Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

پمفلت نشانه ها و بهبودی در بازاریابی

نشانه ها و بهبودی در بازاریابی
-1 ابهام در بازاریابی
نشانه ها
ما تلاش میکردیم که خودمان و کسب و کار خود را بدون برنامة بازاریابی راهبردی، به بازار ارائه دهیم. ما هیچکدام از تواناییها، مهارتها و استعدادها، محصولاتمان، برنامهها و خدماتی که میخواستیم ارائه بدهیم و نیز بازار هدف خود را به روشنی تعریف نمیکردیم.
بهبودی
با سپاسگذاری از نیروی برتر، تواناییها، مهارتها و استعدادهای خود را تعریف کردیم و آنها را با بهترین برنامه ها و خدماتی که میخواستیم ارائه بدهیم همسو کردیم. ما دقیقاً میدانیم که بازار هدفمان چیست و برنامة بازاریابی منسجمی داریم که شامل اطلاعات مربوط به بودجه و سیستمی است که باید آن را دنبال کنیم. برنامة مشخص به ما شفافیت ذهنی میدهد و به ما امکان میدهد با سهولت و سپاسگذاری بازاریابی خود را انجام دهیم.
-2 بدهکاری به زمان
نشانه
ما از زمان خود برای ایجاد، سرمایهگذاری و به انجام رساندن و دنبالکردنِ فعالیتهای بازاریابی خود استفاده نمیکردیم. ما زمان خود را برای کارهای پرمشغلة غیردرآمدزا و یا کارهای ارزان قیمت صرف میکردیم که اینها به ما توهمِ مفید بودن را میداد؛ اما در واقع در چرخة کمدرآمدی و خستگی گیر افتاده بودیم.
بهبودی
برنامه بازاریابی مهمترین اولویت ماست. ما برنامه خود را با برنامه ریزی و اقدامات قاعدهمند و مداوم به اجرا درمیآوریم. ما میزان زمان و هزینه ای که برای فعالیتهای بازاریابی خود صرف میکنیم را یادداشت میکنیم و ارزیابی و مرور میکنیم تا اطمینان حاصل کنیم که سرمایه گذاری ما نتایج محسوسی دارد. مرورکردن نتایج فعالیتهایمان به ما این امکان را میدهد که تنظیمات لازم را ایجاد کنیم.
-3 افکار تحریف شده
نشانه
افکار تحریف شده به ما میگفتند که فعالیتهای بازاریابی ما موفق نخواهد شد، هزینه زیادی در بردارد و یا جواب نخواهد داد. ما ایده های بازاریابی خود، نمونه های مشابه و وبسایت ها را بیش از اندازه بررسی و تحلیل میکردیم، که نهایتاً به منفعل بودن و بیحرکتی منتهی میشد. یا خیلی زود آن را رها میکردیم، یا به دنبال یک مربی بازاریابی دیگر، یا سیمنار یا نرم افزاری دیگر میگشتیم که همچون غول چراغ جادو تمام نیازهای درآمدی و بازاریابی ما را برآورده کند و آن را به نیروی
برتر خود تبدیل میکردیم.
بهبودی
ما دیگر به افکار تحریف شده اجازه نمیدهیم که تلاشهای ما را متوقف کند. ما به منحصربودن خود و آنچه برای عرضه داریم، ایمان داریم. هرگاه احساس تردید نسبت به خود پیدا میکنیم، ما نیروی برتر و یک انجمنی داریم که میتوانیم به آن
تکیه کنیم تا ما را به مسیر مثبت ذهنی درست برگرداند. ما به این باور رسیده ایم که یگانه چراغ جادویی ما برای موفقیت، برداشتن قدمهای مداوم بازاریابی است و هر قدمی که برمیداریم همچون دعا و نیایشی با نیروی برتر است.
-4 خودتخریبی
نشانه
ما با روشهای مختلف کسب و کار خود را تخریب میکنیم. شرایط کاری ما به هم ریخته و بینظم بود و برایمان سخت بود که در آن شرایط مفید واقع شویم. به جای تمرکز بر روی یک تخصص خاص، ما دائماً محصولات و سوله ها را عوض میکردیم. ما فعالیتهای خود را آغاز میکردیم و سپس متوقف میکردیم و یا فرصتها و اقدامات را پیگیری نمیکردیم. هنگامیکه موفقیت آشکار دیگران را میدیدیم، شروع میکردیم به مقایسه کردن و دچار احساس ناامیدی میشدیم و اجازه میدادیم که این احساسات منفی ذهن ما را منحرف و ما را از مسیر خارج سازد.
بهبودی
ما دیگر از مسیر خود خارج نمیشویم. شرایط کاری خود را در آرامش نگاه میداریم. چشم اندازی طولانی مدت برای کسب
و کار خود داریم و زمان معقولی به فعالیتهای بازاریابی خود اختصاص میدهیم تا به بار برسد و از تغییرات ناگهانی پرهیز
میکنیم. ما سیستمی که باید دنبال کنیم را پیاده سازی میکنیم و در نتیجه دیگر فرصتها و اقدامات هدر نمیروند. ما متوجه
مسئله رقابت هستیم اما نگران آن نیستیم. ما از رقبای خود یاد میگیریم و ایمان داریم که در دنیای فراوانی زندگی میکنیم
که برای هر کسی بیش از حد کفایت وجود دارد.
-5 سندروم دغلباز و متقلب
نشانه
به رغم تحصیلاتمان، اعتبار و دستاوردهایی که داشته ایم ما احساس یک فریبکار یا متقلب را داشتیم. ما باور داشتیم از آنجایی که در رویارویی با چالش هایمان به مرحله کمال نرسیدیم، شایستگی آن را نداریم که تدریس کنیم و به دیگران مشاوره دهیم. چه دلیلی دارد که کسی مرا « ،»؟ من کی هستم که دیگران به راهنمایی من نیاز داشته باشند « : ما افکاری نظیر این داشتیم .» اگر آنها بدانند من واقعاً چه کسی هستم، دیگر با من کار نمیکنند « و »؟ استخدام کند
بهبودی
هرگاه این احساسات می آیند، میدانیم که داریم از خودمان دور میشویم. ما خود را با نیروی برتر همسو میکنیم و بر روی
خدمت متمرکز میشویم. ما متوجه میشویم هویت ما با تحصیلات، مدارج عالی تحصیلی و گواهینامه هایمان تعریف نمی شود. قدم برمیداریم؛ چراکه میدانیم هنگامی که قدم برمیداریم، در واقع در موفقیت خود مشارکت میکنیم، که به ما
کمک میکند قدر ارزشِ خود و آنچه ارائه میدهیم را بدانیم.
-6 چرخة ترس
نشانه
ما به ترسهایمان اجازه میدادیم که ما را از انجام فعالیتهای بازاریابی که میتوانست در خدمت چشم انداز ما باشد باز دارد. ترس » کامل نباشیم « ما میترسیدیم که به مشتری قولی بدهیم که نتوانیم آن را به جا آوریم. ما از اشتباه کردن و از اینکه داشتیم. ایدۀ شکست در ملأ عام برای ما بسیار سخت بود که بتوانیم از آن عبور کنیم. در نتیجه محصولات و خدمات خود را انکار میکردیم که باعث تضعیف ارزش و باور به خود در ما میشد. این فرایند معمولاً منجر به احساس شرم، درهم شکستن و ناامیدی میشد و واکنش ما به این مسئله پنهان شدن و منزوی شدن بود.
بهبودی
ما به خودمان و مهارت هایمان اعتماد میکنیم و با اعتماد به نفس قدمهایی برمیداریم که باعث ایجاد کسب و کار سالم و
سودآور میشود. ما این باور را به گرمی پذیرفته ایم که اشتباه بخشی از فرایند یادگیری و فرصتی برای رشد است. هنگامی که ترس میآید، ما به جای پنهان شدن و انزوا، به سمت نیروی برتر و انجمن متمایل میشویم تا توانمند شویم. ما میدانیم که .» این نیز میگذرد «

ارزش قائل میشویم، ما درمی یابیم که فقط با کارکردن 12 قدم کم درآمدان UA هرچه بیشتر برای جلسات، ابزارها، و منابع گمنام است که کامیابی، بهبودی و آرامش بادوام را میتوانیم برای خودمان و کسب و کارمان به دست آوریم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan