Anonymous

پیام ما امید ، وعده ما آزادی

6اسفند

 شدت بیماری ما به بزرگی رازهایمان است6                                 اسفند

«نوشتن [ترازنامه فقط برای] چپاندن آن در کشو غمانگیز است. این نواقص در تاریکی رشد میکند و در پرتو آشکارگری نابود میشود. »

کتاب پایه

v

چند بار شنیدهایم که ما به اندازه رازهای خود بیمار هستیم؟ در حالی که بسیاری از اعضاء تصمیم میگیرند از جلسات برای مشارکت کردن جزییات خصوصی زندگی خود استفاده نکنند، مهم است هر یک از ما دریابیم چه چیزی به بهترین نحو برای ما مؤثر است. درباره رفتارهایی که در بهبودی با خود به همراه داریم و در صورت آشکار شدن باعث خجالت ما میشوند، چه فکری میکنیم؟ تا چه حد در افشای رازهای خود راحت هستیم و برای این کار با چه کسی احساس راحتی میکنیم؟ اگر از مشارکت کردن برخی از جزییات زندگی خود در جلسات ناراحت هستیم، به چه کسی رجوع میکنیم؟     

پاسخ این پرسشها را در برقراری رابطه با راهنما یافتهایم. اگرچه برقراری رابطه با راهنما به زمان نیاز دارد، مهم است به راهنمای خود به قدر کافی اعتماد کنیم تا کاملاً صادق باشیم. نواقص ما تنها تا زمانی که مخفی میمانند، بر قوت خود باقی هستند. اگر میخواهیم از این نواقص رهایی یابیم، باید از آنها پرده برداریم. رازها تا وقتی به عنوان راز باقی میمانند که آنها را با انسان دیگری در میان نگذاریم. 

v

فقط برای امروز:  از رازهای خود پرده برمیدارم. صادق بودن با راهنمای خود را تمرین میکنم.

--------------------------------------------------------------------------------

مشارکت،تجربه،نیرو،امید

 


زندگی کن و بگذار زندگی کنند...
25فوریه       6اسفند
چرا مفهوم "زندگی کن و بگذار زندگی کنند"اینقدر برایم سخت بود که تمام ذهنم را در بر گرفته بود؟اکنون وقتی احساس می کنم باید هر چیز اشتباه در زندگی عزیز معتادم را درست کنم و در چالش های روزانه اش به او کمک کنم.آنگاه می توانم با کمک برنامه نارانان ببینم که با بیماری اعتیاد پیش می روم.وقتی سعی میکنم زندگی معتادم را کنترل و اداره نمایم بر اساس ترس هایم و دیگر احترامی برایش قایل نیستم .کار من نشان دهنده این است که فکر می کنم معتاد شخصا قادر نیست کار هایش را انجام دهد و صدمه خواهد دید.
در واقع من سعی می کنم با حمایت نا سالم حال خود را بهتر کنم.می خواهم کارها را رو به راه کنم تا از ترس و خشمم خلاص شوم و این در حالی است که به خاطر معتاد احساس گناه ،خجالت و مسوولیت می کنم.این بیماری من است و می تواند مرا در هم بشکند.به خاطر او خیلی عذاب می کشم.می خواهم او بهتر شود و زندگی سالم و موفقی داشته باشد.به احتمال زیاد در تمام این مدت با مهربانیم  به تدریج  او را می کشم.من کمکی نمی کنم در حقیقت سر راه بهبودی او ایستاده ام.
معتاد می تواند راه خودش را پیدا کند و یاد بگیرد که به وظیفه اش عمل کند و مسوولیت خود را به عهده بگیرد .باید به او اجازه داده شود تا به اشتباهاتش پی ببرد و مثل همه پاسخگوی کارهایش باشد.در نارانان یاد می گیرم که حمایت نا سالم وابستگی را به جای مسوولیت پذیری به معتاد یاد میدهد.من برای اینکه حال خودم بهتر شود از اوحمایت نا سالم می کردم که این باعث می شد در بیماریش بماند.


تفکری برای امروز:
بهترین کمکی که می توانم به عزیز معتادم بکنم این است که به اواجازه دهم آزاد باشد خودش انتخاب کند و زندگی خودش را داشته باشد.در عوض بایستی هر روز به خودم یاد آوری کنم که زندگی کن و بگذار زندگی کنند.

 


--------------------------------------------------------------------------------

شهامت عوض شدن

 

6 اسفند
من عادت داشتم فکر کنم خوب بودنم به معنای این است که هر چه میخواهم بخورم هر چه میبینم بخرم در هر ساعت از شب بخوابم و از هر فعالیتی که سرگرم کننده و مهیج نیست اجتناب کنم مشکل این بود که نتائج اینها خیلی ناراحت کننده بودند وقتی که به خودم اجازه فکر کردن در مورد انها می دادم احساس میکردم زندگیم را هدر میدهم امروز خوب شدن برای خودم از مبارزه کردن و تنش بسیار دور است اما مزایای ان قطعا جالب است . من در 2 یا 3 جلسه الانان در هر هفته شرکت میکنم نشریات روزانه را میخوانم . زمانی را برای صحبت کردن با خدا اختصاص میدهم من شدیدا سعی میکنم ارامش خود را کسب کنم و انرا مهمتر از هر چیز دیگری در زندگیم قرار دهم اکنون از هر نوع غذایی لذت میبرم به کار هایی که انها را سرگرم کننده می یابم مشغول هستم و پول خود را با روشی اگاهانه تری خرج میکنم من رشد یافتن خود را جشن میگیرم رقص و شادی میکنم و از روابط دوستا نه ام لذت میبرم شیوه زندگی من نه تنها خشک نیست بلکه نمیخواهم که اینطور نیز باشد من هنوز بی اختیار از لحظاتم لذت میبرم اما امروز با انتخاب کردن مالک انها هستم


یادآوری امروز

من سزاوار داشتن انتخاب هایی هستم که بمن اجازه دهند تا احساس خوبی در مورد خودم داشته باشم این ممکن است مستلزم صرف زمانی برای حصول نتائج باشد . اما من یک زندگی می سازم که سلامتی و عزت نفسم را گسترش می دهد این ارزش انتظار کشیدن است .
قوی ترین اصول رشد یافتن در انتخاب (تصمیم ) انسان نهفته است


--------------------------------------------------------------------------------

روز به روز

 

6 اسفند
همان‌طور که تحت تأثیر بیماریم بودم، سعی در بزرگ‌نمایی کارهای مثبت خودم می‌کردم، همان‌طور هم سعی در پنهان کردن اشتباهات و نواقصم و افکار منفی‌ام می‌کردم. اهمیت دادن به نکات مثبت و مخفی کردن نقاط منفی یکی از رفتارهای بیمارگونه‌ای است، که مرا بیشتر دچار احساس شرمندگی و خجالت و گناه می‌کرد. امروز می‌دانم که من با بزرگ‌نمایی و پنهان‌کاری، به‌طور ناخودآگاه مشغول خودنمایی و مطرح کردن خودم و انکار واقعیت‌ها می‌باشم. امروز می‌دانم که بیماری من می‌تواند، از من کاراکتوری بسازد که در مقابل خود و دیگران مظلوم‌نمایی کنم. تا در این نقش خود را مطرح و مورد تأیید دیگران کنم. آیا می‌دانم بیماری من می‌تواند به راحتی مرا به گذشته‌ی پُر از اشتباه و گناه ببرد و یا از آینده هیولایی وحشتناک برایم تصویر کند و یا به راحتی احساسات منفی را در من به ظهور برساند. امروز می‌توانم با استفاده از اصول برنامه‌ی خودیاری افکارم را به سمت عشق به خود و همدردان و بندگان خدا و خدمتگزاری هدایت کنم و افکارم را از تمرکز روی این نواقص رها سازم.
ابزار برنامه را جدی بگیر!

--------------------------------------------------------------------------------

مراقبه روزانه

 

 

ششم اسفند:   همیشه فکر می کردم رفت و آمد با مصرف کننده اشکالی ندارد اما اینطور نبود بلکه عذاب بود.

   این جمله در مورد من صدق می کند. در دوران مصرف همیشه از رفتن به جایی که افراد غیر سیگاری در آنجا حضور داشتند خودداری می کردم زیرا نمی توانستم به راحتی سیگار بکشم. اکنون همه چیز فرق کرده است. اوایل قطع مصرف تصور می کردم رفت و آمد با مصرف کننده اشکالی ایجاد نمی کند، اما اکنون از رفتن به مکان های مصرف خودداری می کنم. من یک معتاد به نیکوتین در حال بهبودی هستم و لازم نیست که با افراد مصرف کننده که ممکن است بهبودی مرا به مخاطره اندازند رفت و آمد کنم. بوی دود سیگار را دوست دارم بنابراین سعی می کنم تا حد ممکن از رفتن به مکان های مصرف خودداری کنم. در عین حال همواره سعی می کنم با مصرف کنندگان نیکوتین و اعضای انجمن مهربان باشم و در مقام یک انسان بگذارم به روش خودشان زندگی کنند. سپاسگزارم که در زمان و مکانی زندگی می کنم که حقوق غیر سیگاری ها به خوبی رعایت می شود. زمانی را به یاد دارم که مجاز بودیم هر جایی مصرف کنیم.

برای امروز، بی توجه به تفاوت ها به حقوق دیگران احترام می گذارم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دوستان کامنت هایی که به صورت خصوصی ارسال میکنید امکان پاسخ در سایت را ندارد
لطفا اگر کامنتی را اصرار دارید به صورت
خصوصی ارسال کنید
حتما ایملتان را نیز ارسال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan