرا نخواهد شد.

من تجربه دارم؛
در اوایل پاکی در یک جلسه اداری نشسته بودم
همه اعضای پاکی بالا بدون اجازه گرداننده سخن می گفتند . بحث که داغ شد من هم طبق جو حاکم شروع به حرف زدن کردم.
سریع گرداننده سخن منو قطع کرد و گفت بدون اجازه من نباید حرف بزنید.
شاید سریع بگوید شما اشتباه کردید!
بله من می دانم اشتباه کردم
اما ، آیا نوع نگاه گرداننده این نبود که اونها قدیمی هستند و می توانند بدون اجازه حرف بزنند
اما تو تازه واردی و خفه شو..

واقعیت این است که ما چون نمی توانیم ، به تازه واردین بگویم خفه شو بوسیله قوانین جامعه پسند مانع سخن گفتن او می شویم.
مثلا از اعضای قدیمی نظر می گیریم و وقتی نوبت به تازه واردین می شود سریع به تایم جلسه رجوع نموده و خواهان جمع شدن قضیه و رأی گیری می شویم.
اگر عضو جدید اعتراض کند سریع حرف عضو جدید را به اصول گره می زنیم و می گویم؛
 تو سهم خودت رو دربیار .
تو راجع به خودت اظهار نظر کن.
تو تراز خودت بگیر.

و.....
ماجرای به نیزه کردن قرآن را شنیده اید.
برای ضربه زدن به اسلام عمرعاض از خود اسلام استفاده کرد.
امروز نیز برای پیچاندن مفهوم نهم از خود اصول استفاده نکنیم.
متاسفانه در انجمن ترس اعضا از درگیری فیزیکی نیست.
ترس از ابزارهای موجه اما نمایشی اعضا است.

 


ترس های اعضا در مواقع جلسات اداری عبارتند از؛

۱_ ترس از قضاوت دیگران
۲_ ترس از تپوق زدن
۳_ ترس از اینکه مبادا گفته آنها غلط باشد
۴_ ترس از اینکه مبادا متهم به خود محوری شوند
۵_ ترس از اینکه مبادا متهم به شهرت طلبی شوند.
۶_ ترس از اینکه مبادا متهم به تائید طلبی گردند.
۷_ ترس از اینکه مبادا گفته آنها با واکنش تند اعضا پاسخ داده شود.
۸_ ترس از اینکه مبادا گفته آنها دلیل بر تازه وارد بودن عضو قلمداد شود.
۹_ ترس از اینکه مبادا اعضا قدیمی با هم متحد شوند و بخواهند او را سرکوب کنند.
۲۰_ ترس از اینکه ، مبادا بیرون جلسه به او برچسب دانشمند و پرفسور و ... ( القاب کنایه آمیز) زده شود.
۲۱_ ترس از اینکه مبادا اعضا قدیمی وی را وارد مباحثات پیچیده کنند و او نتواند پاسخ آنها را بدهد.

۲۲_ ترس از اینکه مبادا به گفته وی اهمیتی داده نشود.
۲۳_ ترس از اینکه ....

مقدار ترس های ما در یک جلسه اداری می تواند زیاد یا کم باشد.
می تواند یک عضو دارای یک ترس یا دارای چندین ترس همزمان باشد.
برای درک بهتر وجود ترس ها در یک جلسه اداری با چند نفر اعضا بعد از جلسه هم قدم شوید.
و طی قدم زدن راجع به موضوع سخن بگوید.
ببینید اعضای حاضر و ساکت در جلسه به چه اندازه ای راجع به موضوع نظر شخصی دارند ولی در طول جلسه سکوت نموده بودند.


 

آیا مفهوم دهم می‌توانست باعث تخفیف این ترس شود.

 

پاسخ به سوال در نگاه اول راحت است.
خیلی راحت می توانیم بگویم ؛
بله موجب کم شدن ترس ما خواهد شد.
مثل وجود پلیس در محله های نا امن که موجب کم شدن ترس ساکنین می شود.

اما این مطالب وقتی درست است که بزهکاران نخواهند شیوه خود را تعویض کنند.
خلاف کارها وقتی پلیس نباشد با چاقو ... در گیر می شوند. موجب بروز نا امنی آشکار می شوند
اما وقتی پلیس باشد ، خلافکارها توسط پنبه سر می برند و موجب بروز نا امنی پنهان می شوند
شاید مفهوم دهم درگیری های فیزیکی و تند زبانی را کم کند.
اما ....
میزان خشونت پنهان بر علیه عضو همچنان باقی می ماند



سؤال 3- الف- چه زمانی، وقت مناسب بکارگیری مفهوم دهم می‌باشد؟ چه زمانی، وقت مناسبی نیست؟

زمان را اصول و
موقعیت را عقل و سنت ها تعیین می کند.
بایستی با توجه به سه شرط
رعایت
اصول
سنت ها
روشن بینی(خرد)
به زمان و موقعیت اجرای مفهوم دهم دست یافت.

در زیر بصورت جداگانه به بررسی زما

ن و موقعیت خواهم پرداخت.

 

زمان لازم برای اجرای مفهوم دهم عبارتند از؛

۱_ رسیدن به حد مطلوبی از درک راجع به سنت ها ٬ مفاهیم ٬ قدم ها.
بدون رعایت اصل روحانی دانش و تجربه ممکن است  سلیقه های شخصی خود را اصول بخوانیم و مرتکب خودمحوری شویم.

۲_ رعایت اصل روحانی صبر و پرهیز از تصمیم گیری شتاب زده و عجولانه

۳_ رعایت اصل روحانی مشورت و پرهیز از خود محوری .
قبل از اجرا نمودن مفهوم دهم ٬ بهتر است با راهنما و سایر دوستان بهبودی خود مشورت کنیم.

۴_ رعایت اصل روحانی پذیرش ؛
اینکه بپذیریم ما با تمام سعی خود نمی توانیم به تفکر ایده آل دست یابیم.
شاید روی کاغذ بتوانیم بی نقص برنامه بچینیم اما در اجرا ما همیشه دچار کمبود ها و نواقص هستیم.
بنابراین بپذیریم که بسیاری از ایرادات از امکانات و محدودیت های انسانی نشات می گیرد.
و حتی اگر خود ما هم در جای خدمتگزارها بودیم باز هم بی ایراد و نقض نمی توانستیم کار کنیم.


۵_ رعایت اصل روحانی گذشت ؛
محور اصلی تعاون و همکاری گذشت است و در کارهای تیمی اگر گذشت نباشد نمی توانیم زندگی کنیم.

۶_ رعایت اصل روحانی فروتنی؛
سهم خود را تراز بگیریم.
همیشه نخواهیم ما در یک کاری سهیم باشیم و گاهی فرصت خدمت به دیگران را بدهیم.
همیشه تصور نکنیم که اگر ما بودیم بهتر کار انجام می شد.

۷_ رعایت اصل روحانی شکر گذاری؛
وقتی ما مهارت تشکر کردن را بلد نباشیم ٬ همیشه از روی حق به جانبی تصمیم خواهیم گرفت.
اما اصل روحانی شکر گذاری به ما فرصت دیدن نکات مثبت را خواهد داد.

۸_ رعایت اصل روحانی نیکو سخن گفتن؛
وقتی ما می توانیم از مفهوم دهم به استفاده زیبا در جهت انجمن و گروه دست یابیم که زیبا سخن بگویم و بدون رفتن به حاشیه ها و متهم ساختن دیگران سخن بگویم.
حتی اگر حق با ما باشد ٬ زشت سخن گفتن آسیب را از ما به گروه منتقل می کند.
و جو گروه را متشنج و آشفته می کند.
باید همیشه به یاد داشته باشیم ٬ مفاهیم برای حفظ انجمن و اعضا ساخته شده است. و اگر سخن ما باعث آسیب به انجمن گردد ٬ مفاهیم درست پیاده نخواهد شد.

۹_ رعایت اصل روحانی همکاری و تعاون؛
بسیاری از ایرادات ما نشات گرفته از تک روی ها و خودمحوری های ما است.
با تمرین اصل روحانی تعاون و همکاری ٬ از خود جدا می شویم و به سرنوشت گروه اهمیت می دهیم.
در این صورت ٬ عملکرد سایر خدمتگزاران در بسیاری از موقعیت ها  تلخ به نظر نخواهد رسید.
بسیاری از ناراحتی های ما حاصل این است که چرا؛
به نظر من بی اهمیت بودند
چرا من در مسئولیت سهیم نبودم
چرا نقش من کمرنگ است
چرا نظر مرا جویا نشدند
چرا...
اصل روحانی تعاون و همکاری به من کمک خواهد نمود به جای چراهای شخصی به منافع گروه بنگرم.
و به خود بگویم ؛
آیا واقعا عملکرد گروه مشکل دارد یا خیر؟
آیا سخن من به قصد تلافی جویی است.
و..

۱۰_ اصل روحانی بردباری؛

بندرت پیش می اید که گروه با توجه به مفاهیم دهم ٬ باز هم در مسیر خطا حرکت می کند.
در اینصورت باید اصل روحانی بردباری را تمرین کنیم و به گروه اجازه تجربه خطا را بدهیم.

۱۱_ رعایت اصل روحانی روشن بینی؛
برای تصمیم گیری درست باید به منافع و ضررها با همدیگر توجه گردد.
به محدودیت ها ٬ سطح امکانات ٬ زمان و... توجه گردد.
نباید سریع و یکسویه تصمیم گیری نمایم.
باید به همه جوانب موضوع توجه کنیم.
در بسیاری از مواقع با تفکر به همه جوانب یک موضوع متوجه می شویم که خدمتگزاران کار خود را در چه موقعیت و شرایط و امکاناتی انجام داده اند و در اینصورت به سادگی می بخشیم و از ان می گذریم

۱۲_ رعایت اصل روحانی انضباط شخصی؛
حتی اگر حق با ما باشد و در حق ما آسیبی رخ داده باشد ٬ باید نظم جلسه را رعایت کنیم و بدون اجازه و هماهنگی سخن نگویم.

۱۳_ اصول بسیاری هستند که می توانیم در ادامه ذکر کنیم ٬ ما به لحاظ محدودیت زمانی فقط به تعداد کمی اشاره نمودم.
امید است با عمیق تر شدن به موضوع بتوانیم به زمان درست و سازنده اجرای مفهوم دهم دست یابیم.


 

موقعیت  مناسب اجرای مفهوم دهم چه موقع است؟


برای دستیابی به موقعیت مناسب جهت اجرای صحیح مفهوم دهم لازم است موقعیت شناس خوبی باشیم.
به واسطه خرد ( روشن بینی) ناشی از کارکرد قدم ها  و تجربه سنت ها می توانیم  به یک موقعیت شناس خوب تبدیل شویم.

برخی از موقعیت ها ٬ مناسب برای اجرای مفهوم دهم نیستند. و باید کمی صبر نمود تا موقعیت مطلوب فرا رسد.
صبر و تحمل به معنی فراموشی مفهوم دهم نیست ٬ بلکه صبر و تحمل در اینجا رسیدن به بازده بالا است.

برخی از موقعیت های که باید در اجرای مفهوم دهم صبر نمود عبارتند از ؛

۱_ زمانی که اجازه سخن گفتن به ما داده نشده است. باید منتظر بشویم تا اجازه دریافت کنیم.
۲_ زمانی که موضوع مهمی در حال بحث و تبادل نظر است.
اجرای مفهوم دهم ٬ در درون یک بحث مهم موجب تخریب آن موضوع و به حاشیه کشیدن بحث می گردد.
موضوع

مهم به یکبار به حاشیه کشیده می شود و یا موضوع مهم از اولویت اعضا خارج می گردد.
برای همین در درون بحث های مهم از خود باید گذشت و به اجرای خدمت به گروه مشغول گردید.

۳_ وقتی گروه در تنش است .
امنیت گروه در رأس همه امور باید قرار گیرد . اگر گروه در تنش است باید از بیان عبارت های تنش آفرین جلوگیری کرد.
باید به گروه عبارت های امید بخش ٬ وحدت بخش هدیه نمود.
بنابراین برای مفهوم دهم به جو گروه توجه ویژه باید نمود.

۴_ وقتی اعضای تازه وارد در گروه است ٬ باید بیشتر مراقب سخنان خود باشیم .
اعضای تازه وارد حساس و زود رنج و قضاوت گر تر هستند.
چگونگی سخنان ما می تواند در جذب یا دفع یک تازه وارد موثر باشد.
شاید کسی بگوید ؛
صداقت می گوید که باید بگویم و نگفتن موجب ریاکاری می گردد.
نه اینگونه نیست ٬ تازه واردین از زیر بنای فعالیت ما و اختلاف سلیقه ها آگاهی ندارند و اجرای مفهوم دهم را نشانه تفرقه و اختلاف اعضا می پندارند.اگر می خواهید در حضور تازه واردین مفهوم دهم را اجرا سازی کنید ٬ باید بسیار دقت کنید و روی تک تک رفتار و کلمات خود مراقبه و تمرکز نماید.
و بعد از جلسه روی دوستی ها و عشق ورزی ها بیشتر تمرکز کنید و به تازه واردین بیشتر توضیح دهید که همه اعضا فقط یک هدف دارند.
رشد و شکوفایی انجمن که موجب رشد و شکوفایی اعضا می گردد.


۵_  حضور خدمتگزاری که می خواهیم به او و عملکرد او اشاره کنیم.
در غیاب خدمتگزار ٬ خارج از اخلاق و عرف است که راجع به عملکرد و رفتار وی سخن بگویم.
( البته در صورت اجرای مفهوم نه در صورت تشویق و تشکر )
حق پاسخ گویی را باید به همه بدهیم ٬ بنابراین گاهی لازم است صبر کنیم تا خدمتگزار مورد نظر باشد.

۶_ از اجرای مفهوم دهم  در آخر جلسه بشدت پرهیز گردد.
زیرا  موضوع برای سایر اعضا گنگ و نامفهوم خواهد ماند و اعضا به حاشیه و قضاوت گری خواهند پرداخت.
اجرای مفهوم دهم در اوایل جلسه امری زیبا و مهم است.
زیرا معمولا و در بسیاری جاها ٬ موضوع مورد نظر برای اعضا شگافته می گردد


سؤالات حاشیه ای مفهوم دهم

 

من چگونه می توانم کاری بکنم که کمتر از خدمتگزاران گروه رنجش و خسارتی  دریافت کنم؟


هدف قدم ها ٬ اموزش مهارتهای فردی است که به عضو کمک کند با انجام یکسری رفتارها مانع ایجاد تنش و رنجش گردد .
و زندگی عضو را  آرام  سازد.

بنابراین یک دوازده قدمی باید بقدری روی نواقص و کمبودهایش کار کند که بندرت از جانب سایرین خسارتی یا رنجشی را دریافت کند.

تعیین سهم خویش ٬ به ما کمک می کند که رفتارهای افراطی یا رفتارهای جنگ طلبانه خود را شناسایی کنیم.
و به جای افروختن آتش ٬ به توسط انجام اصول روحانی به سرد کردن آتش کمک کنیم.
بنابراین به جرات می توانم بگویم؛
اکثریت رنجش های ما از سایرین به علت؛
خودمحوری
قضاوت
پیشداوری
طرز سخن گفتن نامناسب
عدم موقعیت شناسی مطلوب
دخالت نابجا در وظایف دیگران
ایراد گیری
عدم تعهد و مسئولیت پذیری
سو تفاهم(پرهیز از پرسش برای رفع ابهامات)
و..
است.
اگر من رفتارهای خود را مطابق با گفته های  اصول روحانی انجام دهم ٬ بندرت پیش می آید که از جانب یک عضو دچار خسارت و رنجش گردم.
اگر من یاد بگیرم؛
بجایی تمرکز بر نقش پر اهمیت خود در گروه به نقش پر اهمیت همکاری و تعاون توجه کنم.
اگر من یاد بگیرم؛
به جای تعجیل در سخن خود ٬ شنونده خوبی باشم.
اگر من یاد بگیرم؛
به جای آمرانه سخن گفتن ٬ رفیقانه سخن بگویم.
اگر من یاد بگیرم؛
به جای حاشیه پردازی ٬ به اصل ماجرا بپردازم.
اگر من یاد بگیرم به جای ایراد گیری ٬ انتقاد کنم.
اگر من یاد بگیرم ؛
به جای سرزنش ٬ همدلی کنم.
اگر من یاد بگیرم؛
به جای توبیخ اعضا ٬ رفیق اعضا باشم.
اگر من یاد بگیرم ؛
به جای تند خوی و خشم و عصبانیت ٬ مهربان و خویشتن دار باشم.
اگر من یاد بگیرم ؛
به دیگران فرصت پاسخ گویی بدهم
اگر من یاد بگیرم؛
به جای گنگ گویی ٬ رک و واضح سخن بگویم.
اگر من یاد بگیرم؛
همانگونه که من ایراد دارم و سعی در بهتر شدن دارم ٬ دیگرانی که ایراد دارند هم سعی در بهبودی دارند.
اگر من یاد بگیرم؛
بجای انتظارات و توقعات ٬ بگویم چع کمکی از دست من بر میاید تا گروه بهتر فعالیت کند.
اگر من بجای ؛
بحث کردن الکی ٬ دنبال یافتن راهکار مناسبی برای حل مشکل گروه باشم.
اگر من بجای ؛
تمرکز تنها روی ایرادات ٬ نکات مثبت را مشاهده کنم و انها را بیان کنم و تشکر کنم.
اگر من بجای ؛
متهم سازی دیگران ٬ بگویم چرا من به او کمک نکردم که مشکل ایجاد نشود.
اگر من بجای ؛
دفاع از رفتار خودم ٬ پاسخ گوی سؤالات سایرین باشم.
اگر من بجای ؛
ریاست یاد بگیرم  خدمتگزار باشم.
اگر من بجای ؛
حق به جانبی ٬ یاد بگیرم زبان به خطا ها و اشتباهات خود باز کنم و اقرار صادقانه کنم .
اگر من بجای ؛
تنها به خود حق قائل شدن به سایرین نیز حق قائل شوم.
اگر من بجای ؛
ناراحت شدن از سؤالات و پیشنهادات دیگران ٬ با آرامش
پاسخ گو باشم.
اگر من به جای ؛
انکار مشکلات ٬ به صورت صادقانه مشکلات را بیان کنم.
اگر من به جای ؛
من من کردن ٬ سپاسگذار همکاری اعضا باشم.
اگر من بجای ؛
رقابت به رفاقت فکر کنم.
اگر من بجای ؛
شرارت به شفقت فکر کنم
اگر من بجای ؛
بهانه جویی ٬ عذرخواهی کنم
اگر من بجای ؛
تصمیم خودمحورانه ٬ مشورت کنم
و....

ما به راحتی می توانم فضای دوستانه ای را پیرامون خود بسازم.
فضای که پر از عشق و همدلی و محبت است و در این فضا ٬ رنجشی و خسارتی از جانب دوستان به من نخواهد رسید.


اگر مشخص شود به نامزد یک خدمتی خسارتی وارد شده ٬ گروه چه وظیفه ای دارد؟


مفهوم دهم ٬ رابطه نزدیکی با قدم هشتم و نهم ما دارد.
جبران خسارت از عضو انجمن ٬ باید هم بصورت معذرت خواهی رسمی صورت گیرد و هم به صورت عملی.
یعنی بعد از این که گروه یا کمیته به این درک رسید که به عضوی خسارت وارد شده است باید ضمن معذرت خواهی ٬ حق ضایع شده را به او برگردانند.
یعنی اگر به علت خسارت وارد یک عضو ٬ رأی خود را از دست داده باشد باید رأی گیری قبلی باطل و بی اعتبار گردد و مجدد رأی گیری صورت گیرد.

به عنوان مثال ما عضوی را می شناسیم که نامزد احراز موقعیتی خدماتی در کمیته خدمات ناحیه خود شد. او اتاق را ترک کرد . تا به کمیته اجازه بحث در مورد حائز شرایط بودنش را بدهد. در حین این بحث ، بعضی از اعضا کمیته خدماتی ناحیه ای ، بی جهت به اعتبار و شهرت شخصی او تهمت زدند و بدگوئی کردند و در نتیجه در انتخابات شکست خورد . چند روز بعد این فرد از بحث در مورد زندگی شخصی اش و تاثیر آن بحث بر انتخابات باخبر گردید. آزرده خاطر و عصبانی ، تصمیم گرفت با راهنمایش صحبت کند ، درباره نقش خود در این مورد ترازنامه بنویسد و برای دریافت راهنمائی دعا کند. بعد از برداشتن این قدم ها ، اطمینان یافت که حق دارد کمیته خدماتی ناحیه را جهت رسیدگی مورد بزخواست قرار دهد. او نامه ای نوشت و در آن به کمیته خدماتی ناحیه اطلاع داد که اعتقاد دارد آن کمیته در حق او خطا کرده است و درخواست رای گیری مجدد نمود. ماه بعد نامه او در کمیته خوانده شد و در جلسه مشارکت کمیته درباره اش بحث شد . بعد از اینکه اعضای کمیته خدماتی ناحیه فرصتی برای بررسی وجدان خود پیدا کردند ، اقرار کردند که اشتباه کرده اند و توافق کردند که انتخابات بی اعتبار شده را دوباره برگزار نمایند.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan