همکاری ، نه وابستگی
وقتی که ما صادقانه و به سادگی خدماتی که می توانیم و یا نمی توانیم به دیگران ارائه دهیم را مرور می کنیم ، احتمالاً خواهیم توانست روابطی ثمر بخش بر مبنای همیاری را شکل دهیم .
برای مثال ، اگر در حال ایجاد کردن روابط با مراکز تأدیبی یا درمانی هستیم ، انتظارات و چشم داشت هایشان از NA را جویا می شویم . ممکن است آنان تقاضای جلسات هفتگی داشته باشند ، و ما پس از ارزیابی صادقانه به این نتیجه برسیم که نمی توانیم تقاضای آنان را برای جلسات هفتگی برآورده سازیم ، در عوض می توانیم برگزاری جلسات ماهانه را پیشنهاد کنیم .
در این صورت است که می توانیم روابطی مسئولانه ایجاد کرده و پیگیر تهعدات مان باشیم ، در مورد اینکه قادر به فراهم کردن چه چیزهائی هستیم ، با صداقت همیاری را تمرین می کنیم و به آرامی ، راهی برای جواب دادن به تقاضاها پیدا می کنیم .
در نتیجه سازمان های اجتماعی نیز فرا می گیرند به اعضاء ما اعتماد کرده و به برنامه مان به عنوان یک منبع موثق جامعه اطمینان کنند .
1- چگونه می توانیم بدون وابستگی و یا از دست دادن ماهیت خودمان نزد عموم و یا سازمان های دیگر ، با آنها همکاری کنیم ؟
2- تجربه ما ( به عنوان عضو و به عنوان ناحیه ) در مورد همکاری با عموم چیست ؟
کتابچه اطلاع رسانی انجمن معتادان گمنام
فصل هفتم